صفحهها: ۱ ۲
اولا من نگفتم که همه پولدارها آدمهای بی اصل و نصب هستن!!!
گفتم پولدار و بی اصل و نصب!!! و واقعیت ها اون چیزیه که داره اتفاق میفته و لینکشم دادم نه اون چیزی را که ما فکر میکنیم....ثانیا این که مهریه را سنگین میزارین، یک فرهنگ که نه، بلکه یک عرف بد در جامعه هستش که ایجاد شده و بیشتر هم از طرف خانواده دختر هست البته پسرها هم تا حدودی مقصر هستن وگرنه هیچ پسری دوست نداره چیزی را که در توان نداره مهریه کنه
حالا خودتون که اینهمه دم از مهریه و مقصر بودن پسرها میزنی چقدر حاضری کوتاه بیای و مهریه برای خودت چقدر درنظر میگیری؟
باور کن موقعش که برسه همچون حساب کتاب بکنی که طرف شاخ دربیاره
بجای اینکه بیایم همدیگر را متهم بکنیم بهتر نیستش از خودمون شروع کنیم؟!
فقط لازم در کل سطح توقعات از دو طرف بیاد پایین نه اینکه پسر سطح توقعاتش را بیار پایین ولی از اونطرف هیچ اتفاقی نیفته!!!
پاسخ:selma
خب اگه بگم که باورتون نمیشه ولی شخصا پدرم با مهریه سنگین مخالفت شدیدی داره باورتون میشه واسه خواهرم خانواده پسر مهریه بالایی انداختن پدرم قبول نکرد با اینکه همه خیلی ناراحت شدن ولی به نظر من کار درستی کرد نه مهریه اش سنگین بود نه سبک واقعا خداپسندانه بود و الان هم زندگی خیلی موفقی دارن....من مهریه مو همون یک جلد قران کریم و یک عمر عمل کردن به قرآن در نظر میگیرم اینجوری عمرا دیگه بتونه طلاقم بده
البته من از خودم شروع کردم کسی رو هم متهم نمیکنم همه ما مقصر هستیم.. محاله باورتون بشه ولی برای من فقط نجابت شرط به نظر شما خیلی توقع زیادی هست؟!!!
(۲۹ فروردین ۱۳۹۲ ۱۰:۰۱ ق.ظ)selma نوشته شده توسط: خب اگه بگم که باورتون نمیشه ولی شخصا پدرم با مهریه سنگین مخالفت شدیدی داره باورتون میشه واسه خواهرم خانواده پسر مهریه بالایی انداختن پدرم قبول نکرد با اینکه همه خیلی ناراحت شدن ولی به نظر من کار درستی کرد نه مهریه اش سنگین بود نه سبک واقعا خداپسندانه بود و الان هم زندگی خیلی موفقی دارن....من مهریه مو همون یک جلد قران کریم و یک عمر عمل کردن به قرآن در نظر میگیرم اینجوری عمرا دیگه بتونه طلاقم بدهجالب بود کمتر آدمی پیدا میشه که این کارا انجام بده
البته من از خودم شروع کردم کسی رو هم متهم نمیکنم همه ما مقصر هستیم.. محاله باورتون بشه ولی برای من فقط نجابت شرط به نظر شما خیلی توقع زیادی هست؟!!!
یادمون باشه برای امر خیر شما را به عنوان نمونه معرفی کنیم که دیگه هی طرف نگه دختر خالم اینقدر مهریش بود نشونی اقوامتون را بدید ما مزاحمشون بشیمولی جدا از شوخی اونی که نوشتین "یک عمر عمل کردن به قرآن" بر چه معیاری هستش؟!!! شما چطوری میخواین ثابت کنین که طرفتون عمل میکه یا نه؟!! نمیدونم دقت کردین یا نه من زیاد دیدم خیلیا از دید خودشون به قرآن عمل میکنن ولی از دید شما کاملا اشتباه!!! بنظرم این قسمت برمیگرده به تحقیقاتی که در موردش انجام میدید و مطمئن باشین هیچ کس اینجا معصوم نیستش و هیچ کس هم تمام و کمال نمیتونه به قرآن عمل کنه بلاخره یک نقطه ضعف هایی هم هستش.... مثلا طلاقم جزی از دینمون هستش پس طرف میتونه این کار را بکنه
برادرانه بهتون میگم یکم بیشتر فکر کنید و دقت کنید...
(۲۹ فروردین ۱۳۹۲ ۱۰:۳۴ ق.ظ)robot110 نوشته شده توسط:(29 فروردین ۱۳۹۲ ۱۰:۰۱ ق.ظ)selma نوشته شده توسط: خب اگه بگم که باورتون نمیشه ولی شخصا پدرم با مهریه سنگین مخالفت شدیدی داره باورتون میشه واسه خواهرم خانواده پسر مهریه بالایی انداختن پدرم قبول نکرد با اینکه همه خیلی ناراحت شدن ولی به نظر من کار درستی کرد نه مهریه اش سنگین بود نه سبک واقعا خداپسندانه بود و الان هم زندگی خیلی موفقی دارن....من مهریه مو همون یک جلد قران کریم و یک عمر عمل کردن به قرآن در نظر میگیرم اینجوری عمرا دیگه بتونه طلاقم بدهجالب بود کمتر آدمی پیدا میشه که این کارا انجام بده
البته من از خودم شروع کردم کسی رو هم متهم نمیکنم همه ما مقصر هستیم.. محاله باورتون بشه ولی برای من فقط نجابت شرط به نظر شما خیلی توقع زیادی هست؟!!!
ولی جدا از شوخی اونی که نوشتین "یک عمر عمل کردن به قرآن" بر چه معیاری هستش؟!!! شما چطوری میخواین ثابت کنین که طرفتون عمل میکه یا نه؟!! نمیدونم دقت کردین یا نه من زیاد دیدم خیلیا از دید خودشون به قرآن عمل میکنن ولی از دید شما کاملا اشتباه!!! بنظرم این قسمت برمیگرده به تحقیقاتی که در موردش انجام میدید و مطمئن باشین هیچ کس اینجا معصوم نیستش و هیچ کس هم تمام و کمال نمیتونه به قرآن عمل کنه بلاخره یک نقطه ضعف هایی هم هستش.... مثلا طلاقم جزی از دینمون هستش پس طرف میتونه این کار را بکنه
برادرانه بهتون میگم یکم بیشتر فکر کنید و دقت کنید...
پاسخ : selma
چشم برادر منظورم از عمل کردن به قرآن اینه که نجیب باشه و چشم پاک احترام پدر و مادرش رو نگه داره با صدای بلند با والدینش صحبت نکنه( مطمئن باش کسی که به پدر و مادر خودش احترام نگذاره به همسرش که دیگه عمرا بهایی بده و احترام واسش قائل بشه) نفقه زنشو بده اونو توی تنگی قرار نده به همون چیزی که داره قانع باشه واسه داشته ها و نداشته هاش شکرگذار خدا باشه از ترس فقر ازدواج رو به تاخیر نندازه و از ترس فقر بچه شو نکشه. توی سهم الارث خواهر و برادری طبق قانون ارث عمل کنه. حلال و حروم سرش بشه دروغ نگه خیانت نکنه تهمت نزنه بدبین نباشه مال یتیم رو نخوره به زیردستش ستم نکنه و......
نمیخوام بگم ادمی هست که تمام این خصوصیات رو با هم داره هیچ کس کامل نیست همه ما خیلی نقص داریم و آخرش یه جایی میلنگیم پس اولا نمیتونه طلاقم بده
(راستی این دخترهاییی که مهر سنگین میندازن میخوان نتونین هیچ وقت طلاقشون بدین چون اونوقت دوباره باید برگردن خونه ننه جونشون) البته اگرچه ما اینقد خوب هستیم که لازم میشه بره محضر و سند ازدواجمونو دوباره تمدید کنه ((الکی میگم))خدایی آدم دیدن اینقد اعتماد به نفس داشته باشه!!! ثانیا حرف زدنشون راحته ولی عمل کردن بهشون خیلی سخته حتی از انتقال سند خونه بالاشهر و انتقال ماشین و .... سخت تره..مردها هم که اهل عمل!!!!!راستی به خاطر شما حق طلاق هم بهشون میدیم آدرس فامیلامونو هم میدیم یه همچین دخترای قانعی هستند اونا!!!!به نظر من دختر مثل هندونه ست شاید مثل لُپ لُپه
خودتو شانست.چون که اگه واست فیلم بازی کنه و دروغ بگه سرت کلاه بزرگی رفته.ولی شاید برای اینکه احتمال موفقیتت بیشتر بشه باید به باغ نگاه کنی نه ثمر باغ.(خونوادش خیلی مهمه)
زندگی با ازدواج خیلی بهتر میشه البته اگر انتخاب درستی ۲ طرف بکنن
به نظرم سوال شما به عنوان تاپیک ربطی نداره و باید در تاپیک جداگانه پرسیده بشه چون مبحث مهریه هست. با این حال نظر میدم ولی شاید پاکش کردم!
کم نگید که از همون اول لج بازی باشه. در هر صورت ایشون پدر همسر شما هستند و بهتره از همین الان تمرینی بشه که کینه ای به دل نباشه و سعی در تغییر رفتار باشه. زیاد هم نگید. مهم علاقه شما به نامزدتون هست که می تونه بهتر دل ایشون رو بدست بیاره و البته اگر بدونن که شما با وجود این که رفتار پدرشون به مزاقتون خوش نیومده ولی احترام و علاقتون به پدرشون رو سعی می کنید بیشتر کنید، مطمئنا خوشحال تر خواهند شد. در کل یه حد متعادل و معمول باشه. البته مشخصه که متعادل و معمول از دیدگاه هر شخصی می تونه متفاوت باشه ولی همه فکر کنم متفق القول هستند که به سال تولد دیگه خیلی زیاده!!
به نظرم با ازدواج، زندگیت تازه شروع میشه.
خیلی چیزا عوض میشه و همه چی زیبا و دلنشین میشه... من از هر کی پرسیدم میگه اگه عقل الانم رو داشتم، به جای ۲۸ سالگی، ۲۳ سالگی ازدواج میکردم.
البته همه اینا به شرطی که همسر خوبی داشته باشی.
(۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۴۱ ق.ظ)Amir V نوشته شده توسط: به نظرم با ازدواج، زندگیت تازه شروع میشه.
خیلی چیزا عوض میشه و همه چی زیبا و دلنشین میشه... من از هر کی پرسیدم میگه اگه عقل الانم رو داشتم، به جای ۲۸ سالگی، ۲۳ سالگی ازدواج میکردم.
البته همه اینا به شرطی که همسر خوبی داشته باشی.
اینها اون هایی هستن که ازدواج موفق داشتن،یجورایی شانس اوردن
(۲۵ فروردین ۱۳۹۲ ۰۹:۱۱ ب.ظ)teacherpc نوشته شده توسط: چه باحال الان که فهمیدن سپاس رو برداشتن!!
من اول متوجه شدم ولی بخاطر وقتی که گذاشتن سپاس زدم فکرکنم دوساعتی وقت گذاشتن
قسمت اول حرفاشون میخان بگن که در انتظار شرایط ارمانی نباش حق با ایشونه
پسره میگه برام دانشگاه دکترا بگیرم درامدی ماشینی وضعی بعد میشه ۴۰ سال ازدواج میکنه میبینه دیگه زندگی لذتی براش نداره خیلی ها دیدیم که گفتن چرا دیر ازدواج کردیم
خانوم هم همینطور تو لیسانس خاستگاراشو رد میکنه میگه ارشد بگیرم ارشد گرفت میبینه خبری نیست ولی شانس ازدواجش میاد پایین چون خاستگار لیسانس کم میاد براش دکتر ها که قصد ازدواج ندارن!
اینه که میگه تو همین شرایط هم میتونین خوشبخت باشیم قدری توقعات رو بیارین پایین بالاخره شما باید از خط ازدواج بگذرین ولی هرچه دیرتر بدتر!
قسمت دوم تاپیک میخاد مخ ما رو بکار بگیره سوال سخت میپرسه ببینه اصلن فکری هست! یا نه!
یکبار بدقت بخونین کتاب (چه کسی پنیر مرابرد) رو خوندین ؟
موش ها تو شرایط بحرانی قرار میگیرند یکیشون و پنیرشون جابجا میشده اولی که تنیل بود دنبال پنیر نمیرفته و روز بروز لاغرتر میشده دومی که خودشو با شرایط وفق میده روزبروز چاق تر میشه .نویسنده داستان نمیخاد برا ما قصه بخونه .میگه ای ادم ها تو هر شرایط میشه لذت برد ما عادت کردیم میگیم همه چی باید باشه تا فلان کار رو بکنیم به نیمه خالی لیوان نگاه نکنین از قسمت پرش لذت ببر نگو فلان زشتی رو داری زیبایی ها شو بگو
بعدشم بخاطر این تاپیک ،بقیه تاپیکای جالبی داشتن پس بنظر من دستش درد نکنه
چه جالب شمام این کتاب خوندین... به بقیه هم توصیه می کنم بخونن جالب بود
(۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۴۱ ق.ظ)Amir V نوشته شده توسط: به نظرم با ازدواج، زندگیت تازه شروع میشه.
خیلی چیزا عوض میشه و همه چی زیبا و دلنشین میشه... من از هر کی پرسیدم میگه اگه عقل الانم رو داشتم، به جای ۲۸ سالگی، ۲۳ سالگی ازدواج میکردم.
البته همه اینا به شرطی که همسر خوبی داشته باشی.
کـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاملا با نظر شما موافق هستم!!
واقعا زندگی آدم تازه با شروع دوران تأهل شروع میشه!!
اوناییکه میگن نه، یا انتخاب بدی داشتن و یا آدمای حسودی هستن و نمیخوان بقیه ازین نعمت بزرگ الهی که همسر هستش بهره ببرند!!!اوناییکه به بهونه درس خوندن و وضعیت بهتر مالی و... ازدواجشون رو به تاخیر میندازن واااااااااااااااااااااقعا به خودشون(و همچنین همسر آیندشون) ظلم میکنند و لطمه اش رو هم میخورن!!
برای اینکه بدونید حرفام شعارنیست میگم؛ خودم با اینکه دانش آموز سمپادی بودم و دوران دانشجویی هم از مدال آوران المپیادی، و خععععععععععععلی تحصیلات طرف مقابلم برام مهم بود و... ولی چون ملاکم اول از همه اعتقادات درست طرف مقابلم و شخصیتش بود، با اینکه دانشجوی ترم آخر کارشناسی بود و سربازی نرفته و وضعیت مالی یه دانشجو هم که مشخصه.....
خودمو پدرم هم بسیـــــــــــــــار حساس بودیم وسخت پسند!! ولی فقط چون دیدم ایشون انگیزه درس خوندن تا مدارج بالا رو داره و به قولی جَنَم کار کردن رو هم توش دیدم بهشون جواب مثبت دادم! الانم خداروشکر بعداز ۳سال که از روز عقدمون میگذره، ماشالله الان هم خونه داریم، هم ماشین خوب و... ایشون هم چندروز پیش کنکور دکتراشون رو دادن و منم ارشدم رو! انشالله هم که دوباره جفتمون تهران سراسری قبول میشیم!
بخدا نمیدونید وقتی این موفقیت هارو ۲تایی بدست میاریم چه لذتی داره! و البته همسرم هم همیشه هم به خودم و هم به دیگران میگه که هرچیزی که داره بخاطر من داره! و صد البته لطف خداوند که ما به حرفش اعتماد کردیم و ازدواجمون رو به تعویق ننداختیم!
به همه دوستان مانشتیم هم توصیه میکنم ازدواجشون رو به بهانه هیــــــــــچ چیزی به تاخیر نندازن، چون واقعا متاهل شدن آرامشی رو به زندگی آدم میاره که هیـــــــــچ جای دیگه نمیتونن این آرامش و رضایت از زندگی رو پیدا کنند!! فقط لطفا باچشم باز و درست انتخاب کنید تا بعدأ گناه خودتون رو تقصیر اصل مسأله ازدواج نندازید!!
با آرزوی موفقیت و کامیابی برای همه دوستان فرهیخته مانشتیم و در کل برای همه بچه شیعه های عزیز!
(۰۹ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۲۵ ق.ظ)Mahtab.R نوشته شده توسط: اینها اون هایی هستن که ازدواج موفق داشتن،یجورایی شانس اوردنبنظر من ازدواج موفق داشتن ربطی به شانس نداره!
البته هرکسی تعریفی از ازدواج موفق داره.