![]() |
روزنوشت های محمد تنهایی - نسخهی قابل چاپ |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 29 فروردین ۱۳۹۰ ۰۳:۱۵ ب.ظ
دلم خیلی برای مانشت تنگ شده، میخونم اما نمیتونم بنویسم. دستم به رفتن نمیره، مدتیه واقعاً از نوشتن خستهام. دست و دلم به هیچ کاری نمیره. هواییام. |
روزنوشت های محمد تنهایی - مورتن - ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ ۰۳:۲۲ ب.ظ
درود بر آقای تنهایی. ما هستیم که تنهایی رو از آقای تنهایی بزداییم. |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 29 فروردین ۱۳۹۰ ۰۳:۲۹ ب.ظ
ممنونم. |
روزنوشت های محمد تنهایی - ronaldo - 29 فروردین ۱۳۹۰ ۰۴:۰۲ ب.ظ
دکتر جون، میخامت با تموم خسته گیاااااات !!! |
روزنوشت های محمد تنهایی - موج - ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ ۰۵:۱۵ ب.ظ
ممنون دکتر حالا گه گداری یه پست کوچیک اینجوری بذارید دلمون براتون تنگ شده |
روزنوشت های محمد تنهایی - hanif - 29 فروردین ۱۳۹۰ ۰۹:۵۲ ب.ظ
دکتر جون فکر نمی کردم ادم از راه مجازی اینقدر دلش واسه یکی تنگ بشه. دکتر منم میخوام بدونم دلیل سکوتتون چیه. |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - Fardad-A - 30 فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۰۰ ق.ظ
(۲۹ فروردین ۱۳۹۰ ۰۳:۱۵ ب.ظ)admin نوشته شده توسط: دلم خیلی برای مانشت تنگ شده، میخونم اما نمیتونم بنویسم. دستم به رفتن نمیره،دکتر جان دست ما زمینیها رو هم بگیر هوایی بشیم ![]() ![]() فکر کردم ما زمینیها دست ودلمون بکاری نمیره!!! ![]() |
روزنوشت های محمد تنهایی - fahime_A_2007 - 30 فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۰۴ ق.ظ
استاد منم بدجور مثل شما دست و دلم به نوشتن نمیره هوایی نیستم ولی فعلا رو هوام! راستی یکی از بچه های پر استعداد و با اطلاعات میخواد روی پروژهی هوش و امنیت و اینا(۳بار ازش پرسیدم دقیق چیه!باز یادم رفت!فکر کنم امنیت داده ای بود) کار کنه ولی اساتید فرخشهر(استان چ و ب) اونقدر پتانسیل ندارند که بتونند بهش کمک کنند.موضوع ایشون در حد پروپوزال ارشده و خیلی بروزه.شما این اطراف کسی رو نمیشناسید که ایشون رو به اوشون معرفی کنید تا از راهنماییهاشون و تجربیاتشون استفاده کنند؟ ما استان چهارمحال و بختیاری -شهرستان شهرکرد هستیم و دانشگامون پیام نور شهرستان فرخشهر.حدود۱ساعت با اصفهان فاصله داریم. من خیلی به این دوستم ارادت دارم.جزو معدود دانشجوهای مستعد این استانه که واقعا بصیرت و اطلاعاتش منو به تحسین وامیداره و توی یکی دو سالی که با ایشون آشنا شدم ,تمام تلاشمو کردم و از ذره ای کمک هم برای ایشون دریغ نکردم.انشالله که همیشه موفق باشند و امسال ارشد قبول بشن. استاد لطفا توی این کمبود امکانات اینجور دانشجوهارو حمایت کنید.منتظر راهنماییتون هستم.ممنون |
روزنوشت های محمد تنهایی - ronaldo - 30 فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۴۹ ق.ظ
دکتر چهارشنبه ساعت ۱۲شب بشین ال کلاسیکو رو ببین، فوق العاده روحیه میگیری، ببین مسی و ژاوی و.... با توپ چه کارا که نمیکنن . |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - danialfx - 30 فروردین ۱۳۹۰ ۰۲:۱۱ ق.ظ
(۳۰ فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۴۹ ق.ظ)ronaldo نوشته شده توسط: دکتر چهارشنبه ساعت ۱۲شب بشین ال کلاسیکو رو ببین، فوق العاده روحیه میگیری، ببین مسی و ژاوی و.... با توپ چه کارا که نمیکنن . از رونالدو بعیده که مسی و ژاوی رو تحسین کنه. این از عجایب هفتگانه هست به احتمال زیاد. که یکی بهش اضافه شده. |
روزنوشت های محمد تنهایی - ronaldo - 30 فروردین ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲ ق.ظ
دانی جون داداش، ما سرمون بره مادرید و( خوزه و رونالدو )رو نمیفروشیم . امروزه از هر کی میپرسی طرفدار کدوم تیم اروپایی هستی ؟؟؟ به سرعت میگه بارسا !!! ولی ما هیچ وقت پشت خوزه مورینیو رو خالی نمیکنیم . اگه گفتم مسی یا ژاوی برا روحیه دادن بود، اینم از جنگهای روانی حاج خوزه مورینیوه دیگه . |
روزنوشت های محمد تنهایی - saba1000 - 30 فروردین ۱۳۹۰ ۰۸:۴۴ ب.ظ
دکتر این چیزیها عادی هست گه گاهی آدم احساس خستگی می کنه دست و دلش به نوشتن نمی ره امیدوارم این زمان خسته کننده براتون زود بگذره این زمانها توی زندگی خوبه به شرطی که زود تموم بشه |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 05 اردیبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۲۶ ب.ظ
این رفت و آمدهای من به ایلام واقعاً داره اذیتم میکنه. نکته جالب هم اینه که هر هفته پرواز من کنسل میشه. به قول یکی از دوستان هر هفته دعاشون گرد و خاک و بدی آب و هواست. من با انرژی بسیار زیادی رفتم که کار کنم ولی سرکوفت خوردم حسابی. سه روز هفته با ایلام سپری میشه. فشار روانی و استرس کنسلی پرواز رو هم اگه بهش اضافه کنید حال من رو درک میکنید. ۴ روزی هم که تهران هستم یا سر کلاسم، یا دارم درس میدم یا مشغول بررسی کار بچههای ایلام هستم و یا دارم به استادم حساب پس میدم. این ترم رسماً کارهای علمی و ... تعطیل شده. فکر میکنم بزرگترین اشتباه زندگیم درس دادن توی ایلام و در این شرایط بود. |
روزنوشت های محمد تنهایی - Fardad-A - 05 اردیبهشت ۱۳۹۰ ۱۱:۱۳ ب.ظ
مطمئنا" احساس مسئولیت با مشکلات موجود واقعا" سخته و قابل درکه. فقط میتونیم واسه ات آرزوی موفقیت کنیم. موفق باشی دکتر. |
روزنوشت های محمد تنهایی - malekinasab - 05 اردیبهشت ۱۳۹۰ ۱۱:۱۳ ب.ظ
با سلام ما که خیلی از وجود شما خوشحالیم ولی باور کنید دعای ما کنسلی نیست چون میدونیم باید تماما دوباره جبران میشه ..... ماهم واقعا ناراحت میشیم که یه زمانی در طول هفته با این استرس باشیم که چی میشه ....وقتمون روبه مطالعه واز این کارا بدیم ولی متاسفانه همه چیز بهم میریزه ...دوباره روز از نو روزی از نو ان شاالله استاد ماکه دانشجویای خوبی نیستیم ونخواهیم شد ولی مطمئنم که یه تجربه عالی میشه که همیشه خوب تصمیم گرفته بشه با دیدی وسیع ...... .......اینای که میگم به قول بچهها جو گیر شدیم ....جو کلاس مدیریت استراتژیک...من کوچکتر از اونم که به شما نظر بدم ولی بالاخره این نظر منه.... |