بدون شرح
![[تصویر: 75005_1_1379094661.jpg]](https://img.manesht.ir/75005_1_1379094661.jpg)
چه بروبچ مذهبی تو مانشت زیادنا !
یادم نیست این رو قبلا توی مانشت گفتم یا نه!! ولی اینجا توی تاپیک قشنگ که دوستمون زده فکر کنم دوباره خوندنش هم خالی از لطف نیست
تو گردان شایعه شد.
ـ نماز نمی خونه!
گفتن:
«تو که رفیق اونی، بهش تذکر بده!»
باور نکردم و گفتم:
«لابد می خواد ریا نشه، پنهانی می خوانه.»
وقتی دو نفری توی سنگر کمین جزیره ی مجنون، بیست و چهار ساعت نگهبان شدیم
با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! توی سنگر کمین، در کمینش بودم تا سر حرف را باز کنم.
ـ تو که برای خدا می جنگی، حیف نیس نماز نخونی...
لبخندی و گفت:
«یادم می دی نماز خوندن رو!»
ـ بلد نیسی!؟
ـ نه، تا حالا نخوندم!
همان وقت داخل سنگر کمین، زیر آتش خمپاره ی شصت دشمن، تا جایی که خستگی اجازه داد، نماز خواندن را یادش دادم. توی تاریک روشنای صبح، اولین نمازش را با من خواند. دو نفر نگهبان بعد با قایق پارویی که آمدند و جای ما را گرفتند. سوار قایق شدیم تا برگردیم. پارو زدیم و هور را شکافتیم. هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره شصت توی آب هور خورد و پارو از دستش افتاد. آرام که کف قایق خواباندمش، لبخند کم رنگی زد. با انگشت روی سینه اش صلیب کشید و چشمش به آسمان یکی شد....
*******************************************************
پ ن: چه بسیارند کسانی که از نماز خواندن جلو دوستانشون خجالت میکشند
یا با دیدن زرق و برق غرب از بیان دین خود و عقایدشان واهمه دارند ...!!!
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
خدایا زندگی ما را مانند زندگانی محمد و اهل بیت او قرار ده و مرگ ما را چنان مرگ محمد و اهل بیتش
ای ول
چه پست قشنگی
آفرین
در کل دمتون گرم حال کردم به طور کل
سلام به همه ی دوستان
زیبا بود کلی لذت بردم
در پناه حق
اتفاقا" یه دوستی همین ماجرایی مشابه عکس آقای موج را تعریف میکرد. میگفت برای کنفرانسی رفته بودیم امریکا و خیلی خوش میگذشت. یه روز ظهر بعد از اتمام نویت صبح و تو فاصله ای که بود تو محوطه جلوی ساختمان محل کنفرانس منتظر دو تا از دوستان بودم که بیان. دیدم یه آقای سیاهپوستی اومد انگار با قطب نمایی چیری محل قبله را دید یه سجاده از کیفش درآورد و فارغ از دنیای اطرافش ایستاد به نماز .میگفت برای بعضی خیلی عجیب و برای من بشدت تکان دهنده بود. میگفت کلی از خدا خجالت کشیدم. بخاطر همه چیزا و موقعیتهایی که بهم داده بود و من او را فراموش کرده بودم.
بیشتر به ریا نزدیکه تا یه نماز خالصانه
(۱۶ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۲۴ ق.ظ)mfXpert نوشته شده توسط: بیشتر به ریا نزدیکه تا یه نماز خالصانه
بنظرم نمیتونه ریا باشه چون همه اولش این فکر رو درباره اون میکنن پس اگه بخواد خودش رو به کسی اینجوری نشون بده اولین فکری که طرفش میکنه اینه که داره فیلم بازی میکنه و چون این خیلی واضح است پس نتیجه میگیریم که اون بنده خدا ، فقط برای خود خدا نماز میخونده . من اینجور افراد رو زیاد دیدم.
منم فکر میکنم بیشتر به ریا نزدیک باشه.تازه من کیفی کوله ای چیزی اطراف این جوون نمیبینم که سجاده رو ازش درآورده باشه.احتمالا کیفش دست دوست عکاسشه!
آخه سجادشم خیلی تکمیله.معمولا یه دونه مهر کوچولو تو کیف باشه کافیه.سجاده به این عظمت رو کجای کیفش جا میده!!!
دوستان شما فرض رو بر بدون ریا بودن بذارید.نمیدونم عکس را از کجا آوردند ولی شاید هدف شخص نمازگزار نبوده، فقط تبلیغ نماز اول وقت در هر موقعیتی بوده!
(۱۶ اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۳۶ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: دوستان شما فرض رو بر بدون ریا بودن بذارید.نمیدونم عکس را از کجا آوردند ولی شاید هدف شخص نمازگزار نبوده، فقط تبلیغ نماز اول وقت در هر موقعیتی بوده!اگر هم فرض کنیم صرفا تبلیغ نماز اول وقت هستش این راه تبلیغش نیست.تبلیغ باید طوری باشه که فقط بشه یه نوع برداشت ازش کرد و اون هم برداشت مثبت از اون چیزی که داره تبلیغ میشه.
چه ریای خالصانه ای...
به هنر عکاس احترام میزارم...شات خوبیه
(۱۶ اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۰۰ ب.ظ)mfXpert نوشته شده توسط: اگر هم فرض کنیم صرفا تبلیغ نماز اول وقت هستش این راه تبلیغش نیست.تبلیغ باید طوری باشه که فقط بشه یه نوع برداشت ازش کرد و اون هم برداشت مثبت از اون چیزی که داره تبلیغ میشه.با این نوع تبلیغ آدم از هر چی نمازخون هست متنفر میشه!من که بیشتر یاد ریاکاران می افتم تا یاد نماز خوانها!