صفحهها: ۱ ۲
چطور میتونم یه برنامه ریزی منسجم داشته باش؟
هر مرتبه که یه برنامه ریزی مطالعاتی برای منسجم وهدفمندتر کردن مطالعهام میکنم برنامهام با شکست مواجه میشه .
یه روز خونه امون که ساکت وخلوته تبدیل میشه به یه تالار و تا دلتون بخواد شلوغ میشه و برنامه اون روز به برکت مهمانها خراب میشه کاش طبق برنامه خاصی این معاشرتها طی هفته ادامه میداشت تا من یه فکری میکردم یا لا اقل به کتابخونه میرفتم ولی امان از بی قاعدگی. ناگفته نماند که اصلا به کتابخونه عادت ندارم و اصولا مطالعهام روزهای که میرم بازدهی نداره.
نمیدونم با این جو نامتعادل خونه چکار کنم یا چه برنامه ریزی کنم تا اجرایی بشه لطفا اگه کسی نظری داره مطرح کنه.ممنون
برای من به شخصه اگه کنکورای آزمایشی نبود هنوز(از سال پیش تا حالا) خیلی از درسا رو نخونده بودم. چون نا خود آگاه به زمان کنکورها که می رسیدم بیشتر درس می خوندم! و بر اساس برنامه ریزی اونا پیش میرفتم و چون رتبم تو کنکورا خیلی تو روحیم تاثیر می ذاشت سعی می کردم هر طور که شده برنامشو بخونم!
اگه این موضوع روزا اتفاق می افته سعی کن خودتو به درس خوندن شب عادت بدی! سکوت شبا برای درس خوندن محشره! به جاش موقع هایی که خونتون شلوعه بخواب یا استراحت کن!
(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۳۵ ق.ظ)luna نوشته شده توسط: برای من به شخصه اگه کنکو نداشته باش رای آزمایشی نبود هنوز(از سال پیش تا حالا) خیلی از درسا رو نخونده بودم. چون نا خود آگاه به زمان کنکورها که می رسیدم بیشتر درس می خوندم! و بر اساس برنامه ریزی اونا پیش میرفتم و چون رتبم تو کنکورا خیلی تو روحیم تاثیر می ذاشت سعی می کردم هر طور که شده برنامشو بخونم!من هم دقیقا همین نظر رو دارم من بعضی اوقات ای جوری درس می خوندم اما هر چند آدم در روز خیلی بازدهی بیشتری داره اما شاید در شرایط شما بهترین روش مطالعه در بازه رمانی ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر روز بعد باشه .یه روش دیگه هم اینه که ننوستی شما میزبان اصلی هستی یا مادرت یعنی باید حتما حضور داشته باشی ؟
اگه این موضوع روزا اتفاق می افته سعی کن خودتو به درس خوندن شب عادت بدی! سکوت شبا برای درس خوندن محشره! به جاش موقع هایی که خونتون شلوعه بخواب یا استراحت کن!
اگه می تونی یه محدوده برای خودت درست کن یعنی اگه خونه مادرت هستی برو توی اتاقی که مخصوص خودت هست ودر رو فقل کن کاری هم به رفت وآمدها نداشته باش با خانواده خودت هم صحبت کن البته امید وارم درکت کنن . اولش همه مخصوصا مهمانها چون در فاز تو نیستن ناراحت میشن ومی گن یعنی ۵ دقیقه هم نمی تونه بیاد بشینه اما کم کمک عادت می کنن به ندیدنت .
اگه هم میزبان اصلی خودت هستی یعنی شما خانوم خونه هستی که باید برای این چند وقت سیاست داشته باشی و رفتت رو کم کنی که آمدها هم کم شه من خودم این کار رو کردم و نتیجه داده
و گفتم که اگه نمی یام برا درسمه دیگه کمتر مهمان دارم .می دونید همیشه برام سواله که بعضیها چقد رفت و آمد دارن کمش خوبه یه هفته ای ۱۰ روزی .وقتی میرم تو جمعهای اینطوری میبینم به جز
وقت گذرونی هیچی نیس به جزخرج الکی به جز خاله زنکی یه مشت غیبت نه بحث به روزی نه بحث
علمی آخرش هم یا سر چشم وهم چشمی زنا یا دعوای بچهها یه دلخوری میشه . تازه یه ساعت می ری مهمونی باید ۵ روز به حرفها فکر کنی که این حرفو فلانی به چه منظوری زده خوب تو این وقت من جقد مطالعه می کنم یا چقد تست می زنم ؟
به نظر من بهترین راه فرار از این مهمونی های الکی اینه که خودت محدودش کنی خودت کم بری که کم بیان .همین البته من به نظرم برای تفریح کمش خوبه چون کم کم آدم مردم گریز میشه اما زیادش مخصوصا تو غشر ما زنها یعنی عمر به بطالت گذروندن حداقلش مردها غیبت و یا چشم وهم چشمی کمتر دارن .
یه روش دیگه هم اینه که بری کتابخونه اما ببین توی خونه فاز درس خوندنت چطوریه تو کتابخونه همین کارو بکن مثلا من یه موقعی میرفتم کتابخونه یه دوستی داشتم شرایط منزلشون مث شما بود اما
این بنده خدا عادت نداشت رو میز درس بخونه یه زیر انداز کوچک اورده بود پهن میکرد یه گوشه از سالن و درسش رو می خوند.
امروز یه مطلبی خوندم در مورد نفر اول کنکور تجربی ۸۸ می گفتش که از یکی از شهر های کوچیک
کرمانشاه بوده ۱۰ تا بچه بودن چدرش هم کارگره توی یه انباری ۲ در ۳ درس می خونده نفر اول تجربی وزبان شده نفر ۴۴ هنر .وقتی نتایج اومده ختی سازمان سنجش قبل از اعلام نتایج بهش زنگ زدن گفتن دوباره امتحان بده چون بهش شک کرده بودن که یه چشره چطوری از یه شهری به ای نک.چیکی
می تونه نفر اول تجربی وزبان بشه شک کرده بودن که تقلب کرده اما طرف باز هم امتحانشرو خوب داده
پس همه چی شدنیه سخته اما خیر ممکن نیس دوست من نا امید نباش هر وقت به خاطر شرایطط نا امید شدی یاد این پسره بیافت راحت می شی وانرژی می گیری.
این برنامه های آزمون های پارسه ۸۹ برای نرم افزاره.
مرسی از راهنمایی هات و ابراز همدردیت مخصوصا در اون مثالت.
حتما خودم رو سعی میکنم به مطالعه شبانه عادت بدم ولی کتا بخونه رو نمیتونم چون پارسال خیلی تلاش کردم تا بتونم روزها تو سالن مطالعه درس رو بخونم ولی نتیجه مثبتی نداشت یعنی دائم حواس پرتی و عدم تمرکز گریبان گیرم میشد و هم نمی تونستم با میز و صندلی های اونجا کنار بیام(بخاطر ارتفاع زیادشون).
بازم مرسی از انرژی مثیتتون
(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۷:۲۹ ق.ظ)afagh1389 نوشته شده توسط: این برنامه های آزمون های پارسه ۸۹ برای نرم افزاره.
من مشکلی برای تنظیم وقت و یا نحوه تقسیم بندی دروس به اهداف کوتاه مدت ندارم مشکل من در نرسیدن همیشه به برنامه ریزیام هست و حس عقب افتادگی از برنامه مطالعاتیام که خیلی ازارم میده و ناامیدی بهم دست میده و گاهی از هدفم دور میشم ولی بعد چند روز با خودم کنار میام و با مرور اهدافم تصمیم کبری میگیرم و دوباره یه برنامه می ریزم وسعی میکنم که اجراش کنم.
(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۳۵ ق.ظ)luna نوشته شده توسط: برای من به شخصه اگه کنکورای آزمایشی نبود هنوز(از سال پیش تا حالا) خیلی از درسا رو نخونده بودم. چون نا خود آگاه به زمان کنکورها که می رسیدم بیشتر درس می خوندم! و بر اساس برنامه ریزی اونا پیش میرفتم و چون رتبم تو کنکورا خیلی تو روحیم تاثیر می ذاشت سعی می کردم هر طور که شده برنامشو بخونم!
اگه این موضوع روزا اتفاق می افته سعی کن خودتو به درس خوندن شب عادت بدی! سکوت شبا برای درس خوندن محشره! به جاش موقع هایی که خونتون شلوعه بخواب یا استراحت کن!
ولی اگه من کنکور ازمایشی بدم و خراب کنم(زمانی که نتونم خودمو به برنامه ریزیم برسونم) کلی بهم میریزم و حسابی دپرس میشم .خوشبحال تون که به شما انگیزه میده
کاش شبها تو اتاقم ترس و توهم سراغم نمی امد و می تونستم با هیچ دغدغه ای از سکوتش کمال استفاده رو ببرم ولی حیف.(بازم با این همه و توکل به خدا تلاش میکنم تا بهش غلبه کنم و امیدم رو از دست نمیدم).
مرسی
(۱۶ مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۴۰ ب.ظ)roz1 نوشته شده توسط: مرسی از راهنمایی هات و ابراز همدردیت مخصوصا در اون مثالت.خواهر گلم من هم مثل شما بودم من که وضعم بدتر از تو بوده وهست وتمام طول روز تا شب رو تنها هستم عزیزم من برای فرار از ترس وفکر های مزاحم همیشه پناه بردم به آیه الکرسی واقعا بهم آرامش داده وترس رو ازم دور می کنه چون اولا که مطوئن باش که چیزی برای ترسیدن نیست اگه همباشه
حتما خودم رو سعی میکنم به مطالعه شبانه عادت بدم ولی کتا بخونه رو نمیتونم چون پارسال خیلی تلاش کردم تا بتونم روزها تو سالن مطالعه درس رو بخونم ولی نتیجه مثبتی نداشت یعنی دائم حواس پرتی و عدم تمرکز گریبان گیرم میشد و هم نمی تونستم با میز و صندلی های اونجا کنار بیام(بخاطر ارتفاع زیادشون).
بازم مرسی از انرژی مثیتتون
(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۷:۲۹ ق.ظ)afagh1389 نوشته شده توسط: این برنامه های آزمون های پارسه ۸۹ برای نرم افزاره.
من مشکلی برای تنظیم وقت و یا نحوه تقسیم بندی دروس به اهداف کوتاه مدت ندارم مشکل من در نرسیدن همیشه به برنامه ریزیام هست و حس عقب افتادگی از برنامه مطالعاتیام که خیلی ازارم میده و ناامیدی بهم دست میده و گاهی از هدفم دور میشم ولی بعد چند روز با خودم کنار میام و با مرور اهدافم تصمیم کبری میگیرم و دوباره یه برنامه می ریزم وسعی میکنم که اجراش کنم.
(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۳۵ ق.ظ)luna نوشته شده توسط: برای من به شخصه اگه کنکورای آزمایشی نبود هنوز(از سال پیش تا حالا) خیلی از درسا رو نخونده بودم. چون نا خود آگاه به زمان کنکورها که می رسیدم بیشتر درس می خوندم! و بر اساس برنامه ریزی اونا پیش میرفتم و چون رتبم تو کنکورا خیلی تو روحیم تاثیر می ذاشت سعی می کردم هر طور که شده برنامشو بخونم!
اگه این موضوع روزا اتفاق می افته سعی کن خودتو به درس خوندن شب عادت بدی! سکوت شبا برای درس خوندن محشره! به جاش موقع هایی که خونتون شلوعه بخواب یا استراحت کن!
ولی اگه من کنکور ازمایشی بدم و خراب کنم(زمانی که نتونم خودمو به برنامه ریزیم برسونم) کلی بهم میریزم و حسابی دپرس میشم .خوشبحال تون که به شما انگیزه میده
کاش شبها تو اتاقم ترس و توهم سراغم نمی امد و می تونستم با هیچ دغدغه ای از سکوتش کمال استفاده رو ببرم ولی حیف.(بازم با این همه و توکل به خدا تلاش میکنم تا بهش غلبه کنم و امیدم رو از دست نمیدم).
مرسی
هیچ قدرتی بالاتر از خدا وجود نداره پس خودت رو در پناه خدا بیمه کن و از شر این فکر های آزار دهنده
به خدای بزرگ پناه ببر آیه الکرسی معجزه می کنه در آرامش دادن . بسم الله الرحمن الرحیم هم خیلی تاثیر داره . اینها کمک های معنوی و روحی بود .اگه خودتو با درس قاطی کنی و در درس غرق بشی متوجه گذشت زمان نمی شی عزیزم . برات دعا می کنم به آرامش برسی روز دختر رو هم بهت تبریک میگم عزیزم .
خواهر گلم من هم مثل شما بودم من که وضعم بدتر از تو بوده وهست وتمام طول روز تا شب رو تنها هستم
[/quote]
مرسی خواهر یا برادر عزیز(چه واژه های غریبی در فرهنگ لغتم)
همونطور که گفتی به امید خدا و توکل بر خدا دارم تمام سعی رو میکنم . ان شاالله که تجربه پارسال دوباره برام تکرار نشه و امسالم فدای....نشه.
از اینکه وقت گذاشتی ممنون
[/font][/align]
(۱۸ مهر ۱۳۸۹ ۰۴:۱۵ ق.ظ)roz1 نوشته شده توسط: خواهر گلم من هم مثل شما بودم من که وضعم بدتر از تو بوده وهست وتمام طول روز تا شب رو تنها هستممرسی خواهر یا برادر عزیز(چه واژه های غریبی در فرهنگ لغتم)
همونطور که گفتی به امید خدا و توکل بر خدا دارم تمام سعی رو میکنم . ان شاالله که تجربه پارسال دوباره برام تکرار نشه و امسالم فدای....نشه.
از اینکه وقت گذاشتی ممنون
[/font][/align][/quote]
چگونه برایت واژه غریبی است وقتی همه ما فرزندان آدم وحوا هستیم دوست عزیز من سارا هستم .
رزای شماره ۱/
(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۲:۱۶ ق.ظ)SarahArshad نوشته شده توسط:حتی اگر نووهمی بیش نباشه اما لذت تلاش در این توهم به سالها زندگی بی هدف می ارزه(14 مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۳۵ ق.ظ)luna نوشته شده توسط: برای من به شخصه اگه کنکو نداشته باش رای آزمایشی نبود هنوز(از سال پیش تا حالا) خیلی از درسا رو نخونده بودم. چون نا خود آگاه به زمان کنکورها که می رسیدم بیشتر درس می خوندم! و بر اساس برنامه ریزی اونا پیش میرفتم و چون رتبم تو کنکورا خیلی تو روحیم تاثیر می ذاشت سعی می کردم هر طور که شده برنامشو بخونم!من هم دقیقا همین نظر رو دارم من بعضی اوقات ای جوری درس می خوندم اما هر چند آدم در روز خیلی بازدهی بیشتری داره اما شاید در شرایط شما بهترین روش مطالعه در بازه رمانی ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر روز بعد باشه .یه روش دیگه هم اینه که ننوستی شما میزبان اصلی هستی یا مادرت یعنی باید حتما حضور داشته باشی ؟
اگه این موضوع روزا اتفاق می افته سعی کن خودتو به درس خوندن شب عادت بدی! سکوت شبا برای درس خوندن محشره! به جاش موقع هایی که خونتون شلوعه بخواب یا استراحت کن!
اگه می تونی یه محدوده برای خودت درست کن یعنی اگه خونه مادرت هستی برو توی اتاقی که مخصوص خودت هست ودر رو فقل کن کاری هم به رفت وآمدها نداشته باش با خانواده خودت هم صحبت کن البته امید وارم درکت کنن . اولش همه مخصوصا مهمانها چون در فاز تو نیستن ناراحت میشن ومی گن یعنی ۵ دقیقه هم نمی تونه بیاد بشینه اما کم کمک عادت می کنن به ندیدنت .
اگه هم میزبان اصلی خودت هستی یعنی شما خانوم خونه هستی که باید برای این چند وقت سیاست داشته باشی و رفتت رو کم کنی که آمدها هم کم شه من خودم این کار رو کردم و نتیجه داده
و گفتم که اگه نمی یام برا درسمه دیگه کمتر مهمان دارم .می دونید همیشه برام سواله که بعضیها چقد رفت و آمد دارن کمش خوبه یه هفته ای ۱۰ روزی .وقتی میرم تو جمعهای اینطوری میبینم به جز
وقت گذرونی هیچی نیس به جزخرج الکی به جز خاله زنکی یه مشت غیبت نه بحث به روزی نه بحث
علمی آخرش هم یا سر چشم وهم چشمی زنا یا دعوای بچهها یه دلخوری میشه . تازه یه ساعت می ری مهمونی باید ۵ روز به حرفها فکر کنی که این حرفو فلانی به چه منظوری زده خوب تو این وقت من جقد مطالعه می کنم یا چقد تست می زنم ؟
به نظر من بهترین راه فرار از این مهمونی های الکی اینه که خودت محدودش کنی خودت کم بری که کم بیان .همین البته من به نظرم برای تفریح کمش خوبه چون کم کم آدم مردم گریز میشه اما زیادش مخصوصا تو غشر ما زنها یعنی عمر به بطالت گذروندن حداقلش مردها غیبت و یا چشم وهم چشمی کمتر دارن .
یه روش دیگه هم اینه که بری کتابخونه اما ببین توی خونه فاز درس خوندنت چطوریه تو کتابخونه همین کارو بکن مثلا من یه موقعی میرفتم کتابخونه یه دوستی داشتم شرایط منزلشون مث شما بود اما
این بنده خدا عادت نداشت رو میز درس بخونه یه زیر انداز کوچک اورده بود پهن میکرد یه گوشه از سالن و درسش رو می خوند.
امروز یه مطلبی خوندم در مورد نفر اول کنکور تجربی ۸۸ می گفتش که از یکی از شهر های کوچیک
کرمانشاه بوده ۱۰ تا بچه بودن چدرش هم کارگره توی یه انباری ۲ در ۳ درس می خونده نفر اول تجربی وزبان شده نفر ۴۴ هنر .وقتی نتایج اومده ختی سازمان سنجش قبل از اعلام نتایج بهش زنگ زدن گفتن دوباره امتحان بده چون بهش شک کرده بودن که یه چشره چطوری از یه شهری به ای نک.چیکی
می تونه نفر اول تجربی وزبان بشه شک کرده بودن که تقلب کرده اما طرف باز هم امتحانشرو خوب داده
پس همه چی شدنیه سخته اما خیر ممکن نیس دوست من نا امید نباش هر وقت به خاطر شرایطط نا امید شدی یاد این پسره بیافت راحت می شی وانرژی می گیری.
ممنون دوست خوبم سارا...چندین بار مطلبت رو خواندم گرچه...
اما ممنون
من دروس مشترک رو تابستون خوندم الان هم دارم با برنامه کنکور پارسه پیش میرم البته جامع سنجش و شرکت کردم اما موقع مرور دروس مشترک چون مثلا در درس مدار منطقی همه تست های پوران پژوهشو فصل به فصل زدم برای مرور نمیدونم چه کار کنم باز اونها رو بخونم یا درسهایی که خوندم دوباره بخونم من کمی دچار وسواس شدم از طرفی هم اگه امکان داره از بچه هایی که قبول شدن تقاضا دارم برنامه خوشون توی مرور با جزییات بگن چون من پارسال که کنکور شرکت کردم متوجه شدم این دوران ۲ سه ماهه تا کنکور برای دروس مشترک حیاتی ...
(۲۷ آبان ۱۳۸۹ ۰۵:۱۸ ب.ظ)bahar نوشته شده توسط: من دروس مشترک رو تابستون خوندم الان هم دارم با برنامه کنکور پارسه پیش میرم البته جامع سنجش و شرکت کردم اما موقع مرور دروس مشترک چون مثلا در درس مدار منطقی همه تست های پوران پژوهشو فصل به فصل زدم برای مرور نمیدونم چه کار کنم باز اونها رو بخونم یا درسهایی که خوندم دوباره بخونم من کمی دچار وسواس شدم از طرفی هم اگه امکان داره از بچه هایی که قبول شدن تقاضا دارم برنامه خوشون توی مرور با جزییات بگن چون من پارسال که کنکور شرکت کردم متوجه شدم این دوران ۲ سه ماهه تا کنکور برای دروس مشترک حیاتی ...
به نظر من از روی کتابهایی که خوندی دوباره تست های مهمش اگه علامت زدی دوباره بزن و درسش رو از همون کتاب بخون چون سری دوم یه چیزایی میبنی که تعجب میکی که آیا واقعاً اینا تو این کتاب بوده، که این ربطی به دقیق خوندن نداره چون شما وقتی یه کتاب رو تموم می کنید و تست میزنید متوجه میشید چه طور باید خوند و چون یه بار این کتاب رو خوندید، خیلی باهاش راحتی. در ضمن بعد بار دوم نقاط ضعفت رو پیدا می کنی و اونا رو از یه کتاب دیگه می خونی
برای مدار منطقی پوران فوق العاده هست.
سلام به همه بر و بچه های مانشتی و یه سلام ویژه به همراه یه تشکر خیلی ویژهتر تقدیم به جناب آقای تنهایی به خاطر راه اندازی مانشت.
زیاد نیست که عضو مانشت شدم، ریاضی کاربردی می خونم .
تصمیم خیلی جدی دارم که ارشد نرم افزار بخونم(هر چند می دونم اگه علوم کامیوتر بخونم به رشتهام نزدیک تره ولی نرم افزار رو بیشتر دوست دارم.)
من دو سال تا زمان کنکور فاصله دارم. زمان زیادیه. نمی دونم باید چه کار کنم؟ چطور شروع کنم؟
من تالار کنکور مانشت رو کامل خوندم. خیلی بهم کمک کرد ولی به اطلاعات بیشتری نیاز دارم.
با توجه به اینکه هنوز حدود ۳،۴ ترم دیگه دارم، می خوام توی این ۳،۴ ترم منابع رو بخونم البته نه به صورت کنکوری.
مهم اینه که نمی دونم چطور یه برنامه ریزی دو ساله درست داشته باشم؟ یعنی تو یه جمله اگه بخوام بگم اینه که "راه برام روشن نیست."
۲تا سوال:
۱/منابع و کتابای تستی که تهیه می کنم و می خونم به درد کنکور دو سال دیگه می خوره؟
۲/ کسانی که بسته مانشت رو تهیه کردن تا چه اندازه براشون مفید بوده؟
موفق باشید ...
(۲۱ آذر ۱۳۸۹ ۰۴:۱۵ ب.ظ)urania نوشته شده توسط: سلام به همه بر و بچه های مانشتی و یه سلام ویژه به همراه یه تشکر خیلی ویژهتر تقدیم به جناب آقای تنهایی به خاطر راه اندازی مانشت.بهتون اکیداً توصیه میکنم که کتابهای کنکوری رو نخرید چون احتمال داره عوض شه مخصوصاً بعد از ۲ سال. توصیه میکنم کتابهای تستی رو از دوستاتون بگیرید و هر کدوم رو تو ۱ روز تمام کنید( فقط یه بررسی کلی).تست های سال های اخیر رو هم بررسی کن ببین از چیا بیشتر میاد تا وقت مطالعه منابع، دقت بیشتری روی اونا داشته باشی .
زیاد نیست که عضو مانشت شدم، ریاضی کاربردی می خونم و سال ۳ هستم.
تصمیم خیلی جدی دارم که ارشد نرم افزار بخونم(هر چند می دونم اگه علوم کامیوتر بخونم به رشتهام نزدیک تره ولی نرم افزار رو بیشتر دوست دارم.)
من دو سال تا زمان کنکور فاصله دارم. زمان زیادیه. نمی دونم باید چه کار کنم؟ چطور شروع کنم؟
قصد دارم از ترم دیگه برم سر کلاسای بچه های کامیوتر. باید منابع و کتابای کنکور رو تهیه کنم.
من تالار کنکور مانشت رو کامل خوندم. خیلی بهم کمک کرد ولی به اطلاعات بیشتری نیاز دارم.
با توجه به اینکه هنوز حدود ۳،۴ ترم دیگه دارم، می خوام توی این ۳،۴ ترم منابع رو بخونم البته نه به صورت کنکوری.
مهم اینه که نمی دونم چطور یه برنامه ریزی دو ساله درست داشته باشم؟ یعنی تو یه جمله اگه بخوام بگم اینه که "راه برام روشن نیست."
۲تا سوال:
۱/منابع و کتابای تستی که تهیه می کنم و می خونم به درد کنکور دو سال دیگه می خوره؟
۲/ کسانی که بسته مانشت رو تهیه کردن تا چه اندازه براشون مفید بوده؟
موفق باشید ...
از کتاب CLRS و لینز هم قافل نشو.
راجع به کتابهای مرجع میتونی تو همین سایت دنبالش باشی.
به نظر من هم فعلا فقط مرجع بخون لینز،گریمالدی،آمار جان فروند و ..........
(۲۱ آذر ۱۳۸۹ ۰۴:۱۵ ب.ظ)urania نوشته شده توسط: سلام به همه بر و بچه های مانشتی و یه سلام ویژه به همراه یه تشکر خیلی ویژهتر تقدیم به جناب آقای تنهایی به خاطر راه اندازی مانشت.دوست عزیز برای برنامه ریزی، کانون قلم چی یک دفتر برنامه ریزی خوبی داره ،البته برای دبیرستانه ولی می تونی با کمی تغییر برای برنامه ریزی ازش استفاده کنی.
زیاد نیست که عضو مانشت شدم، ریاضی کاربردی می خونم و سال ۳ هستم.
تصمیم خیلی جدی دارم که ارشد نرم افزار بخونم(هر چند می دونم اگه علوم کامیوتر بخونم به رشتهام نزدیک تره ولی نرم افزار رو بیشتر دوست دارم.)
من دو سال تا زمان کنکور فاصله دارم. زمان زیادیه. نمی دونم باید چه کار کنم؟ چطور شروع کنم؟
قصد دارم از ترم دیگه برم سر کلاسای بچه های کامیوتر. باید منابع و کتابای کنکور رو تهیه کنم.
من تالار کنکور مانشت رو کامل خوندم. خیلی بهم کمک کرد ولی به اطلاعات بیشتری نیاز دارم.
با توجه به اینکه هنوز حدود ۳،۴ ترم دیگه دارم، می خوام توی این ۳،۴ ترم منابع رو بخونم البته نه به صورت کنکوری.
مهم اینه که نمی دونم چطور یه برنامه ریزی دو ساله درست داشته باشم؟ یعنی تو یه جمله اگه بخوام بگم اینه که "راه برام روشن نیست."
۲تا سوال:
۱/منابع و کتابای تستی که تهیه می کنم و می خونم به درد کنکور دو سال دیگه می خوره؟
۲/ کسانی که بسته مانشت رو تهیه کردن تا چه اندازه براشون مفید بوده؟
موفق باشید ...