تالار گفتمان مانشت

obvious
آشکار
معلوم
واضح

---

sneer
نیشخند
پوزخند زدن

revive >>>>>>>>> زنده شدن‌، احیا شدن‌، دوباره رواج پیدا کردن‌، باز جان بخشیدن‌، به هوش آمدن

Elusive:کمیاب‌، نادر
مثال‌: You can find elusive species in this part of the jungle

attitude
نگرش
روش و رفتار

emerge
بیرون آمدن
پدیدار شدن

evade>>>> get away from by trickery or cleverness
فرار کردن از{مشکلات، قانون، مالیات و غیره}و از زیره ... در رفتن، خود را کنار کشیدن از، طفره رفتن از

juan tried to evade the topic by changing the subject.

explore>>>>>>>>>>>>.. go over carefully;<<<look into closely<<<<<examine
{امکانات،مسئله و غیره} به دقت بررسی کردن‌، تحقیق کردن در،کندوکاو کردن، مطالعه کردن

sara wanted to know if all of the methods for solving the problem had been explored.

evidence‌: مدرک‌، شهادت دادن.

exagerate‌: مبالغه کردن، اغراق آمیز.

exaggerate
رو چون اشتباه تایپ کردین من از دوباره مینویسم. لطفا دقت کنید.

exaggerate >>>> make something greater than it is>>> overstate
مبالغه کردن درباره، اغراق کردن درباره، بزرگ کردن، غلو کردن.

the bookkeeper exaggerated her importance to the company

adroitness

مهارت، چابکی، ظرافت

discretion
صلاحدید، کاردانی، تدبیر

(14 شهریور 1390 08:50 ق.ظ)reyhaneh64 نوشته شده توسط: [ -> ]adroitness

مهارت، چابکی، ظرافت

discretion
صلاحدید، کاردانی، تدبیر

سلام از شما که قله رو فتح کردید بعیده باید با حرفه e یه لغت مینوشتید.

درصدهاتونو گذاشتید در انجمن ؟ کجا میشه ببینمشون؟میشه بدونم درصدهاتونو؟ (لطفا با پیام خصوصی ج بدید شلوغ نشه اینجا)

numb >>>>> کرخ‌، بی حس

blend>>>>>> mix together thoroughly>>>>a mixture
مخلوط کردن، هماهنگ بودن، مخلوط ،ترکیب

the colors of the rainbow blend into one another.

debate >>>>>>>>> مناظره‌، مباحثه‌، مذاکره

evidence>>>>>>that which makes clear the truth or falsehood of something
دلیل،مدرک، سند،شاهد،،،نشانه،اثر،علامت

our teacher ignored the evidence that simon had cheated on the test