انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[ROZA]

reject رد کردن (مثل تماس رد کردن)
refuse سر باز زدن از کاری،قبول نکردن

[ف.ش]

elevate
بالا بردن،ترفیع دادن
نحوه به خاطر سپاری:کلمه elevator آسانسور(بالا بر)
------------------
eliminate
حذف کردن،کنار گذاشتن

[ف.ش]

۵
elaborate
با دقت شرح دادن
۵
exempt
معاف کردن؛بخشیدن

---

بچه‌ها شرکت کنید دیگه واسه خودتون هم خوبه!اینجوری میتونیم روزی چند تا لغت یاد بگیریم اگه همه روزی یکی دو تا لغت بگذارن دیگه همه لغت‌ها رو یاد میگیریم.مثلا من tyrant رو معنیش رو نمیدونستم اما حالا هم معنیش رو یاد گرفتم حتی میدونم چه کسی این لغت رو گذاشته بود یه جور تفکیک لغتها!
اگه لغتهای مهم و مخصوصا لغات آخر کتاب رو بگذارید خیلی بهتره.

راستی اگه دوست داشتید بالای لغتتون یه T و یا ۵ و ... بگذارید T لغتی که مربوط به کتاب Toefl هست و ۵ برای ۵۰۴ , TT برای لغات تستهای سال قبل و E سایر منابع

[mahdi20]

tempt
اغوا کردن‌، فریفتن

trigger
عامل‌، آغازگر

[ف.ش]

refrain
خودداری کردن

[mahdi20]

navigation
جهت یابی

[ف.ش]

narcotic
ماده مخدر

[sepid]

collapse
فرو ریختن

[ف.ش]

TT
essence
جوهر،ذات،ماهیت
نحوه به خاطر سپاری‌: همان کلمه اسانس خودمونه !!!

[ف.ش]

T
exhaust
تمام کردن

[hamidkhl]

trigger:to set off or initiate

[ف.ش]

rationale
منطقی، logical

[۵۴m4n3h]

emerge
come out; come up; come into view

[ف.ش]

exaggrate:
مبالغه کردن

[۵۴m4n3h]

embrace
hug one another; a hug