به این که حکمت برخی چیزا رو اصلا نمی تونم بفهمم :| به این که چرا برخی اشتباهات رو انجام میدم! به این که نمی خواستم این طوری بشه! شایدم باید می شد نمی دونم
به گذشته ...به آینده ام...
(۲۵ دى ۱۳۹۲ ۱۱:۱۳ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: به این که حکمت برخی چیزا رو اصلا نمی تونم بفهمم :| به این که چرا برخی اشتباهات رو انجام میدم! به این که نمی خواستم این طوری بشه! شایدم باید می شد نمی دونماین جمله رو خیلی خوب گفتید...
" این که چرا حکمت برخی چیزا رو اصلا نمی تونم بفهمم!! " و این من رو خیلی زیاد عذاب میده!!
به اینکه باید این یکی رو قبول بشم حتما وگرنه خودکشی می کنم
یکی بیاد دست منو بگیره یه بابا بی خیالی یه چیزی بگه تا خودم نکشتم
(۲۵ دى ۱۳۹۲ ۱۰:۵۸ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: به اینکه چرا تو هر تاپیکی که میرم خانما فعال ترنشاید چون تو تاپیکایی میرید که به نظر خانم ها جالب تره چون خودتون هم خانم هستید.
نمیدونم
مثه نوار قلب که صدای بوق ممتد میزند..
فکرم صدای ممتد میدهد!
ب اینکه مانشت تا چندین سالهای بعد باز هم همینطور خوب باقی میمونه .....؟...
(۲۵ دى ۱۳۹۲ ۱۱:۳۵ ب.ظ)yasemi نوشته شده توسط: به اینکه باید این یکی رو قبول بشم حتما وگرنه خودکشی می کنم
انشاا... قبول میشین آقای یاسمی
اگرم نشدین هم نشدین دیگه ، انشاا... یکی بهتر
به اینکه تصمیم درست چیه
نه به اینکه تصمیم درست رو بتونم انتخاب کنم، میدونم درست چیه ولی انجام دادنش به مراتب سخت تره
خدایا چیکار کنم
به اینکه خیلی خوبه که آدم دفترچه بیمه اش دم دستش نباشه . این یعنی مدتهاست مریض نشده . الحمدلله
اما خیلی بده دقیقا وقتی که صداش شده مثل جوجه خروس در سن بلوغ و چشمهاش مثل گوشهای زیزیگولو تا به تا شده یکی باز یکی بسته و عطسه و سرفه و سر درد و سرگیجه و ... اون موقع دفترچه بیمه اش رو پیدا نکنه که بره دکتر ! یعنی باید بره سرشو بذاره بمیره
عجــــب
(۲۶ دى ۱۳۹۲ ۱۰:۰۳ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط: به اینکه خیلی خوبه که آدم دفترچه بیمه اش دم دستش نباشه . این یعنی مدتهاست مریض نشده . الحمدللهای بابا ! ان شالله هر چه زودتر حالتون خوب شه. لیمو شیرین وشلغم (البته شلغمهای اصفهان تموم شد اونجا فکر کنم باشه هنوز
اما خیلی بده دقیقا وقتی که صداش شده مثل جوجه خروس در سن بلوغ و چشمهاش مثل گوشهای زیزیگولو تا به تا شده یکی باز یکی بسته و عطسه و سرفه و سر درد و سرگیجه و ... اون موقع دفترچه بیمه اش رو پیدا نکنه که بره دکتر ! یعنی باید بره سرشو بذاره بمیره
عجــــب
)، اب لیمو و اب جوش عسل فراموش نشه. سرماخوردگی چیزی نیست که ادم بره واسش سرشو .... 
حالا زیاد مهم نیست این دفترچه بیمه. خدا رو شکر من داشتم یه زمانهایی بعد استفاده نشد وقتش گذشت بعد دیگه تمدید نکردم! دیگه الان ندارم
ممنون دوستان خوبم از توجهتون
راست می گی انرژی جان برا سرما خوردگی آدم نمیمیره اما فکر کنم داشتم هذیون میگفتم در ارسال قبلی
وای چقدر این چند روز غر زدم بابت این مریضیم خودم شرمنده شدم 
مامانم صدا کردن برا شام نشد ادامه اش رو بنویسم . با همون وضعیت رفتم دکتر (دکتر آشنا بود). مامانم هم مریض شده بودن دیگه دو تایی رفتیم . یعنی واقعا قیافه ام تو آینه دیدنی بود . رسما یک چشمم بسته بود یکی باز.
البته الان بهترم . نمیدونم چرا نفس دکتر به آدم میخوره آدم بهتر میشه .
آهـــــــــــــــــــــــــا ! نـــــــــــــــــــــــــه . بحث نفس نیست! کار اون پنی سیلینی هست که نوش جان کردم .
پرستار رو دستم تست کرد که حساسیت نداشته باشم و دورش یه خط کشید با خودکار، یاد بچگی هام افتادم که برام ساعت میکشیدن دور جای تست .
نخندینا ! تا الان فکر میکردم اون دایره رو همینطوری میکشیدن که مثلا دلمون خوش باشه رو ساعدمون!!! ساعت بستیم باهاش سرگرم باشیم
(ولی جدا فکر میکردم فقط برا اینه که جای سوزن مشخص باشه نه اینکه ربطی به بعدش داشته باشه)اما امشب فهمیدم برا این بوده که در صورت بروز حساسیت ، از یه حدی اگر التهابش بیشتر بشه متوجه بشن
اینو با همون صدای خروسیم از پرستار پرسیدم
به اینکه الان که مانشت بعد چند ساعت اومده بالا بالاخره ، آیا چیزی درش ثبت کنیم میپره یا نه
(۲۷ دى ۱۳۹۲ ۱۲:۳۸ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: باینکه در یه جامعه که همه دم از مسلمانی میزنن ،طرفداری از حق ، چرا بهای سنگینی داره؟؟چون اسمشه جامعه مسلمونی ولی رسمش چیز دیگس و من نمیدونم چرا اسمش باید این باشه که .... بزنه تو اسلام!
به اینکه خدا جوابه کسی که دلمو شکوند رو میده یا نه ؟!!!
(۲۷ دى ۱۳۹۲ ۰۵:۰۹ ب.ظ)fateme_68 نوشته شده توسط: به اینکه خدا جوابه کسی که دلمو شکوند رو میده یا نه ؟!!!
قطعا میده...