تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: شرح حال ما ... آنچه گذشت کنکور 93
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
من قبل از شروع به درس خوندن
با اعتماد به نفس کامل به رتبه زیر 50 فکر می کردم و همیشه خودم رو توی محوطه شریف یا نهایتاً امیرکبیر در حال قدم زدن تصور می کردم ! [تصویر:  257774_dl_MyEmoticons_com__fishing.gif]

بعد از شروع کردن درسها گفتم بهتره یکم منطقی تر فکر کنم !
خلاصه اینکه از امیرکبیر تا دانشگاه تهران فاصله ی زیادی نبودو نقل مکان کردیم به دانشگاه تهران ! [تصویر:  257774_155fs505059.gif]

وقتی دهه اول دی ماه درسها رو تموم کردم (تمام درس ها رو خونده بودم بجز محاسبات ! )
رفتم سراغ جمع بندی .
آقا ما هر چی زور زدیم دیدیم نمی تونیم همه درسا رو جمع کنیم
خلاصه قید هر سه تا ریاضی (گسسته , مهندسی , آمار ) رو هم زدم
گفتم جهنم و ضرر !!!
اگه 50 تا مشترک بزنم 40 تا تخصصی حتماً شهید بهشتی قبول میشم ! شهید بهشتی هم دانشگاه سرحالیه ! [تصویر:  257774_fly2.gif]

کنکور IT رو که شرکت کردم آقا اصن یه روحیه ای گرفته بودم که نپرس !
اگه همونجا ازم تست دوپینگ می گرفتن , قطع به یقین + می شد !
فرداش خوش و خرم رفتیم سر جلسه مهندسی کامپیوتر ,
یه راست رفتم سراغ دروس مشترک
سوال اول رو که دیدم رنگم پرید !
(دیگه بقیش رو نمی گم , تر سناکه! )

آقا خلاصه آخرش پاسخ نامه رو به صورت قیفی جمع کردم و تحویل نماینده های سنجش دادم !
و بهشون توصیه کردم : " حواستون باشه از کنارش نریزه زمین رو نجس کنه! "
[تصویر:  f_sabzmoom_58d78cf.gif]
بعدش گفتم ای خدا ما که به آرزومون نرسیدیم (رتبه زیر 100 )
ولی با رتبه 200 300 هم میشه رفت دانشگاه اصفهان !

خُب اون روز کابوس بار هم مثل بقیه روزا گذشت تااااااااا یه روز کابوس دار دیگه رسید !
روز کلید ! [تصویر:  257774_148fs542321.gif]
اول رفتم سراغ تخصصیا دیدم از 8 تا سوالی که جواب دادم 4 تاش درسته 4 تاش غلط !
حساب کردم دیدم میشه 16 %
همین جا بود که کمرم شکست! [تصویر:  257774_worship.gif]
دیگه سراغ مشترک نرفتم و گفتم : " اعصاب من زیر درخت زردآلو گم شده ... "

از اون به بعد نشستم و دعا می کنم که رتبم زیر 1000 بشه آبرومون پیش فک و فامیل نره ! [تصویر:  257774_129fs370785.gif]
والا به خدا !
نگن یارو خنگ بود !
5 ماه درس خوند رتبش شد اندازه کسی که اصلاً درس نمیخونه !
شما هم واسم دعا کنید !

ما که از اون اولش گفتیم "خدایا راضیم به رضای تو "
الانشم زیر حرفمون نزدیم !

عارفی را گفتند :
دنیا را چگونه می بینی ؟
گفت : آنچنان که بدون رضایت من برگی از درخت نمی افتد !!!
گفتند : مگر خدایی تو ؟
گفت : نه ، راضی ام به رضای خدا …...



زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز....

پایان ....
این شرح حال خیلی از بچه هاست.....
(از جمله خودم)
دقیقاً منم همین شرایط دارم ، با این فرق که من حدود 8 ماه وقت گذاشتم
چقدر امیدوار بودم
کلیدها رو آورده بودم
وقتی درصد مشترک حساب کردم
ریختم کلیدها رو توی سطل آشغال

حتی فکرشم نمی کردم اینقدر درصدم پایین بشه
ترجیح میدم نگم چند درصد شد ، خیلی خجالت آوره

!!!!!!!!!!!!!
خیلی باحال بود! Big Grin
منم پارسال نخونده امتحان دادم درصدام بهتر بود، تصمیم گرفتم سال بعد نخونده امتحان بدم Big GrinTongue
(04 اسفند 1392 02:18 ق.ظ)fatima.sr68 نوشته شده توسط: [ -> ]خیلی باحال بود! Big Grin
منم پارسال نخونده امتحان دادم درصدام بهتر بود، تصمیم گرفتم سال بعد نخونده امتحان بدم Big GrinTongue

منم پارسال هیچی نخونده بودم ولی مشترک بهتر از امسال زدم
چرا باید اینطوری باشه ؟
مشکل کجاست ؟
من که کلی وقت گذاشتم خودمو 5 ساله کردم که با آرامش درس بخونم پارسه ها زیر 10 بودم آزمون آخرم 1 هوش شدم
بعد رفتم سر جلسه یه مشت آدم .... ( که هیچ وقت ازشون نمی گذرم) هیچ کدوم نمی خواستن کنکور بدن شروع کردن مسخره بازی اعصاب واسم نموند سوالا هم که اونجوری بود شوک سوالا هم منو گرفت دستم شروع کرد لرزیدن بد بختیش اینجاست که جواب سوالا رو در می آوردم و غلط زدم مثلا os گفتم تعداد منابع باید یه دونه بیشتر باشه بعد تو گزینه ها دنبال یک بودم که دیدم نیست حواسم نبد که m>n میشه m>=n+1 سر همین زدم به علاوه دو و 4 تا سوال دیگه به همین ترتیب
از اون روز تا حالا اعصابم به شدت نابوده

این بود سرگذشت من ، من که ازشون نمی گذرم به خدا سپردمشون (رفتیم سال بعد) می دونم که خدا جای حق نشسته
برای همه دعا می کنم که به حقشون برسن
یعنی منم سال دیگه بعد کنکور همچین آدم دپرسی میشم؟
خیلی قشنگ بود و واقعاً لذت بردم.

من یک انسان با تجربه در امر کنکور هستم و به نظر من کنکور امسال عجیب بود!!! در عین این که راحت بود اما نمی دونم چرا دچار استرس شدم و تمرکزمو رو از دست دادم!!

به نظر من بخاطر سوال های ریاضی مهندسی بود، چرا که جوابای طولانی داشت و وقتی اون ها رو حل کردم، دیگه گیج شدم!!

حساب کردن P(|X-u|<1 زمانی که تابع احتمال رو داریم شاید ساده ترین سوالی باشه که میشه توی کنکور داد اما من بخاطر همون چیزی که الان گفتم، هواسم نبود که X از صفر تا بی نهایت است و نه از منهای بی نهایت تا مثبت بی نهایت!!!!!

تو مشترک ها هم همین طور ادامه پیدا که تا جایی که 6 تا سوال راحت رو اشتباه زدم، سوال هایی که تو حالت عادی حتی بدون قلم و کاغذ و چشم بسته !!! هم می تونم حلشون کنم!! مثل سوال میان ترتیب و سوال delete و append و سوال حافظه و ...

به نظرم مهم ترین چیز تو کنکور حفظ آرامش است، اگر با آرامش سوال ها رو بخونی و حل کنی خیلی راحتن اما وقتی عجله می کنی و استرس داری این جوری میشه!!!

سوال هایی که وقت گیر و دنباله دارن رو باید گذاشت واسه آخر!! چون استرس زا و گیج کننده هستند.!!!

البته من به همه دوستان این خبر خوب و آرام کننده رو می دم که این طور که معلوم هست همه تو کنکور امسال دچار این مشکلات شدند، بنابراین خیلی هم ناراحت نباشید و توکل کنید.

به هر حال یک سری اتفاقات اجتناب ناپذیرند و الآنم افسوس خوردن دیگه مشکلی رو حل نمی کنه!!

بهتر است که فراموشش کنیم و به زندگی ادامه بدیم!!!
وای انگار دقیقاااااااااااااااااا سرگذشت من رو برای چند ماه کنکور نوشتید

خیلی باحال بود
من فقط به خاطر رتبه تک رقمی امتحان دادم و با خودم می گفتم اگر حتی رتبه ام 50 شود دوباره سال بعدش کنکور شرکت می کنم ولی با این سؤالات غلط و اشتباه چاپی وکلیدهای غلط رتبه ام حدود 150 می شود و انگیزه ای برای سال بعد ندارم پس پیش بسوی دانشگاه شهید بهشتی یا علم وصنعت
دقیقا این حرفا شرح حال منم هست.حالم بده.احساس پوچی و خنگ بودن و... دارم.من 5ماه بیشتر نخوندم ولی همین 5 ماه رو کاملا mp3 خوندم.کلا تو خونه خودمو حبس کرده بودم.همش میخوندم.رتبه های پارسه هم بد نبود.خیلی امیدوار بودم.ولی الان از همه چیز ناامیدم.احساس میکنم سنگینی یه کوه رو دوشمه.هیچ چیز خوشحالم نمیکنه.هیچ کس هم حرفامو درک نمیکنه.
کنکور واقعا ناعادلانه هست.ما باید مطالبی که توی چند ماه خوندیم رو توی 3ساعت پیاده کنیم.من که از طرف خودم کسانی رو که به صورتی باعث میشن بچه ها به چیزی که حقشونه و براش تلاش کردن،نرسن رو حلال نمیکنم.هیچ وقت
وااااااای منم دقیقاً همیـــن جوری بودم، وااااااااااااااااااای

من واسه رتبه 1 خوندم و به خودم گفتم اگر 2 بشم میزارم واسه سال بعد!!
به خودم گفته بودم حتی اگر یک سوال رو غلط حل کرده باشم، میزارم واسه سال بعد اما وقتی جوابای سنجش رو دیدم فهمیدم که سازمان سنجش با اون عظمت و کارشناس تو حل بعضی سوال ها مونده و خودش سوالایی که خودش طرح کرده رو نتونسته درست حل کنه، پس بهتره منم توقعمو کم کنم.

به دوستان توصیه می کنم که مثل من به جای وااای واااای ، کفش تن تاک بخرند و باش برند کوه و دشت و دمر و به تست هایی که می تونستند به راحتی حل کنند و نکردند و اشتباهات مفتضحی Big Grin که داشتند بخندند.

همیشه از شکست ها و موفق نشدن ها فقط باید درس بگیریم برای آینده، با این واااای واااای ها هیچی حل نمیشه

Big Grin
همه اینایی که احساس پوچی و اینا میکنید بعد از چک کردن جوابا اینجوری شدید؟ من از ترسم هنوز که هنوزه جرات نکردم به پاسخ کلیدی سنجش نزدیک شم! دانلودش کردما ولی جرات ندارم! فک کنم برا همین با اینکه بعد از کنکور گفتم ایشالا سال بعد، ولی حس بهتری دارم! Big Grin
منم با اینکه رتبه هام تو پارسه یه رقمی میشد، نمیدونم یهو چه مرضی گرفتم که از هفته آخر یه حسی بهم میگف کنکورو بد میدی! :| همون باعث شد سر کنکور آرامشی که باید میداشتمو نداشته باشم. ملت حس دارن، ما هم حس داریم :|
منم مثه همه شما بودم و البته از 6 ماه پیش که شروع کردم همیشه تو ذهنم رتبه 20 بود بالاخره هم تو هر 2تا جامع آخر پارسه شدم 20 Smile اما نمیدونم تو کنکور با دیدن سوالای شاید غیرمنتظره نه سخت مشترکا هل شدم و سوالایی که چشم بسته قابل حل بود و یا شک کردم نزدم یا اشتباه زدم.Undecided اما توکلم از دست نمیدم و منظر نتایجم ببینم خواست خودش چیه...
دمت گرم داداش. شرح حال خیلیا رو نوشتی. به خصوص الان ک میخوایم آبرومون نره بعد از 5 ماه Smile
نثر رون و باحالی داری. اگه نشد نویسندگی هم خوبه Smile))))
صفحه‌ها: 1 2 3
لینک مرجع