صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ ۱۲۷ ۱۲۸ ۱۲۹ ۱۳۰ ۱۳۱ ۱۳۲ ۱۳۳ ۱۳۴ ۱۳۵
(۳۰ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۴۵ ب.ظ)Eternal نوشته شده توسط: من موندم این صدای پشه ها واقعا صدای بال زدنشونه یا لوس بازیشونه دارن با دهنشون صدای هلیکوپتر درمیارن !!!صدای ویز پشه از بالاهاش نیست...دقیقا ً بین ۲ بال پشه یه حفره ی کوچیکه که یه دریچه هم داره...با شل و سفت کردن دریچه فرکانس تولیدی صدا تنظیم میشه...وقتی دریچه رو شل میکنه صدای ویززززززززززز میده ( دقت کرده باشید پشه ها همیشه صدا نمیدن )!!!...این صدا بیشتر رادار رو داره...!
به قیافش نمیخوره این صداها …
به مجرد خونه اجاره نمیدن
به مجرد مسکن مهر نمیفروشن
به مجرد وام ازدواج نمیدن
یه دفه به مجرد زن هم ندید هم خیال خودتونو راحت کنید هم خیال ما
به یارو میگم از اینجا چطوری میشه برم میدون ونک ؟
میگه باید بپرسی !
بهش گفتم به نظرت الان دارم آفتاب بالانس می زنم ؟
تو هر زمینه ای خر شدیم ، به جز "خرپولی” !
صبح از خونه زدم بیرون ، دیدم گوشیم نیست
از یه بنده خدایی گوشی گرفتم
زنگ زدم خونه پرسیدم گوشی من تو خونه ست؟
گفتن حالا میگردیم خبر میدیم
یهو دیدم گوشیم داره از اعماق کیفم زنگ میخوره
پیداش کردم دیدم از خونه زنگ میزنن
میگم: بله؟
میگن: الو سلام؛میگماااا گوشیت تو خونه نیستااا؛ بگرد پیداش کن !
دنیای عجیبیه واقعا :
تو دهه ۶۰ ملت دوس داشتن یه پیکان داشته باشن !
تو دهه ۷۰ ملت دوس داشتن پراید داشته باشن !
تو دهه ۸۰ ملت دوس داشتن یه ماشین لوکس:
(پژو ، پارس ، زانتیا ، مزدا۳ ، پرادو ، لکسوس ، لامبورگینی ، پورشه) داشته باشن !
تو دهه ۹۰ ملت دوس دارن پراید داشته باشن !
موبایلم امروز بهم گفت: منُ چرا میزنى تو شارژ؟ واسه کى؟ واسه چى؟خوب دردم میاد...
هیچ جوابى نداشتم بدم، فقط از اتاق رفتم بیرون گذاشتم کمى با خودش خلوت کنه...!!!!!!
.
تاپ تاپ خمیر
شیشه پر پنیر
دست کی بالا؟؟
مدرسان شریف!!! D:
دختر همسایمون بس که از خونه بیرون نیومده روابط اجتماعیش ضعیفه. یه بار آش نذری پخش میکردند اومد آیفونمونو زد. گفتم کیه؟ گفت آشه
یه مامانه به پسربچه اش میگه :عزیزم من که از خونه بیرون میرم با کبریت بازی نکنی! پسره هم میگه :نه مامان خودم فندک دارم!
کنترل تلوزیون ما به درجه ای از عرفان رسیده
که اگه باتری هاشو هم دربیاری ولی چند بار بزنی پشتش بازم کار میکنه!
در پی حفاری در آبادان باستان شناسان موفق به کشف یک عینک ریبون سفالی میشوند که متعلق به (کا) اول بوده است!
جوگیر تراز اردلان تمجید بابای منه که نصفه شب اومده بالا سرم میگه:
"کولرو دیگه روشن نمیکنی! بگو خوب!!!!!!! "
از۹۶ تا ماهی شما ۵۵ تا غرق شـــــــــــــد , چنـــــــــد تا ماهـــــــی داری؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بله؟
مشغول جمع و منها بودی؟
تقصیره این مدرسه هاست که عمر شما رو به فنا دادن!
تا حالا کسی شنیده که ماهی غرق بشه؟
حتما الانم دانشجویی....موفق بــــــــاشی
بالش خودم را ترجیح میدهم
شانه هایت مثل بالش های مسافرخانه است...
دیروز دختره همسایه به گدای سر کوچه غذا داده
امروز که از کنارش رد میشده گدا صداش کرده یه کتاب بهش داده به اسم
“چگونه آشپز خوبی شویم”
*********************
دقت کردین بعضی وقتا پشه ها یه جایی از بدنمونو نیش میزنن که خودمون هم نمیدونستیم همچین جایی داریم؟!
************
ﭘﺴﺮﻩ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻞ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ
ﺍﯾﺸﺎﻟﻠﻪ ۹۳۷۸۷۱۲۳-- ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺸﯽ
|:
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻧﺎﺑﻮﺩﻡ ﮐﺮﺩ!!!
غول مرحله آخر صندوق صدقات
![[تصویر: 195956_4jok%20(1).gif]](https://img.manesht.ir/195956_4jok%20(1).gif)
![[تصویر: 195956_4JOK.com_1257_687272287956410_1986580346_n.jpg]](https://img.manesht.ir/195956_4JOK.com_1257_687272287956410_1986580346_n.jpg)
(۰۱ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۲۶ ب.ظ)Nima Masghadi نوشته شده توسط: غول مرحله آخر صندوق صدقاتخیلی باحال بود
اعتراف میکنم:
اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمیشه.
درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم، در کمال تعجب دیدم نه، بازم جا نمیشه!:|
اعتراف میکنم تو نصب بازی یا نرم افزار همش موس رو میگیرم جولویه اون نوار سبزه تا به اون برسه
بعد که یکم میره جلو خر کیف میشم میگم ایول بودو بودو برس به اون سبزه دیگه چیزی نمونده !!
اصولا درس خوندن دو حالت داره:
۱- درسای سختو که نمیشه خوند
۲- درسای آسون که ارزش خوندن نداره
به مامانم میگم میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین
میگه نههههه توری پاره میشه پشه میاد تو :|
................................................................................
میدونین تو ادبیات زرافه ها ”این” وجود نداره !
چون از اون ارتفاع چیزی رو از نزدیک نمیبینن !
)“این” میشه “اون”
برید حال کنین با این اطلاعات !!
.......................................................................................
ﺍﮔﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﯼ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﮐﻮﺭ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺧﻮﺑﻪ ﯾﺎ ﻧﻪ
ﺑﺸﯿﻦ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﻥ!
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﯽ ﻫﺎ
اصلا این قضیه ثابت شدست !!
یــه بـار مـاشـیـن و بـرداشـتـیـم و بــا بـچـه هـا رفـتـیـم بـیـرون....حـالا صـدای ضـبـط تـا آخـر زیـاد هـمـه هـم داشـتـیـم مـی رقـصـیـدیـم تـو مـاشـیـن، خـلاصـه یـهـو یــه افـسـرِ جـلـومـون رو گـرفـت گـفـت بـزن بـغـل...
مـنـم به بـچـه هـا گـفـتـم ادای ایـن بـچـه بـاحـالا و بـا مـعـرفـتـها رو در بـیـاریـن بـیـخیال شـه جـریـمـه نـکـنـه
خـلاصـه پـلـیـسـه گـفـت ایـن چـه وضـع رانـنـدگـیـه؟ مـاشـیـن بـایـد بـخـوابـه پـارکیـنـگ!!!
یــهـو مـنـم کـف و تـف قـاطـی کـردم گـفـتـم مـیـدونـی مـن کـیـم؟؟؟ اصـلا حـواسـت هـسـت بـا کـی داری حـرف مـی زنـی؟ بـگـم کـیـم ؟؟؟ بــــــگـــــــم؟؟؟
رفیـقام هـم اومـدن جـلـو دهـنـمـو گـرفـتـن گـفـتـن بـیـخـیـال نـگـو بـهـش گـنـاه داره اخــراج مـیـشه....
افـسـره هـم رنـگشـو بــاخـت و آب دهـن قـورت داد گـفـت: نـه نـمـیـدونـم، بـبـخـشـیـد شـمـا کـی هــسـتـیـن؟؟؟
مـنـم بـا یـه صـدای خـسـتـه بـش گـفـتـم: مــن یــه پــرنــدم، آرزو دارم تـــو بــاغــم بــاشــی...
مــن یــه خــونــه ی سـرد و تــاریــکــم......(بـچـه هـا هـم دست مـیـزدن)
هـیـچـی دیـگه هـمـگـی دور هــم بـا افـسـره کـلـی خـنـدیـدیـم و گـفـت بـاهـاتـون کـلـی حـال کـردم بـچـه هـای بـاحـالـی هـسـتـیـن ...آخـر سـر هـم ۵۰ تـومـن جـریـمـه شـدیـم و مـاشـیـن هـم رفـت پـارکـیـنـگ و بــانـدهـاش هـم بـاز کـرد و خــودمـون هـم بـردن تست اعـتـیـاد دادیـم و هــمـه چــی بـه خـیـر و خـوشـی تـمـوم شـد!!!!
:-|
**************
یارو آخر عمری بچه هاشو جمع کرد براشون وصیت کنه
گفت فرزندانم با هم متحد باشین چون یک دست صدا نداره
بعد بچه هاش همه بشکن زدن و یارو ضایع شد آخر عمری !
**************
برای قبولی من تو دانشگاه :بابام گوسفند نذر کرد
مامانم یه سفره حضرت ابوالفضل نذر کرد
خواهرم سه تا النگو نذر کرد
مامان بزرگم یک میلیون تومن نذر کرد
و…..هیچی دیگه دیدم اگه دانشگاه قبول بشم کل خانواده ورشکست میشیم و ضربه شدید اقتصادی میخوریم نرفتم کنکور بدم
یکی از فانتری هام اینه که تو فیلم مادرانه ، وقتی اردلان تمجید به یکی میگه بگو خب،اون طرفم بگه خب
(۰۲ مرداد ۱۳۹۲ ۰۹:۵۵ ب.ظ)saam نوشته شده توسط: برای قبولی من تو دانشگاه :بابام گوسفند نذر کردخیلییییییییییییییی با حال بود
مامانم یه سفره حضرت ابوالفضل نذر کرد
خواهرم سه تا النگو نذر کرد
مامان بزرگم یک میلیون تومن نذر کرد
و…..هیچی دیگه دیدم اگه دانشگاه قبول بشم کل خانواده ورشکست میشیم و ضربه شدید اقتصادی میخوریم نرفتم کنکور بدم
قبض آب غضنفر میاد به بچه هاش می گه فردا که رفتم پرینت آب رو گرفتم معلوم میشه کی هی می ره دستشویی!!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
به غضنفر یه انگشت نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه یکی.
بعد ده تا انگشت بهش نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه: وای! چقدر یک!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
به غضنفر خبر میدن که بابا شدی میگه به زنم نگید میخوام غافلگیرش کنم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
حیف نون هنوز در گیره که چرا خواهرش دو تا برادر داره، خودش یکی!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
تابلو جدید راهنمایی و رانندگی: جاده غضنفر دارد، خطر پرتاب سنگ!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
یه سری لذتها هم مختص ایرانه …
.
.
.
.
.
مثلا یه پول پاره پوره رو یه جوری به یه راننده‌ای ، بقالی … بندازی و ازش خلاص شی !
آدم احساس پیروزی میکنه ؛ حتی دیده شده که اشک توی چشمای طرف جمع شده .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است...
میگه: دروغ میگن ! خودم خوردم صابون بود!!!
زن: مرد چرا کولر نمی خری ؟ غضنفر: به درد نمی خونه اونایی هم که دارن گذاشتن رو «پشت بوم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از غضنفر می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه: آخه «پیاده خیلی راهه
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
عده ای از دوستان غضنفر سوار آسانسوری شدند و چون بلد نبودند آن را کار بیاندازند همانطور ساکت در آسانسور ایستادند. بعد از مدتی نسبتا" زیاد مرد شیک پوشی وارد شد و بلافاصله دکمه ای رو زد و آسانسور شروع به بالارفتن کرد, یکی از دوستان غضنفر فریاد زد: برای سلامتی آقای راننده, صلوات بلند!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
غضنفر و دوستش میرن یک رستوران کلاس بالا، دو تا کوکا سفارش میدند، بعد هم یکی یک ساندویچ از کیفشون درمیارند، شروع می کنند به خوردن. گارسونه میاد میگه: ببخشید،شما نمی تونید اینجا ساندویچ خودتونو بخورید. غضنفر یک نگاهی به دوستش می کنند، ساندویچاشونو باهم عوض می کنند!!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به مناسبت روز معلم از غضنفر می پرسن شما چرا معلم شدی؟ می گه من به سه دلیل این شغل رو انتخاب کردم: تیر مرداد شهریور!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(۰۲ مرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۴۱ ب.ظ)sahar121 نوشته شده توسط: یکی از فانتری هام اینه که تو فیلم مادرانه ، وقتی اردلان تمجید به یکی میگه بگو خب،اون طرفم بگه خبامشب این فانترین براورده شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!پسرش آخر بهش گفت خب! کاش یه چی دیگه دوس داشتم!!!
مناجات یک ساده لوح در آغاز ماه رمضان :
خدایا این دنیا فانی است، و ما در آن مسافری بیش نیستیم . و همانگونه که فرموده ای روزه بر مسافر واجب نیست!از تو ممنونم