azad_ahmadi (الهی توام پناهی ...) میزان هدیه: ۵۰۰۰ تومان پاسخ درست: ۷۷ سوال تاریخ ثبت نام: ۱۱ فروردین ۱۳۹۱ تاریخ تولد: تعیین نشده زمان محلی: ۱۹ April 2024 , 11:48 AM وضعیت: آفلاین |
|
امضای azad_ahmadi
ای درد توام درمان در بستر ناکامی .... ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی |
نظرهای کاربران
|
|
پاریس (۱۴ مهر ۱۳۹۲ در ۰۴:۴۳ ب.ظ) |
|
azad_ahmadi, لطف داری شما البته این اسم کاربری ک شما رو یاد دوران کودکیت مینداره پشتش یه عالم معنی وجود دارره ...برو پشتشو نگا کن ;-) |
|
equilibrium (04 مهر ۱۳۹۲ در ۰۷:۲۸ ب.ظ) |
|
تشکر جناب احمدی (: ان شاله سالم باشید و موفق؛ |
|
m@hboobe (04 مهر ۱۳۹۲ در ۰۱:۱۸ ق.ظ) |
|
سلام ممنون اقای احمدی بابت توضیح به سوالم.. مثل همیشه کامل و عالی |
|
azad_ahmadi (02 مهر ۱۳۹۲ در ۰۴:۳۲ ب.ظ) |
|
من ندانستم من ندانستم که عشق این رنگ داشت وز جهان با جان من آهنگ داشت دستهی گل بود کز دورم نمود چون بدیدم آتش اندر چنگ داشت عافیترا خانه همچون سیم رفت زآنکه دست عقل زیر سنگ داشت صبر بیرون تاخت از میدان عشق در سر آمد زانکه میدان تنگ داشت از جفا تا او چهار انگشت بود از وفا تا عهد صد فرسنگ داشت دل بماند از کاروان وصل او زآنکه منزل دور و مرکل لنگ داشت نالهی خاقانی از گردون گذشت کار غنون عشق تیز آهنگ داشت |
|
azad_ahmadi (02 مهر ۱۳۹۲ در ۰۴:۲۷ ب.ظ) |
|
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی ....... دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمیماند ....... دریاب ضعیفان را در وقت توانایی دیشب گله زلفش با باد همیکردم ....... گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند ....... این است حریف ای دل تا باد نپیمایی مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد ....... کز دست بخواهد شد پایان شکیبایی یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم ....... رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست ....... شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی ای درد توام درمان در بستر ناکامی ....... و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ....... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست ....... کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی زین دایره مینا خونین جگرم می ده ....... تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد ....... شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی |
|
maryami (01 مهر ۱۳۹۲ در ۰۲:۰۲ ب.ظ) |
|
سلام ممنون از احوالپرسی شما انشالله که حال شما هم خوبه راستش گرفتاری که زیاده درس و کار و سمینار و ..... وقت چندانی باقی نمی مونه امیدوارم که زندگی و روزگار برای شما هم بر وفق مراد باشه و همیشه درپناه خدا موفق و پیروز باشید تشکر مجدد ایام به کام |
|
Parva (30 شهریور ۱۳۹۲ در ۱۱:۲۶ ب.ظ) |
|
یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد بوی گل، نذر قشنگی نگاهت باشد و خداوند شب و روز و تمام لحظات با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد تولدت مبارک! |
|
انرژی مثبت (۳۰ شهریور ۱۳۹۲ در ۰۸:۰۳ ب.ظ) |
|
برخاستن از عدم و در آمدن بر سیرت انسانی، با شکوه ترین پدیده ی هستی است تـولـّــد تکرار امیدواری خداوند است یادآوری این تکرار بر شما مبارک باد تولدتون مبارک و زندگیتون سرشار از روزهای زیبا و به یادماندنی |
|
انرژی مثبت (۲۹ شهریور ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۴ ق.ظ) |
|
امواج لنگه کفش کودکی را از او گرفت او روی ساحل نوشت: دریا دزد کفشان من .... مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ماسه ها نوشت : دریا سخاوتمندترین سفره هستی موج دریا آمد و جملات را محو کرد.. برای من تنها این پیام را باقی گذاشت: برداشت های دیگران در مورد خودت را در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی. |
|
انرژی مثبت (۲۸ شهریور ۱۳۹۲ در ۰۳:۰۱ ب.ظ) |
|
azad_ahmadi, ممنون لطف دارید شما مثل همیشه. | |
azad_ahmadi (22 شهریور ۱۳۹۲ در ۱۱:۲۳ ب.ظ) |
|
نماز شام غریبان چو گریه آغازم ..... به مویههای غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار ..... که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب ..... مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا من ..... به کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری من کی حساب برگیرد ..... که باز با صنمی طفل عشق میبازم بجز صبا و شمالم نمیشناسد کس ..... عزیز من که بجز باد نیست دمسازم هوای منزل یار آب زندگانی ماست ..... صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی ..... شکایت از که کنم خانگیست غمازم ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم میگفت ..... غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم |
|
Jooybari (22 شهریور ۱۳۹۲ در ۰۲:۱۳ ب.ظ) |
|
سلامت باشی آزاد جان. | |
انرژی مثبت (۲۰ شهریور ۱۳۹۲ در ۰۵:۵۶ ب.ظ) |
|
شما همیشه خیلی به من لطف داشتید و دارید. ممنون برای همه چیز | |
good-wishes (17 شهریور ۱۳۹۲ در ۰۲:۵۴ ب.ظ) |
|
روزگار بهتری از راه میرسد . | |
rasoul67 (06 شهریور ۱۳۹۲ در ۰۵:۲۲ ب.ظ) |
|
سلام ترکوندی پسر. مدیر شدی . دمت گرم. |
|
Lonely Palm (01 شهریور ۱۳۹۲ در ۰۱:۲۲ ق.ظ) |
|
شما خیلی محبت دارید، نظر لطفتونه ، راستش یه کتابی که تازه گرفتم به اسم تو سیب و گندم...تو خود حوا از محمد مرادی، دیدم که ذوق شعری دارین براتون یکی از کاراشو تایپ می کنم به نشانه ی سپاسگزاری تشنهای؟ سر بکش از جام زلالی که منم / سیر شو از عطش خون حلالی که منم به کدامین غم جانسوز جهان فکر کنم؟ / به جوابی که تویی یا به سوالی که منم؟ یک نفس زنده شدم یک نفس افسرده شدم / یک نفس مرده... شگفتا به مجالی که منم دیدم که خیال تو مرا با خود برد / در خیالم من از این خواب و خیالی که منم عمر من: بال به هم بسته، نگاه تو: قفس / به کجا کوچ کند بیپر و بالی که منم؟ برگها بر تن من، بار گران غم توست / پس چرا خم نشود پشت نهالی که منم؟ آسمان خیره به معراج رسولی که تویی/ و زمین گوش به آوای بلالی که منم چقدر فاصله مانده است میان من و تو / از جنوبی که تویی تا به شمالی که منم «آسمان بار...» کسی اهل خطر کردن نیست؟ / «قرعه فال به نا..» وای به حالی که منم همیشه توی زندگیت موفق باشی |
|
azad_ahmadi (31 مرداد ۱۳۹۲ در ۱۱:۴۵ ب.ظ) |
|
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم . . . . . . بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد . . . . . . مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم جهان پیر است و بیبنیاد از این فرهادکش فریاد . . . . . . که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل . . . . . . بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی . . . . . . که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست . . . . . . حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز . . . . . . که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد . . . . . . همانا بیغلط باشد که حافظ داد تلقینم |
|
azad_ahmadi (31 مرداد ۱۳۹۲ در ۰۳:۲۲ ب.ظ) |
|
بیداد رفت لاله بر باد رفته را ....... یا رب خزان چه بود بهار شکفته را هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید ....... نو کرد داغ ماتم یاران رفته را جز در صفای اشک دلم وا نمی شود ....... باران به دامن است هوای گرفته را وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود ....... آخر محاق نیست که ماه دو هفته را برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب ....... آورده ام به دیده گهرهای سفته را ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین ....... بیدار کردی آن گل در خاک خفته را گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست ....... تب موم سازد آهن و پولاد تفته را یارب چها به سینه این خاکدان در است ....... کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را راه عدم نرفت کس از رهروان خاک ....... چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر ....... تا باز نشنود ز کس این راز گفته را لعلی نسفت کلک در افشان شهریار ....... در رشته چون کشم در و لعل نسفته را |
|
fatima1537 (30 مرداد ۱۳۹۲ در ۱۲:۵۱ ق.ظ) |
|
سلام.ببخشید باعث نگرانیتون شدم.من خوبم و مشکلی نیست.ممنون که به فکرم بودید.مدیر شدنتون رو هم تبریک میگم | |
انرژی مثبت (۲۸ مرداد ۱۳۹۲ در ۰۳:۴۳ ب.ظ) |
|
از برداشتن یک گام بلند نترسید گاهی از یک شکاف فاصله ، یک چاله یا یک مانع با دو گام کوتاه نمی توان عبور کرد . . . |
|
You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments. |