01 بهمن 1389, 06:49 ب.ظ
02 بهمن 1389, 09:25 ب.ظ
exempt: معاف، ازاد، مستثنی، معاف کردن
except: مستثنی کردن، مشمول نکردن، اعتراض کردن، جز، بجز، مگر، باستثنای،
expect:انتظار داشتن، منتظر بودن، چشم داشتن
except: مستثنی کردن، مشمول نکردن، اعتراض کردن، جز، بجز، مگر، باستثنای،
expect:انتظار داشتن، منتظر بودن، چشم داشتن
07 بهمن 1389, 04:28 ب.ظ
proceed پیش رفتن، اقدام کردن
proced اقدام، پیشرفت
Precedency سابقه داشتن، مقدم بر، ماقبل
precede (precedency)پیشی، اولویت، حق تقدم، امتیاز، سابقه
Valiant دلاور، شجاع
villain ناکس، ادم پست
violent تند، سخت، شدید، جابر
proced اقدام، پیشرفت
Precedency سابقه داشتن، مقدم بر، ماقبل
precede (precedency)پیشی، اولویت، حق تقدم، امتیاز، سابقه
Valiant دلاور، شجاع
villain ناکس، ادم پست
violent تند، سخت، شدید، جابر
09 بهمن 1389, 01:05 ق.ظ
(01 بهمن 1389 06:49 ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط: [ -> ]Coordinate = هدایت کردن
به معنای هماهنگ کردن هست نه هدایت کردن!
10 بهمن 1389, 12:17 ق.ظ
distinguish تشخیص دادن ،دیفرانسیل گرفتن ،دیدن ،،وجه تمایزقائل شدن
extinguish خاموش کردن، خفهکردن، فرونشاندن، کشتن، منقرض کردن
extinguish خاموش کردن، خفهکردن، فرونشاندن، کشتن، منقرض کردن
11 بهمن 1389, 07:20 ب.ظ
من یه پیشنهاد دارم برای دوستانی که دارن مدام لغات میذارن اگر بشه این لغات رو یک جا جمع کنید یا منبعی که دارید لینکشو در اختیار بقیه بذارید خیلی خوبه من قبلا می خواستم لغات مهم کنکور5سال اخیر رو دربیارم اما متاسفانه وقت نشد اگر کسی چنین کاری کرده یا سراغ داره، آدرس بده خیلی ممنون میشم مگر اینکه امسال قبول نشم و برای سال دیگه بخوام شروع کنم که خودم تا سال بعد میذارم
13 بهمن 1389, 08:33 ب.ظ
من لغات اغلب سالها رو + همه لغات کتاب لغت کنکور پورانو را دراوردم ولی باید با G5 بسته مانشت بخونی چون با اون نوشتم و خوندم و کار یکی دو ماه نیست کار چند ماه اگه به دردت میخوره بعد تعطیلات میذارم
14 بهمن 1389, 01:54 ب.ظ
خیلی خوبه. یه موضوع براش توی بخش زبان باز میکنیم.
15 بهمن 1389, 12:22 ق.ظ
کاش میشد به قول شما در کلاس 3000 نفری تمام درسها را با تقسیم کردن فصلها با با نرم افزار g5 نوشت و خوند
09 خرداد 1390, 12:27 ب.ظ
(25 دى 1389 10:54 ق.ظ)samanium نوشته شده توسط: [ -> ]firm = business or company
به نظر من firm معنی business نمیده! چون firm به معنی محل کار هست هست و لی دیگری business به معنی انجار کاری هست و شغلی رو بیان می کنه
08 دى 1390, 02:45 ب.ظ
(21 دى 1389 08:58 ق.ظ)samanium نوشته شده توسط: [ -> ]suspicion اسم )مشکوک بودن، دو دل بودن اینکه یه چیزی غلطه یا درست
suspicious قید )
توی یه مقاله در مورد امنیت:
....
i was scared to lose my account and typed my information in it
, but i was suspicious , and i hesitated before clicking the send button......
hesitated:
hesitate یعنی مردد شدن، تردید داشتن نه "کند شدن حرکت، یه لحظه ایستادن"
30 مرداد 1391, 11:43 ب.ظ
(08 دى 1390 02:45 ب.ظ)mthsh نوشته شده توسط: [ -> ]به معنی یه لحظه ایستادن هم میتونه باشه(21 دى 1389 08:58 ق.ظ)samanium نوشته شده توسط: [ -> ]suspicion اسم )مشکوک بودن، دو دل بودن اینکه یه چیزی غلطه یا درست
suspicious قید )
توی یه مقاله در مورد امنیت:
....
i was scared to lose my account and typed my information in it
, but i was suspicious , and i hesitated before clicking the send button......
hesitated:
hesitate یعنی مردد شدن، تردید داشتن نه "کند شدن حرکت، یه لحظه ایستادن"
She hesitated and waited for her friend to say something.
اما سعی کنید به متن دقت کنید.
28 تير 1393, 04:26 ب.ظ
بیاین این تاپیکو ادامه بدیم
01 مرداد 1393, 02:41 ب.ظ
من به سهم خودم یه منفی بهتون دادم و سعی می کنم هر چند وقت یه بار چند تا لغت بنویسم:
disaster
calamity
catastrophe
هر سه به معنای فاجعه بدبختی مصیبت هستند و به ترتیبی که نوشتم در سوالات کنکور رایج هستند
disaster فاجعه
drastic فجیع
disaster
calamity
catastrophe
هر سه به معنای فاجعه بدبختی مصیبت هستند و به ترتیبی که نوشتم در سوالات کنکور رایج هستند
disaster فاجعه
drastic فجیع
01 مرداد 1393, 02:58 ب.ظ
(01 مرداد 1393 05:48 ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: [ -> ](28 تير 1393 04:26 ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط: [ -> ]بیاین این تاپیکو ادامه بدیم
همه خوابن باید ی کاری کنیم بچه ها این تاپیک رو ببینن. مثلا شما به 3،4 نفر بگید بیان اینجا به من منفی بدن که این پست بشه جنجالی ترین پست در 24 ساعت گذشته اینطوری همه میان ببینن چه خبره و این تاپیک زنده میشه...
دقیقا باید اطلاع رسانی بشه)) بچه ها لغتارو یکم دقیق تر بنویسیم که کسایی که میخوان، مثل من، به لایتنرشون هم اضافشون کنن
Bound to = certain to, sure to
Bear( v.) = deal with sth.
Correspond (v.) برابر بودن دو چیز
Contraband ( n.). جنس قاچاق
بیاین دایره لغتمونو بالا ببریییییییییم