صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ ۱۲۷ ۱۲۸ ۱۲۹ ۱۳۰ ۱۳۱ ۱۳۲ ۱۳۳ ۱۳۴ ۱۳۵
(۱۰ تیر ۱۳۹۲ ۰۷:۰۶ ب.ظ)simorghsimorgh نوشته شده توسط: خب حالا یه نظر به تعداد شرکت کنندگان ارشد کامپیوتر بندازینطبق محاسبات من اگه تمام داوطلبان کنکور قبول بشن ، باین ظرفیت هایی که داریم تو هر دانشگاه ۰/۰۰۱۹۲۵ دانشجو باید قرار بگیرد...!!
حالا با ظرفیت دانشگاه های دولتی مقایسه کنین ...
من شصت پامو میفرستم بیاد سر کلاس...!!
زمان ما یه آدمای خزی بودن که وقتی میخواستیم امتحان رو لغو کنیم میگفتن : ....نننععع.....ما خوندیم !:|
ببینم..... اینا هنوزم هستن یا نسلشون منقرض شده؟؟؟
------------
سر جلسه امتحان یه دختره بغل دسته من نشسته بود من میگی حال کرده بودم گفتم لااقل ۲۰نگیرم ۱۷ که رو شاخشه خلاصه کلی باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو این حرفا
.
.
.
.
.
.
هیچی دیگه تا برگه هارو اوردن دیدم بلند شد برگ هارو پخش کردو گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه
تحقیقات دانشمندان اخیرن نشون داده :
گذر زمان هیچ چیزی را حل نمی کند
شــــایـــد ماست مالی کند !
-----------------------------------------------------------------
یه قانونی هست که میگه :
یه مریضی میگیری که از هر یک میلیون نفر یه نفر اونو میگیره !
اما تو قرعه کشی بانک بین دونفر هم که باشه تو برنده نمیشی !
----------------------------------------------------------------------------------
وقتی تو پشت فرمون باشی بابات کنار دستت امکان داره یه سری قوانین جدید هم به
قوانین راهنمایی اضافه بشه …وقتی بابات نشست پشت فرمون همون قوانین
راهنمایی هم میتونه کنسل بشه!
-----------------------------------------------------------------------------------
دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه … !!
------------------------------------------------------------------------------------
یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتشنشان های محترم ،
چرا همون طبقه ی اول نمی شینن که وقتی میخوان برن ماموریت
مجبور نشن از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!
-----------------------------------------------------------------------------
تو خونه شما هم کاربرد توری پنجره اینه که نذاره پشه ها از خونه برن بیرون!!!؟؟؟
غلط کـردم غلط!
من هنگـامی که ۵ تا برنامه رو هم زمان تویِ کامپیوتر باز کردم.
ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﮐﻪ ﺷﺒﮑﻪ ۳ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﻫﻮﺵ ﺳﯿﺎﻩ ۲ لامصب ﺭﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﻣﺎﯾﮑﻞ اسکافیلد ﺗﻮ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ دراومدﻩ ﺍﺯ ﺻﺎﺑﻮﻥ ﻣﻮﺩﻡ ﻣﯿﺴﺎﺯﻩ !!
یه سری هم سوار تاکسی شدم از این تاکسی عتیقه ها که هنوزم دونفر جلو سوار میکنن :|
رسیدیم سر یه پیچ یهو در باز من از در آویزون شدم :| تصور کنید دیگه خودتون
ینی امکانات و ایمنی یه چیزی تو مایه های گوشی glx :|
جالبه پیاده که شدیم داشت در رو چک میکرد که خراب نشده باشه :|
چند روز پیش تو خیابون بودم دیدم یه پراید مث قورباغه ورجه ورجک میکرد و میرفت
از کنارش که رد شدم فهمیدم میشه رو سیستم صوتی هم پراید بست
)ﻋﻄﺴﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭﻩ ﻧﻪ ﻋﺎﻓﯿﺖ ﺑﺎﺷﻪ :|
زنگ زدم مدرسان شریف!!!
گفت: بله بفرمایید
گفتم : مدرسان شریف
گفت: بله درسته امرتون بگید
گفتم: مدرسان شریف
گفت: مسخره کردین
گفتم : مدرسان شریف
گفت : دیگه مزاحم نشید
گفتم : مدرسان شریف
بالاخره انتقامم رو ازشون گرفتم )):
ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ.. ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ
ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑﯽ ﻋﻠﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
ﺑﻌﺪﺵ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ
----------------------------------------------------------
موز خریدم، دونه ای ۷۰۰تومن!
اگه وزن پوستش رو ضربدر۷۰۰ تومن کنیم و تقسیم بر وزن کل موز کنیم، قیمت پوستش میشه ۲۷۵ تومن!
....
هیچی دیگه ، پوستش رو هم خوردم....
---------------------------------------------------------
بعضی ها برای یک جوک سه بار میخندن
بار اول وقتی جوک رو براش تعریف میکنی
بار دوم وقتی جوک رو براش دوباره توضیح میدی
بار سوم وقتی جوک رو فهمید !!!!!
راستشو بگو الان چند بار خندیدی؟
-----------------------------------------------------------
یادش بخیر یه زمانی بهمون میگفتن “یه دقیقه از اون اینترنت لامصب بیا بیرون میخوام تلفن کنم” !!
----------------------------------------------------------
داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود.
رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید.
آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ایستاد بهش گفتم :
پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟
یه دفعه دو دستی زد تو سرشو گفت :
اصغر پس ننه ت کوووووووو؟؟!!
---------------------------------------------------------
سر سفره شام بودیم برا بابام اس اومد
ﮔﻔﺖ : ﭘﺴﺮ ﺑﺨﻮﻥ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ
:ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﻟﻮﺱ ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ سرﺭﺍﻫﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﺎﯼ ﯾﻪ
ﻣﺎﯼ ﺑﯿﺒﯽ ﻫﻢ ﺑﺮﺍ ﺑﭽﻪ ﺑﮕﯿﺮ .
ﻋﺎﻗﺎ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻮ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ ﺑﺎ ﮐﻔﮕﯿﺮ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺎﺑﺎهه
ﺑﺎﺑﺎم ام ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﮑﺮﺩ ﺩﯾﺴﻪ ﺑﺮﻧﺞ ﮐﻮﺑﯿﺪ
ﺗﻮ ﺳﺮه ننهه ﯾﻌﻨﯽ ﯾﻪ ﺩﻋﻮﺍﯾﯽ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﻭﻧﭙﺮﺱ
بعد پاشد ﺭﻓﺖ عینکشو بیاره ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻃﺮﻓﻪ ﺑﺨﻮﻧﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﮐﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ
منم فرار ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ دیشب ﺗﻮ ﭘﺎﺭکم
ﻋﺠﺐ ﻫﻮﺍﯾﻪ ﻧﺎﺯیه جاتون خالی
کسی جا خواب سراغ نداره :|
---------------------------------------------------------
روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق پولامو جمع کردم و یه ساعت مچی بهش کادو دادم
برگشته میگه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود
همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من با ارزش ترین هدیه س …
نون را خشک نکنید شاید یکی دو سباع شهر دور تر دانشجویانی گرسنه سر به بالین گذارن...نوشابه را حیف نکنید شاید تشنه لبانی در تاریکی قدم به راه می ذارن...
اه...
خانه,کاشانه شاید خوشحالی این باشد.....شاید....
(ناله های شبانه دانشجویان شهر قریب).
فکر کنم دارم بابا میشم !
.
.
.
.
.
.
.
الان چند شبه بیدار میشم کولرو خاموش میکنم !
میگن یه دانشجو چرا درس نمیخونه؟
یه سال۳۶۵ روزه
۵۲ روزش جمعه است, میمونه ۳۱۳ روز
حداقل ۵۰ روز تعطیلات تابستانی داریم میمونه ۲۶۳ روز
میانگین هر روز ۸ ساعت میخوابیم این میشه ۱۲۲ روز و باقی میمونه۱۴۱ روز
... ... هر روز یک ساعت برا خودمون وقت بزاریم این میشه ۱۵ روز و باقی میمونه۱۲۶ روز
روزی ۲ ساعت خورد و خوراک این میشه ۳۰ روز و باقی میمونه ۹۶ روز
میانگین روزی ۴ ساعت گشت و گذار با دوستان, ساعتهای خالی بین کلاسها و رفت و آمد مسیر دانشگاه و خونه این میشه ۶۰ روز و باقی میمونه۳۶ روز
۳۱ روز تعطیلات رسمی سالانه, میمونه۵ روز
خوب عزیزم ما هم آدمیم سالی ۴ روزم مریض میشیم
میمونه یه روز, چه تصادفی اون یه روزم روز تولدم :|
تموم شد و رفت :دی
امیدوارم همه قانع شده باشن
)))))قابل توجه دکتر تنهایی و دیگر اساتید
حالا به دانشجوهاتون بگید هی درس بخونن
خب نمیشه دیگه
بچه ها اگه خوابتون نمیاد من جزومو بدم بخونین ؟؟؟ از ۱۰۰۰۰۰۰۰تا ارام بخش قویتره
آقا ربط بابا ها و کولر چیه؟؟
شما هم مثه من متوجه نمیشید؟؟
پسره ۸ سالشه از باباش تبلت میخواد
والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم
که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه
به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه
.
.
یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست میکردیم و میدویدیم تا بچرخه ؛ بعضی وقتا هم که دیوارو نمیدیدیم و با سر میرفتیم توی دیفال …
.
.
شما یادتون نمیاد اونوقتا شعر “قسم به اسم آزادی” از تلویزیون پخش میشد باهاش غلط غلوط میخوندیم تا میرسید به جای “همه به پیش … به یکصدا …”
یه دفعه به تقلید از خواننده هاش اوج میگرفتیم و با شور داد میزدیم “جامدادی عزیز ما” !
.
.
بچگیا تفریحمون این بود که وقتی جوراب می پوشیدیم و پامو روی فرش می کشیدیم و به یه نفر دیگه دست میزدیم تا جرقه بزنه!!!
چند روز پیش با دوستان بودیم یه مطلب جالب و خنده داری به ذهنم رسید ، کلی خندیدیم
یادتونه بچه بودیم ، اتل متل توتوله بازی میکردیم؟؟؟
اتل متل توتوله ، گاو حسن چه جوره .............
من تازه به جنسیت گاو حسن پی بردم
اون گاوه نر بوده
![[تصویر: 192419_1_1379081957.gif]](https://img.manesht.ir/192419_1_1379081957.gif)
(۱۶ تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۳۱ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط: شما یادتون نمیاد اونوقتا شعر “قسم به اسم آزادی” از تلویزیون پخش میشد باهاش غلط غلوط میخوندیم تا میرسید به جای “همه به پیش … به یکصدا …”
یه دفعه به تقلید از خواننده هاش اوج میگرفتیم و با شور داد میزدیم “جامدادی عزیز ما” !
.
خیلی عالی بود مردم از خنده
(۱۶ تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۳۱ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط: پسره ۸ سالشه از باباش تبلت میخوادکلی خندیدم دقیقا عین حقیته
والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم
که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه
به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه
(۱۳ تیر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۸ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: زمان ما یه آدمای خزی بودن که وقتی میخواستیم امتحان رو لغو کنیم میگفتن : ....نننععع.....ما خوندیم !:|
ببینم..... اینا هنوزم هستن یا نسلشون منقرض شده؟؟؟
زمان جدید هرکی میرسه به دوستش میگه هیچی نخونده اما همون هیچی نخونده ها نمره شون جزو رده A میشه!
یه سری کتابا هستن که صحافیه انگار ترسیده بهشون چسب بزنه !!
بابا خب نمیدونی ما کنکوریا اینجور بد نام میشیم
هر کتابی کسی دستمون میبنه فکر میکنه اینقدر خوندیم که کاغذهاش از هم جدا شدن
من در جواب این افراد میگم صحافیش بد بوده
(۱۷ تیر ۱۳۹۲ ۰۸:۰۳ ب.ظ)Amoojan نوشته شده توسط:(16 تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۱۲ ب.ظ)Hera نوشته شده توسط: آقا ربط بابا ها و کولر چیه؟؟شما احتمالا جز قشر مرفه بی درد جامعه هستی که ربط اینا رو نمیدونی...
شما هم مثه من متوجه نمیشید؟؟زیر کولر گازی نشستی میای تو مانشت جک میخونی
جالبه همیشه فک می کردم فقط بابای منه که کولرو خاموش میکنه ولی الان فهمیدم همه همدردیم.
(۱۷ تیر ۱۳۹۲ ۰۸:۰۳ ب.ظ)Amoojan نوشته شده توسط:(16 تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۱۲ ب.ظ)Hera نوشته شده توسط: آقا ربط بابا ها و کولر چیه؟؟شما احتمالا جز قشر مرفه بی درد جامعه هستی که ربط اینا رو نمیدونی...
شما هم مثه من متوجه نمیشید؟؟
مرفه بی درد نیستم!
شاید دو تا دلیل داره که نمیدونم ربطشون چیه!
۱/ شهرمون هواش اونقدر خنک هست که نیاز چندانی به کولر نداریم! (شاید فقط ۱-۲ هفته تو تیر ماه اونم لنگ ظهر کولر روشن میکنیم!)
۲/ قبل این افزایش قیمت های وحشتناک بابام....
آه...
(۱۶ تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۳۱ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط: پسره ۸ سالشه از باباش تبلت میخوادواقعا ممنون باور می کنید همه اینها یادم رفته بود عحب روزگار خوشی بود
والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم
که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه
به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه
.
.
یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست میکردیم و میدویدیم تا بچرخه ؛ بعضی وقتا هم که دیوارو نمیدیدیم و با سر میرفتیم توی دیفال …
.
.
شما یادتون نمیاد اونوقتا شعر “قسم به اسم آزادی” از تلویزیون پخش میشد باهاش غلط غلوط میخوندیم تا میرسید به جای “همه به پیش … به یکصدا …”
یه دفعه به تقلید از خواننده هاش اوج میگرفتیم و با شور داد میزدیم “جامدادی عزیز ما” !
.
.
بچگیا تفریحمون این بود که وقتی جوراب می پوشیدیم و پامو روی فرش می کشیدیم و به یه نفر دیگه دست میزدیم تا جرقه بزنه!!!