|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۴۹ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Breeze نوشته شده توسط: دلم میخواد بدونم این آدمایی که همیشه از دیگران سوء استفاده میکنن تا خودشون رشد کنن ، این چیزا رو تو خونواده شون بهشون یاد ندادن ؟! اصلا چیزی به اسم تربیت خانوادگی ، انسانیت ، وجدان تو وجودشون هست ؟!
نه دوست من بهشون یاد ندادن، از همون اول خودخواه بار اومدن،فقط نوک بینی خودشونو میبینن. اصلا دوستی و انسانها رو دوست داشتن براشون معنی ای نداره انسانه رو زمانی خوب میدونن که در اختیار منافع خودشون باشه. اصلا ارزش وقت گذاشتن و فکر کردن ندارن..
دوست دارم بدونم اینا با شریک زندگیشونم خودخواهانه برخورد میکنن؟یا رویه شون تغییر میکنه !!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۱۸ ب.ظ
خدایا شکرت واسه داده ها و نداده هایت
التماس دعا دارم همتونم به حاجت های خیرتون برسید ان شالله. یه صلواتم می تونید برای رسیدن بهشون بفرستید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar bano - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۲۴ ب.ظ
خدایا احتیاج دارم که یه تلنگر بهم بخوره میخوام برای ازاد بخونم چشمام که که به کتابام میفته اشکم سرازیر میشه
اصلا حسش رو ندارم که بشینم دوباره بخونم
فقط حس اینو دارم توی مانشت هی تایپ کنم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar_rostami2 - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۵۷ ب.ظ
من نیاز دارم یکی بهم بگه کارم درسته یا اشتباه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - atenaa - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۲۵ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۲۴ ب.ظ)sahar bano نوشته شده توسط: خدایا احتیاج دارم که یه تلنگر بهم بخوره میخوام برای ازاد بخونم چشمام که که به کتابام میفته اشکم سرازیر میشه
اصلا حسش رو ندارم که بشینم دوباره بخونم
فقط حس اینو دارم توی مانشت هی تایپ کنم
برعکس من حالا ک کنکور تموم شده حس درس خوندنم اومده هی میرم سراغ کتابام
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar bano - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۵۷ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۲۵ ب.ظ)atenaa نوشته شده توسط: (29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۲۴ ب.ظ)sahar bano نوشته شده توسط: خدایا احتیاج دارم که یه تلنگر بهم بخوره میخوام برای ازاد بخونم چشمام که که به کتابام میفته اشکم سرازیر میشه
اصلا حسش رو ندارم که بشینم دوباره بخونم
فقط حس اینو دارم توی مانشت هی تایپ کنم
برعکس من حالا ک کنکور تموم شده حس درس خوندنم اومده هی میرم سراغ کتابام
خوشبحالت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Amoojan - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۰۴ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۲۵ ب.ظ)atenaa نوشته شده توسط: برعکس من حالا ک کنکور تموم شده حس درس خوندنم اومده هی میرم سراغ کتابام
منم همیچین حسی دارم... یعنی کلا حس و حال ما سر لج داره با عقلمون... تا هفته پیش از کتابا فرار میکردم... حالا هی میرم سمت کتابا... تازه یه چیزایی میبینم تا هفته پیش به چشم نمیومدن!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نارین - ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۱۴ ب.ظ
من که از هر چی درس و کتابه فعلا بیزار شدم تازه دیشبم خواب دیدم کلیدا اومده و من همه سوالا را اشتباه جواب دادم اصلا دیگه کلیدم اومد چک نمیکنم یه مدت میخوام از همه چیز دور باشم برم سراغ کارای هنری تا یکمی آروم بشم ، خودمونا داغون کردیم بخدا بسه دیگه چقدر حرص بخوریم ، بیخیال هر چی درس و کنکوره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - virtual girl - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۳۸ ب.ظ
من که کتابام همینجور تو اتاقم رو میزه گذاشتم واسه آزاد نیگاشون کنم مثلن ... دلم نمیاد جمعشون کنم ... هیییییییی ...
اصن رشته ی ما خیلی خاصه ... بقیه ی رشته ها یه مدرک میگیرن و نیازهای شغلی شون با همون برطرف میشه ولی ماها مدرک رو که میگیریم واقعن کافی نیست و مهارتهای شغلی رو باید خارج از اون و جداگانه یاد بگیریم ...
من وقتی اومدم تو بازار کار دیدم هیچی توی دانشگاه بهمون یاد نداد به این نتیجه رسیدم باید کارای عملی ام رو قوی کنم ...
از اون به بعد ارشد رو بیخیال شدم و تاجایی که تونستم رفتم سراغ کارای عملی و بالابردن اطلاعات و .... بعداز ۳ سال سابقه کار به یه جایی رسیدم که دیگه برام تکراری شد همه چیز .. دلم لک زده بود واسه درس و دانشگاه ... دیدم مدرک تحصیلی بالا واقعن توی شرایط کاری تاثیر
میذار ه و بمراتب پستهای بالاتری بهت میدن .. دوباره شروع کردم به درس خوندن ولی دیر بود واسه شروع ...
خیلی ناراحتم که ایکاش زودتر شروع میکردم ...
الانم فقط منتظرم کلیدای سنجش بیاد ببینم چه گندی زدم ....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mhd3 - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۱۵ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۳۸ ب.ظ)virtual girl نوشته شده توسط: من که کتابام همینجور تو اتاقم رو میزه گذاشتم واسه آزاد نیگاشون کنم مثلن ... دلم نمیاد جمعشون کنم ... هیییییییی ...
اصن رشته ی ما خیلی خاصه ... بقیه ی رشته ها یه مدرک میگیرن و نیازهای شغلی شون با همون برطرف میشه ولی ماها مدرک رو که میگیریم واقعن کافی نیست و مهارتهای شغلی رو باید خارج از اون و جداگانه یاد بگیریم ...
من وقتی اومدم تو بازار کار دیدم هیچی توی دانشگاه بهمون یاد نداد به این نتیجه رسیدم باید کارای عملی ام رو قوی کنم ...
از اون به بعد ارشد رو بیخیال شدم و تاجایی که تونستم رفتم سراغ کارای عملی و بالابردن اطلاعات و .... بعداز ۳ سال سابقه کار به یه جایی رسیدم که دیگه برام تکراری شد همه چیز .. دلم لک زده بود واسه درس و دانشگاه ... دیدم مدرک تحصیلی بالا واقعن توی شرایط کاری تاثیر
میذار ه و بمراتب پستهای بالاتری بهت میدن .. دوباره شروع کردم به درس خوندن ولی دیر بود واسه شروع ...
خیلی ناراحتم که ایکاش زودتر شروع میکردم ...
الانم فقط منتظرم کلیدای سنجش بیاد ببینم چه گندی زدم ....
منم مث شمام دختر مجازی!!
کتابام گوشه اتاقم. یه عالمه کتاب و خلاصه نویسی. اما اصلا نمیتونم برم طرفشون. فکر اینکه بذار خلاصه هامو مرتبو دسته بندی کنم شاید مجبور شدم سال دیگه دوباره بخونمش دیوووووونم میکنه.
میگم بیاید خلاصه ها و کتابامونو پاره کنیم بندازیم دور اینطوری خدا در عمل انجام شده قرار میگیره یه کاری میکنه قبول شیم شوخی کردم.
-------------------------
منم امروز رفتم دنبال کار. یه کار بسیار بسیار مورد علاقم. (مانیتورینگ شبکه- البته خودم قبلا با سولارویندز کار کردم اما خودشونم گفتن باز اول آموزش میدیم بعد کار میکنید.) اما حقوقش خیلی ی ی پایینه. ماهی ۵۰۰/ البته با بیمه و سرویس و...
نمیدونم شاید من چون تاحالا اصلا دنبال کار نبودم بنظرم کمه. شاید خیلی ها بگن خوبه. گرچه که پرسیدم وَ گفتن که خوبه!!
یعنی ایییییییین همه بخونی بعد از یه ... هم کمتر حقوق بگیری؟؟ وقت و علمتو به ازای ماهی ۵۰۰ بفروشی؟؟ خیلی ظلمه...
تنها چیزی که خودمو دارم از ظهر قانع میکنم اینه که کار مورد علاقته. کلی مطلب تازه یاد میگیری...
------------------------
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kati - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۴۲ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۳۸ ب.ظ)virtual girl نوشته شده توسط: خیلی ناراحتم که ایکاش زودتر شروع میکردم ...
الانم فقط منتظرم کلیدای سنجش بیاد ببینم چه گندی زدم ....
ناراحت نباش تا الان هم وقتت رو الکی سپری نکردی و کار میکردی .... دیر نشده بشین با یه اراده قوی درست رو بخون
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Eternal - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۶:۴۳ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۱۵ ب.ظ)mhd3 نوشته شده توسط: منم امروز رفتم دنبال کار. یه کار بسیار بسیار مورد علاقم. (مانیتورینگ شبکه- البته خودم قبلا با سولارویندز کار کردم اما خودشونم گفتن باز اول آموزش میدیم بعد کار میکنید.) اما حقوقش خیلی ی ی پایینه. ماهی ۵۰۰/ البته با بیمه و سرویس و...
...
وقت و علمتو به ازای ماهی ۵۰۰ بفروشی؟؟ خیلی ظلمه...
تنها چیزی که خودمو دارم از ظهر قانع میکنم اینه که کار مورد علاقته. کلی مطلب تازه یاد میگیری...
ای بابا عزیزم این که خیلی خوبه
چند ماهه دنبال کاری ؟؟؟؟ که به کار مورد علاقه ات با بیمه و حقوق ۵۰۰ ، ایراد میگیری ؟؟؟؟؟ کاش منم یه همچین کاری پیدا میکردم ( حداقل به عنوان اولین شغل خوبه )
وقتی میبینی نوشتن منشی (لیسانس ، آشنا به پذیرایی ) آدم واقعا دپرس میشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mhd3 - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۶:۵۴ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۶:۴۳ ب.ظ)Eternal نوشته شده توسط: (29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۱۵ ب.ظ)mhd3 نوشته شده توسط: منم امروز رفتم دنبال کار. یه کار بسیار بسیار مورد علاقم. (مانیتورینگ شبکه- البته خودم قبلا با سولارویندز کار کردم اما خودشونم گفتن باز اول آموزش میدیم بعد کار میکنید.) اما حقوقش خیلی ی ی پایینه. ماهی ۵۰۰/ البته با بیمه و سرویس و...
...
وقت و علمتو به ازای ماهی ۵۰۰ بفروشی؟؟ خیلی ظلمه...
تنها چیزی که خودمو دارم از ظهر قانع میکنم اینه که کار مورد علاقته. کلی مطلب تازه یاد میگیری...
ای بابا عزیزم این که خیلی خوبه
چند ماهه دنبال کاری ؟؟؟؟ که به کار مورد علاقه ات با بیمه و حقوق ۵۰۰ ، ایراد میگیری ؟؟؟؟؟ کاش منم یه همچین کاری پیدا میکردم ( حداقل به عنوان اولین شغل خوبه )
وقتی میبینی نوشتن منشی (لیسانس ، آشنا به پذیرایی ) آدم واقعا دپرس میشه
من راستش هیچی نگشتم اصلا دوستم تو روزنامه آگهی دیده بود. الکی امروز رفتیم. یه فرم داد و کلی سوال که چیا بلدین و...
یه کلمه گفتیم یه سال پیش یه کوچولو در حد یه پروژه دانشجویی سولارویندز کار کردیم. PHP هم تا بخوای بلدیم. بیا الان واست سایت بنویسیم، نیم ساعت
گفت خوبه و ۸۰ درصد اوکی هستین. بازم بستگی داره آزمونتونو چطوری بدین
--------------------------------------
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۶:۴۷ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط: دوستان تا کتاب هاتون رو جمع نکردید عکس بگیرید بذارید تو تاپیک تلاش هایی که برای کنکور کردیم( یا یه اسمی شبیه این داشت فکر کنم. :دی)
پلیـــــز : )
آره بیاین بذاریم.
تاپیکشو میتونید پیدا کنید؟؟
اگه پیدا کردین لینک بدین اینجا.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Eternal - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۷:۳۶ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۶:۵۴ ب.ظ)mhd3 نوشته شده توسط: من راستش هیچی نگشتم اصلا دوستم تو روزنامه آگهی دیده بود. الکی امروز رفتیم. ....
mhd3 عزیزم ، واسه همینه دیگه ، که به حقوق ۵۰۰ و کار مورد علاقه و بیمه، ناز میکنی
البته نمیدونم شاید بازم بگردی یه کار بهتری پیدا کنی ، ولی من بودم میرفتم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mhd3 - 29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۸:۱۴ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۰۷:۳۶ ب.ظ)Eternal نوشته شده توسط: (29 بهمن ۱۳۹۲ ۰۶:۵۴ ب.ظ)mhd3 نوشته شده توسط: من راستش هیچی نگشتم اصلا دوستم تو روزنامه آگهی دیده بود. الکی امروز رفتیم. ....
mhd3 عزیزم ، واسه همینه دیگه ، که به حقوق ۵۰۰ و کار مورد علاقه و بیمه، ناز میکنی
البته نمیدونم شاید بازم بگردی یه کار بهتری پیدا کنی ، ولی من بودم میرفتم
نه بابا ناز چیه :دی
میگم چون تاحالا اصلا دنبال کار نگشته بودم بخاطر همین فکر میکردم خیلی کمه. اما الان که با چند نفر صحبت کردم میبینم خیلی هم زیاده
اگه پدر گرام اجازه بدن حتما میریم، با سرم میریم
|