صفحه‌ها: ۱ ۲
سلام دوستان گل مانشتی
خیلی از ماها در طول روز یا چند روز! به یه سری استدلال های پند آموز با خدومون میرسیم اینهارو به عنوان نصیحت یا اصلاحیه تو تغییر نگرشمون تو زندگی به کار میبریم؛چه خوب میشه اینهارو با م دیگه به اشتراک بزاریم
من عاشق خدام ولی اینروزا خدا هم با من قهره میشه به من بگید چیکار کنم من به دلیل یه سری مسائل از خدا دور افتادم مسیر زندکیمو گم کردم و خسته و کلافم...
(((( خدای من دستمو بگیر که جزتو هیچکسو ندارم .)))))
(۲۲ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۸ ق.ظ)n a z a n i n نوشته شده توسط: من عاشق خدام ولی اینروزا خدا هم با من قهره میشه به من بگید چیکار کنم من به دلیل یه سری مسائل از خدا دور افتادم مسیر زندکیمو گم کردم و خسته و کلافم...
(((( خدای من دستمو بگیر که جزتو هیچکسو ندارم .)))))
من تو یکی از سخنرانی های دکتر الهی قمشه ای ۵ راه برای ورود به عرفان و نزدیک شدن به خدا شنیدم که خلاصشو براتون می نویسم:
۱)بریم دنبال یه صاحب دلی بگردیم؛نفس یه کسی باید به آدم بخوره,لااقل با آدم های خوبتر باشیم وقتی آدم دنبال یه خوب مطلق که خداست میگرده اون کسی که بهتره یا اگر نبود کسی که نسبت به دیگری بهتره برا مصاحبت بهتره,پس مصاحبت هاتون رو بهتر کنید آدم با به آدم خلاق که میشیته فکر میکنه که چیکار کنم ولی وقتی با یه بیکار میشینه میگه:آره زیادم بدکاری نمیکنم با آدمهایی بنشینید که آدم شرمنده بشه
۲)کتاب خوب؛کتاب انسانهای متصل به عالن الله و در درجه اول کتب آسمانی
۳)مصاحبت با طبیعت؛سحر بلند شید و آسمون رو تماشا کتید از خواب سحر چو دیده بگشایی بر چرخ نگر که بی تماشا نیست
۴)هنر،دیدن آثار هتری متعالی که در تاریخ مونده برکته,شما برید تاج محل روحتون تازه میشه آدم به هارنومی نزدیک میشه حتی تماشای عکساش
۵)کار خوب؛آدم هر روز یه کار خوب یکنه الیته باید همه کاراش خوب باشه و کار خوب کاریه که نفعش به هیچ وجه به من نمیرسه و هیچ مقصود دیگری نداشته باشیم حتی نخواهیم که آدم خوبی بشیم و فقط به خاطر عشق,آدمها چطور جرات میکتتد که از بدی هم حرف بزنند
عرفان زمانیه که هر سوالی بکنند فقط یه جواب میدهیم:یکی بین؛یکی گوی؛یکی گوی؛یکی جوی؛یکی دان
خیلی سخته آدم به حکمت اتفاقات اطرافش پی ببره!
بعضیاشون هستن که با هیچ حساب کتاب دودوتا چهارتایی ما آدما اصلا جور در نمیاد!
خیلی سخته..... خیلی...
ما آدما وقتی حکمت کار خدارو هم ببینیم باز ( حالا همیشه که نه) ولی قبول کنیم یه موقع هایی یادمون میره یکی اون بالاست که همه جوره همه جوره هوامونو داره .
خدایا عاشقتم ممنونم ازت . شکرت.
هنوز به حکمتش پی نبردم
خودمو بین دو نفر که یکی موقعیتش بالاتر و اون یکی پایین تره میبینم
و گیجم گیج !!!
من از خدا دلخورم
به خاطر اون چیزایی که حتما حکمت
ولی من عذاب میده
خدایا یکم حکمت هات واسم روشن کن
اول باید حکمت تعریف بشه. بعدا در موردش بحث بشه.
مثلا شخصی که در سن ۱۲ سالگی ماشین بهش میزنه و میمیره چه حکمتی تو کارش هست؟
اون دیگه مرده چه تجربه ای می خواد کسب کنه.
و اگه بقیه از مرگ اون باید درس بگیرند چرا این فرد باید قربانی بشه؟
مثلا در قصه موسی و خضر ، خضر میزنه بچه را می کشه میگه این اگه بزرگ میشد فلان میشد.
اگه قرار بر این باشه که هر کی قرار در اینده انسان بدی بشه از بچگی کشته بشه چرا یزید و معاویه و ... کشته نشدن؟
شاید چیزی به نام حکمت وجود نداشته باشه!
شاید هم داشته باشه!
هنوز علم انسان برای شناخت مسائل دنیا کافی نیست.
هنوز نیرو های موجود در جهان به درستی شناخته شده نیستند.
شاید در اینده بشه درباره این سوالات نظر دارد ولی این قضیه فعلا مثل این هست که یکی بخواد ۵۰۰ سال پیش درباره CPU صحبت کنه.
فرق کشورهای مدرن با ایران این هست که اونها تلاش میکنن تا این علوم را کشف کنن و البته باز نظر قطعی نمیدن. ولی علمای ما میشینن اینجا بالای منبر هر جا نظریه ها به نفع اونا هست تایید می کنن و هر جا به ضرر اوناست رد میکنن.
(۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۰۴ ب.ظ)sohrab1 نوشته شده توسط: اول باید حکمت تعریف بشه. بعدا در موردش بحث بشه.
مثلا شخصی که در سن ۱۲ سالگی ماشین بهش میزنه و میمیره چه حکمتی تو کارش هست؟
اون دیگه مرده چه تجربه ای می خواد کسب کنه.
و اگه بقیه از مرگ اون باید درس بگیرند چرا این فرد باید قربانی بشه؟
مثلا در قصه موسی و خضر ، خضر میزنه بچه را می کشه میگه این اگه بزرگ میشد فلان میشد.
اگه قرار بر این باشه که هر کی قرار در اینده انسان بدی بشه از بچگی کشته بشه چرا یزید و معاویه و ... کشته نشدن؟
شاید چیزی به نام حکمت وجود نداشته باشه!
شاید هم داشته باشه!
هنوز علم انسان برای شناخت مسائل دنیا کافی نیست.
هنوز نیرو های موجود در جهان به درستی شناخته شده نیستند.
شاید در اینده بشه درباره این سوالات نظر دارد ولی این قضیه فعلا مثل این هست که یکی بخواد ۵۰۰ سال پیش درباره CPU صحبت کنه.
فرق کشورهای مدرن با ایران این هست که اونها تلاش میکنن تا این علوم را کشف کنن و البته باز نظر قطعی نمیدن. ولی علمای ما میشینن اینجا بالای منبر هر جا نظریه ها به نفع اونا هست تایید می کنن و هر جا به ضرر اوناست رد میکنن.
اینهایی که شما گفتین همش درست ولی به اون مرتبه رسیدن حالا حالاها برای هرکسی ممکن نیست
میگن حکمت از نظر لغوی به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است
خوب خیلی چیزهارو شنیدیم ولی بعضی وقتها پیش میاد همون چیزهایی که از انسانهای بزرگ شنیدیم خودمون تو واقعیت تجربه میکنیم مثلا پی بردن به خوش خلق بودن و تجربش تو لحظه لحظه های زندگی و توجه به بازتابش پی بردن به حکمته!
(۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۱۴ ب.ظ)fimen نوشته شده توسط: اینهایی که شما گفتین همش درست ولی به اون مرتبه رسیدن حالا حالاها برای هرکسی ممکن نیستولی اگر فقط زاییده ذهن خودمون باشه چی؟
میگن حکمت از نظر لغوی به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است
خوب خیلی چیزهارو شنیدیم ولی بعضی وقتها پیش میاد همون چیزهایی که از انسانهای بزرگ شنیدیم خودمون تو واقعیت تجربه میکنیم مثلا پی بردن به خوش خلق بودن و تجربش تو لحظه لحظه های زندگی و توجه به بازتابش پی بردن به حکمته!
یعنی خودمون بگردیم دنبال چیزی و بگیم حکمت بوده.
مثلا یکی حق یک فرد دیگه را می خوره یا کسی را میکشه و بعد از چند سال سرطان می گیره و میگیم جکمت بوده. ولی شاید این روند کار بدن انسان باشه که چون ضمیر ناخود اگاه فرد میدونه که داره کار نادرست را انجام میده سلول های سرطانی علیه خودش تولید می کنه.
البته واقعا نمیشه منکر مواردی از این دست شد چون هنوز علمی نسبت بهش نداریم.
من در زمان دانشجویی هم اتاقی داشتم که هر وقت خواب میدید روز بعدش تعبیر میشد. یعنی در واقع آینده روی نداده را زودتر تو خواب میدید و واقعا عجیب بود. پس من شخصا اعتقاد دارم چیزی فراتر از تصادف یا سیر طبیعی طبیعت در جهان در جریان هست ولی درکش نیاز به علمی داره که هنوز موجود نیست.
(۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۹:۳۰ ب.ظ)sohrab1 نوشته شده توسط:(24 تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۱۴ ب.ظ)fimen نوشته شده توسط: اینهایی که شما گفتین همش درست ولی به اون مرتبه رسیدن حالا حالاها برای هرکسی ممکن نیستولی اگر فقط زاییده ذهن خودمون باشه چی؟
میگن حکمت از نظر لغوی به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است
خوب خیلی چیزهارو شنیدیم ولی بعضی وقتها پیش میاد همون چیزهایی که از انسانهای بزرگ شنیدیم خودمون تو واقعیت تجربه میکنیم مثلا پی بردن به خوش خلق بودن و تجربش تو لحظه لحظه های زندگی و توجه به بازتابش پی بردن به حکمته!
یعنی خودمون بگردیم دنبال چیزی و بگیم حکمت بوده.
مثلا یکی حق یک فرد دیگه را می خوره یا کسی را میکشه و بعد از چند سال سرطان می گیره و میگیم جکمت بوده. ولی شاید این روند کار بدن انسان باشه که چون ضمیر ناخود اگاه فرد میدونه که داره کار نادرست را انجام میده سلول های سرطانی علیه خودش تولید می کنه.
البته واقعا نمیشه منکر مواردی از این دست شد چون هنوز علمی نسبت بهش نداریم.
من در زمان دانشجویی هم اتاقی داشتم که هر وقت خواب میدید روز بعدش تعبیر میشد. یعنی در واقع آینده روی نداده را زودتر تو خواب میدید و واقعا عجیب بود. پس من شخصا اعتقاد دارم چیزی فراتر از تصادف یا سیر طبیعی طبیعت در جهان در جریان هست ولی درکش نیاز به علمی داره که هنوز موجود نیست.
برای حل کردن یه انتگرال آدم باید اول اعداد و بعد تابع و ....درک کنه بعد! ولی اینو مطمئنم هرکی تو ذهنش یه سوالایی از خدا داره و در جهت رسیدن به جواب تلاش میکنه حتما به جواب میرسوننش!
سلام
چند سال فبل من روزهای خیلی سختی داشتم . خیلی از خدا خواستم کمکم کنه .واقعا جونم به لبم رسیده بود. اون روز ها گذشت و شرایطم خیلی خوب شد . انگار زندگی برام روشن شد.
گاهی که با یک نگاه کلی به عقب نگاه می کنم می بینم تو اون روز های سخت ، پخته شدم ، ورزیده شدم ، خیلی چیزها که برای یک زندگی آرام و رو به پیشرفت لازمه رو یاد گرفتم. منظورم یاد گرفتن درونیه.
یاد گرفتن به معنی نشستن در جان آدم و جزئی از شخصیت آدم شدن.
این روزها باز هم زندگی بهم سخت گرفته . می دونم خدا داره یه چیز هایی رو یادم میده.
این تجربه ای که فکر کنم اغلب ما داشته باشیم .
پی بردن به این که در توبه خدا به رومون باز شده بود تو شبای قدر هممون فرصت برگشتن داشتیم امیدوارم هممون برگشته باشیم و بیدار شده باشیم پی بردم چقدر خدا بزرگه چقدر بخشنده است که من گنهکارو بخشید بهم سعادت داد اخرین شب قدر پیش اقام امام رضا باشم اونم بدون برنامه ریزی.... به این میگن دعوت ...و حکمت یعنی مطمئن باشیم که خدا حواسش به هممون هست از دل هممون با خبره دوستای گلم ایمان به ظاهرمون نیست به دلامونه ....
«وَ أَنْ لَا تُصِرَّ عَلَى الذُّنُوبِ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ فَتَکُونَ کَالْمُسْتَهْزِئِ بِاللَّهِ وَ آیَاتِهِ وَ رُسُلِهِ»، خدای نکرده انسان حالتی داشته باشد که گناهی را انجام می‌دهد، مرتباً استغفار می‌کند، ولی دوباره انجام می‌دهد و مرتکب می‌شود و می‌گوید که باز استغفار میکنیم، این مثل کسی است که خدای متعال و آیات و رسل الهی را مسخره می‌کند.
(۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۰۴ ب.ظ)sohrab1 نوشته شده توسط: اول باید حکمت تعریف بشه. بعدا در موردش بحث بشه.
مثلا شخصی که در سن ۱۲ سالگی ماشین بهش میزنه و میمیره چه حکمتی تو کارش هست؟
اون دیگه مرده چه تجربه ای می خواد کسب کنه.
و اگه بقیه از مرگ اون باید درس بگیرند چرا این فرد باید قربانی بشه؟
مثلا در قصه موسی و خضر ، خضر میزنه بچه را می کشه میگه این اگه بزرگ میشد فلان میشد.
اگه قرار بر این باشه که هر کی قرار در اینده انسان بدی بشه از بچگی کشته بشه چرا یزید و معاویه و ... کشته نشدن؟
شاید چیزی به نام حکمت وجود نداشته باشه!
شاید هم داشته باشه!
هنوز علم انسان برای شناخت مسائل دنیا کافی نیست.
هنوز نیرو های موجود در جهان به درستی شناخته شده نیستند.
شاید در اینده بشه درباره این سوالات نظر دارد ولی این قضیه فعلا مثل این هست که یکی بخواد ۵۰۰ سال پیش درباره CPU صحبت کنه.
فرق کشورهای مدرن با ایران این هست که اونها تلاش میکنن تا این علوم را کشف کنن و البته باز نظر قطعی نمیدن. ولی علمای ما میشینن اینجا بالای منبر هر جا نظریه ها به نفع اونا هست تایید می کنن و هر جا به ضرر اوناست رد میکنن.
با سلام،
همه ی این مسائل و پذیرش یا عدم پذیرش اونها به جهان بینی شما بستگی داره؛
در جهان بینی توحیدی خداوند اراده مطلق جهان آفرینش است،در عین حال بندگانش را بسیار دوست دارد،
زندگی دنیا مرحله ای است برای رشد و رسیدن به کمال، نوعی بزرگ شدن، متاسفانه تعبیر و نگاه ما به زندگی دنیا اینه که با هیچ سختی و مشکلی رو به رو نشیم و همه چیز خوب و درست باشه؛مسئله اینجاست که جنس دنیا اصلا اینطوری نیست؛
سختی ها،بیماری،شکست،از دست دادن حالا هر مدلش،همه و همه داروی تلخی که پزشک هستی(خداوند) برای ما تجویز کرده،
امیدوارم توضیحاتم گیجتون نکرده باشه و البته حالتون رو درک می کنم...
با کمال افتخار و خوشحالی می گم که خداوند بالاخره منو صدا زد و مسیر جدیدی جلوی من گذاشت که با پیمودن اون مسیر نگاهم به کلی تغییر کرد و البته الان خیلی حالم خوبه..
به دوستان عزیز و بخصوص شما،
اگر واقعا این مسائل براتون مهمه حتما به دنبالش برید؛برای همه ی شما آرزوی می کنم که خداوند شما رو هم به سمت خودش صدا کنه....