صفحهها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ ۱۲۷ ۱۲۸ ۱۲۹ ۱۳۰ ۱۳۱
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۴۹ ب.ظ)nima88 نوشته شده توسط: بچه ها بیخیاااااال این بحثاااا دارم جوش میارماااا.آوا خانم بیا بحث فردوسیتو بکن
بیاین فعلا به ساز توکلی برقصیم خوش باشیم
![[تصویر: 354816_happy-dance-smiley-emoticon.gif]](https://img.manesht.ir/354816_happy-dance-smiley-emoticon.gif)
احسنت
دوستان تا منتظر نتایج کنکوریم کاری که نمیشه کرد گفتم یه ماجرایی رو تعریف کنم شاید واستون جالب باشه
چند سال پیش یک ایمیل واسم اومد که توش نوشته بود تو یه روستا آقایی دچار سوختگی شدید میشه و اهالی به اورژانس زنگ میزنن تا اورژانس برسه یه خانمی به سرعت چند تا تخم مرغ میبره و به همه میگه که برن خونه هاشون و تخم مرغ بیارن تخم مرغ ها رو توی یه ظرفی میشکنه و میریزه روی صورت آقایی که صورتش سوخته بوده زمانی که اورژانس میرسه میپرسن کی این کارو انجام داده؟این کار باعث شده صورت این مرد از دست نره و اگر این خانم تخم مرغ روی صورتش نمیریخت پوست صورت مرد از بین میرفت چون تخم مرغ خاصیت ترمیم پوست رو داره و یه لایه مثل پوست روی سطح سوخته شده ایجاد میکنه.
هفته پیش تصمیم گرفتیم با خانواده کباب درست کنیم منم که معمولا علاقه مند به پخت کباب هستم داشتم آتیش روشن میکردم که یکدفعه شعله به دورن ظرف الکل که دست من بود کشیده شد و ظرف الکل و دست من شعله گرفت واقعا لحظه بدی بود با زیر اندازی که روش نشسته بودم دستمو خاموش کردم و به هیچ وجه آب روی دستم نریختم هیچ وقت روی محل سوختگی آب نریزید التهاب بیشتر میشه و تاول میزنه. یهو یاد اون ایمیل افتادم و یه تخم مرغ توی ظرف شکستم و سفیده و زرده رو مخلوط کردم و دستمو توی ظرف گذاشتم به امید اینکه شدت سوختگی کمتر بشه بعد از اینکه کاملا سطح سوختگی با تخم مرغ پوشیده شد دستمو از ظرف در آوردم و صبر کردم که تخم مرغ روی دستم خشک بشه بعد از حدود ۲ ساعت دردش قطع شد و قرمزی پوست کم میشد تا زمانی که اثری از قرمزی روی پوستم بود تخم مرغ رو نشستم شب که شد حس کردم رنگ پوستم نرمال شده یکم آب خنک روی پوستم ریختم و وقتی تخم مرغ شسته شد در کمال ناباوری دیدم رنگ دستم مثل قبل شده ولی ترسیدم لایه تخم مرغ باشه و زیرش پوست خودم داغون باشه تا صبح صبر کردم دیدم واقعا پوست خودم خوب شده در واقع تخم مرغ یه لایه پوست رو به سرعت برام ساخته بود.اینجا بود که عظمت خدا رو دیدم که داروی سوختگی رو در تخم مرغ خلق کرده و هیچ داروی ساخته دست بشر به این سرعت پوست رو درمان نمیکنه
اینو گفتم که اگه خدای نکرده براتون پیش اومد ازش استفاده کنین البته امیدوارم هیچ وقت پیش نیاد واقعا بد دردیه
بنا به درخاست کاربر نیما، کیا همکلاسی منن فردوسی؟ دستا بالا
حرف از دهه شد یاد یه خاطره افتادم!!!! یادم میاد راهنمایی بودم یه کفش قرمز اسپرت که البته جلو و عقبش جیر سبز داشت و عاشقش بوم روز اول با یه احساسی پوشیدمش و رفتم مدرسه کلاس اول راهنمایی بودم! داشتم اروم با دوستم از پله ها میومدم پایین که یه هو معلم پرورشیمون که یه دختر بد عنق بود با مقنعه ی چونه دار با چهره ای خشمگین و چشم ها ی برافروخته گوشه لباسم گرفت و کشید گوشه راهرو انگار که دزد گرفته باشه من از دنیا بی خبر قلبم ی هو مثل قلب گنجشک ضربانش رسید به ۲۰۰ زبونم که از شدت ترس عین چوب شده بود از بس ترسیده بودم داشتم بی حس میشدم ! تا اینکه با صدای بلند تفهیم اتهام شدم: آهایییی..... مگه نمیدونی این جور رنگا غدغنه... این چه کفشیه پوشیدی و..... زدم زیر گریه و ولم کرد اونم با چه تهدیدی!!!! موقع رفتن از پشت نگاهش کردم کفش خودشم پشتش قرمز بود
اما من یه دختر ۱۳ ساله که شما حساب کنید در حد بچه های ۸ ساله ی این دوره!! تا چند روز ناراحت بودم و بدتر از همه اینکه با کفشم خداحافظی کردم!!! 
کیا ازین خاطرات تلخ دارن!!! موقعی که امتحان میشد تو مدارس دولتی میبردنمون وسط حیات رو اسفالت امتحان بدیم جراتم نمیکردیم چیزی بگیم!!! تا دلتون بخواد من ازین خاطرات دارم! حتی دبیرستانم به رنگ کفشمون گیر میدادن 
هی گذشت 
۵دقیقه مونده
به اخبار سراسری ساعت ۱۴
به قول فامیل دور:
به طرز مشکوکی استرس ندارم !
انگار دارم میمیرم!
بچه ها به نظر من ساعت ۶ نتایج میاد نظر شما چیه؟
(سال گذشته یادمه عصر حدودای همین سعت ۶ اومد)
نتایج اوووومد
خخخخ زرشک
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۵۹ ب.ظ)hosein70 نوشته شده توسط: بچه ها به نظر من ساعت ۶ نتایج میاد نظر شما چیه؟
(سال گذشته یادمه عصر حدودای همین سعت ۶ اومد)
یه ربع به نه میاد دکتری رو امسال زده بود ۸ یه ربع به ۸ دادن
سایت ساعت زده ۲۱! فکر کنم از بس بچه ها بشون ایمیل زدن آسی شدن بیچاره ها
یه جورایی تو متنش حس گریه و فغان مسئولین احساس کردم تو رو خدا دیگه نپرسین ساعت ۲۱ میاد .... این جمله آخر دکتر توکلی بود
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۵۹ ب.ظ)hosein70 نوشته شده توسط: بچه ها به نظر من ساعت ۶ نتایج میاد نظر شما چیه؟سال گذشته روز قبل از تاریخ اعلام شده ساعت ۶ اومد. امسال همون ۹ بیاد باید سجده شکر به جا بیاریم!
(سال گذشته یادمه عصر حدودای همین سعت ۶ اومد)
نتایج اوووومد
خخخخ زرشک
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۵۷ ب.ظ)kora نوشته شده توسط: حرف از دهه شد یاد یه خاطره افتادم!!!! یادم میاد راهنمایی بودم یه کفش قرمز اسپرت که البته جلو و عقبش جیر سبز داشت و عاشقش بوم روز اول با یه احساسی پوشیدمش و رفتم مدرسه کلاس اول راهنمایی بودم! داشتم اروم با دوستم از پله ها میومدم پایین که یه هو معلم پرورشیمون که یه دختر بد عنق بود با مقنعه ی چونه دار با چهره ای خشمگین و چشم ها ی برافروخته گوشه لباسم گرفت و کشید گوشه راهرو انگار که دزد گرفته باشه من از دنیا بی خبر قلبم ی هو مثل قلب گنجشک ضربانش رسید به ۲۰۰ زبونم که از شدت ترس عین چوب شده بود از بس ترسیده بودم داشتم بی حس میشدم ! تا اینکه با صدای بلند تفهیم اتهام شدم: آهایییی..... مگه نمیدونی این جور رنگا غدغنه... این چه کفشیه پوشیدی و..... زدم زیر گریه و ولم کرد اونم با چه تهدیدی!!!! موقع رفتن از پشت نگاهش کردم کفش خودشم پشتش قرمز بوددقیقا برای همین من اون مثال رو زدم! توی فرم ثبت نام مدرسه ما تاکید شده بود که فقط کفش یشمی، قهوه ایی، سرمه ایی و مشکی می تونید بپوشید! چقدر سر کفش خریدن مصیبت داشتیم! و جالبیش اینه کی بعد از شاید حدودا دو سه سال که به اون مدرسه سر زدم، پرسنل صورتی و بنفش تنشون بود!!!! و رنگ مانتو بچه ها شاد شده بود!!!
اخبارم چیزی نگف در مورد نتایح
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۳:۰۲ ب.ظ)pe.esf نوشته شده توسط:..................(22 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۵۹ ب.ظ)hosein70 نوشته شده توسط: بچه ها به نظر من ساعت ۶ نتایج میاد نظر شما چیه؟
(سال گذشته یادمه عصر حدودای همین سعت ۶ اومد)
یه ربع به نه میاد دکتری رو امسال زده بود ۸ یه ربع به ۸ دادن
خدا لعنتشون کنه با این نتیجه دادنشون