تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: مصاحبه با رتبه 140 نرم افزار
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

نام خدا
موفقیت شما را مجددا"در آزمون کارشناسی ارشد،تبریک میگم.بسیاری از داوطلبین شرکت کننده در این ازمون مایلند راه و روش شما را برای غلبه بر سد کنکور بدانند.پاسخهای شما در سالهای آینده برای بسیاری از داوطلبان مفید و مورد استفاده خواهد بود.
از اینکه لطف میکنید و سوالات مصاحبه را ،که سوالات جمع قابل توجهی از دوستان شما در مانشت هست جواب میدین بسیار ممنونم.اگرچه سوالات زیاد بنظر میرسه ولی بعضی جوابهای کوتاه و یک کلمه ای دارند. با اینحال پاسخ به سوالات اختیاری است و میتونید بعضی که دوست ندارید را جواب ندید یا فقط یک قسمتهای دلخواهش را جواب بدید.



مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.

امیدوارم تجربیات من هرچند ناچیز اما مفید باشه .ادعایی واسه هیچ چیز ندارم.فقط به فقط هر کس خودش میدونه چطوری میتونه با مسائل زندگیش از جمله کنکور کنار بیاد و به موفقیتی که خودش تو زندگیش تعریف کرده برسه.
به لطف خدا تونستم رتبه 140 کنکور امسال رو در رشته مهندسی نرم افزار گرایش نرم افزار کسب کنم.


مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟

در رشته مهندسی کامپیوتر ( ناپیوسته) فارغ التحصیل شدم.


مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟

علاقه زیادی به کامپیوتر داشتم طوری که موقع انتخاب رشته کنکور سراسری فقط رشته مد نظرم بود و به همین خاطر نتونستم کارشناسی قبول شم (البته شهرشم واسم مهم بود) و اینطوری شد که من نیز به جمع کاردانی ها پیوستم.


مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟

بدون پاسخ


مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .

کلا دانشجوی معمولی بودم اما خیلی سخت کوش برای دروسی که دوست داشتم بیشتر ازشون سر در بیارم.خوب دانشگاه ما زیاد اساتید خوبی نداشت.
در کل واسه فهمیدن دروس خیلی زحمت میکشیدم و کمتر از اساتید محترم عنایتی میشد.(ضمن احترام به تمام اساتید) و اینکه بر اساس علاقه درس میخوندم نه معدل.


مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟

از زمان ترم آخر کارشناسی علاقه مند شدم ادامه تحصیل بدم.اما متاسفانه این علاقه و احساس نیاز رو دیر متوجه شدم و در صورتی که اگر زودتر اتفاق می افتاد دروسی که برای کنکور مطرح هستندرو بیشتر روشون سرمایه گذاری میکردم و به همین خاطرکه از بعضی دروس مهم غفلت کردم کارم یکم سخت شد طوری که وقتی من به طور جدی شروع کردم به خوندن واسه کنکور توی خیلی ازدروس تقریبا صفر بودم و هیچی نمیدونستم.مثل ریاضی مهندسی یا نظریه یا معماری ..


مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟

خوب من اول اولش واقعا نمیدونستم چه گرایشی رو بخونم.هرچند به هوش علاقه بیشتری داشتم اما با دو دوتا چهار تا تصمیم گرفتم در نهایت نرم بخونم.


مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.

زبان 5/56
ریاضیات 50/00
مشترک 35/90
تخصصی نرم 31/11
این درصدهای سال دومم بود.سال اول رتبم 600 شد


مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟

اصلا و ابدا نمیشه این دوتا رو یکی دونست.لاقل تو دانشگاه ما بچه ها یا دنبال کنکور بودن یا دنبال تجربه کار حر فه ای.


مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟

ببینید من تصمیم گرفتم واسه ارشد بخونم اما مدام مسائل دیگه ای پیش میومد که باعث میشد من خوب نخونم و همین باعث شکستم میشد.تا زمانی که هدفم فقط کنکور نبود ذهنم به خیلی چیزها معطوف بود و تمرکز چندانی رو دروس نداشتم.اما بالاخره تصمیم گرفتم تقریبا بعضی کارهارو کنار بزارم و بیشتر بیشتر به درس و کنکور تمرکز کنم.خواستن فقط علاقه نیست.خواستن یه تلاش مستمر هست برای چیزی میخاید بهش برسید.بخاطر همین دوره درس خوندن من طولانی شد.اما بطور جدی از آبان ماه شروع کردم تا بهمن ماه.دقیقا تو همین دوره بودکه من درس خوندن واقعی رو تجربه کردم Smile


مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟

-نه برنامه من ثابت نبود.هرچقد بیشتر جلو میرفتم دنبال اشکالات کارم بودم که روال کارمو بهتر کنم.


مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.

بله صد درصد.مشترکا رو.


مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟

بله.من تو دروس ریاضی مهندسی و گسسته خیلی ضعیف بودم.و بیشتر خوندم.کتاب سی ال ار اس رو هم با جزئیات خوندم.رو نظریه هم زیاد وقت میزاشتم تا مفهمومی بفهممش.


مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟

نه من فقط میخوندم تا جایی که بدونم مثلا یک مبحث خاص رو فهمیدم و مسلط شدم.حالا یا نیازبه بیشتر از یه کتاب میشد یا نه فقط یه کتاب کارمو راه می انداخت.با تست زدن هم اینو متوجه میشدم.البته زمان رو هم مد نظر داشتم و مثلا رو چیزای بی اهمیت یا مسائلی که خیلی نامفهوم بود واسم زیاد زمان نمیزاشتم چون میدونستم زمان مهمتره تا مسلط شدن به تمام مطالب.و راحت ازشون میگذشتم.اما مواردی که خیلی مهم بود تو کنکور و تا جایی که میشد میخوندم.مثل مبحث حافظه تو معماری و از این قبیل سوالات تکراری.


مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.

ویس داشتم اما وقت زیادی میگرفت و استفاده نکردم کلا.البته بجز زبان پارسه دکتر مظفری که تابستون گوش دادم و خوب بود.
زبان فقط لغت میخوندم 504 و تافل
ریاضی مهندسی پارسه و مدرسان شریف
گسسته گریمالدی و پوران
امار پارسه
محاسبات پوران
نظریه لینز سودکمپ پوران
ساختمان پوران
معماری راهیان پوران مقسمی
منطقی پوران
سیستم عامل پارسه و پوران
کامپایلر نخوندم
برنامه سازی پارسه و جعفر نژاد (به طور موردی)
پایگاه مقسمی
الگوریتم سی ال ار اس و پوران


مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.

الگوریتم و نظریه و معماری و گسسته.


مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟

من فقط الگوریتم نیپولیتان و برنامه سازی پرات، سیستم عامل استالینگ،منطقی مانو، نظریه لینز ،خوندم .واقعیتش من جزوه درست حسابی نداشتم!بیشتر کتابای ترجمه میخوندم.


مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟

زبانم چون ضعیف بود لغت زیاد میخوندم اما فایده ای واسه کنکورم نداشت چندان.اما باید یه چند تا میزدم!سال قبلش خیلی ضربه خوردم از زبان.هرچند امسال هم ...


مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟

ریاضی رو اگه بخونین واقعا میشه بالا زد.مخصوصا گسسته و آمار.شاید بشه ریاضی مهندسی رو حذف کرد اما عوضش باید اونای دیگه رو کامل خوند.


مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.

برنامه ریزی من طبق سرفصل های پارسه بود.یه محدوده مشخص از کتابارو باید سر 2 هفته تموم میکردم و اگه نمیرسیدم میشد ازجمعه هم میزدم و یا شاید هفته بعدش بیشتر تلاش میکردم.


مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.

تنهای تنها تو خونه.البته یه رقیب نتی هم داشتم که خیلی بهم روحیه میداد.تقریبا مسابقه داشتیم با هم!


مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.

-من با آزمونا پیش میرفتم که عقب نمونم از دیگران اما ملاک اصلیم مسلط شدن رو نقاط ضعفم بود.


مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟

بدون پاسخ


مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟

از ابتدا به نرم افزار زوم کردم.


مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.

آهسته و پیوسته میخوندم .البته خستگی داشت که البته خستگی تو همه کارای تکراری واسم وجود داره.من کلا از یه جا نشستن متنفرم و این منو خسته میکرد اما به هدفم که فکر میکردم از خستگیم کم میشد.


مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟

نه اصلا.


مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟

بله پارسه بخاطر نرخ بالای شرکت کننده هاش نه بخاطر سطح سوالاش.این فقط یه دیسیپلین میداد بهم و یه آمار از خودم دستم میومد که تا الان چقد از این جمعیت عقبم یا جلو.کلا بی تاثیر نبود.


مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.

جمعبندی رو از یک ماه مونده به کنکور تقریبا واسه همه دروس شروع کردم.مهم نبود چی خوندم یا چی نخوندم.دیگه وقتش بود که جمع و جور کنم همرو.چون بدون جمعبندی علنا صفر بودم!


مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟

بله تقریبا میشه گفت از خوندنم راضی بودم.هم نتیجه آزمونا هم سوالات سالهای قبل.اما خودمونیم دیگه غریبه که نیس همش به فکر سوپرایز شدن از طرف سازمان سنجش بودم!و البته این طرز فکر منفی خیلی بده خیلی بد!


مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟

صد در صد.من منطقی و آمارو ساختمان و الگوریتم و به 100 فکر میکردم.اما به نظریه و سیستم عامل اطمینانی نداشتم.هرچند تمام کتاب حقیقت و خونده بودم اما سنجش یه چیز دیگس!


مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟

اصلا و ابدا.من فقط تست میزدم و ساعتم رو چک میکردم.کاری که یک ماه تمرین کردم واسه همچین روزی.


مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.

نه فقط ترتیب دفترچه.


مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟

اصلا انتظار سوال شبیه نداشتم و بهمین خاطر یا روی مبحثی مسلط بودم و حلش میکردم یا کنار گذاشته بودمش و سر جلسه هم ازش میگذشتم یا اینکه حد وسط بود و میرفتم دور بعدی سعی میکردم حلش کنم.اما با اطمینان جواب میدادم. نه با شک.


مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟

اگه وقت داشتم ریاضی و زبان بیشتر میزدم اما سر اختصاصی ها خیلی خسته شده بودم و فقط دلم میخواست برم بیرون و تموم شه.بهمین خاطر درصدام کم شد.الگوریتم بعدا که میخوندم کلی ناراحت شدم که چرا سوالات به این راحتی رو نزدم!


مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.

چرا یه تخمین سرسری زدم اما دیگه واسم مهم نبود.


مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل

پایه تحصیلی 10
دانشگاه کارشناسی 5
برنامه ریز برای کنکور40
کلاس کنکور0،
کنکور آزمایشی10،
شرایط سر کنکور10(خیلی خسته کننده بود)
شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)10


مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.

میخوام با سواد شم و سوادم رو عرضه کنم واسه کسی که مشتاق علم هست.


مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.

من مسیر و انتخاب کردم و تمام تلاشم رو کردم و بقیشو سپردم به خدا.به خاطر همین واسم مهم نبود که چی میشه.


مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.

مادرم،مادرم،مادرم


مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.

خیر.فقط شاید اگه اساتید خوبی داشتم بهتر و زودتر نتیجه میگرفتم.


مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟

دانشگاهی که اساتید خوبی داشته باشه و راهنمای خوبی واسه ادامه مسیرم باشه.


مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.

خواستن فقط دوست داشتن نیست،تلاش کردن واسه رسیدن بهش مهمتره.


مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟

نمیدونم!


مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟

مانشت واسه من راهنما بود.ممنونم از آقای دکتر و کسانی که مارو همراهی کردن تو این راه.یادم نمیره جمله ای که دکتر نوشته بودن و روی من خیلی تاثیر گذاشت "یه نیت درست خرج زیادی نداره!" منم نیت کردم و با یه یا علی شروع کردم.
همگی موفق باشید.


از اینکه با دقت و صبر و حوصله و صرف وقت به سوالات دوستانتون جواب دادین بی نهایت سپاسگزارم . براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر در مسیر علم و دانش و در زندگی دارم.
امیدوارم همیشه موفق باشید . Smile
وخیلی ممنون از هما خانم بابت مصاحبه .
تبریک می گم دوست خوبم
و ممنون بابت در اختیار گذاشتن تجربه هاتون
تبریک دوست عزیز
ان شاالله همیشه موفق باشی
تبریک فراوان.موفق باشید.Smile
منم این موفقیت بزرگ رو بهتون تبریک میگم.
منم تبریک می گم.

امیدوارم همیشه موفق باشید.
لینک مرجع