روز سپنتا مبارک - نسخهی قابل چاپ |
روز سپنتا مبارک - vesta - 30 بهمن ۱۳۹۳ ۰۵:۵۲ ب.ظ
بی عشقی ، “نداشتنِ” تلخیست. یکی باید باشه غیر خودمون که به خاطرش حسودی کنیم و واسش یقه پاره کنیم ؛ به بهانه اش ، دعای سر قنوت را بلند تر بخوانیم و عطر شعر مولوی و طعم کتاب کریستین بوبن را بفهمیم ؛ h2575_mahtab22 ——————————————————— ۴ سال پیش در چنین روزی تو سایتمون ، درباره عشق مقاله ای آسیب شناسانه نوشتیم و آن مادرمرده فرداش فیلتر و دو ماه بعد با اخذ تعهد مکتوب، دوباره احیا شد ! میگفتن که سیستمهایی نصب شده تو فیلترینگ که هوشمنده کلمه را ببینه میزنه ! اونجا بود که فهمیدم هوشمند بی عقل یعنی چی! کلمه “Val” از نظر بعضی افراد نماد فرهنگ غرب بود در حالیکه “عشق” نماد انسان است چه ۱۴ فوریه باشه و V ، چه ۲۹ بهمن و سپندارمزگان ! دلم برای اونایکه که امروز و بقیه ۳۵۴ روز سال ، به گلی و کارت و شکلاتی شاد نمیشوند گرفته ، بیشتر دلم گرفته که اوناییکه کسی را ندارند یا از دست داده اند که ارزش گل گرفتن داشتند… دلم گرفته برای اوناییکه واسه ابراز عشقشون ؛ ماههاست فقط حساب کتاب میکنند دریغ از یه ارزن دلیری ! ابتهاج میگفت “باید عاشق شد و رفت” و خوب چیزی گفته البته که عشق یکسره موجب دردسره، البته که حساب عاشقی و ازدواج را باید با هم کمی تفکیک کرد البته که عاشق یه پفیوز نباید شد البته که عاشقی شیرجه زدنه و وای به حال شیرجه زنی که شنا بلد نباشه ولی ؛ بی عشقی ، “نداشتنِ” تلخیست. یکی باید باشه غیر خودمون که به خاطرش حسودی کنیم و واسش یقه پاره کنیم ؛ به بهانه اش ، دعای سر قنوت را بلند تر بخوانیم و عطر شعر مولوی و طعم کتاب کریستین بوبن را بفهمیم ؛ تلفنی واسش شعر ” بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ” را بخوانیم و از صدای نفسش اون ور خط بفهمیم حظ کرده یکی باید باشه به بهانه اش باشگاه بریم ، قشنگتر بپوشیم ، سوت بزنیم و تو جاده آهنگِ ” یکی را دوست دارم” معین را بلند بخونیم ، و بعضی غروبها به یادش آهنگ همایون زمزمه کنیم :” نبسته ام به کس دل…” یکی باید باشه که نگهش داریم باید عاشق شد و ماند . مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
RE: روز سپنتا مبارک - pezhman.m-AI - 30 بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۱۳ ب.ظ
امیرالمومنین(ع) میفرماید: سخنی را بگو که ارزش سکوتت از سخنت کمتر باشد. امام حسین(ع) میفرماید: چیزی را به زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد. یکی از دستنوشته های خودم_اسفندماه ۱۳۹۱: ""ننگ باد بر مردمان این سرزمین!!! مردمانی که دینشان را دشمنشان شناخت، اما خودشان یا آنرا نفهمیدند یا خود را به نفهمی زدند......."" |
روز سپنتا مبارک - Aurora - 30 بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۳۸ ب.ظ
این یه متنی هست که تو یه کتاب کنکوری نوشته شده گفتم شاید بی ربط نباشه اینجا بزارم. البته گشتم تو اینترنت هم بود دیگه همونو گذاشتم. هرچند زیاده ولی توصیه می کنم بخونید. - یک بلوتوث از قضا مؤدبانه و شاعرانهای هست که دستبهدس میچرخد و در آن شاعر طنزپردازی که اسمش را به خاطر ندارم قصیدهای سروده است که: آقای ادیسون مسلمان نبوده و نماز نمیخوانده است اما با اختراعش خدمت بسیار بزرگی به بشریت کرده است (همون آثار ماتأخر)، با این اوصاف در روز محشر آیا خداوند متعال او را به بهشت میبرد یا خیر؟ داشتم برای مقدمهام دنبال سوژهای حواشی الکتریسیته و برق میگشتم که یاد این قصیده افتادم. -وضعیت ما در دنیا کلا عملکرد انسانها یا باعث تولید نرمافزار و فکر و ایده میشود و یا منجر به تولید سختافزار و ماشین. برای تولید هر سختافزاری هم نیاز به نرمافزار است. به اطرافتان توجه کنید. به نرمافزارها و سختافزارهایی که باعث خوشحالی شما میشوند توجه کنید: پزشکی، مهندسی (اتومبیل، هواپیما، کامپیوتر، اینترنت، تلویزیون، صنایع بزرگ و…)، علوم انسانی (جامعهشناسی، روانشناسی و…) ما در همهی این صنایع مصرفکنندهی مطلقایم! من که خجالت میکشم به خدا! یعنی میخوریم و میخوابیم و سر کار میرویم! که خیلی خوب و خیلی زیاد مصرف کنیم از تولیدات دیگران، آن هم با اعتماد به نفس کامل، در حالیکه متوقع از خدا و جهانیم و منتقد و مدعی در همه چیز! -گیرم پدر تو بود فاضل تصور ما در مورد گذشته بسیار توأم با افتخار است طوری که انگار خود ما متعلق به گذشتهایم! و هرچه گذشتگان ما از مرام، معرفت، علم و پیشرفت بدست آوردهاند (که میتوان گفت نیروی محرکهی اولیه پیشرفت کنونی بشر بودهاست که بعد از قرون وسطا در اروپا ترجمه شده) همه را همین الان ما بهدست آوردهبودیم!!! انگار وقتی از رستم، ابنسینا، فردوسی و سعدی و حافظ و سایر مشاهیر و دانشمندان پرآوازهی گذشتهی این سرزمین نام میبریم، خودمان را بهجای آنها تصور میکنیم و با این تصور حال میکنیم. زهی خیال باطل، قرنهاست که ما مصرفکننده صرف بودهایم و در رختخواب دراز کشدهایم و خیال گذشته را نشخوار کردهایم. -با توکل زانوی اشتر ببند تفکر و تصور جالب دیگری که فکر میکنم در جامعهی ما شایع باشد این است که ما فکر میکنیم خداوند متعال ما را بهصورت ویژهای دوست دارد! ولکن ما نیست، حتما به صورت خاصی هوای ما را دارد! ضمنا فلان اتفاق بد افتاده، اصلا اشکال ندارد حتما خواست خدا بوده، قسمت بوده! بابا، برای هر مسلمان و کافر آب در ۱۰۰ درجه به جوش میآید و g در همهجای زمین حدود ۹.۸ است. یعنی اینطوری نیست که ما هرجور تنبلی و بیفکری و بیبرنامگی داشتهباشیم و بعد بیندازیمش گردن خدا و تازه بعدش بگیم انشاا… درست میشه! به خدا این جفایی است در حق خدا و دین و خودمون و نسلهای بعدی. -اعتماد به نفس با همهی این حرفها ما خودمان را در همهچیز همهکاره میدانیم. در یک جمع که نشستهاید امتحان کنید، بگویید مثلا چند روز است که خون دماغ میشوید، ببینید اطرافیانتان چه دکترهای حاذقی هستند، هزارجور برای شما تز میدهند و نسخه میپیچند. با اعتماد به نفس کامل خودمان را از نظر هوش و فرهنگ سرآمد مردم جهان می دانیم و همهی کارهای دیگران را نقد میکنیم و در مورد آنها ادعا داریم. به روی مبارک نمیآوریم که ادعا و اعتماد به نفس مال تولیدکننده است نه مال مصرفکننده! -از خواب گران خیز تصور رابطهی فامیلی زیاد با خدا، سوارشدن بر موج گذشته و خوشبینی بیمورد به آینده و اعتماد به نفس ناشی از همهی این موارد، سهم ما را در تولید فکر و سختافزار در جهان شدیدا پایین آوردهاست. من اینها را بیماریهای اصیل و عمیق فرهنگیمان در مسیر تولید میدانم و به نظر تا تکتک ما خودمان را در این موارد درمان نکنیم و بر تنبلیهامان فایق نیاییم… . فرافکنی نکنید (که این هم یکی دیگر از اشکالات ماست) که پول نیست، مدیریت ضعیف است و… . همهی اینها هست اما مشکل اصلی همان ضعف شدید فرهنگیست. باید روی خودمان کار کنیم. هرکسی با خودش خلوت کند. به خودت یک نهیب بزن. علامه بر خوردن و پوشیدن و گشتن و کنکور دادن و دانشگاه رفتن و ازدواج کردن و سرکار رفتن! و بچهدار شدن و… جسارتا مردن هدف دیگری هم هست: تغییر و تاثیر نرمافزاری و سختافزاری در زندگی نوع بشر. تاثیر بزار! مقدمه کتاب فیزیک ۳ خیلی سبز |
روز سپنتا مبارک - Bache Mosbat - 30 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۰۱ ب.ظ
با توجه به اینکه روز مذکور تموم شده تاپیک بسته میشه. |