هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - The BesT - 04 خرداد ۱۳۹۸۱۲:۱۱ ق.ظ
(۰۳ خرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۴۳ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: اینا را خودت مینویسی یا مال علی سلطانیه؟
چقدر به این جملتون خندیدم دکتر جان
گویا از خودش مینویسه
فکر کنم در نوشته های علی سلطانی دخل و تصرف میکنن و به نام خودشون ثبت میکنن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elect - 04 خرداد ۱۳۹۸۰۳:۲۲ ب.ظ
علیی اقا سلطانیی ک میگیین من یادد جنابب پروین میفتم
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elect - 04 خرداد ۱۳۹۸۰۴:۲۸ ب.ظ
غیر أنت
دیرنی فی بالک، یا لی نهواک
أنا قلبی اختارک، قلبی اختارک
وما صبت دواک
الیوم راک معایا وغدوة یا درا؟
هذی حوال الدنیا، حوال الدنیا
حلوة ومرة
غیر أنت، غیر أنت، غیر أنت
الی دخلت لقلبی
غیر أنت، غیر أنت، غیر أنت
الی ساکن قلبی
حالی محیّرنی، لیلی مسهّرنی
وعلاش یا عمری، حرام یا عمری
تعذّب فیا
الربیع ما یدوم، والورد یذبال
وأنا حالی معذور، حالی معذور
دیرنی فی البال
غیر أنت، غیر أنت، غیر أنت
الی دخلت لقلبی
غیر أنت، غیر أنت، غیر أنت
الی ساکن قلبی
فی حالی محیّرنی، فی لیلی مسهّرنی
وعلاش یا عمری، حرام یا عمری
تعذّب فیا
الربیع ما یدوم، والورد یذبال
وأنا حالی معذور، حالی معذور
دیرنی فی البال
No one but you
Let me in your mind
You the one who i love
My heart chose you
And didn't let a cure
today you're with me
But tomorrow, who knows?
This is how life
Sweet and bitter
No one but you
No one but you
No one but you has entered my heart
No one but you
No one but you
There's no one but you who stayed in my heart
Your love confusing me
Make me sleepless at night
Why do you torture me, my darling!
Spring does not last
And roses wilt
I'm with my own nonexistent
Let me in your mind "Think of me"
No one but you
No one but you
No one but you has entered my heart
No one but you
No one but you
There's no one but you who stayed in my heart
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 05 خرداد ۱۳۹۸۰۲:۲۲ ق.ظ
دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا فَخَلَطَ حَلَالَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَیْرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَیَاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا.... خانه اى است که نزد خداوند بى مقدار است، زیرا که حلال آن با حرام، و خوبى آن با بدى، و زندگى در آن با مرگ، و شیرینى آن با تلخى ها در آمیخته است...
اصغر فرهادی در خاطرات فیلم درباره ی الی گفته بود:
”...یک روز درحین فیلمبرداری فیلم درباره الی رفتم کنار دریا و خیره شدم به دریا ،احساس کردم که چیزی زیباتر از این وجود ندارد و این تصویر تکه ای از بهشت است . عصر همان روز بود که یکی دو تا از بچه های گروه نزدیک بود غرق بشوند . همه ما وحشتزده بودیم که به خیر گذشت .دوباره رفتم لب ساحل ودیدم که همان تکه ای از بهشت ،می تواند وحشتناک ترین جای ممکن باشد . دریا این دو وجه را در خودش دارد...“
هیچی این دنیا خالص نبوده برام
بعد هر شادیش منتظر یه غم بودم
تو دل هر زیباییش دنبال یه زشتی گشتم
واقعاً چه ارزشی داره این دنیا؟
و خلاصه اینکه
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۰۵ خرداد ۱۳۹۸۱۱:۴۶ ق.ظ
پ.ن: خیلی بده که آدم نمیتونه روح و روانشُ در بیاره نشون بده و بگه ببین چیکارش کردی...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - فاطمه سلیمانی - ۰۵ خرداد ۱۳۹۸۱۱:۰۸ ب.ظ
خدایا امشب از تو می خواهیم که ظهور امام زمان را نزدیک کنی انشالله.....
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 06 خرداد ۱۳۹۸۱۱:۱۰ ق.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۴۶ ق.ظ)αɾια نوشته شده توسط: پ.ن: خیلی بده که آدم نمیتونه روح و روانشُ در بیاره نشون بده و بگه ببین چیکارش کردی...
دقیقا! خیلی خوب بود.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Amir V - 06 خرداد ۱۳۹۸۱۲:۴۹ ب.ظ
دلم ته چین میخواد با زبون گوسفند.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - WILL - 06 خرداد ۱۳۹۸۰۲:۱۰ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۴۶ ق.ظ)αɾια نوشته شده توسط: پ.ن: خیلی بده که آدم نمیتونه روح و روانشُ در بیاره نشون بده و بگه ببین چیکارش کردی...
سوراخ سوراخش کردی...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۰۸ ب.ظ)فاطمه سلیمانی نوشته شده توسط: خدایا امشب از تو می خواهیم که ظهور امام زمان را نزدیک کنی انشالله.....
ان شاء الله اخر جمله رو دارم هضم میکنم
خدایا اگر خدا خواست ظهور را نزدیک کنیا
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 06 خرداد ۱۳۹۸۰۲:۵۴ ب.ظ
(۰۶ خرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۴۹ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط: دلم ته چین میخواد با زبون گوسفند.
ته چین مگه با مرغ نیست؟
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elect - 06 خرداد ۱۳۹۸۰۳:۵۱ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۴۶ ق.ظ)αɾια نوشته شده توسط: پ.ن: خیلی بده که آدم نمیتونه روح و روانشُ در بیاره نشون بده و بگه ببین چیکارش کردی...