صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ ۱۲۷ ۱۲۸ ۱۲۹ ۱۳۰ ۱۳۱ ۱۳۲ ۱۳۳ ۱۳۴ ۱۳۵ ۱۳۶ ۱۳۷ ۱۳۸ ۱۳۹ ۱۴۰ ۱۴۱ ۱۴۲ ۱۴۳ ۱۴۴ ۱۴۵ ۱۴۶ ۱۴۷ ۱۴۸ ۱۴۹ ۱۵۰ ۱۵۱ ۱۵۲ ۱۵۳ ۱۵۴ ۱۵۵ ۱۵۶ ۱۵۷ ۱۵۸ ۱۵۹ ۱۶۰ ۱۶۱ ۱۶۲ ۱۶۳ ۱۶۴ ۱۶۵ ۱۶۶ ۱۶۷ ۱۶۸ ۱۶۹ ۱۷۰ ۱۷۱ ۱۷۲ ۱۷۳ ۱۷۴ ۱۷۵ ۱۷۶ ۱۷۷ ۱۷۸ ۱۷۹ ۱۸۰
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۹ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:وای آره این دوتا آخری که گفتی واسه منم پیش اومده بود مامانمم همون پشت تلفن گفته بود نه!(31 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۴۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:الان ک شما اینو میگید من خودمو و دخترایی ک از اشنا و دوست و فامیل میشناسم از نظر رد میکنم میبینم همشون اینقدرا از کدبانویی حالیشونه!(31 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط: اولا ک همه دخترا اینقدرا اشپزی بلدن ک شما اقایون گرسنه نمی مونید!اینقدرا هم از کارای خونه هم برمیان ک شما بلاتکلیف نشین!پس این بحث خیلی بی مورده!چطوره که خانواده دختر مطمئن میشن که پسر جنم کار داره (حتما یه سری از پسرا جنم کار ندارن دیگه) ولی خانواده پسر از خانه داری و آشپزی دختر نپرسن؟! انقدر مطمئنید که همه دخترا اهل کار خونه و آشپزی هستن؟ یعنی ندید دختری که حال اینا رو نداشته باشه؟!
ظاهر برای هردوطرف اهمیت داره.منم بعنوان دختر اگ ظاهر اقا پسر پسندم نباشه اصلا بجلسه بعدی نمیکشه!چون ظاهر ی فاکتور مهمه البته منظورم خوشگلی نیس ی ظاهر ک بدل ادم بشینه و تو بعدها بخاطر این طاهر طرفو در اینده زیرسوال نبری!
مگ اینکه مادری خودش اهل اشمزیو خانه داری نباشه ک دخترشم یاد نگرفته باشه.اینم تو جامعه زنان ایرانی خیلی کم پیش میاد.
----''''''-----------
ببخشید طولانی شد ولی لازم دیدم ک اینا رو بگمممم
باز ی نکته دیگ هم:
برا خورم پیش اومده مادروخواهر میان در خونه مبگن بدخترتون بگیر بیاد دم در ما همینجا ببینیمش!!!!!
این دیگ نهایت بی احترامیه!!!!یعنی چی بلند میشن بیخبر میان در خونه ودخترو دم در ببینن!!اقا پسرا این چیزا رو خودتون میدونین ک مادرو خواهراتون این مدلی برا شما خاستگاری میکنن؟؟؟؟!!!زشته بخدا نکنین اینکارها رو!ن در شان پسره ن در شان دختر!
بازم میگم شماها ک تحصیلکرده هستید دراین باره بشنید با مادرتون ،خواهرتون صحیت کنید.
یه بارم یکی ز زد آیفونو برداشتم گفت که ببخشید شما دختر مجرد دارین!!!! این دیگه خیلی جالبه :دی
اره منک خیلی اعصابم خرد میشه.خب یعنی چی این اداها!
برا دختر همسایمون خواستگار اومده، مادر پسر بی مناسبت موهای دخترو کشیده، بعد با اعتماد به نفس گفته میخام مطمئن شم کلاگیس نیس!
اینم که ته و توی زندگی آدمو در میارن بعد اسمشونم نمیگن که واقعا نوبره!
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۴ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: برا دختر همسایمون خواستگار اومده، مادر پسر بی مناسبت موهای دخترو کشیده، بعد با اعتماد بنفس گفته میخام مطمئن شم کلاگیس نیس!
اینم که ته و توی زندگی آدمو در میارن بعد اسمشونم نمیگن که واقعا نوبره!
وااای این دیگه خیلی مورد جالبی بوود! دارم تصور میکنم اگه با من همچین برخوردی بشه چطور برخوردی میکنم! منم موهاشو میکشم
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۴ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: برا دختر همسایمون خواستگار اومده، مادر پسر بی مناسبت موهای دخترو کشیده، بعد با اعتماد بنفس گفته میخام مطمئن شم کلاگیس نیس!خدا اینجور خواستگارا رو نصیب گرگ بیابون هم نکنه
اینم که ته و توی زندگی آدمو در میارن بعد اسمشونم نمیگن که واقعا نوبره!
من که اگر یکی باهام چنین کاری میکرد یکی میزدم تو گوشش.
چه کار زشتیه، آخه مردم شعور ندارن اینکارو میکنن انگار خودش زن نیست
اَه حالم به هم خورد
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۱۲ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:فجییییعه!(31 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۴ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: برا دختر همسایمون خواستگار اومده، مادر پسر بی مناسبت موهای دخترو کشیده، بعد با اعتماد بنفس گفته میخام مطمئن شم کلاگیس نیس!خدا اینجور خواستگارا رو نصیب گرگ بیابون هم نکنه
اینم که ته و توی زندگی آدمو در میارن بعد اسمشونم نمیگن که واقعا نوبره!
من که اگر یکی باهام چنین کاری میکرد یکی میزدم تو گوشش.
چه کار زشتیه، آخه مردم شعور ندارن اینکارو میکنن انگار خودش زن نیست
اَه حالم به هم خورد
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۳۸ ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: یه بارم یکی ز زد آیفونو برداشتم گفت که ببخشید شما دختر مجرد دارین!!!! این دیگه خیلی جالبه :دی
باز این خیلی خوبه میان در خونه تون رو زدم. حالا ماجرای منو بشنو و بخند
چن سال پیش من و دوستم داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم تو چهار راه یه خانومه اومد جلو اول براندازمون کرد بعدش بهمون گفت دخترا چن سالتونه؟ من فهمیدم جریان چیه حرف نزدم
دوستمگفت ۲۱ سالمونه. گفت قصد ازدواج داری؟ واسه پسرم میخوام. اونم یکی رو دوست داشت گفت نه من به زودی قراره با یکی دیگه ازدواج کنم.
برگشت به من گفت عزیزم شما چی قصد ازدواج نداری؟ پسرم خیلی خوب و آقاس. منم فقط خندیدم و راهمو ادامه دادم. یعنی انقدر شوکه شده بودم از این مدل خواستگاری خیابونی که فقط خندم گرفته بود و همین
بعد که رد شدیم برگشتم نگاه کنم دیدم خانومه دقیقا تو همون چهارراهه وایساده یه دختر دیگه رو گرفته به حرف.
من که کلا دوست ندارم ازدواج کنم ولی اگه قصد داشتم ازدواج کنم هیچ وقت با مردی ازدواج نمیکردم که قبلش حداقل یه بار تو محیط کار یا دانشگاه یا هرجای دیگه ندیده باشمش و اونم منو ندیده باشه و یه آشنایی نسبی نداشته باشیم. منظور از آشنایی البته دوستی نیست. هرچند خیلی ها هم با دوستی ها موافقن. چیه بابا این مدل خواستگاریا.. انگار میخوان برن از مغازه پارچه بخرن و قشنگ تو روی آدم سبک سنگین میکنن میگن بالاخره ما پسندتون کردیم و منت میذاریم رو سرتون گل پسرتون رو میاریم که اونم بیاااااد بلکه شما رو بپسنده یا هم نهههه شما در شان گل پسرمون نیستید و سرشون رو بندازن پایین بگن میشه بریم یه دور بزنیم بعد بیایم ؟
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: دختره گفته بوده که من عادت دارم مثلا تنهایی یک ماه برم پیش خواهرم که فلان شهره تو مشکلی نداری؟؟ بعدش دوباره گفته بود که من عادت ندارم ۷ روز هفته غذا درست کنم...
خب این که معلومه چرا دختره اینجوری گفته
دختره یکی دیگه رو دوست داشت واحتمالا خونواده اش میخواستن با برادر شما ازدواج کنه. اون بنده خدا هم این بهونه آورده که داداش شما بره پشت سرش رو هم نیگا نکنه که بعدا از طرف مادر و پدرش هم سرزنش نشه
یعنی واقعا فکر کردید دختره نمیتونه غذا درست کنه یا یه ماه میره مزاحم خونواده خواهرش میشه ؟
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط: [quote='khordad.girl' pid='348327' dateline='1429549714']
یه بارم یکی ز زد آیفونو برداشتم گفت که ببخشید شما دختر مجرد دارین!!!! این دیگه خیلی جالبه :دی
باز این خیلی خوبه میان در خونه تون رو زدم. حالا ماجرای منو بشنو و بخند
چن سال پیش من و دوستم داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم تو چهار راه یه خانومه اومد جلو اول براندازمون کرد بعدش بهمون گفت دخترا چن سالتونه؟ من فهمیدم جریان چیه حرف نزدم
دوستمگفت ۲۱ سالمونه. گفت قصد ازدواج داری؟ واسه پسرم میخوام. اونم یکی رو دوست داشت گفت نه من به زودی قراره با یکی دیگه ازدواج کنم.
برگشت به من گفت عزیزم شما چی قصد ازدواج نداری؟ پسرم خیلی خوب و آقاس. منم فقط خندیدم و راهمو ادامه دادم. یعنی انقدر شوکه شده بودم از این مدل خواستگاری خیابونی که فقط خندم گرفته بود و همین
بعد که رد شدیم برگشتم نگاه کنم دیدم خانومه دقیقا تو همون چهارراهه وایساده یه دختر دیگه رو گرفته به حرف.
جالب بوود !!
من تو شب قدر هم ازین مدلا واسم پیش اومده....خیلی مسخره س دیگه تو اون شرایط....(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۱۴ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط: مادر است دیگر
چه بحص داغ شد
یه بار برا منم همین موضوعا پیش اومد
در حیاط در زدن بابا wc بود
ایفون خراب بود مامان رفت دم در خانومه هم بعد اجوال پرسی برگشت گفت دخترتونو به ما نمیدید . همون لحظه بابا اومد بیرون (منم از پنجره نگاه میکردم) برگشت جواب داد : دختر ما مگه کله قنده که میدیم یا نمیدیم مث ادم قبلش زنگ بزنید اگه اجازه دادیم بیاید منزل حرف بزنید !! بفرما بیرون یه بار دیگم دو نفر خانوم سر زده اودن تو خونه مون. من و مامان اشپرخونه بودیم . یکی شون خم میشه زیر مبلا رو نگاه کنه واسه اینکه ببینن تمیزه یا نه یکیشونم با پاش لای فرشو برمیگردونه ببینیه اشغالا رو وقت جارو احیانا زیر فرش نمیدیم
در همون حال من میام
خیلی صحنه با حالی بود . خندم گرفت اعصبانی شدم حرصم در اومد لبخند مصنوعی زدم و گفتم راحت باشید .
واقعا نمیدونه ادم چی بگه .شما به چادر رو سر من نگاه کردید و به درس من و خانواده من بعد اومدید ؟ یا اومدید ببینید من جارو کردن بلدم یا نه
یه بارم مهمون اومد برامون پسره با کل خانوادش اونم بی خبر (شاید ۱۳ نفر بودن!!!!!!!!!! البته پسره مو قبلا دیده بود و منو میشناخت ) وقتی اومدم نشستم همه مبلا پر شده بود که هیچ دور تا دور خونمون هم نشسته بودن (اخه اونشب خالم اینا هم خونم بودن) منم یه جایی نشستم . جاری بزرگه برگشت گفت دختر جون اومدیم تو رو ببینیم پامیشی اون ور بشینی
خالمم برگشت گفت راحت باش عزیزم بشین . اونی که باید بپسنده پسندیده.
ما بی ادب نیستیم به خدا. ولی اخه این رفتاره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بارم دوتا خانوم اومدن سوالاتی که پرسیدن دقیقا اینا بود و هیچ وقت یادم نمیره : خونه مال خودتونه؟ زیربناش چند متره !!!!!!!!!!!!!!!! چن وقته تو این محله میشینید ؟؟؟؟؟ همین دوتا اتاق خوابه ؟؟؟؟؟؟؟
ماشالله دختر خانوم چند وقته موبایل داری؟؟؟؟؟؟؟ شمارش چنده عزیزم؟؟؟؟؟؟؟
خدا ادم کوته فکر رو نصیب هیشکی نکنه
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۴۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:جنم کاری تو خون یه پسر باید باشه . پسر اگه جنم هم نداشته باشه ۷۰ سالشم بشه اخر هیچی نداره و اصلا قابل قیاس با بحث اشپزی نیست(31 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط: اولا ک همه دخترا اینقدرا اشپزی بلدن ک شما اقایون گرسنه نمی مونید!اینقدرا هم از کارای خونه هم برمیان ک شما بلاتکلیف نشین!پس این بحث خیلی بی مورده!چطوره که خانواده دختر مطمئن میشن که پسر جنم کار داره (حتما یه سری از پسرا جنم کار ندارن دیگه) ولی خانواده پسر از خانه داری و آشپزی دختر نپرسن؟! انقدر مطمئنید که همه دخترا اهل کار خونه و آشپزی هستن؟ یعنی ندید دختری که حال اینا رو نداشته باشه؟!
ظاهر برای هردوطرف اهمیت داره.منم بعنوان دختر اگ ظاهر اقا پسر پسندم نباشه اصلا بجلسه بعدی نمیکشه!چون ظاهر ی فاکتور مهمه البته منظورم خوشگلی نیس ی ظاهر ک بدل ادم بشینه و تو بعدها بخاطر این طاهر طرفو در اینده زیرسوال نبری!
جنم کاری رو هم که مستقیم از پسر نمیپرسن که اقا داماد محترم ایا شما جنم کاری دارید یا ندارید یا اگر دارید به چه میزان دارید؟؟؟
خانواده دختر باید زرنگ باشن
خیلی از دخترا اونم دختری ایرانی اشپزی رو یاد میگیرن . شما به راحتی میتونی اینو بفهمی اگه زرنگ باشی (مثلا دختر ک تک دختره و خواهربزگتر نداره یا اگه داره فاصله سنیش زیاده معمولا اشپزی رو کم و بیش بلده ، دختری که مامانش شاغله اشپزی بلده ، دختری که دانشجوی شهر دیگه بوده و خونه و خابگاه داشته حداقلهای اشپزی رو در بدترین حالت بلده و................ زرنگ باش
تو جلسه خاستکگاری هم شیوه های خیلی بهتری میشه فهمید خانم میونش با کار خونه چطوره مثلا سوالایی که پسر میپرسه از دختر خانوم : خانوم شما چه میزان از وقتتون رو دوس دارید تو خونه باشید ؟
اگه تو خونه باشید خودتون رو با چی سرگرم میکنی و وقت رو با چی میگزرونید ؟ و سوالات اینچنینی که اگه زرنگ باشی میتونی اصل مطلب رو بگیری
بعضیام هستن از کسی که تو مترو یا اتوبوس کنار دستشون نشسته خواستگاری می کنن بعد هم ادعاشون میشه ما آدم شناسیم :|
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط:من ادمی بودم سبک ازدواج سنتی رو قبول داشتم ولی تازگیا خیلی پروو شدن ،زبادی پسراشونو بالا می برن بعدم با تحقیر میان خاستگاری.منم فک میکنم خیلی بهتره مسر خودش دخترو یجا ببینه انتخاب کنه(31 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۳۸ ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: یه بارم یکی ز زد آیفونو برداشتم گفت که ببخشید شما دختر مجرد دارین!!!! این دیگه خیلی جالبه :دی
باز این خیلی خوبه میان در خونه تون رو زدم. حالا ماجرای منو بشنو و بخند
چن سال پیش من و دوستم داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم تو چهار راه یه خانومه اومد جلو اول براندازمون کرد بعدش بهمون گفت دخترا چن سالتونه؟ من فهمیدم جریان چیه حرف نزدم
دوستمگفت ۲۱ سالمونه. گفت قصد ازدواج داری؟ واسه پسرم میخوام. اونم یکی رو دوست داشت گفت نه من به زودی قراره با یکی دیگه ازدواج کنم.
برگشت به من گفت عزیزم شما چی قصد ازدواج نداری؟ پسرم خیلی خوب و آقاس. منم فقط خندیدم و راهمو ادامه دادم. یعنی انقدر شوکه شده بودم از این مدل خواستگاری خیابونی که فقط خندم گرفته بود و همین
بعد که رد شدیم برگشتم نگاه کنم دیدم خانومه دقیقا تو همون چهارراهه وایساده یه دختر دیگه رو گرفته به حرف.
من که کلا دوست ندارم ازدواج کنم ولی اگه قصد داشتم ازدواج کنم هیچ وقت با مردی ازدواج نمیکردم که قبلش حداقل یه بار تو محیط کار یا دانشگاه یا هرجای دیگه ندیده باشمش و اونم منو ندیده باشه و یه آشنایی نسبی نداشته باشیم. منظور از آشنایی البته دوستی نیست. هرچند خیلی ها هم با دوستی ها موافقن. چیه بابا این مدل خواستگاریا.. انگار میخوان برن از مغازه پارچه بخرن و قشنگ تو روی آدم سبک سنگین میکنن میگن بالاخره ما پسندتون کردیم و منت میذاریم رو سرتون گل پسرتون رو میاریم که اونم بیاااااد بلکه شما رو بپسنده یا هم نهههه شما در شان گل پسرمون نیستید و سرشون رو بندازن پایین بگن میشه بریم یه دور بزنیم بعد بیایم ؟
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: دختره گفته بوده که من عادت دارم مثلا تنهایی یک ماه برم پیش خواهرم که فلان شهره تو مشکلی نداری؟؟ بعدش دوباره گفته بود که من عادت ندارم ۷ روز هفته غذا درست کنم...
خب این که معلومه چرا دختره اینجوری گفته
دختره یکی دیگه رو دوست داشت واحتمالا خونواده اش میخواستن با برادر شما ازدواج کنه. اون بنده خدا هم این بهونه آورده که داداش شما بره پشت سرش رو هم نیگا نکنه که بعدا از طرف مادر و پدرش هم سرزنش نشه
یعنی واقعا فکر کردید دختره نمیتونه غذا درست کنه یا یه ماه میره مزاحم خونواده خواهرش میشه ؟
دختر خاله خودم اینقد ازاین خاستگارای جوواجور اومدنو رفتن ک می اومدن کلی شیرینی و میوه میخوردن و بعضی هاشون با کمال پرویی شام هم می موندن بعد میرفتنو دیگ پیداشونم نمیشد!دیگ اخرباری خالم کسیو راه نمیداد.
تااینک دوست دخترخالم توو دانشگاه اونو بیکی از پسرای اشناهاشون معرفی کرد پسره هم خودش بلند شد اومد دانشگاه ی نظر دخترخالمو دید ی سلام احوال پرسی معمولی کردنو ی گپی هم زدن بعد چتد روزم با مادرش اومدن برا اشنایی بعدم قسمت شد الان چتدماهه از عروسیشون میگذره خیلی هم همو دوس دارن تازه همسن هم هستن.خیلی ازهم راضین!چرا ،چون خودشون همو دیدن و انتخاب کردن بعد از طریق خانواده جلو رفتنو باهم اشنا شدن!
(۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۵۹ ق.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط: ولی تازگیا خیلی پروو شدن ،زبادی پسراشونو بالا می برن بعدم با تحقیر میان خاستگاریواقعا!
یکی اومد میگفت ما کلا با کار کردن خانوما مخالفیم، به خاطر همین با درس خوندنشونم مخالفیم! خوب آدم حسابی چرا میری خواستگاری دختر دانشجو شاغل!
توقع دارن آدم از همه اهداف زندگی اش بگذره :|
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط: چه بحص داغ شدبا تیک از حرفتون گفتی می پرسن زیر بنا چنده ؟ ....موافقم
یه بار برا منم همین موضوعا پیش اومد
در حیاط در زدن بابا wc بود
یه بار دیگم دو نفر خانوم سر زده اودن تو خونه مون. من و مامان اشپرخونه بودیم . یکی شون خم میشه زیر مبلا رو نگاه کنه واسه اینکه ببینن تمیزه یا نه یکیشونم با پاش لای فرشو برمیگردونه ببینیه اشغالا رو وقت جارو احیانا زیر فرش نمیدیم
در همون حال من میام
خیلی صحنه با حالی بود . خندم گرفت اعصبانی شدم حرصم در اومد لبخند مصنوعی زدم و گفتم راحت باشید .
واقعا نمیدونه ادم چی بگه .شما به چادر رو سر من نگاه کردید و به درس من و خانواده من بعد اومدید ؟ یا اومدید ببینید من جارو کردن بلدم یا نه
یه بارم مهمون اومد برامون پسره با کل خانوادش اونم بی خبر (شاید ۱۳ نفر بودن!!!!!!!!!! البته پسره مو قبلا دیده بود و منو میشناخت ) وقتی اومدم نشستم همه مبلا پر شده بود که هیچ دور تا دور خونمون هم نشسته بودن (اخه اونشب خالم اینا هم خونم بودن) منم یه جایی نشستم . جاری بزرگه برگشت گفت دختر جون اومدیم تو رو ببینیم پامیشی اون ور بشینی
خالمم برگشت گفت راحت باش عزیزم بشین . اونی که باید بپسنده پسندیده.
ما بی ادب نیستیم به خدا. ولی اخه این رفتاره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بارم دوتا خانوم اومدن سوالاتی که پرسیدن دقیقا اینا بود و هیچ وقت یادم نمیره : خونه مال خودتونه؟ زیربناش چند متره !!!!!!!!!!!!!!!! چن وقته تو این محله میشینید ؟؟؟؟؟ همین دوتا اتاق خوابه ؟؟؟؟؟؟؟
ماشالله دختر خانوم چند وقته موبایل داری؟؟؟؟؟؟؟ شمارش چنده عزیزم؟؟؟؟؟؟؟
خدا ادم کوته فکر رو نصیب هیشکی نکنه
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۴۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:جنم کاری تو خون یه پسر باید باشه . پسر اگه جنم هم نداشته باشه ۷۰ سالشم بشه اخر هیچی نداره و اصلا قابل قیاس با بحث اشپزی نیست(31 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط: اولا ک همه دخترا اینقدرا اشپزی بلدن ک شما اقایون گرسنه نمی مونید!اینقدرا هم از کارای خونه هم برمیان ک شما بلاتکلیف نشین!پس این بحث خیلی بی مورده!چطوره که خانواده دختر مطمئن میشن که پسر جنم کار داره (حتما یه سری از پسرا جنم کار ندارن دیگه) ولی خانواده پسر از خانه داری و آشپزی دختر نپرسن؟! انقدر مطمئنید که همه دخترا اهل کار خونه و آشپزی هستن؟ یعنی ندید دختری که حال اینا رو نداشته باشه؟!
ظاهر برای هردوطرف اهمیت داره.منم بعنوان دختر اگ ظاهر اقا پسر پسندم نباشه اصلا بجلسه بعدی نمیکشه!چون ظاهر ی فاکتور مهمه البته منظورم خوشگلی نیس ی ظاهر ک بدل ادم بشینه و تو بعدها بخاطر این طاهر طرفو در اینده زیرسوال نبری!
جنم کاری رو هم که مستقیم از پسر نمیپرسن که اقا داماد محترم ایا شما جنم کاری دارید یا ندارید یا اگر دارید به چه میزان دارید؟؟؟
خانواده دختر باید زرنگ باشن
خیلی از دخترا اونم دختری ایرانی اشپزی رو یاد میگیرن . شما به راحتی میتونی اینو بفهمی اگه زرنگ باشی (مثلا دختر ک تک دختره و خواهربزگتر نداره یا اگه داره فاصله سنیش زیاده معمولا اشپزی رو کم و بیش بلده ، دختری که مامانش شاغله اشپزی بلده ، دختری که دانشجوی شهر دیگه بوده و خونه و خابگاه داشته حداقلهای اشپزی رو در بدترین حالت بلده و................ زرنگ باش
تو جلسه خاستکگاری هم شیوه های خیلی بهتری میشه فهمید خانم میونش با کار خونه چطوره مثلا سوالایی که پسر میپرسه از دختر خانوم : خانوم شما چه میزان از وقتتون رو دوس دارید تو خونه باشید ؟
اگه تو خونه باشید خودتون رو با چی سرگرم میکنی و وقت رو با چی میگزرونید ؟ و سوالات اینچنینی که اگه زرنگ باشی میتونی اصل مطلب رو بگیری
اینم تازگیا مد شده شما کجا میشینید!؟خونه رو میان میان میبینن اگ ساختش قدیمی باشه دیگ بخودش زحمت نمیدن توو خونه بیان!!بعد میگن چرا مهریه رو دخترا بالا میگیرن چرا دخترا مادی گرا هستن!!نیگا ب رفتارای خودشون نمیکنن!!
من از ادمای تحصیلکرده در عجبم!!!!!طرف دانشجو دکترا بود از من خوشس اومد خواهرشو چندبار منو اسیر کرد از بس زنگ زد البته ب رو خودشون نیاورن ک کین ولی من شصتم خبردار شد خودشه !
بعد زنگ زد خونمون ،خواهرش بعد کلی پرسش از مادرم ک مادرم میخاست بدونن کین حاضر نبود اطلاعات بده بعدم از مادرم پرسید شما باغ و ملکم دارید مادرم گفت بهش خانم بزار خیالتونو راحت کنم ما باغ و ملکی نداریم بعدم رفتنو دیگ پیداشون نشد
حالا این خواهرش فکرش اینجوره اونک تحصیلکرده مملکته چرا؟بقول جیگر:چرا؟؟!...چرا؟!!!...چرا؟!!!
وااای این مدلا دیگه نوبره بخدا...مدل جدیده! اومدن دختر بخرن
(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط: خب این که معلومه چرا دختره اینجوری گفتهوالا اون دختر خانم هنوز ک هنوزه بعد از دوسالو اندی توی خونه منتظره که اون اسب سفید برسه واسش خخخخخ
دختره یکی دیگه رو دوست داشت واحتمالا خونواده اش میخواستن با برادر شما ازدواج کنه. اون بنده خدا هم این بهونه آورده که داداش شما بره پشت سرش رو هم نیگا نکنه که بعدا از طرف مادر و پدرش هم سرزنش نشه
یعنی واقعا فکر کردید دختره نمیتونه غذا درست کنه یا یه ماه میره مزاحم خونواده خواهرش میشه ؟
این تازه یکیش بود هر کسی یک فاز متفاوتی داره چه پسر و چه دختر و کلا پروسه ی زمانبری خواهد بود.