20 خرداد 1394, 09:05 ب.ظ
سلام خدمت همه ی مانشتی ها
اول از همه به مدیرهای محترم این سایت بگم سؤالات مربوط به مصاحبه هاشون رو خوندم ولی ترجیح میدم به صورتی که فکر میکنم میتونه مفیدتر باشه متن رو نوشتم.
از زمان ورود به دانشگاه شروع میکنم:
من کارشناسی روزانه داشگاه سیستان و بلوچستان انتخاب شدم اول که این که این دانشگاه سال ۸۸ ورودی مهر قبول شدم وقتی به دوستام میگفتم قبل از اینکه تبریک بگن میگفتن زااااااهداااااان منم سرم رو پایین مینداختم و میگفتم آره .(آخه ما خونمون شاهین شهر بود ) البته دوران دبیرستان بچه درس خونی نبودم که توقعات ازم بالا باشه همین که دانشگاه دولتی قبول شده بودم واسه خودم که معرکه من جزو دانش آموزهای تقریبا ضعیف دبیرستان بودم معدل دیپلمم ۱۲/۴۹ بود. بعد با خودم که فکر کردم دیدم اگر این ترس مردم از زاهدان وجود نداشت من اصلا بارتبه ۲۰۰۰۰ دانشگاه دولتی قبول نمیشدم در مورد رشتم هیچی نمیدونستم من حتی بلد نبودم نیو فلدر بسازم خلاصه من با این پایه ی قوی دبیرستان رفتم دانشگاه .
از همون اول تصمیم به درس خوندن گرفتم اول فکر میکردم فقط خودم این رشته رو انتخاب نکرده بلکه در اومده بعد متوجه شدم از بین ۴۰ نفر شاید ۶ تا ۷ نفرشون دقیقا میدونستن این رشته چیه تو ترم اول که ترم بسیار مهمی محسوب میشه خیلی ها این رشته رو دوست نداشتن یا از ریاضیش متنفر بودن یا از کامپیوترش همین باعث میشد خیلی ها دنبال تغییر باشن که آخر هم همون ها ضرر کردن چون نه تغییر رشته تونستن بدن نه تونستن به درسهاشون برسن من از همون اول تو فکر بودم درسها رو بخونم و بفهمم شاید باورتون نشه ولی اصلا تو این باغها نبودم معدل الف چیه شاگرد اولی یعنی چی مثل دوران دبیرستان به دانشگاه هم نگاه میکردم دوست داشتم اگر دو خط میخونم از اون دو خط لذت ببرم با اینتفاوت تو دورتن دبیرستان اصلا نمیخوندم.
خیلی ها ترم اول به خاطر درسهای ریاضیاتی عقب افتادن و بعضی ها هم به خاطر درسهای کامپیوتری که خودش باعث شد خیلی از بچه های رشتمون خودشون رو ببازن البته این تنها دلیل نبود استادهای کامپیوتر خوب نداشتن هم باعث میشد بچه هایی که علاقه به کامپیوتر دارن خیلی سست بشن البته من اصلا این چیز ها رو متوجه نمیشدم چون همون جوری که گفتم من از کامپیوتر سر در نمیاوردم حالا اگر کسی یکم بیشتر از من بلد بود برا من همه چی تموم بود.
من تو دانشگاه فقط تو فکر درس خوندن نبودم فعالیتهای سیاسی داشتم شدیدا هم عاشق فوتبال بودم اتاق ما از اون اتاقهایی بود که هر کی میخواست فوتبال بازی کنه حتما یه سری به این اتاق میز یا بخواد کال آف بزنه یا بخواد مافیا بازی کنه میخوام بگم اصلا بچه ه ا اینجور نبودن تو فکر درس باشن درس همیشه اولویت دوم بود حتی برا خودم که تصمیم داشتم درس بخونم خیلی وقت هدر دادم ولی خوب از این قضیه ناراحت نیستم حداقل تو زندگیم کاریو کردم که دوست داشتم من از این دسته آدمها نیستم که یه دوران به خودت سختی بده بعد یه دوران راحت زندگی کن.من معتقدم انسان باید در طول زندگیش از زندگیش استفاده کنه.
من از آخر ترم ۷ تصمیم گرفتم برا ارشد بخونم خیلی ها بهم گفتن از حالا زوده کسی هم پایه نبود که با هم بخونیم هیچی ازتابستون دست و پا شکسته خوندم حوصله ی خوندن نداشتم ولی به خودم میگفتم این کاملا عادیه برای شروع هیچ کی حوصله نداره برا همین اولا با روزی چند ساعت شروع کردم به خوندن اونم درسهایی که علاقه داشتم اولاش خوب شروع کردم و به ساعتهای مطالعم بر اساس شناختی که از خودم داشتم اضافه کردم همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه مجبور شدم برای دو تا امتحان از خونه به داشگاه برم هیچی رفتن به دانشگاه همانا رفتن به اون اتاق همانا درس رو بوسیدن کنار گذاشتن همانا دو ماه آخر کنکور رو هیچی نخوندم کنکور ۹۳ رو خراب کردم رتبم دقیقا یادم نیست فقط میدونم نزدیک به هزار شد.
برای سال بعد هم از مهر شروع به خوندن کردم با روزی ۳-۴ ساعت شروع کردم تا روزی ۵-۶ ساعت مطالعه ی مفید رسوندمش ولی این سال تا یک روز مونده به کنکور به همین روال خوندم روزهایی هم پیش میومد اصلا نخونم ولی سست نمیشدم و میگفتم کسی موفق میشه که تا آخرین لحظه تلاش کنه و دوباره خودم رو جمع میکردم و شروع میکردم به خوندن که رتبم سال دوم ۶۰ شد الحمدلله.
اینها رو گفتم که زندگینامم رو تا حدودی بدونین که اگر میگم روزی ۵-۶ ساعت خوندم پایه ی درسیم چه جوری بوده و جزوه هام در چه سطحی بوده.اینم بگم که کتاب محور بودن من خیلی به من کمک کرد.
قبل از اینکه بخوام منابع درسی رو بگم اول از همه به حمتون توصیه میکنم یه جستجو کنین و دروسی که میخواد برای تو کنکور سال آینده بیاد رو پیدا کنید بعد سر فصلهای همون دروس رو از سایت وزارت علوم برای ورودیهای همون مقطع پیدا کنین مثلا برای کنکور سال ۹۵ ببینین چه درسهایی میاد بعد برید سایت وزارت علوم ببینید سر فصل همین دروس برای بچه های ۹۱ چی در نظر گرفتن به نظر من خیلی میتونه کمکتون کنه.
از اونجایی که برای رشته ی علوم کامپیوتر تغییرات زیاد بوده و مؤسسات هم به این رشته اهمیتی نمیدن و مثل رشته ای مثل آی تی کتاب به وفور براش نیست باید بگم نمیتونم تو بعضی درسها کتاب مشخصی بگم.(البته این مسائلی که گفتم میتونه باعث بشه خیلی ها به فکر امتحان دادن برای ارشد تو این رشته رو نداشته باشن که این برای کسانی که از این موقعیت میتونن به نفع خودشون استفاده کنن میتونه مفید باشه مثلا تو گروه ما از بین ۴۰ نفر فقط دو نفر برای این رشته خوندیم که به نظرم ما از این جهت برد کردیم)
############################################################
دروس پایه مربوط به گرایش علوم کامپیوتر شامل مواد درسی:
ریاضیات عمومی: نخوندم فقط رفتم قسمت سریها رو که زیاد میومد خوندم
مبانی علوم ریاضی: نخوندم
مبانی ماتریسها و جبر خطی : کتاب مدرسان شریف
مبانی آنالیز ریاضی:نخوندم
مبانی آنالیز عددی :نخوندم
مبانی احتمال: کتاب جواد بهبودیان لازمم نیست همش رو بخونین فقط همون سرفصلهایی که وزارت علوم تعیین کرده من تا صفحه ی ۱۶۰ رو توصیه میکنم
دروس تخصصی مربوط به گرایش علوم کامپیوتر شامل:
مبانی ترکیبیات: کتاب خاصی نتونستم براش پیدا کنم من که کتاب پوران پژوهش رو که از قبل داشتم خوندم راضی هم نبودم توصیه هم نمیکنم این کتاب بیشتر تو طراحی بهم کمک کرد
ساختمان داده ها و الگوریتم ها:پوران پژوهش
مبانی نظریه محاسبه:پوران پژوهش به خصوص سه فصل آخرش
مبانی منطق و نظریه مجموعه ها:فکر کنم تو دروس تخصص این به داد من رسید برای این درس لین و لین و فصل اول کتاب گسسته پوران پژوهش و فصلهای مربوط به منطق کتاب هوش مصنوعی
زبان: من رو دروس عمومی بیشتر از دروس تخصصی وقت گذاشتم ولی نتیجه ای نگرفتم توصیه میکنم رو قسمت تخصصی سرمایه گذاری کنین کلمات انگلیسی آخر هر کتاب مرجع گسسته ای که دارین و کلمات آخر کتاب لین و لین وکلمات انگلیسی در کتاب های پوران مربوط به درسهای طراحی الگوریتم و ساختمان من خودم زبان رو ۱۵ در صد زدم ولی من زبانم خیلی ضعیف بود و با این درصد هم راضیم.
##################################################################
در آخر هم چند توصیه دارم:
۱)تا آخرین لحظه بخونین دست بر دار نباشین حتی اگر دیر شروع کردین یا حتی اگر از برنامه ریزیتون عقب افتادین یا اگر خسته شدین بدونین تلاشتون وقتی نتیجه میده که تا لحظه آخر دست از تلاش بر ندارین (فکر کنم این اصلیترین دلیل موفقیتم بود(البته بعد از مدد خداوند))
۲)سعی نکنین برای یک درس چندین کتاب بخونین سعی کنین یک کتاب رو چندین بار بخونین
۳)اگر تواناییش رو ندارین رو دو گرایش تمرکز نکنین که اینجوری به هیچ کدومش نمیرسین
۴) یک کتاب مرجع انگلیسی مربوط به یکی از درسهاتون رو مطالعه کنین حتی شده هفته ای یک ساعت خیلی تو زبان کمکتون میکنه.
۵)دو ماه آخر رو بذارین برای دوره درسهایی که قبلا خوندین و لازم نیست بترسین که یه سری درسها رو مطالعه نکردین البته این دو ماه رو با توجه به خودم گفتم منظورم اینه که حتما برای دوره مقت در نظر بگیرید که اگر این کار رو نکنین ضررش رو میبینین.
تمام چیزهای گفته شده در باب توصیه هست و هر کس بهترین مشاور خودش هست قرار نیست شما مثل من رفتار کنین و مثل من نتیجه بگیرین اینها فقط برای تصمیم بهتر گرفتنه.
ببخشید از اینکه اینهمه وقتتون رو گرفتم گفتم شاید به درد یک نفر بخوره همون برای من کافیه.
×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
ببخشید یادم رفته بود ولی باید این رو میگفتم شاید یه مقدار کوچیک از دینش ادا بشه "اگر شهید گمنامی تو دانشگاهتون دارید ازش غافل نشید":
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
و هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و در نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند
ان شا الله که موفق باشید.
اول از همه به مدیرهای محترم این سایت بگم سؤالات مربوط به مصاحبه هاشون رو خوندم ولی ترجیح میدم به صورتی که فکر میکنم میتونه مفیدتر باشه متن رو نوشتم.
از زمان ورود به دانشگاه شروع میکنم:
من کارشناسی روزانه داشگاه سیستان و بلوچستان انتخاب شدم اول که این که این دانشگاه سال ۸۸ ورودی مهر قبول شدم وقتی به دوستام میگفتم قبل از اینکه تبریک بگن میگفتن زااااااهداااااان منم سرم رو پایین مینداختم و میگفتم آره .(آخه ما خونمون شاهین شهر بود ) البته دوران دبیرستان بچه درس خونی نبودم که توقعات ازم بالا باشه همین که دانشگاه دولتی قبول شده بودم واسه خودم که معرکه من جزو دانش آموزهای تقریبا ضعیف دبیرستان بودم معدل دیپلمم ۱۲/۴۹ بود. بعد با خودم که فکر کردم دیدم اگر این ترس مردم از زاهدان وجود نداشت من اصلا بارتبه ۲۰۰۰۰ دانشگاه دولتی قبول نمیشدم در مورد رشتم هیچی نمیدونستم من حتی بلد نبودم نیو فلدر بسازم خلاصه من با این پایه ی قوی دبیرستان رفتم دانشگاه .
از همون اول تصمیم به درس خوندن گرفتم اول فکر میکردم فقط خودم این رشته رو انتخاب نکرده بلکه در اومده بعد متوجه شدم از بین ۴۰ نفر شاید ۶ تا ۷ نفرشون دقیقا میدونستن این رشته چیه تو ترم اول که ترم بسیار مهمی محسوب میشه خیلی ها این رشته رو دوست نداشتن یا از ریاضیش متنفر بودن یا از کامپیوترش همین باعث میشد خیلی ها دنبال تغییر باشن که آخر هم همون ها ضرر کردن چون نه تغییر رشته تونستن بدن نه تونستن به درسهاشون برسن من از همون اول تو فکر بودم درسها رو بخونم و بفهمم شاید باورتون نشه ولی اصلا تو این باغها نبودم معدل الف چیه شاگرد اولی یعنی چی مثل دوران دبیرستان به دانشگاه هم نگاه میکردم دوست داشتم اگر دو خط میخونم از اون دو خط لذت ببرم با اینتفاوت تو دورتن دبیرستان اصلا نمیخوندم.
خیلی ها ترم اول به خاطر درسهای ریاضیاتی عقب افتادن و بعضی ها هم به خاطر درسهای کامپیوتری که خودش باعث شد خیلی از بچه های رشتمون خودشون رو ببازن البته این تنها دلیل نبود استادهای کامپیوتر خوب نداشتن هم باعث میشد بچه هایی که علاقه به کامپیوتر دارن خیلی سست بشن البته من اصلا این چیز ها رو متوجه نمیشدم چون همون جوری که گفتم من از کامپیوتر سر در نمیاوردم حالا اگر کسی یکم بیشتر از من بلد بود برا من همه چی تموم بود.
من تو دانشگاه فقط تو فکر درس خوندن نبودم فعالیتهای سیاسی داشتم شدیدا هم عاشق فوتبال بودم اتاق ما از اون اتاقهایی بود که هر کی میخواست فوتبال بازی کنه حتما یه سری به این اتاق میز یا بخواد کال آف بزنه یا بخواد مافیا بازی کنه میخوام بگم اصلا بچه ه ا اینجور نبودن تو فکر درس باشن درس همیشه اولویت دوم بود حتی برا خودم که تصمیم داشتم درس بخونم خیلی وقت هدر دادم ولی خوب از این قضیه ناراحت نیستم حداقل تو زندگیم کاریو کردم که دوست داشتم من از این دسته آدمها نیستم که یه دوران به خودت سختی بده بعد یه دوران راحت زندگی کن.من معتقدم انسان باید در طول زندگیش از زندگیش استفاده کنه.
من از آخر ترم ۷ تصمیم گرفتم برا ارشد بخونم خیلی ها بهم گفتن از حالا زوده کسی هم پایه نبود که با هم بخونیم هیچی ازتابستون دست و پا شکسته خوندم حوصله ی خوندن نداشتم ولی به خودم میگفتم این کاملا عادیه برای شروع هیچ کی حوصله نداره برا همین اولا با روزی چند ساعت شروع کردم به خوندن اونم درسهایی که علاقه داشتم اولاش خوب شروع کردم و به ساعتهای مطالعم بر اساس شناختی که از خودم داشتم اضافه کردم همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه مجبور شدم برای دو تا امتحان از خونه به داشگاه برم هیچی رفتن به دانشگاه همانا رفتن به اون اتاق همانا درس رو بوسیدن کنار گذاشتن همانا دو ماه آخر کنکور رو هیچی نخوندم کنکور ۹۳ رو خراب کردم رتبم دقیقا یادم نیست فقط میدونم نزدیک به هزار شد.
برای سال بعد هم از مهر شروع به خوندن کردم با روزی ۳-۴ ساعت شروع کردم تا روزی ۵-۶ ساعت مطالعه ی مفید رسوندمش ولی این سال تا یک روز مونده به کنکور به همین روال خوندم روزهایی هم پیش میومد اصلا نخونم ولی سست نمیشدم و میگفتم کسی موفق میشه که تا آخرین لحظه تلاش کنه و دوباره خودم رو جمع میکردم و شروع میکردم به خوندن که رتبم سال دوم ۶۰ شد الحمدلله.
اینها رو گفتم که زندگینامم رو تا حدودی بدونین که اگر میگم روزی ۵-۶ ساعت خوندم پایه ی درسیم چه جوری بوده و جزوه هام در چه سطحی بوده.اینم بگم که کتاب محور بودن من خیلی به من کمک کرد.
قبل از اینکه بخوام منابع درسی رو بگم اول از همه به حمتون توصیه میکنم یه جستجو کنین و دروسی که میخواد برای تو کنکور سال آینده بیاد رو پیدا کنید بعد سر فصلهای همون دروس رو از سایت وزارت علوم برای ورودیهای همون مقطع پیدا کنین مثلا برای کنکور سال ۹۵ ببینین چه درسهایی میاد بعد برید سایت وزارت علوم ببینید سر فصل همین دروس برای بچه های ۹۱ چی در نظر گرفتن به نظر من خیلی میتونه کمکتون کنه.
از اونجایی که برای رشته ی علوم کامپیوتر تغییرات زیاد بوده و مؤسسات هم به این رشته اهمیتی نمیدن و مثل رشته ای مثل آی تی کتاب به وفور براش نیست باید بگم نمیتونم تو بعضی درسها کتاب مشخصی بگم.(البته این مسائلی که گفتم میتونه باعث بشه خیلی ها به فکر امتحان دادن برای ارشد تو این رشته رو نداشته باشن که این برای کسانی که از این موقعیت میتونن به نفع خودشون استفاده کنن میتونه مفید باشه مثلا تو گروه ما از بین ۴۰ نفر فقط دو نفر برای این رشته خوندیم که به نظرم ما از این جهت برد کردیم)
############################################################
دروس پایه مربوط به گرایش علوم کامپیوتر شامل مواد درسی:
ریاضیات عمومی: نخوندم فقط رفتم قسمت سریها رو که زیاد میومد خوندم
مبانی علوم ریاضی: نخوندم
مبانی ماتریسها و جبر خطی : کتاب مدرسان شریف
مبانی آنالیز ریاضی:نخوندم
مبانی آنالیز عددی :نخوندم
مبانی احتمال: کتاب جواد بهبودیان لازمم نیست همش رو بخونین فقط همون سرفصلهایی که وزارت علوم تعیین کرده من تا صفحه ی ۱۶۰ رو توصیه میکنم
دروس تخصصی مربوط به گرایش علوم کامپیوتر شامل:
مبانی ترکیبیات: کتاب خاصی نتونستم براش پیدا کنم من که کتاب پوران پژوهش رو که از قبل داشتم خوندم راضی هم نبودم توصیه هم نمیکنم این کتاب بیشتر تو طراحی بهم کمک کرد
ساختمان داده ها و الگوریتم ها:پوران پژوهش
مبانی نظریه محاسبه:پوران پژوهش به خصوص سه فصل آخرش
مبانی منطق و نظریه مجموعه ها:فکر کنم تو دروس تخصص این به داد من رسید برای این درس لین و لین و فصل اول کتاب گسسته پوران پژوهش و فصلهای مربوط به منطق کتاب هوش مصنوعی
زبان: من رو دروس عمومی بیشتر از دروس تخصصی وقت گذاشتم ولی نتیجه ای نگرفتم توصیه میکنم رو قسمت تخصصی سرمایه گذاری کنین کلمات انگلیسی آخر هر کتاب مرجع گسسته ای که دارین و کلمات آخر کتاب لین و لین وکلمات انگلیسی در کتاب های پوران مربوط به درسهای طراحی الگوریتم و ساختمان من خودم زبان رو ۱۵ در صد زدم ولی من زبانم خیلی ضعیف بود و با این درصد هم راضیم.
##################################################################
در آخر هم چند توصیه دارم:
۱)تا آخرین لحظه بخونین دست بر دار نباشین حتی اگر دیر شروع کردین یا حتی اگر از برنامه ریزیتون عقب افتادین یا اگر خسته شدین بدونین تلاشتون وقتی نتیجه میده که تا لحظه آخر دست از تلاش بر ندارین (فکر کنم این اصلیترین دلیل موفقیتم بود(البته بعد از مدد خداوند))
۲)سعی نکنین برای یک درس چندین کتاب بخونین سعی کنین یک کتاب رو چندین بار بخونین
۳)اگر تواناییش رو ندارین رو دو گرایش تمرکز نکنین که اینجوری به هیچ کدومش نمیرسین
۴) یک کتاب مرجع انگلیسی مربوط به یکی از درسهاتون رو مطالعه کنین حتی شده هفته ای یک ساعت خیلی تو زبان کمکتون میکنه.
۵)دو ماه آخر رو بذارین برای دوره درسهایی که قبلا خوندین و لازم نیست بترسین که یه سری درسها رو مطالعه نکردین البته این دو ماه رو با توجه به خودم گفتم منظورم اینه که حتما برای دوره مقت در نظر بگیرید که اگر این کار رو نکنین ضررش رو میبینین.
تمام چیزهای گفته شده در باب توصیه هست و هر کس بهترین مشاور خودش هست قرار نیست شما مثل من رفتار کنین و مثل من نتیجه بگیرین اینها فقط برای تصمیم بهتر گرفتنه.
ببخشید از اینکه اینهمه وقتتون رو گرفتم گفتم شاید به درد یک نفر بخوره همون برای من کافیه.
×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
ببخشید یادم رفته بود ولی باید این رو میگفتم شاید یه مقدار کوچیک از دینش ادا بشه "اگر شهید گمنامی تو دانشگاهتون دارید ازش غافل نشید":
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
و هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و در نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند
ان شا الله که موفق باشید.