03 مهر 1391, 06:40 ب.ظ
دلم نیومد بگم...بابا ما هرجا میریم یه مانشتی پیدا میکنیم کلی ذوق میکنیم.....
مثلا بعد از یه خستگی عذاب آور از بابت خوابگاه....کنار یکی از دخترها روی تختش اتاق بغل نشستم....اسممو می دونست...وقتی فامیلمو فهمید چنان جیغی کشیدیم که ساختمون لرزید گفت توئی؟!گفتم یعنی چی منم...میگه مانشتی!میگم اره.....بعد کلی ذوق مرگ شدیم....کلا هرچی بچه آی تی و کامپیوتر هست اینجا هم هست!
فقط موقع معرفیشون.....یکی خانم گله...یکی گل یاسه....پروانه....شیر...خلاصه که جالبه
مرسی مانشت....لااقل دوستای مجازیمونو می بینیم
مثلا بعد از یه خستگی عذاب آور از بابت خوابگاه....کنار یکی از دخترها روی تختش اتاق بغل نشستم....اسممو می دونست...وقتی فامیلمو فهمید چنان جیغی کشیدیم که ساختمون لرزید گفت توئی؟!گفتم یعنی چی منم...میگه مانشتی!میگم اره.....بعد کلی ذوق مرگ شدیم....کلا هرچی بچه آی تی و کامپیوتر هست اینجا هم هست!
فقط موقع معرفیشون.....یکی خانم گله...یکی گل یاسه....پروانه....شیر...خلاصه که جالبه
مرسی مانشت....لااقل دوستای مجازیمونو می بینیم