(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۸ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: کاش ما هم می فهمیدیم تکنسین به چی میگن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ارسالم رو ویرایش کردم
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۴۰ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط: چه لزومی داره یدک کشیدن القابی مثل دکتر مهندس؟
حدس میزنم شما آدمی هستین که بی علاقه و انگیزه و زورکی درس خوندین. قصد بی احترامی ندارم. اما انقدر بچه که بودیم گفتن"خوب درس بخون که دکتر مهندس شی" که علاقه رو توو ما کشتنو فکر کردیم درس خوندن یعنی این....
سرآشپز های حرفه ای رو دیدین؟ یا کلا کسایی که اشپزی رو دوس دارن؟ موقع غذا پختن دارن عششششششق میکنن. هر عطرو رنگو طعمیو با تمام وجود لمس میکنن و لذت میبرن. تاحالا به درس خوندن به دید عشق کردن و لذت بردن نگاه کردین؟ تا حالا شده یه الگوریتم جدید یاد بگیرین بگین واااااااای عالیییییییییی بووووووود خیلیییییی دوسش داشتمممممم. تا حالا ارضای روانی شدین با یادگیری چیزای جدید؟
یه مثال دیگه. بچه های ACMی رو دیدین؟ اوایل میگفتم واقعا که چی؟ تهش واقعا چی حالا؟!این همه وقت بزاری چی میشه! تا اینکه توو کانتست ها رفتم. اون yeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeessssssssssss ای که یه کانتستنت بعد از اکسپت گرفتن سوالش میگیره، اون هیجانه موقع کامپایل شدن، اون تپش قلبو استرسی که نگرانه TL بخوره یا WA.... اون یعنی تمام زندگی کسی که با عششششششششق درس میخونه.....
من یه خانمم. و مسلما نیاز من به داشتن شغل خیلی متفاوت تر از یه آقاست....من با درس خوندن عشق میکنم.....با یادگیری جوون میگیرم....اینه فرقه کسی که درس خوندنو دوستداره با کسی که برای کار کردن درس میخونه.....
اینایی که گفتم هدفهای من از درس خوندن نیس..... اینا احساسای ادمیه که درس خوندنو دوست داره و از این راه میخواد به هدفاش برسه......جای گفتن هدف هام نیس....فقط خواستم بگم درس خوندن به معنای پیدا کردن کار نیست....
شما خیلی خیلی قشنگ سخن میگید
تا حالا شده مسائل مالی اذیتتون کنه؟
تا حالا شده به سنی برسین که باید کار داشته باشین ولی نداشته باشین؟
تا حالا شده بعد از ۲۵ سال دستتون توی جیب باباتون باشه؟
اصن مشکلات زندگی و مخصوصا مالی میدونین یعنی چی؟
وقتی این مشکلات وجود داشته باشه و افرادی رو ببینین که بطور ناعادلانه دارند جای شما رو میگیرند، دیگه حرف از عشق به درس و این سخن های قشنگ رو نمیزنین ...
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۵۲ ق.ظ)ahoo_vahshi93 نوشته شده توسط:اهو وحشی ولشون کن بزار تو خیال خام خودشون باشن فکر می کنن ارشد خبری هست(15 مرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۴۰ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط: چه لزومی داره یدک کشیدن القابی مثل دکتر مهندس؟
حدس میزنم شما آدمی هستین که بی علاقه و انگیزه و زورکی درس خوندین. قصد بی احترامی ندارم. اما انقدر بچه که بودیم گفتن"خوب درس بخون که دکتر مهندس شی" که علاقه رو توو ما کشتنو فکر کردیم درس خوندن یعنی این....
سرآشپز های حرفه ای رو دیدین؟ یا کلا کسایی که اشپزی رو دوس دارن؟ موقع غذا پختن دارن عششششششق میکنن. هر عطرو رنگو طعمیو با تمام وجود لمس میکنن و لذت میبرن. تاحالا به درس خوندن به دید عشق کردن و لذت بردن نگاه کردین؟ تا حالا شده یه الگوریتم جدید یاد بگیرین بگین واااااااای عالیییییییییی بووووووود خیلیییییی دوسش داشتمممممم. تا حالا ارضای روانی شدین با یادگیری چیزای جدید؟
یه مثال دیگه. بچه های ACMی رو دیدین؟ اوایل میگفتم واقعا که چی؟ تهش واقعا چی حالا؟!این همه وقت بزاری چی میشه! تا اینکه توو کانتست ها رفتم. اون yeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeessssssssssss ای که یه کانتستنت بعد از اکسپت گرفتن سوالش میگیره، اون هیجانه موقع کامپایل شدن، اون تپش قلبو استرسی که نگرانه TL بخوره یا WA.... اون یعنی تمام زندگی کسی که با عششششششششق درس میخونه.....
من یه خانمم. و مسلما نیاز من به داشتن شغل خیلی متفاوت تر از یه آقاست....من با درس خوندن عشق میکنم.....با یادگیری جوون میگیرم....اینه فرقه کسی که درس خوندنو دوستداره با کسی که برای کار کردن درس میخونه.....
اینایی که گفتم هدفهای من از درس خوندن نیس..... اینا احساسای ادمیه که درس خوندنو دوست داره و از این راه میخواد به هدفاش برسه......جای گفتن هدف هام نیس....فقط خواستم بگم درس خوندن به معنای پیدا کردن کار نیست....
شما خیلی خیلی قشنگ سخن میگید
تا حالا شده مسائل مالی اذیتتون کنه؟
تا حالا شده به سنی برسین که باید کار داشته باشین ولی نداشته باشین؟
تا حالا شده بعد از ۲۵ سال دستتون توی جیب باباتون باشه؟
اصن مشکلات زندگی و مخصوصا مالی میدونین یعنی چی؟
وقتی این مشکلات وجود داشته باشه و افرادی رو ببینین که بطور ناعادلانه دارند جای شما رو میگیرند، دیگه حرف از عشق به درس و این سخن های قشنگ رو نمیزنین ...
متاسفانه خیلی ها هستن تا میای راهنمایشون بکنی فکر می کنن تو داری جهت گیری می کنی
کسی که مخالف حرفای عقلانیت هست شک نکن یا خودش مشکل مالی نداره یا اینکه خودش زده به ندونستن
جوانی که ۲۵ سالش باشه لنگ شغل باشه دستش نره تو جیبش نتونه ازدواج کنه نتونه از تنهایی خارج بشه نتونه از حقش که داشتن یه زندگی سالمه برسه بایدم ناراضی باشه
اهوی وحشی شما باید الان واقع بین باشی یا باید بری تهران سراغ کار یا همون تو شهرستانت بمونی ولی صدات در نیاد چون افسردگی میگیری
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۱۷ ب.ظ)AI. نوشته شده توسط: خودرو ۲۰۶ داشتن هیچ ارزشی ندارد، چون من با آن تصادف کردم و به مقصد نرسیدم؛ پس هیچ کس دیگر خودرو ۲۰۶ سوار نشود!
ورزش کردن هیچ ارزشی ندارد، چون من هنگام ورزش مصدوم شدم؛ پس هیچ کس دیگر ورزش نکند!
ازدواج کردن هیچ ارزشی ندارد، چون من ازدواج کردم و در نهایت منجر به طلاق شد؛ پس هیچ کس ازدواج نکند!
خوردن و آشامیدن هیچ ارزشی ندارد، چون من پس از خوردن و آشامیدن مجبور به دفع می شوم، پس هیچ کس نخورد و نیاشامد!
بچه دار شدن هیچ ارزشی ندارد، چون بچه من معتاد شد و مرد؛ پس هیچ کس بچه دار نشود!
درس خواندن هیچ ارزشی ندارد، چون من تا مقطع ارشد خواندم و هیچ کجا کرسی تدریس ندارم، پس هیچ کس درس نخواند!
.
.
ایولا بابا ! عجب استدلال و منطقی داریم بعضی از ماها !
آخه خیر سرمون ماها مهندس هستیم! طراحی و تحلیل الگوریتم خوندیم، ریاضی گسسته خوندیم، هوش مصنوعی مبحث منطق خودندیم!
آخه چطور انتظار داریم درس و دانشگاه رو و درس هایی که مستقیما با استدلال و منطق سر و کار دارند رو فهمیده باشیم و اونوقت از پس یه استدلال ساده توی زندگی روزمره بر نیایم!
آخه جان من این استدلاله ؟ چون "من" مدرک ارشد گرفتم و بهم کار تدریس ندادند، پس درس خوندن هیچ ارزشی نداره!
یه لحظه فکر نمیکنم که شاید خود "من" هم مشکل داشته باشم، نه درس خوندن!؟
چطور میشه که یک نفر خودم رو میزارم معیار و میزان سنجش ارزش درس خوندن !؟
انگار که همه چی به "من" ختم میشه؛ انگار که "من" مرکز جهانم!
مشکل فقط بازار کار و سرمایه و نوع مدرک و جامعه و پارتی نیست آخه! بله این مشکلات هست.
منتها مشکل اساسی و عمیق تری وجود داره و اون "خود من" هستم!
مشکل عدم ارتباط با واقعیت؛ مشکل عدم شناخت خود به عنوان یک انسان با تمام پیچیدگی هاش.
مشکل نادانی و ناتوانی در زمینه ی پایه های تفکر صحیح و منطق و روابط اجتماعی و رابطه ی درونی با خود!
و خیلی حرف های دیگه. . .
من گفتم کسی کاری رو انجام نده یا انجام بده؟؟؟؟؟
من گفتم چون به من تدریس ندادند پس درس خواندن ارزشی نداره؟؟؟؟؟؟
اگه کمی با دقت بیشتری بخوانید
من گفتم
برای درس خواندن های من هیچ ارزشی قایل نبودند
بهم می خندیدن وقتی می گفتم مدرکم رو از دانشگاه فلان با رتبه فلان گرفتم
این تحقیرها باعث شد که من به این نتیجه برسم که درسم فایده ای نداشت
من به خودم اجازه نمیدهم که به کسی بگویم چه کاری انجام دهد یا ندهد
همه دوستان، بالغ و دانا هستند و هر کسی مسیر خود را انتخاب می کند
به متن با دقت بیشتری توجه شود
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:من واقعا نمی دونم دیگه باید چی بگم؟!مدرک سیسکو معادل دکترای مخابراته؟با مدرک سیسکو میتونی بری هتل پنج ستاره؟ تو خارج اگر سیسکو داشته باشی احترام میزارن بهت؟دوست من اگر الان شما این جا نشستی و داری از سیسکو تعریف می کنی میدونی چقدر تز ارشد و دکترا نوشته شد و به کار گرفته شد تا این محصولات طراحی بشن و با بهترین عملکرد دست مشتری ها برسن؟(15 مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۲۰ ب.ظ)Amoojan نوشته شده توسط:(15 مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: این حرفتونو قبول ندارم یا نمی دونید سیسکو چیه یا اینکه دوست ندارید بدونید آره اگه مدرک ccna باشه درست ولی تو برو مدرک ccie اونم بین المللی بگیر ببین ارزش اون بیشتره یا ارشد شبکه و ببین اون درآمدش بیشتره یا ارشد شبکه خوب برو هر چقدر مقاله می دی بده ببینم چه دردی از این جامعه رف می شهببین منظور اون بنده خدا اینه که اگر میخوای با این مدرک های سیسکو کار کنی همون لیسانس هم برای تکنسین بودن زیاده... کسی که میره تحصیلات تکمیلی میره که اون سیسکو (کدوم سیسکو!
دوست من فکر کنم نگرفتید شما هم مدرک ccie تکنسین نیست عزیز دلم این مدرک معادل دکتری مخابرات ترجمه می شه و تو کل جهان به کسی که این مدرکو داره احترام خاصی قائلند و به همین راحتی ها هم کسی نمی تونه بگیره این مدرکو یه چیز دیگه کسی که این مدرکو داشته باشه اگه بره یه هتل ۵ ستاره تخفیف خاصی براش قائل می شند حالا تو بگو اگه ارشد شبکه رو تو یکی از دانشگاه های ایران بگیری کجا می شناسنت حتی تو خود ایران هم نمی تونی کار پیدا کنی چه برسه به خارج مقاله هم هر جقدر بدی از اون دانشگاه بیشتر جلو نمی ره و هیچ موقع به درد بازار کار شبکه تو ایران نمی خوره
بله با خیلی از کارها میشه پول در آورد به جای درس خوندن نیازم نیست به خودتون فشار بیارید سیسکو یاد بگیرید کارای ساده تریم هست مثل کافیگ کردن مودم برای هر مودم ۲۰-۲۵ تومن میگیرن یا رفع مشکلات و نصب م/ا/ه/و/ا/ر/ه
من قبلا هم گفتم اگر هدف یکی از درس فقط پوله و راه آسون تری برای به دست آوردنش میشناسه(سرمایه اولیه + ایده و مهارت کافی) مگه دور از جون کاربرای فروم دیوانست که بره درس بخونه؟
درس برای کسایی به درد میخوره که علاوه بر پول در آوردن چیز های دیگه ای در ذهن دارن.کسایی هم که درس رو ادامه نمیدن هم اهداف متفاوتی تو ذهنشون دارن.همه اون هدف ها مقدسه.فقط ببینید هدفتون چیه و مسیر درست رو انتخاب کنید.
به نظرم ما واسه این داریم جهان سومی میشیم که فقط درس رو واسه خاطر شغل و این جور چیزا می خوایم هیچ کس دوست نداره علمش بالا بره تا بتونه به کشورش کمک کنه یه دانشجو باید پویا باشه یعنی خودش بره دنبال مطالب چه تو درس چه خارج اون این رو میگن دانشجو........
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۴۰ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط:خوشمان آمد(15 مرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۴۲ ب.ظ)ahoo_vahshi93 نوشته شده توسط:(15 مرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط: اگر هدف از درس خواندن فقط و فقط داشتن شغل و موقعیت کاریه بهتر هست، بله درس خواندن بی ارزش است!
اما لطفا لطفا لطفا ارزش درس خواندن رو با این هدف! پایین نیارین!
عنوان این تاپیک فوق العاده بی معنی هست. هیچوقت راجع به مساله ای جنرال حرف نزنیم!
"اگر درس میخونی که کار کنی، درس خوندن (((بیفایده)))) است! "
کدام یک از دانشمندان، محققان،مخترعان،فیلسوفان،................برای شغل درس خواندن؟!!!!
آیا درست است این تاپیک درست در ابتدای شروع درس خواندن برای کنکور ایجاد شود؟!!!!!!!!
خیلی بی انصافیه که اینطور ارزش هدفهای بقیه رو بخاطر نرسیدن به هدف خودتون نابود کنین......
حالا منفی بده!
من به همه و اهدافشون احترام گذاشتم
فقط شرایطی که موجود است رو گفتم که دوستان دیگر در ادامه شرایط دیگر را تشریح کردند
حالا کسی که میخواد شروع کنه، شرایط رو میدونه، حالا می خواد درس بخونه بسم الله
البته من نمیگم درس خوندن بد هستش ها
شاید یه روزی خودم ادامه بدم برای دکتری
ولی شرایط رو اینجا گفتیم
هدف شما از درس خوندن چیه؟ اینه که همه بهتون بگن مهندس؟ بگن دکتر؟ یا بخاطر علم و دانشش و سفارشات انجام شده درس می خونید؟
اگه امکان داره، ممنون میشم بگید هدف شما از درس خوندن چیه؟
چه لزومی داره یدک کشیدن القابی مثل دکتر مهندس؟
حدس میزنم شما آدمی هستین که بی علاقه و انگیزه و زورکی درس خوندین. قصد بی احترامی ندارم. اما انقدر بچه که بودیم گفتن"خوب درس بخون که دکتر مهندس شی" که علاقه رو توو ما کشتنو فکر کردیم درس خوندن یعنی این....
سرآشپز های حرفه ای رو دیدین؟ یا کلا کسایی که اشپزی رو دوس دارن؟ موقع غذا پختن دارن عششششششق میکنن. هر عطرو رنگو طعمیو با تمام وجود لمس میکنن و لذت میبرن. تاحالا به درس خوندن به دید عشق کردن و لذت بردن نگاه کردین؟ تا حالا شده یه الگوریتم جدید یاد بگیرین بگین واااااااای عالیییییییییی بووووووود خیلیییییی دوسش داشتمممممم. تا حالا ارضای روانی شدین با یادگیری چیزای جدید؟
یه مثال دیگه. بچه های ACMی رو دیدین؟ اوایل میگفتم واقعا که چی؟ تهش واقعا چی حالا؟!این همه وقت بزاری چی میشه! تا اینکه توو کانتست ها رفتم. اون yeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeessssssssssss ای که یه کانتستنت بعد از اکسپت گرفتن سوالش میگیره، اون هیجانه موقع کامپایل شدن، اون تپش قلبو استرسی که نگرانه TL بخوره یا WA.... اون یعنی تمام زندگی کسی که با عششششششششق درس میخونه.....
من یه خانمم. و مسلما نیاز من به داشتن شغل خیلی متفاوت تر از یه آقاست....من با درس خوندن عشق میکنم.....با یادگیری جوون میگیرم....اینه فرقه کسی که درس خوندنو دوستداره با کسی که برای کار کردن درس میخونه.....
اینایی که گفتم هدفهای من از درس خوندن نیس..... اینا احساسای ادمیه که درس خوندنو دوست داره و از این راه میخواد به هدفاش برسه......جای گفتن هدف هام نیس....فقط خواستم بگم درس خوندن به معنای پیدا کردن کار نیست....
مال و ثروت فقط به یک آتش سوزی بنده... ممکنه ناگهان همش از بین بره... اما علم و دانشی که تو مغز تو ریشه کرده هرگز از بین نخواهد رفت و تو میتونی با علمت دوباره از اول بلند شی و نانی برای خوردن تهیه کنی اما اگر بیسواد پولدار باشی.... دستت به هیچ جا بند نیست...
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۵۱ ق.ظ)Asemaneabi نوشته شده توسط: مال و ثروت فقط به یک آتش سوزی بنده... ممکنه ناگهان همش از بین بره... اما علم و دانشی که تو مغز تو ریشه کرده هرگز از بین نخواهد رفت و تو میتونی با علمت دوباره از اول بلند شی و نانی برای خوردن تهیه کنی اما اگر بیسواد پولدار باشی.... دستت به هیچ جا بند نیست...
مثال خوبی نزدین
چون علم و دانش درونی انسان هم فقط به یک نفس انسانی وابسته است که هر لحظه بر اثر همان آتش سوزی، تصادف و ... میمیره و از بین خواهد رفت
به یاد اون دیالوگ توی سریال کلاه قرمزی افتادم که میگفت:
اگه پول بدبختی میاره
من دوست دارم بدبخت ترین باشم و ...
ترم اول درس مبانی فناوری اطلاعات بود استادمون یه حرفی زد که معنی علمو فهمیدم اگه علم داشته باشی پولم خودش میاد استادمون گفت اسم اونی گفت یادم نیست و لی طرف از غول های کامپیوتری جهان بوده گفته تمام سرمایه منو بگیرید و فقط یه لپ تاپ به من بدید ظرف مدت کوتاهی(مثلایه سال دیگه) در همین موقعیتم خواهم بود حالا این اگه دانش نداشت چجوری میتونست به این سرعت پیشرفت کنه
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۵۱ ق.ظ)Asemaneabi نوشته شده توسط: مال و ثروت فقط به یک آتش سوزی بنده... ممکنه ناگهان همش از بین بره... اما علم و دانشی که تو مغز تو ریشه کرده هرگز از بین نخواهد رفت و تو میتونی با علمت دوباره از اول بلند شی و نانی برای خوردن تهیه کنی اما اگر بیسواد پولدار باشی.... دستت به هیچ جا بند نیست...خیلی زیبا و صد البته شعاری بود...
هیچوقت نباید موقعیت مکانی خودمون رو و اونجایی که هستیم رو فراموش کنیم... در چنین جامعه ای که به علم بها نمیدن چطور میشه از این حرفای قشنگ رد؟؟!!
با احترام
من در حال حاضر دارم در یک موسسه ای زبان و کامپیوتر تدریس میکنم... یعنی چی؟؟؟ یعنی میتوانم یک نانی در بیارم و بخورم
اگر زبان بلد نبودم... اگر کامپیوتر بلد نبودم چی؟؟؟ بدبین نباشید انقدر دوستان!!!!.... دارم از علمم استفاده میکنم.... به هیچ طریقی نمیتونن این علم رو از من بگیرند... نفس انسانی چی بود؟؟ من متوجه نشدم... خب آدم میمیره مرده دیگه!!!! بیشتر توضیح بدید
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۳۶ ق.ظ)Iman_k26 نوشته شده توسط:با احترام(16 مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۵۱ ق.ظ)Asemaneabi نوشته شده توسط: مال و ثروت فقط به یک آتش سوزی بنده... ممکنه ناگهان همش از بین بره... اما علم و دانشی که تو مغز تو ریشه کرده هرگز از بین نخواهد رفت و تو میتونی با علمت دوباره از اول بلند شی و نانی برای خوردن تهیه کنی اما اگر بیسواد پولدار باشی.... دستت به هیچ جا بند نیست...خیلی زیبا و صد البته شعاری بود...
هیچوقت نباید موقعیت مکانی خودمون رو و اونجایی که هستیم رو فراموش کنیم... در چنین جامعه ای که به علم بها نمیدن چطور میشه از این حرفای قشنگ رد؟؟!!
با احترام
اگر علمت واقعی باشه نه مدرک خالی لزومی نداره که تو این جامعه بمونی....... میتونی بری تو جامعه ای که بهت بها بدن
فکر میکنی این همه آدمی که اپلای میکنن برای چی از اینجا میرن؟
در ضمن اگه پول درآوردن اینقدر راحت بود که دیگه شما الان تو این سایت نبودی ، چون وقتت رو داشتی برای شمردن پولا میذاشتی نه اینکه بیایی اینجا پست بزاری
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۵۴ ق.ظ)k_111 نوشته شده توسط:(16 مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۳۶ ق.ظ)Iman_k26 نوشته شده توسط:با احترام(16 مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۵۱ ق.ظ)Asemaneabi نوشته شده توسط: واقعا هم راحت نیست... تدریس زبان فکر میکنی آسونه؟؟؟ سر کلاس افرادی میشینن با سطح هوشی متفاوت... با خانواده های متفاوت... با علایق متفاوت و این هنره توه که چجوری مدیریت کنی داستان رو.... سخته آقا سخته....خیلی زیبا و صد البته شعاری بود...
مال و ثروت فقط به یک آتش سوزی بنده... ممکنه ناگهان همش از بین بره... اما علم و دانشی که تو مغز تو ریشه کرده هرگز از بین نخواهد رفت و تو میتونی با علمت دوباره از اول بلند شی و نانی برای خوردن تهیه کنی اما اگر بیسواد پولدار باشی.... دستت به هیچ جا بند نیست...
هیچوقت نباید موقعیت مکانی خودمون رو و اونجایی که هستیم رو فراموش کنیم... در چنین جامعه ای که به علم بها نمیدن چطور میشه از این حرفای قشنگ رد؟؟!!
با احترام
اگر علمت واقعی باشه نه مدرک خالی لزومی نداره که تو این جامعه بمونی....... میتونی بری تو جامعه ای که بهت بها بدن
فکر میکنی این همه آدمی که اپلای میکنن برای چی از اینجا میرن؟
در ضمن اگه پول درآوردن اینقدر راحت بود که دیگه شما الان تو این سایت نبودی ، چون وقتت رو داشتی برای شمردن پولا میذاشتی نه اینکه بیایی اینجا پست بزاری
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۴۰ ق.ظ)hiva60 نوشته شده توسط: به نظر من مشکل برمیگرده به تحصیلات قبل از دانشگاه
من خودم معلم هستم و تا حدی از شرایط آموزش کشور اطلاع دارم
علی رغم شعارهای دهن پرکنی که در آموزش و پرورش داده میشه که با متدهای نوین آموزشی باید جلو رفت اما متأسفانه در عمل هیچ کاری صورت نگرفته
همونطور که میدونید در دبیرستان (که به نظر من اساسی ترین و مهمترین دوره در تمام مراحل تحصیل حتی تا دکتری هستش) به غیر از درس های تئوری هیچ مهارت دیگه ای به شخص یاد داده نمیشه که بتونه در ادامه زندگیش کمکش کنه ولی در کشورهای توسعه یافته، مهارت هایی که یک انسان بالغ در ادامه مسیر زندگیش به اونها نیاز مبرم داره که بتونه درست فکر کنه با پیشرفته ترین متدهای روانشناسی آموزش داده میشه. یکی از روانپزشک ها کتابی در این زمینه بهم معرفی کرد که فوق العاده بود ولی متأسفانه معلم ها اطلاعی از این شیوه ها ندارن و یا نمیخوان که داشته باشن!! (درد یکی دو تا نیست که!) متأسفانه در ایران به موضوعات دیگه ای چسبیدن که اصلاحش براشون واجبتره (از قبیل مدل موی سر و لباس و ...) و خبری از این متدها نیست
بعد از این مراحل دانش آموز میفهمه که برای ادامه زندگیش چیکار کنه. قدرت تجزیه و تحلیل و خلاقیتش میره بالا و صرفا یک دانش آموخته ی تئوریک نیست. ولی ما چی؟
دیپلمه های ما تا چه اندازه خودشون و قابلیت های خودشون رو میشناسن تا بخوان تصمیم درستی برای ادامه زندگیشون بگیرن؟
تنها راهی که براشون میمونه اینه که به مشاورهای مدرسه رجوع میکنن که اون چیزی که من در این چند سال تدریس دیدم اینه که خیلی از مشاورها خودشون واقعاً نیاز به مشاوره دارن!!
اون دوست عزیزی که این تاپیک رو زده به احتمال زیاد به رشته ی دیگه ای بیشتر از کامپیوتر علاقه منده (شاید هم به هیچ رشته ای علاقه نداشته باشه) ولی میشه قطعا گفت که به کامپیوتر خیلی علاقه مند نیست. بعید به نظر میرسه که آدم به تخصصی علاقه داشته باشه و بعدش اینطوری بگه. مقصر ایشون هم نیستن بلکه نظام آموزشی غلط است.
من خودم قربانی یه همچین سیستمی هستم رشته ای رو انتخاب کردم که خیلی بهش علاقه نداشتم. و متأسفانه به همون دلایل بالا خیلی دیر فهیمدم که چقدر به کامپیوتر علاقه دارم (با حسرت فراوان)
از دانش آموزام میپرسم چقدر به این رشته کامپیوتر علاقه داری؟ در نهایت تعجب خیلی هاشون میگن من به فلان رشته بیشتر علاقه دارم تا این!
میگم پس چرا اومدی اینجا؟ یکیشون میگه خونوادم مجبورم کرده چون میگن کلاس داره یا یکی دیگشون میگه ظرفیت اون رشته ای که دوست داشتم گفتن تموم شده یا معدلت کمه!!!
خودتون قضاوت کنید. معیار علاقه رو نادیده میگرن بعد گیر یدن به معدل؟ یکی نیست بهشون بگه "بیل گیتس" کلا درسو کنار گذاشت رفت دنبال علاقش.
در رشته های فنی و مهندسی کسی که واقعا به زمینه ای "علاقه" داشته باشه اگه فقط تا لیسانس هم بخونه میتونه جذب بازار کار بشه چون یک حامی قدرتمند به اسم "علاقه" پشتشو محکم گرفته و خودش راهو نشون میده.
حرفتون رو کاملا قبول دارم و اینجور کاملش میکنم که متاسفانه همه کسایی که وارد دانشگاه میشن(چه با علاقه چه بی علاقه) تصور دارن که بعد از خوندن فقط این درسا باید کار گیرشون بیاد درصورتی که به هیچ وجه این طور نیست . درسایی که توی دانشگاه داده میشه همه پایه های اساسی رشته ها هست که پایه برای هیچ جا بدرد بخور نیس ، چیزی که بدرد میخوره اینه که طرف بتونه با استفاده از اون پایه ها توی حیطه های تخصصی مثل برنامه نویسی ، شبکه و .. عملی کار کنه( این چیزیه که خیلی از استادای دانشگاهم بلد نیستن که بخوان یادبدن).
برای همینه که افرادی که با علاقه وارد یک رشته میشن نه تنها درسا رو درست میفهمن به کاربرد اونها توی محدوده مورد علاقه شونم فکر میکنن و میرن دنبالش ولی بقیه اون مطالب رو یکسری مطالب انتزاعی میدونن .
**بعد خیلی جالبترم هست که میان میگن پارتی .. در صورتی که مشکل از خودشونه(نمیگم پارتی وجود نداره)**
برای ادامه تحصیلم یکی از دوستام حرف خیلی قشنگی میزد میگفت کارشناسی ارشد میخواد تو رو محقق کنه نه تکنسین راستم میگفت چون همه جا همین جوره کسی که میخواد ارشد و دکتری بخونه اصلن نباید به فکر کار باشه .
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۵۴ ق.ظ)k_111 نوشته شده توسط: با احترام
اگر علمت واقعی باشه نه مدرک خالی لزومی نداره که تو این جامعه بمونی....... میتونی بری تو جامعه ای که بهت بها بدن
فکر میکنی این همه آدمی که اپلای میکنن برای چی از اینجا میرن؟
در ضمن اگه پول درآوردن اینقدر راحت بود که دیگه شما الان تو این سایت نبودی ، چون وقتت رو داشتی برای شمردن پولا میذاشتی نه اینکه بیایی اینجا پست بزاری
سلام به شما دوست عزیز
در مورد اینکه علم کسی الکی باشه و اینا من هم حرفم با شما یکیه. کسی که بر فرض مثال ارشد میخونه باید علمش در حد یه کارشناس ارشد باشه و اگر نباشه اون مدرک به هیچ دردی نمیخوره...
اما در مورد اینکه میگید باید رفت و این حرفا، حرفه درستیه اما جواب سوال من نیست و به نوعی صورت مسئله رو پاک کردنه. کلا اینکه بگیم چون بها نمیدن پس باید بریم بحث دیگریست که در مورد اون هم میشه صحبت کرد اما گفته من در مورد رفتن نبود در مورد چرایی این قضیه بود که " چرا اینجا نباید به علم بها بدن؟" و در جواب نظر دوستمون بود که حرفهای زیبایی زدن اما با واقعیت جامعه ما همخوانی نداشت!!
خیلی از بچه هایی که ارشد میخونن و واقعا اهل تحقیق هستند در آخر به این نتیجه میرسن که باید برن چون دانشگاه های اونور به اینجور افراد بهای لازم رو میده اما خوب باید قبول داشت کسی که ارشد خونده و بعد میخواد بره توی بازار کار به مشکل بر میخوره چون همونطور که از اسمش معلومه بازار کار روی تخصص شما تمرکز میکنه نه ارشد بودنتون. رو همین حساب شاید برخی از دوستان گلایه داشته باشن که چرا با اینکه ما ارشد رو هم خوندیم کار درست و درمونی گیر نمیاد ( یا اصلا گیر نمیاد! ). این اشخاص باید یه نگاهی هم به سطح تخصص خودشون بندازن و بدونن که صرفا داشتن ارشد توی بازار کار کافی نیست. در کل کسی که ارشد و بعد از اون دکتری میگیره به دنبال کار آکادمیک و کارهای پژوهشی هست نه برنامه نویسی توی شرکت و کانفیگ شبکه و ccie....
در مورد پول درآوردن هم من فکر نکنم جایی گفته باشم که پول درآوردن کاره راحتیه و یا اینکه من دارم راحت پول درمیارم و یا تعابیری شبیه به این. رو همین حساب این شاید طرز تفکر شما باشه و من نمیتونم پاسخگوی این مسئله باشم...
با احترام