تالار گفتمان مانشت
Touching Stories - نسخه‌ی قابل چاپ

Touching Stories - Soheil - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۳۶ ق.ظ

نظرتون در مورد یه تالار در قسمت سرگرمی واسه داستانهای کوتاه و متون ساده و روان خواندنی لاتین چیه؟
واسه تقویت زبان بچه خیلی موثره!

RE: Touching Stories - HighVoltage - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۵۸ ق.ظ

(۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۳۶ ق.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  نظرتون در مورد یه تالار در قسمت سرگرمی واسه داستانهای کوتاه و متون ساده و روان خواندنی لاتین چیه؟
واسه تقویت زبان بچه خیلی موثره!

همون داستان و رمان خوبه دیگه اینم شامل میشه.نمیشه؟

RE: Touching Stories - Soheil - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۱۴ ب.ظ

(۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۵۸ ق.ظ)High_Voltage نوشته شده توسط:  
(15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۳۶ ق.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  نظرتون در مورد یه تالار در قسمت سرگرمی واسه داستانهای کوتاه و متون ساده و روان خواندنی لاتین چیه؟
واسه تقویت زبان بچه خیلی موثره!

همون داستان و رمان خوبه دیگه اینم شامل میشه.نمیشه؟
آخه من فکر کردم قراره اونجا فقط داستان و رمان معرفی بشه، منظورم از این پست این بود که کل داستان(البته از نوع کوتاه) آورده بشه

RE: Touching Stories - HighVoltage - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۱۶ ب.ظ

(۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۱۴ ب.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  
(15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۵۸ ق.ظ)High_Voltage نوشته شده توسط:  
(15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۳۶ ق.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  نظرتون در مورد یه تالار در قسمت سرگرمی واسه داستانهای کوتاه و متون ساده و روان خواندنی لاتین چیه؟
واسه تقویت زبان بچه خیلی موثره!

همون داستان و رمان خوبه دیگه اینم شامل میشه.نمیشه؟
آخه من فکر کردم قراره اونجا فقط داستان و رمان معرفی بشه، منظورم از این پست این بود که کل داستان(البته از نوع کوتاه) آورده بشه

به نظر من که میشه تو همون پست هم این کارو کرد یه کم متمرکز می شه مطالب ولی هر طور صلاح میدونید.

Touching Stories - Soheil - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۲ ب.ظ

واسه منم واقعا فرقی نمیکنه، هردومون تقریبا داریم یه چیزی میگیم، صبر کنیم صاحبش(تنهایی) بیاد ببینیم چی میشه!

RE: Touching Stories - admin - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۶ ب.ظ

(۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۲ ب.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  واسه منم واقعا فرقی نمیکنه، هردومون تقریبا داریم یه چیزی میگیم، صبر کنیم صاحبش(تنهایی) بیاد ببینیم چی میشه!

من دوست دارم همه با هم یه داستان بنویسیم. هر کسی تو هر پست داستان رو یه خورده به جلو ببره. من این قسمت رو شروع می کنم.Big Grin

RE: Touching Stories - Soheil - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۳۰ ب.ظ

نقل قول: من دوست دارم همه با هم یه داستان بنویسیم.
مگه میشه؟؟؟؟Huh
۴ نفر داستان نویس ۴۰ نفر هماهنگ کننده می خوادBig Grin

RE: Touching Stories - hamidkhl - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۳۶ ب.ظ

(۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۶ ب.ظ)admin نوشته شده توسط:  
(15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۲ ب.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  واسه منم واقعا فرقی نمیکنه، هردومون تقریبا داریم یه چیزی میگیم، صبر کنیم صاحبش(تنهایی) بیاد ببینیم چی میشه!

من دوست دارم همه با هم یه داستان بنویسیم. هر کسی تو هر پست داستان رو یه خورده به جلو ببره. من این قسمت رو شروع می کنم.Big Grin

منم موافقم جالب میشه Smile

RE: Touching Stories - admin - 15 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۵۱ ب.ظ

(۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۳۰ ب.ظ)Soheil نوشته شده توسط:  
نقل قول: من دوست دارم همه با هم یه داستان بنویسیم.
مگه میشه؟؟؟؟Huh
۴ نفر داستان نویس ۴۰ نفر هماهنگ کننده می خوادBig Grin

هماهنگ کننده نمی خواد. من این بخش رو شروع کردم با نام داستان مانشت. هر کسی می تونه داستان رو به پیش ببره. خواهشا توی داستان شخصیت اصلی داستان رو به کشتن ندین. به عنوان نمونه تصادف اگه می کنه سطحی باشه‌، سکته اگه می کنه نمیره‌، یه هو سوار تپلف نشه سقوط کنه!! و از این دست اتفاقات رو سعی کنید مدیریت شده انجام بدین. شخصیت های غیر اصلی داستان رو مجازید لت و پار کنید. بخصوص دوست دخترهای شخصیت رو Big GrinBig Grin

RE: Touching Stories - lida - 16 خرداد ۱۳۸۹ ۱۰:۵۵ ق.ظ

فعلا که شخصیت اصلی داستان مانشت یک پسر معتاد به انواع مواد مخدر هست که دوست دخترش هم بهش محل نمیگذاره!!! ببینیم این پسر‌ها داستان رو به کجا میبرن... خدا بخیر کنه...
اگه یک داستان هم بود که شخصیت اصلیش یک دختر بود( البته از اون درسخونهاش) به نظر من که به این جاها نمیکشید...

RE: Touching Stories - HighVoltage - 16 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۰۳ ق.ظ

(۱۶ خرداد ۱۳۸۹ ۱۰:۵۵ ق.ظ)lida نوشته شده توسط:  فعلا که شخصیت اصلی داستان مانشت یک پسر معتاد به انواع مواد مخدر هست که دوست دخترش هم بهش محل نمیگذاره!!! ببینیم این پسر‌ها داستان رو به کجا میبرن... خدا بخیر کنه...

این اول داستانه برنامه‌ها داریم براش.
تا آخر داستان این منوچهرمون رو ترکش میدیم زنش میدیم(همین دختره که محل نمی زاره! شایدم یه کیس مناسب‌تر گیرمون بیاد) میفرستیمش دکتری دانشگاه برکلی بعد میاریمش ایران بشه استاد دانشگاه شریف..... دست آخر یه ۴ تا الگوریتم میدیم کشف کنه شایدم جایزه نوبل گرفت یا مثلا به عنوان اولین ایرانی(مرد) بفرستیمش فضا.......

RE: Touching Stories - Soheil - 16 خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۵۵ ق.ظ

دوتا پیشنهاد:
۱) یکم یواش‌تر بابا! ملت به خوندن داستان نمی رسن چه برسه به مشارکت در نوشتنش! من خودم تا میام یه چیزی بنویسم میبینم داستان ۳تا پست رفته جلو!
۲) صاب سایت (تنهایی) یه فراخوان بده که دخترهام بیان شرکت کنن، مطمئنم بلاهای جالبی سر این دختر و پسر آورده میشه. اینجوری مشارکتی‌تر هم میشه

RE: Touching Stories - lida - 16 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۱۱ ب.ظ

نقل قول: دخترهام بیان شرکت کنن
فعلا که من یکی با دختره برای انتخاب نکردن یک پسر معتاد و تو توهم (که از علی آباد کتول میخواد بره شریف!!) بیشتر همزاد پنداری میکنم... تا این شخصیت اصلی آدم نشده من یکی که نیستم...

RE: Touching Stories - Soheil - 16 خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۵ ب.ظ

نقل قول: تا این شخصیت اصلی آدم نشده من یکی که نیستم...
بالاخره باید با همفکری همه اهالی مانشت این منوچ رو از این لجنزاری که توش گیر کرده نجات بدیم و تا شریف ببریم!!!!