![]() |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - نسخهی قابل چاپ |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - kimidoonekekie - 10 آذر ۱۳۹۲ ۰۳:۰۸ ب.ظ
اولین آزمونمو ۱۱۷ شدم دومیو ۵۰۰ سومیو ۶ ! از تیر تقریبا شرو کردم ، با شیطنتو بخون نخونو خلاصه این صحبتا شرو کردم. برا آزمون سوم ۳ روز بیشتر نخوندم و۵ شنبه هم رفتم استخر و خلاصه بی خیال آزمون و ب تواناییام تکیه کردم. حرفای اولین پست رو تایئد میکنم. |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - manifest - 10 آذر ۱۳۹۲ ۰۶:۳۷ ب.ظ
مرسی خوب و عالی بود واقعا لازم بود ![]() |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - Nasi Be - 10 آذر ۱۳۹۲ ۰۷:۰۲ ب.ظ
آقای جهانی من همیشه مطالبتو کامل و با دقت می خونم واقعا به آدم انرژی میده خیلی ازت ممنونم لطفا تو این ۸ ، ۹ هفته ی باقیمونده تا کنکور در کنارمون باش |
RE: نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - tohidi4503 - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۰۷ ق.ظ
روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را، مذهبم را و خلاصه تمام وابستگی های زندگی ام را ! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه ی زندگیم بیابم به آن نیز خاتمه دهم ! به خدا گفتم: آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری ؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد. او گفت: آیا سرخس و بامبو را می بینی ؟ پاسخ دادم : بلی. خداوند فرمود: هنگامیکه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و آب و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس بسیار کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از ۱۰۰ فوت رسید. ۵ سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی بدان نیاز داشت را فراهم می کردند. خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمام این سالها که تو درگیر مبارزه با سختیها و مشکلات خودت بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟ من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم. هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر کدام به نوبه خود به زیبایی جنگل کمک می کنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می کنی و قد می کشی ! از او پرسیدم : من چقدر قد می کشم. در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می کند؟ پاسخ دادم : هر چقدر که بتواند. گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی. هر اندازه که بتوانی. ولی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد. و در هر زمان پشتیبان تو خواهم بود ! پس هرگز نا امید نشو ! |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - alice - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۰۴ ق.ظ
هیچ وقت نباید ناامید بشی مهم نیست کی شروع کردی چند بار دوره کردی این امید خیلی مهمه و مهمتر از امید این که دقیقا روز کنکور در اوج امادگی باشی |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - deadly_s2 - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۳۶ ق.ظ
آقای جهانی سلام. واقعا نمیدونم از میزان انرژی و امیدی که به من و احتمالا همه بچه ها میدین خبر دارین یا نه؟ اما فقط میگم ممنونم. امیدوارم همینطور ادامه بدی که واقعا ما نیاز داریم به شما. یقینا که کمکی هستی از جانب خدا برای این بچه های گل مانشت. هر متنی که مینویسی حداقل ۵-۶ تا نکته طلایی دارین برای من. امیدوارم که موفق بشم در این راه باقی مونده و اگر انشالله اینطور شد ، این موفقیت رو مدیون شما هستم، اگر هم نشد حکمتی بوده و باز هم این توفیق یادگیری و تمرکز و ... رو مدیون شما هستم. سپاس سپاس سپاس. |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - ghasem.n - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۹:۰۸ ق.ظ
نکات خوبی بود فقط در مورد تست باید اضافه کنم که یه روش هست که بر پایه ی یادگیری به وسیله ی تست(تو درسای ریاضی خیلی کاربرد داره) تو کنکور سراسری تو شهر ما هیچ معلمی گسسته بلد نبود(منطقه محرومیم) یه کتاب تست خریدم بعلاوه فلش کارت(خلاصه) فلش کارت رو می خوندم و ۱۰ تا تست اول رو با حل می خوندم بعد شروع می کردم به تست حل کردن وقتی تسلط پیدا می کردم می رفتم مبحث بعد (این روش خیلی موثر بود گسسته رو تو آزمون های آزمایشی زیر ۸۷ نزدم هیچوقت تو کنکور هم کامل زدمش) یادآوری می کنم فقط در درسهای حل کردنی کاربرد داره |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - zahra.tanha - 11 آذر ۱۳۹۲ ۱۱:۰۳ ق.ظ
مرسی از راهنماییتون...من ۲۴ ساعت دارم میخونم و تست حل میکنم .همه ی فرمولا رو به خوبی یاد میگیرم اما تو مرحله ی آخر یعنی محاسبه ها مشکل دارم..مخصوصا که نباید ماشین حساب ببریم سر جلسه و این نگرانیمو زیاد کرده..یه راه حل هم واسه این مشکل بزرگ پیشنهاد کنید ممنون میشم ![]() |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - marjanmoodi - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۱۱ ب.ظ
هی همه جا نشینین بگین از مهر شروع کردی عقبی:دی خیلیم خوب و کافیه آدم از مهر شروع کنه! بعله:دی |
RE: نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - aminetwork - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۱۴ ب.ظ
آقای جهانی انصافا مطالبت عالی بودن . مرسی که وقت می ذارین این کار رو هر کسی نمی کنه بازم تشکر |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - masoudalmas - 11 آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۱۸ ب.ظ
قسمت حل تست دقیقا مثل منه. مشکبیه که من دارم. یه جور ذهنم تنبل بار اومد . واقعا توی حل تست مشکل دارم. ممنونم آقای جهانی ![]() |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - soheila2012 - 11 آذر ۱۳۹۲ ۱۱:۲۵ ب.ظ
اولین بار که با مانشت آشنا شدم اعتماد به نفس پیدا کردم در حد تیم ملی که فکر کنم کاذب بود! بعد ها به علت مشغله ی زیاد به همون اندازه نا امید شدم و دیگه به مانشت سر نزدم نمیدونم چرا!! الان گذرم این طرفا افتاد و اونم به این پست بسیار پر انرژی. امیدوارم بتونم از پسش بر بیام. من در طول روز شاید ۳ یا ۴ ساعت بیشتر در س نمیخونم.رتبه های آزمون هم ۵۰۰،۲۰۰،۳۰۰ تغییر میکنه و نمیدونم تو چه مرحله ای هستم.هر چند از تابستون شروع کردم و آزمون الکترونیکی میدادم و اونجا درصد هام بد نبود ولی الان دیگه... فرصت درس خوندن ندارم ولی نمیدونم شاید بشه کاری کرد و موفق شد! آرزوی موفقیت برای همه. |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - boy.unique1366 - 12 آذر ۱۳۹۲ ۰۹:۲۷ ق.ظ
ضمن تشکر از اقای جهانی باید بگم که تا وقتی مشکل اصلیمون حل نشه نمیشه کاری کرد.مشکل اصلیمون نداشتن اعتماد به نفس و اشتیاق واسه درس خوندنه. دلیلش هم اینه که استاندارد اموزشی خوبی نداریم و در طی دوران تحصیل خیلی اذیت شدیم.از جمله خود من.خوب این سبب شده که اون فکر سالم و اشتیاقی که مثلا دوره دبیرستان داشتیم دیگه از ذهنمون رفته.مباحثی که مثلا دوره دبیرستان خونده بودیم هنوز تو ذهنمون مونده.اما مباحثی که در کتب دانشگاهی میخونیم ماندگار نیست.دلیلش هم اینه که اون مباحث دوره دبیرستان رو موقعی خونده بودیم که فکر اروم و بی دغدغه ای داشتیم اما حالا فکرمون خیلی درگیره و نمیشه با ارامش درس خوند. راه حلش اینه که هر کسی به هر روشی گذشته رو فراموش کنه و خودش رو مغلوب این دغدغه های امروزی نکنه.این مشغله ها خیلی به فکر سالم لطمه میزنه و شادابی و طراوت رو ازشون میگیره.و این سبب میشه نتونن اون توانایی و استعدادی که دارن رو شکوفا کنن و درس خوندنشون از سر اجبار باشه نه اشتیاق شرط اصلی موفقیت در کنکور اینه که اولا روحیه شاداب و با طراوتی داشته باشین دوما طبق استانداردهایی که دانشجویان موفق طی کردن قدم بردارید. شاید یکی از دلایل مهمی که دانشجویان دچار استرس میشن شرکت در کنکورهای ازمایشی هستش که نمیتونن خودشون رو با این ازمونها هماهنگ کنن و چون همیشه عقب میمونن نا امید میشن و طبیعی هستش که همیشه استرس همراشون باشه. طبیعتا کسی که کنکور ازمایشی شرکت نکرده به این اندازه دچار استرس نیست چون فاصله ای که تا کنکور داره بیشتره اما عدم شرکت در کنکورهای ازمایشی یکم تنبلی رو بیشتر میکنه چون تا وقتی ازمونی در کار نباشه حس مسولیت واسه درس خوندن کم رنگ تر میشه. خودم چون قبلا این اتفاقات برام افتاده بود از تجربه خودم براتون گفتم. پس نتیجه گیری اینکه اول روحیه شاداب و باطراوت واسه درس خوندن ایجاد کنید (سعی کنید برنامه ریزی رو سنگین در نظر نگیرید)سپس مطابق با استانداردها قدم بردارید موفق باشید |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - Bahar_HS - 12 آذر ۱۳۹۲ ۱۲:۱۳ ب.ظ
با سلام، نمی دونم خنده داره یا خجالت آوره؟ این که از سال ۱۳۸۸ دارم برای کنکور ارشد می خونم! ![]() عالی بود ولی حیف که این رتبه توی کنکور نرم افزار قبولی نداره.... بعد از اون نه تونستم ارشد رو فراموش کنم و نه تونستم انرژی از دست رفته م رو بدست بیارم؛ یادداشتی از آقای جهانی خوندم که خیلی خیلی بهم ارامش داد،ایشون نوشته بودند که "طبیعیه که چند ماه درس خوندن کار سختیه..." آقای جهانی راهکارها و راهنمایی هاتون فوق العاده است؛ خیلی خیلی سپاس! پاداش لطفتون رو از خدا بگیرید. ![]() |
نکات اموزنده در باب کنکور ۱ - A V A - 12 آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۵۳ ب.ظ
من هر روز دارم بدتر میشم... |