blackhalo1989 (بعد از فتح مانشت داره دماوند رو هم فتح می کنه) میزان هدیه: ۲۵۰۰۰ تومان پاسخ درست: ۷ سوال تاریخ ثبت نام: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ تاریخ تولد: تعیین نشده زمان محلی: ۱۷ April 2024 , 11:06 PM وضعیت: آفلاین |
|
|
امضای blackhalo1989مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
نظرهای کاربران
|
|
SaMiRa.e (16 بهمن ۱۳۹۲ در ۰۹:۰۰ ب.ظ) |
|
سلام فارغ التحصیلیتون مبارک انشاا... همه مراحل زندگی سلامت ،موفق و موید باشید . |
|
virtual girl (16 بهمن ۱۳۹۲ در ۱۲:۰۲ ب.ظ) |
|
اون قضیه توکلی که گفتین خیلی بامزه بود کلی خندیدم مرسی ) البته که من زورم نمیرسه ! هر چند خیلی دلم میخواد بزنمش ))))) |
|
موج (۰۷ بهمن ۱۳۹۲ در ۰۸:۳۴ ب.ظ) |
|
blackhalo1989, سلام دوست عزیز تشکر از لطفت پیام ها رو جواب میدم ولی ترجیح میدم که بیشتر از اون نیام شما خوبی؟ |
|
good-wishes (02 بهمن ۱۳۹۲ در ۱۲:۳۷ ق.ظ) |
|
سلام برای عرض خداقوت و تبریک اتمام دوره خدمتتون رسیدم : ) انشاا... ارتقا علمی و درخشش شما در عرصه های مختلف رو شاهد باشیم در پناه حق پیروز و سرشار از آرامش باشید |
|
Fardad-A (23 مهر ۱۳۹۲ در ۱۱:۴۱ ق.ظ) |
|
عکاس هنری عکس گرفته!! داشتیم میرفتیم دیگه چراغها هم خاموش بوده،گرفته. | |
انرژی مثبت (۲۹ شهریور ۱۳۹۲ در ۱۲:۵۰ ب.ظ) |
|
وقتی راه رفتن آموختی ، دویدن بیاموز . و دویدن که آموختی ، پرواز را. راه رفتن بیاموز ، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند. دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی ، دیر. و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی. من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت. بادها از رفتن به من چیزی نگفتند ، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند ! پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند. پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند ، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند ! اما سنگی که درد سکون را کشیده بود ، رفتن را می شناخت و کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود ، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود ، از پرواز بسیار می دانست! آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت. وقتی رفتن آموختی ، دویدن بیاموز. ودویدن که آموختی ، پرواز را. راه رفتن بیاموز زیرا هر روز باید از خودت تا خدا گام برداری. دویدن بیاموز زیرا چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی. و پرواز را یادبگیر زیرا باید روزی از خودت تا خدا پر بزنی. منبع : مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
|
انرژی مثبت (۲۲ شهریور ۱۳۹۲ در ۱۱:۳۱ ق.ظ) |
|
ممنون نظر لطفتونه الان اینا واسه رد گم کنی بود که شیرینی ندید؟ |
|
انرژی مثبت (۲۷ مرداد ۱۳۹۲ در ۰۸:۰۶ ب.ظ) |
|
ای بابا اقای black چرا همه چیز تو پروفایلتون تعیین نشده هست؟ البته زیاد مهم نیست ما که می دونیم در همین حوالی هست که باید دفاع کنید و شیرینی دفاع و فارغ التحصیلی ارشد بدید یادم باشه زمان دقیقش رو از هم کلاسیهاتون جویا بشم چون شما که چیزی رو لو نمیدین | |
Fardad-A (24 مرداد ۱۳۹۲ در ۱۲:۳۴ ق.ظ) |
|
کویت. Kuwait که سر و ته نداره. در ضمن اونجا کسی گدایی نمیکنه. اگه گدا داشت که دیگهkuwait نبود. |
|
Fardad-A (17 مرداد ۱۳۹۲ در ۱۱:۲۷ ق.ظ) |
|
مدتیه پیداتون نیست جناب بلک؟ چه خبر؟روزه سکوت و اینا؟ | |
robot110 (25 خرداد ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۸ ب.ظ) |
|
blackhalo1989, ممنون...فقط برای من هم دعا کنید...بدجورگرفتار خودم و خدای خودمم :-(( | |
Amir V (02 خرداد ۱۳۹۲ در ۰۵:۲۶ ب.ظ) |
|
بابا تو چقدر خسیسی ))))) ۱۴۰۰ تومن هدیه؟ )) ظاهرا تهران خیلی خرجش زیاده |
|
Aurora (12 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۴:۴۴ ب.ظ) |
|
blackhalo1989, بله دیگه بعد از مدت ها یه عکس درست حسابی پیدا کردم که مرتبطم باشه! حالا اسم کاربری شما به چه معنیه؟ |
|
Dark Knight (03 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۶:۳۸ ب.ظ) |
|
از استادم پرسیدم آیا قلبی که شکسته بازهم عاشق می شود استاد گفت بله می تواند پرسیدم آیا شما تاکنون از لیوان شکسته آب خورده اید؟ پاسخ داد آیا شما بخاطر لیوان شکسته از آب خوردن دست کشیده اید... |
|
mosaferkuchulu (03 بهمن ۱۳۹۱ در ۰۱:۱۰ ب.ظ) |
|
blackhalo1989, رفتم یه چیزی و نگاه کنم اون و دیدم اقا مسعود مدیر بوذن قبلا ممنون.انشالله شما هم تو کنکور دکترا |
|
mosaferkuchulu (03 بهمن ۱۳۹۱ در ۱۲:۴۷ ب.ظ) |
|
میبینم که من ۴-۵ ماه پست ندادم زدین پست ها رو ترکوندین و بیشترین تعداد پست های غیر مدیر مال شما ست بذارید این کنکور و بدم می ام جایگاه همیشگیمو پس می گیرم | |
berkeley (01 بهمن ۱۳۹۱ در ۱۰:۳۱ ب.ظ) |
|
تا خدا بنده نواز است، به خلقش چه نیاز؟ میکشم ناز یکی ، تا به همه ناز کنم |
|
berkeley (29 دى ۱۳۹۱ در ۰۳:۰۷ ب.ظ) |
|
نقش های سخت از آن بهترین بازیگران است ، پس از سختی های زندگی گله مند نباش ، شاید تو بهترین بازیگر خدایی...... | |
berkeley (28 دى ۱۳۹۱ در ۰۵:۰۶ ب.ظ) |
|
سامان دوست داریم :ی | |
Masoud05 (23 شهریور ۱۳۹۱ در ۱۰:۲۸ ق.ظ) |
|
بله! | |
You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments. |