حس میکنم بهم خیانت شده.همش اشکام جاریه تو سکوت ....
(۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۳۷ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: هنوز مریضمامیدوارم زودتر خوب بشید.
یه دکتر خوب برید .به تغذیه اتون هم توجه کنید
(۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۲۲ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:این کارا نیاز نیس که، با خلوص نیت هم گل دوم مسی یا گل اول مسی رو ببینن کفایت میکنه(27 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۳۷ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: هنوز مریضمامیدوارم زودتر خوب بشید.
یه دکتر خوب برید .به تغذیه اتون هم توجه کنید
من سیرم از همه دنیا
بی تفاوتم نسبت به همچی
همچی بی معناست
همچی...
هیچ حقی نداشتی
نه جنسیتت
نه کشورت
نه قرنت
نه خانوادت
نه ظاهرت
حق و حقوق مسخره هست
من حقم می خوام
سوئد دنیا بیام
قرن حاضر
خانواده...
ظاهر...
---------------------------------------------------------------------------------------
جمع جبری= بی معنی
امروز خیلی حالم خرابه چیزایی رو فهمیدم که به شدت حالمو داغون کرده هضمش برام سخته ...
بد دیگه!
مگه احوال آدمی خوب هم میشه......................................
خعلی خعلی خوبم
زندگی به من چشمک می زنه
خدا رو شکر
این چند وقت اوضاع روبراه شده
از خدا ممنونم که باز نگاهی بهم انداخته
(۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۰۸ ق.ظ)Mänu نوشته شده توسط: گریه ،خندهسلام عزیزم
امید زیاد،نا امیدی زیاد
همه حالت ها رو دارم
بیکار
بی پولی
خراب کردن ارشد
رتبه ارشد ۴۳۹ آی تی
خانواده امید روزانه دارن،
مامانم خواب خوب دیده
همش میکن میشه بزن ایشالله قبولی
الان من چه خاکی بریزم تو سرم
این حرفای نا امید کننده رو نزن
انشالله که خیره
دلم گرفته ای دوست هوای گریه بامن ....
خدایا کی این روزای سخت تموم میشه.....
فقط دارم تحمل میکنم ... گاهی حس میکنم الانه که دق کنم بمیرم
گاهی فکر میکنم خدا هم منو فراموش کرده ........
خدااااااااااااااااا
هیچ وقت از دوست شانس نیاوردم...باید بهشون گفت مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
کاری به کارم نداشته باشن راضی ام
شب رو نخوابیدم و شدیدا بیحوصله ام الان. :| :| :|
خوبِ خوب. بعد از دقیقاََ سه سال سر کلاسِ یه استاد (: نشستم. و دوباره یادم افتاد کلاس یعنی چی، استاد یعنی چی!
و چقدر حالم خوب شد.
الآن اگه کم کاری کنم مشکل از منه، نه هیچ عامل خارجی ای. و این یعنی الآن اعتماد به نفس دارم. (:
خدا رو شکر.
بی حوصلم ساعت ۳ ولی هنوز خوابم نمیاد :|
سلام من حالم یه جوریه نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت
من میخواستم این ترم درسم که تموم شد تابستون شروع کنم
به خوندن برا ارشد چند روزه حالم خوب نیس دو روزه حالت تهوع دارم
امروز آزمایش بارداری دادم عصر میرم برا جواب شوهرم که خیلی هیجان
داره چون فقط بخاطر من صبر کرده بود چون من بچه نمیخوام حالا هم راضی ام
به رضای خدا اگه اینجوری برام بهتره من راضی ام خدایا شکرت
یه حسی درونم همچین بدش نمیاد نی نی توی وجودم باشه
دیشب نتونستم بخوابـــــــــــم
فقط سه هفته دیگـــــــــه تا جشنواره وقت دارم ولی فقط زیر رنگ نقاشیمو زدم
((((خدایـــا نه میخوام به عقب برگردم؛ نه میخوام رویای آینده رو داشته باشم، فقط امروزمو میخـــــــــــــــــوام...
.
.
.
کــــــــاش بعضی خوابـــــــــــــــها دســت از سرم برمیـــــــداشت. . .