|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 28 آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷ ق.ظ
بچه های ترک زبان، کسی می تونه شعر زیر رو برام ترجمه کنه؟!
ممنون
فیکریندن گجه لر، یاتا بیلمیرم
بو فیکری باشیمدان آتا بیلمیرم
نینییم کی سَنَه چاتا بیلمیرم
اَیریلیق اَیریلیق آمان اَیریلیق
هر بیر درتدن آلا یامان اَیریلیق
اوزو ندور هیجریندن قارا گجه لر
بیلمیرم من گدیم هارا گجه لر
وورو بدور قلبیمه یارا گجه لر
اینم ملودیشه البته بدون کلام
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 28 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۳۲ ق.ظ
(۲۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷ ق.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط: بچه های ترک زبان، کسی می تونه شعر زیر رو برام ترجمه کنه؟!
ممنون
فیکریندن گجه لر، یاتا بیلمیرم
بو فیکری باشیمدان آتا بیلمیرم
نینییم کی سَنَه چاتا بیلمیرم
اَیریلیق اَیریلیق آمان اَیریلیق
هر بیر درتدن آلا یامان اَیریلیق
اوزو ندور هیجریندن قارا گجه لر
بیلمیرم من گدیم هارا گجه لر
وورو بدور قلبیمه یارا گجه لر
اینم ملودیشه البته بدون کلام
شب ها از فکر تو نمیتونم بخوابم
این فکر رو از سرم نمیتونم بیرون کنم
چه کنم که به تو نمیتونم برسم (البته از نظر مقام فکر کنم منظورش هست نه رسیدن فیزیکی)
جدایی جدایی امان از جدایی
از هر دردی بدتر، درد جدایی است
طولانی است از فراغت شب های جدایی
نمیدونم شب ها به کجا برم
به قلبم زخمها زده است شبهای سیاه
+ سمیه جان پیام خصوصی رو خوندم و تو ایمیل جواب دادم ولی فکر کنم تو خرابی مانشت از بین رفت
**********************************************************************************
این هم اطلاعات اضافی بنا به درخواست دوستان
در ویکی، متن کامل و ترجمه اشو همچنین اطلاعات زیبای دیگری رو میتونید مطالعه کنید
آهنگش هم از " رشید بهبود اف" هستش هم از "سالار عقیلی" ، من خودم سالار عقیلی رو ترجیح دادم.
اگر خواستید آهنگ رو دانلود کنید، آهنگ آیریلیق رو سرچ کنید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 28 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹ ق.ظ
(۲۸ آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۳۲ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: سمیه جان پیام خصوصی رو خوندم و تو ایمیل جواب دادم ولی فکر کنم تو خرابی مانشت از بین رفت Shy
به من ربطی نداره، دوباره ایمیل می کنی
بابت ترجمه هم ممنون. بسیار بسیار ممنون.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 28 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۵ ب.ظ
با refactoring میشه کد رو تا حدی بهبود داد. اما اگه معماری کد خوب نبود چطور؟ در چنین مواقعی چیکار میشه کرد؟
خوب بود:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 28 آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۱۸ ب.ظ
شما آدم فنی یا علمی یا کارآفرینی هستید؟ سوال مهمیه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 28 آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۳۸ ب.ظ
(۲۸ آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹ ق.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط: به من ربطی نداره، دوباره ایمیل می کنی
بابت ترجمه هم ممنون. بسیار بسیار ممنون.
خواهش میکنم
به منم ربطی نداره آخه میدونی چیه، پیام شما هم حذف شده من ندارمش، بعد نه حرفام دلی و حسی بود الان یادم نیست چی گفتم باید برم تو همون حس بعد من برای هر کی از طریق مانشت ایمیل میفرستم نمیره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ماه بانو - ۲۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۶:۰۱ ب.ظ
کلی وقت میذارم. طرح میزنم. شونصد بار هم ادیت میخوره روش چیزی نمیگم.
و در آخر سخت ترین قسمت کار برام میشه قیمت گفتن و پول گرفتن : ((
خب بابا جان نمی تونم.
یه مدیر برنامه باید استخدام کنم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 28 آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۰۸ ب.ظ
لویی: این تنها راه نجات ماست، مگه نه؟
پاپیون: آره
لویی: فکر میکنی موفق بشیم؟
پاپیون: مگه فرقی هم میکنه؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - iCanDoIt - 28 آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۱۲ ب.ظ
آنها که میروند وطنفروش نیستند. آنهایی که میمانند عقب مانده نیستند. آنهایی که میروند، نمیروند آن طرف که مشروب بخورند. آنهایی که میمانند، نماندهاند که دینشان را حفظ کنند. همهی آنهایی که میروند سبز نیستند. همه ی آنهایی که میمانند پرچم به دست ندارند. آنهایی که میروند، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین میشوند. یک هفته مانده میگریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود. و آنهایی که میمانند، می مانند تا وطن را جایی برای ماندن کنند.
نقل از یک سایتی؟!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 28 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ ب.ظ
(۲۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۴۵ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: غبطه خوردم
غبطه نخور
(۲۷ آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۰۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
لامصب با HTML 5 چه کارا که نمیشه کرد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 28 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۰۰ ب.ظ
(۲۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۱۲ ب.ظ)iCanDoIt نوشته شده توسط: آنها که میروند وطنفروش نیستند. آنهایی که میمانند عقب مانده نیستند. آنهایی که میروند، نمیروند آن طرف که مشروب بخورند. آنهایی که میمانند، نماندهاند که دینشان را حفظ کنند. همهی آنهایی که میروند سبز نیستند. همه ی آنهایی که میمانند پرچم به دست ندارند. آنهایی که میروند، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین میشوند. یک هفته مانده میگریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود. و آنهایی که میمانند، می مانند تا وطن را جایی برای ماندن کنند.
قشنگ بود
به نظرم میشه رفت تا دین را حفظ کرد
یه سری به دیجی کالا بزنید من که خودم هنوز چیزی خریدنکردم شایدبه درد شما بخوره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 29 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۴ ق.ظ
(۲۷ آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۰۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
خیلی دوست دارم سایتش رو خوشگلههههههههه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 29 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۸ ق.ظ
عین واقعیته !
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parisa-SH - 29 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۲۱ ق.ظ
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم
اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!
نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود…
به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!
گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .
خدای من!
من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم
اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام …
فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …
خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟
الهی و ربی من لی غیرک ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 29 آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۵۷ ق.ظ
یعنیا اگر برنامه خاصی برای هر روز داری، اول صبحی که بیدار شدی باید اون کار زشت بد ترکیب پر استرس بدجنس نامرد رو انجام بدی تا آخر شب ذهنت دیگه درگیرش نباشه اون واژه ها حسم به یکی از کارهای روزمره ام هست
انقدر به تعویق میندازمش که کار آخرم باشه امروز گذاشتمش صف اول تا بزنم بکشمش و از دستش راحت شم
انگار مجبورم انجام بدمش، یه روزی این کار عشق من بود الان پر استرس ترین کار هست برام، میخوام انقدر کنارم باشه تا باز عاشقش شم
این قبض تلفن هم که اول صبحی اومد، کمرمو شکست آخه ۵۲ تومن برای اینترنت داغون مخابرات، انصافههههههههههههههههه
خب دیگه غرهامو زدم، حالم خوب شد، برم پی کار و زندگی یه لقمه نون حلال واسه خانم بچه ها
|