|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 22 آبان ۱۳۹۷ ۰۹:۳۰ ب.ظ
(۲۲ آبان ۱۳۹۷ ۰۷:۵۹ ب.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط: (22 آبان ۱۳۹۷ ۰۴:۴۹ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (21 آبان ۱۳۹۷ ۰۳:۵۸ ب.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط: خداییش دیگه نمیدونیم چه کار کنیم...
امروز برای چندمین بار قند خون مادرم اومد پایین(۴۰)..انسولین میزنه،ولی چون نمیتونه خوب غذا بخوره و چیزای شیرین نیمخوره خیلی، بخاطر همین قندش میاد پایین سریع...
مراقب سلامتی مادر و پدرتون باشید..ایشالله که همیشه شاد و سلامت باشن..اگه سلامت هستن که همینجوری فقط نگاشون کنید و کیف کنید خدایی....
اصن خونه ای که مادرش مریض باشه، انگاری یه غم خاصی هست همش توی خونه...
میلادعزیز برای سلامتی مادرتون دعا می کنیم و امیدوارم زودتر خوب بشن ...
یه نوع ماساژ درمانی هست که بهش یومی هوتراپی می گن و در اصلاح و درمان بسیاری از بیماریها مفیده من درباره بیماری پارکینسون از یکی از اساتید یومی هو سوال کردم جواب زیر رو به من دادن اگر خواستی بیشتر صحبت کنی باهاش من کانالشو که تو تلگرام دارن رو برات می فرستم ...
سلام ، یومی هوتراپی راهکاری در درمان بیماری پارکینسون داره ؟
سلام
درزمینه بیماریهاى سیستم مغزى عصبى نوروپاتى،بطور عمومى کمکهاى خوبى میشه کرد،ولى کاملا نسبى هست.
روى افراد مختلف جوابهاى مختلف داده میشه،
برحسب تجربه شخصى خودم که تاالان کارکردم براى پارکینسون،باتوجه به اصلاح تغذیه واصلاح سیستم زندگى بیمار،شیاتسو ویومى هو کمکهاى شایانى کرده است.
مرسی دوست عزیز...
آره سرچ کردم الان توی اینترنت، چیز جالبی به نظر میومد این ماساژ ژاپنی.. ولی خب بعید میدونم توی شهر ما(و حتی توی استان) جایی باشن انجام بدن و مهم تر اینکه اصلن حوصله این کارا رو نداره مادرم..چون قبلا رفتیم ماساژ درمانی..خیلی تاثیری نداره توی روند بیماری..و اصلن سوای همه اینا شکستگی دست داره..واقعا سخته واسش..و اون ویدئوهایی که من دیدیم بعید میدونم خوشش بیاد و بتونه دووم بیاره..
شیاتسو هم باحال بود..
من خودم دیسک کمر داشتم یعنی الانم دارم پارسال شدتش خیلی بیشتر بود ۹ جلسه رفتم یومی هو تراپی خیلی بهتر شد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۲۲ آبان ۱۳۹۷ ۱۱:۲۱ ب.ظ
(۲۲ آبان ۱۳۹۷ ۰۸:۳۵ ب.ظ)Saman نوشته شده توسط: سلام . . .
سلام بر تو ای Saman
بعد ظهر داشتم فکر میکردم... به زمانی که ارتباطات انقدر سریع نبود،
زمانی که روابط حرمت داشت و کلمات مسئولیت!
یادم افتاد که چقدر شیرین بود انتظار پیامک دوست رو کشیدن... و نه چک کردن آنلاین بودنش توی انواع پیام رسان ها!
اینکه یه وقتایی چندساعت فکر میکردیم به پیام که قراره بفرستیم و در آخر دو کلمه "به یادتم" بود که ارسال میشد و چقدر با همون یک پیام حالمون خوب بود... و الان نیست حتی با n پیام و استیکری که بدون حتی ثانیه ای فکر کردن برای هم ارسال می کنیم!
یادمِ اونوقتا خیلی باید صبر میکردی تا عبارت "دوستت دارم" روی صفحه گوشیت ببینی... و چقدر سخت بود ادای اون کلمات پشت تلفن.. و شنیدنش اشک شوقی روی گونه های شنونده!
زمان هایی که نگران نبودی اگه "چند روز نباشی" یا "شب زود بخوابی" طرف حوصله ی سر برده ش رو نمیبره با یکی دیگه قسمت کنه!
زمانی که "وفاداری" ،"آویزون" بودن تعبیر نمیشد و خبری از دوست معمولی، مثل داداشمه/آبجیمه، جاست فرند، فقط باهاش درمورد درس حرف میزنم، و این داستانا نبود.
یه وقتایی بود که.....
خب اگه با همین فرمون برم فک کنم به این نتیجه برسیم که یکم دیر بدنیا اومدم(احتمالا چند قرن)
پ.ن: مرسی از عزیزانی که همیشه بهم لطف دارن...
و یه تشکر خاص از یه دوست خوب که دلیل نوشتن این متن شد و یادم آورد انتظار برای یه آدم درست چقدر میتونه لذت بخش و شیرین باشه من واقعا باید ورودی ۸۷ میبودم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Saman - 23 آبان ۱۳۹۷ ۱۲:۴۵ ق.ظ
سوگند به خیرگی ِخیالمان
به نگاهی در دامن هر سکوت
در طغیان اسارت امروز
"مرگ"
شیدای زندگیست . . .!
"سامان"
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - .:tarannom:. - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۱:۲۴ ق.ظ
میخوام یک سایت برای نمونه کار و استخدام طراحی کنم، ولی نمیدونم اصلا موضوعش چی باشه بهتره، اگه کسی چیزی به نظرش خوبه، بگین ممنون میشم. گیر کردم حسابی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۲:۱۹ ق.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۰۱:۲۴ ق.ظ).:tarannom:. نوشته شده توسط: میخوام یک سایت برای نمونه کار و استخدام طراحی کنم، ولی نمیدونم اصلا موضوعش چی باشه بهتره، اگه کسی چیزی به نظرش خوبه، بگین ممنون میشم. گیر کردم حسابی
باحال ولی سخت طوری که تمام توانایی ها و دانشت را باید درگیر کنی : سیستم وبلاگ دهی مثل بلاگفا طراحی کن. البته ساده تر خب قطعا. یا شبکه اجتماعی مثل توییتر یا اینستاگرام به همراه اپ موبایل برای اندروید و ای او اس
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۳۴ ق.ظ
بیش از دو ساله که کلا ثبات و آرامشی توی زندگیم نیس.
فکر کنم شاید دلیلش اینه که بیش از دو ساله دلی زندگی نکردم. انگار دلمو دوساله چال کردم...
حس عجیبیه، انگار خودمو توی یکی از ورقای سپری شده ی تقویم جاگذاشتم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۸:۵۴ ق.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۳۴ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: بیش از دو ساله که کلا ثبات و آرامشی توی زندگیم نیس.
فکر کنم شاید دلیلش اینه که بیش از دو ساله دلی زندگی نکردم. انگار دلمو دوساله چال کردم...
حس عجیبیه، انگار خودمو توی یکی از ورقای سپری شده ی تقویم جاگذاشتم
مخور غم گذشته ، گذشته ها گذشته ، هرگز به غصه خوردن گذشته بر نگذشته به فکر آینده باش ....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۱۰:۵۹ ق.ظ
“مسولیت زندگیتان را به عهده بگیرید.
این را بدانید… فقط شما هستید که میتوانید خودتان را به جایی که میخواهید برسانید، نه هیچکس دیگری”
- لِس براون
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 23 آبان ۱۳۹۷ ۱۱:۲۳ ق.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۰۱:۲۴ ق.ظ).:tarannom:. نوشته شده توسط: میخوام یک سایت برای نمونه کار و استخدام طراحی کنم، ولی نمیدونم اصلا موضوعش چی باشه بهتره، اگه کسی چیزی به نظرش خوبه، بگین ممنون میشم. گیر کردم حسابی
یه فروشگاه نسبتا ساده ایده خوبیه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۲:۲۶ ب.ظ
قبلنا چقد کتاب می خوندم بعضا فیلم نگاه می کردم فوتبالا رو کامل ولی الان مطالعم شده سایتهای برنامه نویسی یا مقاله چقد از اون خود قبلیم دور شدم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۴:۱۹ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۳۴ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: بیش از دو ساله که کلا ثبات و آرامشی توی زندگیم نیس.
فکر کنم شاید دلیلش اینه که بیش از دو ساله دلی زندگی نکردم. انگار دلمو دوساله چال کردم...
حس عجیبیه، انگار خودمو توی یکی از ورقای سپری شده ی تقویم جاگذاشتم
با تفریحات کوچیک شروع کن
ساعت هایی را بذار برای خودت برای اینکه یه خلوت درون داشته باشی
ورزش هم خوبه در کل به خودت برس هم جسمی و هم روحی
بعد ی مدت جسم و ذهنت آزاد میشه و می تونی قدم های بلند تری برداری
البته پروفایل ات هم عوض کن من میبینمش همیشه ناراحت میشم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elect - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۴:۲۵ ب.ظ
......
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - negarin_ - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۴:۳۳ ب.ظ
گاهی وقت ها تمام مشکلاتی که فکر میکنی وجود داره، فقط یه سرشون رو بگیری بقیه حل میشن...
اگر فرصتشو داریم بجنبیم..
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elect - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۴:۴۷ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۰۸:۵۴ ق.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط: (23 آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۳۴ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: بیش از دو ساله که کلا ثبات و آرامشی توی زندگیم نیس.
فکر کنم شاید دلیلش اینه که بیش از دو ساله دلی زندگی نکردم. انگار دلمو دوساله چال کردم...
حس عجیبیه، انگار خودمو توی یکی از ورقای سپری شده ی تقویم جاگذاشتم
مخور غم گذشته ، گذشته ها گذشته ، هرگز به غصه خوردن گذشته بر نگذشته به فکر آینده باش ....
نمیشه به این اسونی
دلی زندگی کردن قشنگه خوبه ولی سسخت م هست
انگار زندگی ی مسابقه س همه دارن میدون جلو بزنن.وقتی یکی میخواد برا دل خودش زندگی کنه قدم زنون راه بره تو جاده مزاحم بقیس میخوان کنار بزننش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Amir V - 23 آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۲۸ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۳۴ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: بیش از دو ساله که کلا ثبات و آرامشی توی زندگیم نیس.
فکر کنم شاید دلیلش اینه که بیش از دو ساله دلی زندگی نکردم. انگار دلمو دوساله چال کردم...
حس عجیبیه، انگار خودمو توی یکی از ورقای سپری شده ی تقویم جاگذاشتم
غر (قر؟ غور؟) نزن علی، همه چیز روز به روز بهتر میشه برات
فقط حواست باشه زندگیت یک بُعدی نشه. از بُعدهای آمستردام استفاده کن
|