eliminate
حذف کردن
explore
اکتشاف کردن
کاوش کردن
exaggerated
اغراغ آمیز
document
سند
لغت های کتاب ۵۰۴ رو یادم نیست اما چنتا من هم می نویسم.
disarm: خنثی کردن بمب، کاهش تسهیلات نظامی
menace: تهدید کردن
extinguish: خاموش کردن آتش(put out هم همین معنی رو داره)
hatred: تنفر
delude: فریب دادن، گول زدن(هم معنی deceive)
endeavor: تلاش کردن بسیار زیاد
Roam -----> پرسه زدن، تکاپو، گشتن ،سیر کردن، سرگردانی
همون رومینگ خودمونه تو مبحثای مخابراتی( که حتما دوستان بهتر از من به موضوع اشراف دارن اما اینو گفتم تا این کلمه و معنیش تو ذهن دوستانی که فراموش کردن جا بیفته از بقیه دوستانی که کلمات و معنی توی این تاپیک میفرستن هم درخواست میکنم چیزی که یک کلمه رو تو ذهنشون شاخص میکنه رو بنویسن شاید به بقیه دوستان کمک کنه.)
maintain
نگه داستن
برقرار کردن
nourish
قوت دادن
غذا دادن
خوراک دادن
تغذیه
negotiated = مذاکره کردن
البته نمی دونم توی ۵۰۴ هست یا نه !!!!
resist
پایداری، پایداری کردن، ایستادگی کردن، استقامتکردن، مانع شدن، مخالفت کردن با
tact ---------> درایت، عقل، ملاحظه، نزاکت، کاردانی، مهارت، سلیقه
typical:::usual;;; of a kind
عادی ،معمولی، متداول،
ویژه، خاص، مخصوص به خود،
نمونه، نمونهی بارز
latitude >>>>>> عرض جغرافیایی، آزادی، وسعت، بی قیدی
longitude >>>>> طول جغرافیایی
essential>>necessary>>very important
لازم، ضروری، واجب، حیاتی
the essential items in the cake are flour, sugar, and shortening
limp >>>>>>> لنگیدن، شلیدن
peril::::::::::::danger,,,perilous
خطر ،خطرناک، پرمخاطره.
there is great peril in trying to climb the mountain
linger >>>>>> درنگ کردن، تاخیر کردن، دیر رفتن، مردد بودن.