زمان کنونی: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۴:۱۰ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۸۳۱۱
۲۱ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۱۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Dodgy

اللهم صل علی محمد و آل محمد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۸۳۱۲
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۰۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه آدمایی هست که نمیتونن بالاتر از خودشون رو ببینن نمیدونن که کنکور یعنی رقابت با خود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86
ارسال: #۸۳۱۳
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۴۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اگه آدم بخواد به حرف بقیه گوش کنه بهتره که بعد از پنجم دبستان ترک تحصیل کنه بره دنبال یه حرفه ای چیزی...
اینو جدی میگم!!
یه دوستی دارم تا اول راهنمایی بیشتر نخونده....ولی برنامه ای نیست که بهش بدی نتونه بنویسه...به هر زبونی مسلطه!!
حتی به زبان ماشین ( یه سطح قبل از اسمبلی) هم مسلطه!!...موندم اون اعداد هگز رو چجوری تو ذهنش کامپایل میکنه؟؟؟

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network , x86 , شاپری , m@hboobe
ارسال: #۸۳۱۴
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۰۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا میزان ایمان دانشجویان اش را بسنجد .

او پرسید: (( آیا خداوند , هرچیزی راکه وجود دارد , آفریده است؟ ))

دانشجویی شجاعانه پاسخ داد : (( بله ))

استاد پرسید: (( هرچیزی را ؟! ))

پاسخ دانشجو این بود: (( بله ; هرچیزی را. ))

استاد گفت: (( دراین حالت , خداوند شر را آفریده است . درست است ؟ زیرا شر وجود دارد .))

برای این سوال , دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند .

ناگهان , دانشجوی دیگری دستش را بلند کرد و گفت:

(( استاد ممکن است از شما یک سوال بپرسم؟ ))

استاد پاسخ داد: (( البته ))

دانشجو پرسید: (( آیا سرما وجود دارد؟ ))

استاد پاسخ داد: (( البته, آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟ ))

دانشجو پاسخ داد: (( البته آقا, اما سرماوجود ندارد. طبق مطالعات علوم فیزیک, سرما, نبودن

تمام و کمال گرماست و شیء را تنها درصورتی می توان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد

و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شیء است که انرژی آن را انتقال می دهد . بدون

گرما اشیاء بی حرکت هستند, قابلیت واکنش ندارند ; پس سرما وجود ندارد . ما لفظ سرما را

ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم . ))

دانشجو ادامه داد : (( وتاریکی ؟ ))

استاد پاسخ دا د : (( تاریکی وجود دارد . ))

دانشجو گفت: (( شما باز هم در اشتباه هستید آقا! تاریکی , فقدان کامل نور است. شما می

توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز,

تنوع رنگ های مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور , نور می تواند

تجزیه شود . تاریکی , لفظی ست که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم. ))

و سرانجام دانشجو ادامه داد: (( خداوند, شر را نیافریده است . شر , فقدان خدا در قلب افراد

است. شر فقدان عشق, انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند . آنها

وجود دارند و فقدانشان منجر به شر می شود. ))

نام این دانشجو (( آلبرت انیشتین )) بود !!××!!

اگه حال کردی با جوابش لایک بارونش کن !!!

Mr POSHTE Parde

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[تصویر:  38285120436005260802.jpg]
رتبت چند شده پسر عزیزم؟!! ۱۴۰۰۰ ولی مهم اینه مجاز شدم [تصویر:  69904763000059671769.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , SaMiRa.e , sahar121 , mahinjoon , neda_Network , paradis , kati , GoodStudent67 , IT.setareh91 , saeedehs , fatemehkh
ارسال: #۸۳۱۵
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۲۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز، روز من هستااااا Smile


[تصویر:  200050_13763882361.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , k_111 , maneshty , x86 , didar , شاپری , sun-shine , Breeze , nina69 , tabassomesayna , انرژی مثبت
ارسال: #۸۳۱۶
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۴۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
قابل توجه مدیران!!!!

بچه ها من جدیدا دیدم هر پستی گذاشته میشه بعد یه مدت سریع بسته میشه!!!الان این دوستمون یه پستی گذاشته بود راجع به چرایی سهمیه ها درکنکور-همه اومدن در نهایت ادب نظر گذاشتن!!!آقای فرداد زحمت کشیدن سریع بستن چون میگه اینجا مجلس نیست!!!آخه همین میشه دیگه فکرا بسته میشه!!!!!بابا شاید یکی از همین بچه ها پسفردا به مجلس رفت...بخدا نظر پیشرفت میاره...من نمیدونم چرا اینجا جدیدا خفه شده فضا!!طرف پست گذاشته چرا درس میخوانیم تا n صفحه رفته اما بسته نشد اما یکی اومد راجع به مشکلات ازدواج و مسائل قبلش حرف زد بازم اقای فرداد گفتن نمیشه حرف بزنین طرف از شکست عشقیش بگه!!!!
اگه اینطوره خب چرا تالار مربوط به ازدواج گذاشتین؟؟؟نظرات روتین تو همه سایتا هست..نیازی نیست دیگه به تاپیک زدن؟؟؟

نمیدونم این فضای بسته مارا به هیچ جا سوق نمیده....مشکل ریشه ای تر ازین حرفاست...
Fardad-A، در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۱۸ ب.ظ برای این مطلب یک پانوشت گذاشته است:

ممنونم از دوستانی که در اداره مانشت کمک میکنن و پستهای کاربری مثل این دوستمون که در یک گوشه ای مدیران را خطاب میکنه که مدیران نبینن را بما اطلاع میدهند. لازم بود اول این تشکر را بکنم.
اما پاسخ شما :
اول اینکه بهتره از اینکارها نکنیم و انتقاد به مدیران را جسورانه در بخش انتقادات مطرح کنیم.
دوم اینکه مانشت یک فضا نیست که هر کی هر چی دلش خواست بگوید. در یک مملکت که قانون داره اعتراض به قانون در خود قانون راهش پیش بینی شده است. اعتراض به قانون در سایتها و وبلاگها و نقد بچه گانه قانون جرم است و انتشار ان مشمول مجازات. بهتره بدانید کسیکه این تاپیک را ایجاد کرد حتی نام کاربریش در مانشت عاریه است یعنی از نام کاربری شخص دیگری استفاده میکند.
عقیده ما با ایشان و کسانی که طرفدار تاپیک " چرایی سهمیه ... " بودند یکی نیست. از نظر ما این حرف صرفنظر از منطقی بودن یا نبودن غیر قانونی است. حداقلش اینه که اگه کسی میخواد کار غیرقانونی بکند لطف کند شهامت بخرج بدهد و کارت ملی اش را هم ضمیمه کند. در اینصورت حداقل بخشی از مسئولیت حرفهاش را بعهده میگیره. نه اینکه سی نفر امتیاز مثبت بدهند و هشت نفر سپاس.
معنی اش اینه که طرفداران حتی از ذکر نام کاربری هم نگران هستند.
سوم اینکه من بشما پیشنهاد میکنم یه وبلاگ بزنید و ادرسش را بما هم بدهید ما بیاییم اونجا و در یک فضای باز با یک نام کاربری ناشناس هر چی دلمون خواست بنویسیم شما هم لطف کنید برای اینکه فضا باز باشه چیزی را حذف نکنید. اگه اینقدر شهامت بخرج دادین معلوم میشه واقعا" دنبال حل ریشه ای مشکلاتی هستید که میپندارید.

سوم اینکه ما مانشت را مطابق سلیقه شما اداره نمیکنیم . با عرض پوزش برای مسائل مرتبط با شکست عشقی سایتهای دیگری هست میتونید اونجا مراجعه کنید. تالار مربوط به ازدواج مربوط به مسائل ازدواجه نه مربوط به کسانی که سالها با هم ارتباط دارند و بعدش تازه مردد میشن که ازدواج کنند یا نه.
لطفا" منبعد هم دیگه این جاهای نامشخص انتقاد ننویسید تا حداقل بشه دید و جوابتون را داد.


درمیان مردمی که میدوندبرای زنده بودن،آرام قدم برداربرای زندگی کردن!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammad.ardeshiri
ارسال: #۸۳۱۷
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۵۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۰۴ ب.ظ، توسط Sunshine Off.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هـــمــیــشــه نــــه

ولــــی گـــاهـــی

مــیــان بـــودن و خـــواســتـن

فــاصـلــه مـــی اُفــتــد

وقـتــهــایـــی هـــســت کـــه

کــســی را بـــا تــمـــام وجــــود میخواهــــی

ولــــــی نــــبـــــــایــــد کــنـــارش بــــاشـــی ...
واین بدترین درد زندگی است.

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪﻥ ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــﻦ

ﻏﻤﮕﯿــﻦ

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ...

ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺑﻤﺎﻥ

ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺒﻮﺩﻡ

ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺑﻮﺩﻡ

ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﮑﺮﺩﯼ

ﻭ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ .. .

ﻭ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩﯼ

ﺍﯾﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﺴﺖ ..

زندگی هدیه خداوند به ماست و ” شیوه زندگی ” ما ، هدیه ما به خداوند .Smile
مراقب باشید انچه می بخشید چون رازی در قلبتان پنهان بماند .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , Somayeh_Y , diligent , SaMiRa.e , k_111 , **sara** , atti joon , انرژی مثبت
ارسال: #۸۳۱۸
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۰۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۲۵ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  امروز، روز من هستااااا Smile

روزتون مبارک Smile
تعدادتون هم که ماشالا زیاده Big Grin
توی اخبار می گفت، از هر ۱۰ نفر ۱ نفر در جهان چپ دست هست. یعنی ۱۰ درصد جمعیت جهان.
و اینکه علت نامگذاری این روز در واقع یه نوع اعتراض بوده. اعتراض به اینکه چرا همه وسایلی که ساخته میشه مخصوص راست دست ها هست و اینطوری چپ دست ها مجبور میشن از دست راست شون استفاده کنند.
یه چیز جالب دیگه اینکه
چارلی چاپلین هم چپ دست بود، فکر کن Big Grin
چپ دست ها بین دو نیمکره مغزشون ارتباط بیشتری برقراره و در شعر و تاریخ مهارت بیشتری دارند (فکر کنم به این دلیل که نیمکره راست مغزشون قوی تره )
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , sun-shine , tabassomesayna
ارسال: #۸۳۱۹
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۲۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مادرم به زور منو راست دست کرد(استدلالشم این بود که سر جلسه کنکور به مشکل بر نخورمHuh از ۲ سالگیم فکر یه جلسه کنکور ۴ ساعته بود)
من که یادم نمیاد ولی روایت بود که از نظر مادرم داشتن خودکار یا مداد در دست چپ من = بود با داشتن سیگارBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , شاپری , sahar bano , پروفسور
ارسال: #۸۳۲۰
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۶:۴۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاش یکی پیدا میشد به چیزایی که میدونست عمل میکرد!!!!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , Pakzad
ارسال: #۸۳۲۱
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۴۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۲۱ ب.ظ، توسط good-wishes.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یک تجربه :

دلم از نحوه برخوردش گرفت ! بهش گفتم دیگه شورش رو در آوردی چقدر توهین های تو رو باید تحمل کنم ! سرش رو آورد بالا و با خشم تو چشمام زل زد و گفت برو بیرون و در رو ببند ! من هم بی هیچ حرف دیگه ای ازش جدا شدم
اولین بارش نبود که با من اینطوری صحبت میکرد می دونستم دست خودش نیست اخلاقش همینطوری شکل گرفته اما همیشه چون از من بزرگتر بود نمیدونستم چطوری باهاش حرف بزنم که بهش برنخوره . به هر حال اختلاف سنیمون و جایگاهمون طوری نبود که بتونم به راحتی بهش بگم این اخلاقش باید اصلاح بشه. خیلی براش دعا می کنم که این اخلاقش رو عوض کنه. چند وقت پیش یکی از کتابهای اخلاق رو به بهونه ای بهش دادم اما همونطوری گذاشت تو کتابخونه اش و نخوند . دیگه نمی دونم چکار کنم .
خیلی فکر کردم راستش دیگه حوصله درس خوندن نداشتم کتابها رو بستم و گذاشتم کنار ...
یهو یه فکری به سرم زد . سریع دفتر خاطراتم رو آوردم و با خودکار شروع به نوشتن یک نامه براش کردم . گفتم اگر خوب از آب در بیاد این برگ رو میکنم و بهش میدم اگر هم نشد که نشد دیگه یکی دیگه شاید بنویسم ، شاید هم بیخیالش بشم
خلاصه شروع کردم . خطم زیبا تر از همیشه بود نمی دونم چرا اینقدر حس خوبی داشتم . انگار همه چیز خودش میومد روی کاغذ

اول از همه با نام آفریدگار مهر شروع کردم
و با عنوانی مناسب و سرشار از محبت مخاطب قرارش دادم
بهش گفتم نمی دونم چرا روز به روز داریم از هم دورتر میشیم ؟! بهش گفتم مطمئنم او از این وضع راضی نیست و باید بدونه این وضع منو بیشتر از او آزار میده.
بهش گفتم همیشه حرفهای خوب میزنه و من از نیت خیر و دلسوزانه همه حرفهاش آگاهم ولی متاسفانه حرفهای خوب رو با لحن خوبی نمیگه. ازش خواستم به این توجه کنه اولین واکنش هنگام مواجه با آدمها در هر وعده بیشترین تاثیر رو روی افراد میذاره و اگر در هر دیدار عبوس و بدخلق باشی رابطه آزار دهنده ای وجود خواهد داشت که ناخودآگاه موضع گیری طرف مقابل رو برمی انگیزه
بهش گفتم که اینقدر برام مهمه و دوستش دارم که وقتی با من بد حرف میزنه نمیتونم به خودم بگم: "ولش کن ! نشنیده بگیر" . اصلا هیچ چیزش برای من قابل ندیده گرفتن نیست . بهش گفتم وقتی با من اونطوری تحقیر آمیز حرف میزنه چه حسی به من دست میده و خیلی از حرفهای دیگه ...
در آخر هم بهش گفتم محبت ویژگی پیامبر ماست . بیا با هم مهربان باشیم

برگه دفتر خاطراتم رو با قاطعیت کندم و در یک پاکت گذاشتم . نامه رو در موقعیتی که پیش آمد بین کتابهاش گذاشتم . و هیچ حرفی باهاش نزدم
تو اتاقم نشسته بودم که با من تماس گرفت و من رو به عصرانه دعوت کرد و من هم با کمال میل پذیرفتم
۱ ساعت با من درد و دل کرد اما در خصوص هیچ کدام از اتفاقی که اون روز افتاده بود و اون نامه با هم حرفی نزدیم ولی معلوم بود نامه رو خونده چون ازم خواست به تحلیلش از برخورد یک نفر دیگه که با حرص و طمعش باعث ناراحتیش شده بود گوش بدم و در بین حرفهاش در خصوص اون شخص گفت حالا می فهمم دینداری فقط به نماز و روزه نیست بلکه باید دل بقیه رو درد نیاری و طوری باشی که دیگران در کنارت احساس آرامش و امنیت کنند . ... نمی تونستم چیزی بگم و فقط فقط به حرفهاش گوش دادم . در آخر ازم عذرخواهی کرد که با درد و دلش ناراحتم کرد و من گفتم نه بابا این چه حرفیه Smile

من غرور خودم رو شکستم و اون نامه رو براش نوشتم او هم به این شکست من پاسخ داد . همین کافی بود
خدایا ازت ممنونم

برای دوستانتون نامه بنویسید و روابط خدشه دارتون رو اصلاح کنید حس خیلی خوبی به آدم دست میده Heart
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: paradis , kati , **sara** , GoodStudent67 , samaneh@90 , 10:30 , sahar bano , atti joon , انرژی مثبت
ارسال: #۸۳۲۲
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۳۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۰ ب.ظ، توسط crevice.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
we are one!
ای کاش این حرف در حد یک حرف باقی نمیموند!
a motto can turn to be a real issue, if responsibles don't call it as a Gossip!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۸۳۲۳
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۴۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۹ ب.ظ، توسط sun-shine.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اصن این چپ دستا یه چیز دیگه اند. Tongue تا ندارند Wink
باهوش ، زرنگ و ...
بقیه اشو نمیگم تا ریا نشه Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: M*Gh , didar , The BesT , tabassomesayna
ارسال: #۸۳۲۴
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۲۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خیلی خسته ام...

Sent from my Galaxy Nexus using Tapatalk 4 Beta

There is no there there.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , tabassomesayna
ارسال: #۸۳۲۵
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۵۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۵۲ ق.ظ، توسط مهندس آیدا۹۱.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدایا هفته بعد امتحان برنامه نویسی دارم
کمکم کن بیشتر از ۱۴ باشم
خدااااااااااااااااااااا RolleyesHuhHeartBlush

خدایا هفته بعد امتحان برنامه نویسی دارم
کمکم کن بیشتر از ۴۱۴ باشم
خدااااااااااااااااااااا Big Grin

خدایا هفته بعد امتحان برنامه نویسی دارم
کمکم کن بیشتر از ۴۱۴ باشم
خدااااااااااااااااااااا Big Grin

اگر باور داشته باشی می توانی جتما می توانی.
ناپلئون هیل
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۱۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۱,۲۳۵ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۴ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۲۲۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۴ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۴۸ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۶۵ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close