تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: پاسخ تشریحی ماهان برای مدار منطقی ۹۱ مهندسی کامپیوتر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
لحظه ای پیش ماهان پاسخنامه تشریحی مدار منطقی را داد
دوستان ببینید و نظر بدهید
با کدوم کد دفترچه رفیق ؟
دوست عزیز ماهان ذکر نکرده با کدوم دفترچه ولی با توجه به پاسخ های تشریحی میشه متوجه شد که از دفترچه A دادن
فقط فکر کنم در مورد سوال 62 اختلاف بین اساتیدشون پیش آمده Confused
(01 اسفند 1390 10:29 ب.ظ)MSsoftware نوشته شده توسط: [ -> ]دوست عزیز ماهان ذکر نکرده با کدوم دفترچه ولی با توجه به پاسخ های تشریحی میشه متوجه شد که از دفترچه A دادن
فقط فکر کنم در مورد سوال ۶۲ اختلاف بین اساتیدشون پیش آمده Confused
دمت گرم رفیق.
اما من رو سوال 60 بیشتر شک دارم !
(01 اسفند 1390 10:45 ب.ظ)esi نوشته شده توسط: [ -> ]
(01 اسفند 1390 10:29 ب.ظ)MSsoftware نوشته شده توسط: [ -> ]دوست عزیز ماهان ذکر نکرده با کدوم دفترچه ولی با توجه به پاسخ های تشریحی میشه متوجه شد که از دفترچه A دادن
فقط فکر کنم در مورد سوال ۶۲ اختلاف بین اساتیدشون پیش آمده Confused
دمت گرم رفیق.
اما من رو سوال ۶۰ بیشتر شک دارم !

esi جان در مورد سوال 60 ، نمی خوام بگم حرف حرفه منه و حتما اونی که من میگم درسته
من فقط نظر خودمو میگم
من شاگرد استاد جمعدار در دوران کاردانی به کارشناسی و شاگرد استاد اجلالی در 5 ماه اخیرم و همیشه رو این درس خیلی سرمایه گذاری میکنم و با توجه به اینکه وقتی میایم اون بی اهمیت ها رو که باعث بزرگتر شدن cube مان میشه رو در نظر میگیریم دیگه تابع ما اون خونه ها رو 1 میدونه و برای رفتن از یک cube به cube دیگر اگر بینشان cube سوم رو نگیریم هازارد داره و مجبوریم cube سوم رو هم بگیریم .
بعضی ها میگن برای ساده شدن مدار (کمتر شدن تعداد ورودی گیت ها) بهتره cube سوم رو نگیریم
خوب از این منظر هم این نکته وجود داره که ما که نمیایم به طور دستی گیت ها رو با انگشتمان برداریم و اونا رو به هم وصل کنیم ، ما میایم به یه زبانی کد مدار رو می نویسیم (RTL یا ASM یا ...) و بعد از سنتز شدن اونا ساخته میشن پس وقتی در نظر می گیریم که هازارد نداشته باشیم طبق الگوریتم اون cube سوم هم ایجاد و در نظر گرفته میشه
این فقط نظر من یک نفره و به نظر همه ی دوستان هم احترام میگذارم و خوشحال میشم بشنوم
سلام به همه عزیزان
طبق خواسته یکی از عزیزان اصفهانی توضیحاتی برای درک و روشن شدن مطلب در مورد سوال 60 میدهم
اگر این توضیحات رو مطالعه کردین و باز هم سوال داشتین در خدمتم
ببینید تو مدار یک مساله ای داریم به نام Race که معنیش رقابت هست و این رقابت اینطوری هست : مثلا 2 تا ورودی با هم میخوان تغییر کنن (میخوان اما نمیتونن) پس در نتیجه یکیشون زودتر از اون یکی تغییر خواهد کرد(با توجه به تاخییر گیت ها) . بسته به اینکه کدومشون زودتر تغییر می کنه ، اون برنده Race خواهد شد . حالا اگر این رقابت تاثیری در خروجی مدار نداشته باشه می گیم رقابت غیر بحرانی داریم ولی اگر این رقابت بسته به برنده باعث بشه خروجی مدار حتی یک لحظه کوتاه از اون چیزی که قراره باشه تغییر کنه میگیم رقابت بحرانی داریم . اون یک لحظه ی کوتاه که به خاطر رقابت بحرانی خروجی تغییر می کنه رو می گن مدار glitch داده .
حالا میگیم مداری که امکان بروز glitch در اون باشه هازارد داره . الان این معنی کامل هازارد بود .
بازم تاکید می کنم در مورد جواب این سوال من فقط نظر خودم رو می گم و ممکنه اشتباه باشه
در این سوال وقتی میریم ساده سازی کنیم و یک دسته ی 4 تایی شامل همون بی اهمیت ها می گیریم یعنی تعیین کردیم که از این به بعد به اون بی اهمیت ها به شکل 1 نگاه کنیم پس وقتی از اونجایی که بی اهمیت ها بودن بخوایم به اون یکی دسته دو تایی بریم هازارد داریم و نیاز هست که یک دسته بین این ها بگیریم که میشه دسته سوم
البته یک فکر دیگه هم این روزا تو ذهنمه که در مورد شرایط خاص این سوال هست و اون اینه که می گم شاید طراح با خودش گفته قرار نیست ورودی ای بدیم که بره به اونجایی که بی اهمیت بود پس اگر همچین ورودی داده شد از اونجایی که قبلا خروجی واسه اونجا بی اهمیت بوده پس هازارد اون وسط هم بی اهمیت هست و باز با خودم میگم آخه از سمت بی اهمیت ها به اون یکی میری که داری شرایط اون دسته 2 تایی رو هم با این هازاردت به هم میزنی حتی یک لحظه خیلی کوتاه
خلاصه این سوال ما رو دیوانه کرده تا اینجای کار
(02 اسفند 1390 01:08 ق.ظ)MSsoftware نوشته شده توسط: [ -> ]سلام به همه عزیزان
طبق خواسته یکی از عزیزان اصفهانی توضیحاتی برای درک و روشن شدن مطلب در مورد سوال ۶۰ میدهم
خیلی سختش کردی برادر ،بدون اینکه این سوالو ربط بدی به رقابت هم میشه حلش کرد ،نمونه سوال کنکور این مدلی با حالات بی اهمیت زیاده
(02 اسفند 1390 01:08 ق.ظ)MSsoftware نوشته شده توسط: [ -> ]سلام به همه عزیزان
طبق خواسته یکی از عزیزان اصفهانی توضیحاتی برای درک و روشن شدن مطلب در مورد سوال ۶۰ میدهم
چرا می‌پیچونی قضیه رو آخه. حالات بی‌اهمیت رو هر چی دلمون بخواد می‌تونیم بدیم. خوب؟ حالا تو این مسئله، از این «هرچی دلمون بخواد»ها، دو حالتش بیشتر برامون جالبه. یکی وقتی همه‌ی حالات بی‌اهمیت رو یک بذاریم. یکیم وقتی همه رو صفر بذاریم:
  • اگر یک بذاریم، تابع دچار مخاطره می‌شه و ما مجبوریم یک PI جدید هم به تابعمون اضافه کنیم تا مخاطره از بین بره. می‌شه سه جمله.
  • اگر صفر بذاریم، تابع اساسا دچار مخاطره نیست. دوتا PI هم بیشتر نداریم. تابع می‌شه جمع همون دو PI.
حالا سه جمله ساده‌تره یا دو جمله؟ تعداد گیتا رو می‌شماریم برای هر کدوم، می‌بینیم دو جمله‌ایه گیت کمتری لازم داره. پس می‌شه گزینه‌ی ۳.
(02 اسفند 1390 12:51 ب.ظ)martianboy نوشته شده توسط: [ -> ]چرا می‌پیچونی قضیه رو آخه. حالات بی‌اهمیت رو هر چی دلمون بخواد می‌تونیم بدیم. خوب؟ ...

از لحاظ دید انسانی کاملا حق با شماست
اما روابط ساده سازی Quine عزیز انقدر ساده به قضیه نگاه نمیکنه
به هر حال در کنار حرفای من و شما ، حرف طراح عزیز هم مطرحه که در این شرایط از Quine هم واسه ما با اهمیت تره
لینک مرجع