صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ ۱۲۷ ۱۲۸ ۱۲۹ ۱۳۰ ۱۳۱ ۱۳۲ ۱۳۳ ۱۳۴ ۱۳۵ ۱۳۶ ۱۳۷ ۱۳۸ ۱۳۹ ۱۴۰ ۱۴۱ ۱۴۲ ۱۴۳ ۱۴۴ ۱۴۵ ۱۴۶ ۱۴۷ ۱۴۸ ۱۴۹ ۱۵۰ ۱۵۱ ۱۵۲ ۱۵۳ ۱۵۴ ۱۵۵ ۱۵۶ ۱۵۷ ۱۵۸ ۱۵۹ ۱۶۰ ۱۶۱ ۱۶۲ ۱۶۳ ۱۶۴ ۱۶۵ ۱۶۶ ۱۶۷ ۱۶۸ ۱۶۹ ۱۷۰ ۱۷۱ ۱۷۲ ۱۷۳ ۱۷۴ ۱۷۵ ۱۷۶ ۱۷۷ ۱۷۸ ۱۷۹ ۱۸۰
چه خوب پس ما تلاش می کنیم کنکور بدیم و دانشگاه بهشتی قبول شیم !
سود این وام ۱۵ میلیونی چند درصد ۴ درصد ؟
سخت ترین کاری که داری انتخاب یه شریک زندگی هست تونستی از دانشگات پیدا کنی !!!
رهن خونه ۳۰ تومان اونجا کجاست مگه خارج تهرانه !؟
کارت تضمین شده است یعنی بعد از ارشد می تونی حتما یه کار درست و حسابی پیدا کنی ! ؟
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۳۵ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: چه خوب پس ما تلاش می کنیم کنکور بدیم و دانشگاه بهشتی قبول شیم !
سخت ترین کاری که داری انتخاب یه شریک زندگی هست تونستی از دانشگات پیدا کنی !!!
رهن خونه ۳۰ تومان اونجا کجاست مگه خارج تهرانه !؟
آره وامش ۴درصده و قسطاش هم یک دو سال بعد شروع میشه.
دقیقا اصلی ترین دغدغه ی من همون انتخاب طرف مقابله. به ۲ دلیل: اول اینکه من بد اخلاقم و کسی با این اخلاقم خیلی سخت جواب مثبت بهم بده. دوم اینکه من دو سه تا خواسته دارم، که تا حالا دختری رو از نزدیک ندیدم که پتانسیل اینو داشته باشه که خواسته هام رو قبول کنه. البته تا حالا به هیچکس نگفتم ولی میدونم که کسی کنار نمیاد.
حالا هرجا. شیراز باشه بهتره. با ۳۰ تومن میشه.
کار درست و حسابی یعنی چی؟؟ من کار اداری و بانک و این چیزا نمیرم. آشنا هم دارم ولی چون علاقه ای ندارم نمیرم. با لیسانس هم میتونستم استخدام شم ولی خودم نرفتم.
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۴۰ ب.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: آره وامش ۴درصده و قسطاش هم یک دو سال بعد شروع میشه.خوب خوش اخلاق باش
دقیقا اصلی ترین دغدغه ی من همون انتخاب طرف مقابله. به ۲ دلیل: اول اینکه من بد اخلاقم و کسی با این اخلاقم خیلی سخت جواب مثبت بهم بده. دوم اینکه من دو سه تا خواسته دارم، که تا حالا دختری رو از نزدیک ندیدم که پتانسیل اینو داشته باشه که خواسته هام رو قبول کنه. البته تا حالا به هیچکس نگفتم ولی میدونم که کسی کنار نمیاد.
حالا هرجا. شیراز باشه بهتره. با ۳۰ تومن میشه.
کار درست و حسابی یعنی چی؟؟ من کار اداری و بانک و این چیزا نمیرم. آشنا هم دارم ولی چون علاقه ای ندارم نمیرم. با لیسانس هم میتونستم استخدام شم ولی خودم نرفتم.
خواستت چیه مگه !!!؟ قابل گفتن نیست ؟هر جا که نمیشه باید هدفت رو مشخص کنی کجا می خوای بری و می خوای تو اون شهر چه کاری کنی !؟
اگه کار اداری نمی ری پس می خوای چیکار کنی شرکت بزنی ؟
خوش اخلاق بودن سخته اخه
قابل گفتن هست ولی تو این تاپیک نگم بهتره، چون منجر به بحث میشه! از اون بحثا که آخرش چندتا کشته و زخمی میده.
واسه جا بایدی وجود نداره. هرجا بیشتر خوش بگذره همون جا میریم زندگی میکنیم.
نه بابا، شرکت هم یه نوع کاره اداریه دیگه. این همه کار هست تو دنیا، حتما که نباید از این دست کارا آدم بره. چندتا شغل مد نظرم هست ولی فعلا در حده ایده ست و عملی نشده. کلا این مکان زندگی و شغل و این چیزا زیرمجموعه ی یکی از خواسته هاییه که گفتم قابل ذکر نیست.
ازدواج خیلی سخته من میدونم
اما
وقتی که عاشق شی دیگه نمیتونی به سختی فکر کنی
نه که نمیتونی، شاید بهتره که بگم دقیقا میتونی!!! اما عاشقی. عاشق که باشی زحمت میکشی، عاشق که باشی خسته نمیشی، عاشق که باشی صبور میشی، عاشق که باشی ساده میگیری، و عاشق که باشی خیلی ساده میگیری...
واسه مایی که در شرایط ایده آل نیستیم و خودمون باید رو پای خودمون بیاستیم ازدواج سختتره چون باید صفر تا صدشو خودت بسازی و باعث میشه که سن ازدواج بالا بره وگرنه هستن کسانی که نه کار دارن و نه شغل اما به راحتی باباشون واسشون زن میگیره(اه که بدم اینطوری باشم، شایدم چون اینطوری نیستم بدم میاد!)
اما در کل با همین شرایط سخت هم اگر ساده گرفته بشه و واقعا ساده و طرف کار داشته باشه و در صورتی که عشق واقعی باشه مییشه ازدواج کرد. و به همین خاطر من میخام ازدواج کنم.
(کاش دانشکاه ما هم ۱۵ وام میداد
)
داشتم یه تصمیماتی میگرفتم ...
ولی رفیقم زنگ زد گفت از هفته بعد سالن گرفتن !!! برنامه کلا عوض شد
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱ ب.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط:(15 تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۵۹ ب.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: خوش اخلاق بودن سخته اخه
قابل گفتن هست ولی تو این تاپیک نگم بهتره، چون منجر به بحث میشه! از اون بحثا که آخرش چندتا کشته و زخمی میده.
واسه جا بایدی وجود نداره. هرجا بیشتر خوش بگذره همون جا میریم زندگی میکنیم.
نه بابا، شرکت هم یه نوع کاره اداریه دیگه. این همه کار هست تو دنیا، حتما که نباید از این دست کارا آدم بره. چندتا شغل مد نظرم هست ولی فعلا در حده ایده ست و عملی نشده. کلا این مکان زندگی و شغل و این چیزا زیرمجموعه ی یکی از خواسته هاییه که گفتم قابل ذکر نیست.
اینجا یه زمانی کشته و زخمیاشو داد تموم شد رفت...الان همه مفقودالاثر شدن :|
خب خوش اخلاق بودن که سخته... برای جا هم که باید نباید وجود نداره عالیه.. شرکت هم که کارش اداریه..می مونه سوپری زدنو مغازه زدن.. خب خواسته ایی که داری چیه که این مکانو شغل و اینچیزا زیر مجموعشه؟
میگم حالا که همه چی ۱۰۰ درصدی مشخصه میخواین همه خانومه رو صدا کنم بیان نظر بدن ؟؟
اتفاقا تو سوپر مارکت کار کردم، فقط میتونم بگم افتضاح بود. واقعا اگه کسی بخواد سوپری بزنه باید آخرین گزینه اش باشه.
دلیل اینکه من خیلی واضح حرف نمیزنم و مثلا شغل رو ذکر نمیکنم اینه که ممکنه فقط در حد حرف باشه و نتونم عملی کنم. نمیخام قمپز در کنم. ان شاء ا... اگه عملی شد میام اعلام میکنم(تو همین تاپیک
)اتفاقا هیچی مشخص نشده
ولی راجب اون شروع زندگی با وام که گفتم، خیلی خوبه اگه نظر بدن.
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: داشتم یه تصمیماتی میگرفتم ...آی گفتی. اصلا فیفا و پیتزا رست بیف رو باید بیارن از موانع اصلی ازدواج.
ولی رفیقم زنگ زد گفت از هفته بعد سالن گرفتن !!! برنامه کلا عوض شد
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۳۱ ب.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: خوب هر دوتاش رو باهم انجام میدم۱- خانواده دختر ممکنه وام رو برای جهیزیه بخوان. حتی اگه شما هم جهیزیه نخواید اونا ممکنه بخوان بدن (به خاطر حرف مردم و ...)
نه سربازی هم نرفتم.
ولی حالا جدی دوستان من ۱چیزی میگم نظرتون رو بگید. خانم ها هم شرکت کنن خوبه و بهتر میتونن کمک کنن.
دانشگاه ما به کسانی که ازدواج میکنن ۱۵میلیون وام میده. اگرم هر ۲نفر دانشجوی بهشتی باشیم که به هر نفر ۱۵ میدن و کلا میشه ۳۰ تومن.
دولت هم که به هر نفر ۱۰ میده و میشه ۲۰/ در مجموع اگر خانم وامش رو در اختیار من بذاره من ۵۰ تومن دستم رو میگیره و میتونیم با این ۵۰ تومن زندگیمون رو شروع کنیم. ۳۰ تومن واسه رهن خونه، ۲۰ تومن هم حالا واسه کار و یه سری خرجا. خرجای عروسی و این چیزا هم همش رو پدرم تقبل میکنه. اگه رواله بگید تا شروع کنم
۲- این وام ها قسط داره که باید برای پرداختش شغل داشته باشید.
فکر نکنید اگه این مشکلات ظاهری (سربازی، کار،...) حل شد دیگه تمومه. همون موقع هم بازم مسایل دیگه ای هست که جواب رد بشنوید.
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۹:۱۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:(15 تیر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: داشتم یه تصمیماتی میگرفتم ...آی گفتی. اصلا فیفا و پیتزا رست بیف رو باید بیارن از موانع اصلی ازدواج.
ولی رفیقم زنگ زد گفت از هفته بعد سالن گرفتن !!! برنامه کلا عوض شد
(۱۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۳۱ ب.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: خوب هر دوتاش رو باهم انجام میدم۱- خانواده دختر ممکنه وام رو برای جهیزیه بخوان. حتی اگه شما هم جهیزیه نخواید اونا ممکنه بخوان بدن (به خاطر حرف مردم و ...)
نه سربازی هم نرفتم.
ولی حالا جدی دوستان من ۱چیزی میگم نظرتون رو بگید. خانم ها هم شرکت کنن خوبه و بهتر میتونن کمک کنن.
دانشگاه ما به کسانی که ازدواج میکنن ۱۵میلیون وام میده. اگرم هر ۲نفر دانشجوی بهشتی باشیم که به هر نفر ۱۵ میدن و کلا میشه ۳۰ تومن.
دولت هم که به هر نفر ۱۰ میده و میشه ۲۰/ در مجموع اگر خانم وامش رو در اختیار من بذاره من ۵۰ تومن دستم رو میگیره و میتونیم با این ۵۰ تومن زندگیمون رو شروع کنیم. ۳۰ تومن واسه رهن خونه، ۲۰ تومن هم حالا واسه کار و یه سری خرجا. خرجای عروسی و این چیزا هم همش رو پدرم تقبل میکنه. اگه رواله بگید تا شروع کنم
۲- این وام ها قسط داره که باید برای پرداختش شغل داشته باشید.
فکر نکنید اگه این مشکلات ظاهری (سربازی، کار،...) حل شد دیگه تمومه. همون موقع هم بازم مسایل دیگه ای هست که جواب رد بشنوید.
من غلط بکنم جهیزیه نخام
خوب مگه میخوام بدون شغل برم خواستگاری؟ فک نمیکنم الان کسی بدون درآمد خواستکاری بره. مگه در شرایطی خاص.
یکی از فانتزیام جواب رد شنیدنه
باور کنید یه حس عجیبی تو جواب رد شنیدن هست که تو هیچی نیست. چون وقتی جواب رد رو میدن، دلت واسشون میسوزه و تو دلت میگی چه پسری رو از دست دادید
نقل قول: اگر خانم وامش رو در اختیار من بذاره من ۵۰ تومن دستم رو میگیره و میتونیم با این ۵۰ تومن زندگیمون رو شروع کنیم. ۳۰ تومن واسه رهن خونه، ۲۰ تومن هم حالا واسه کار و یه سری خرجا. خرجای عروسی و این چیزا هم همش رو پدرم تقبل میکنه.
نقل قول: این وام ها قسط داره که باید برای پرداختش شغل داشته باشید.
فرضا تمام این ۵۰ تومن رو با بهره ۴ درصد و بازپرداخت ۴۸ ماه بگیرید. ماهی تقریبا ۱ تومن باید قسط بدید. این مبلغ برای شروع زندگی خیلی بالاست.
طبیعتا شروع زندگی هزینه های زیادی داره که با این میزان قسط خیلی به فرد فشار میاد. مگر اینکه هم شما هم طرف مقابل شاغل باشید.
در مورد کارتون هم نگفتید بالاخره میخاید چیکار کنید. ولی معمولا هم دختر هم خانواده دختر با پسرهایی که از ضریب اطمینان شغلی بالاتری برخوردار هستن راحت تر کنار میان. کارمند دولت رو به کارمند بخش خصوصی، و کارمند بخش خصوصی رو به شغل آزاد و شغل آزاد رو به کارهای با ریسک بیشتر ترجیح میدن. دفترچه بیمه هم که از نون شب واجبتره !!
شما وقتی میری خواستگاری بهتون به عنوان یه گزینه نگاه میشه و آپشن های!! شما رو با نفرات قبلی و نفرات احتمالی بعدی مقایسه میکنن. و در نهایت ممکنه با این جواب که "پسرم ما دخترمون رو مگه از سر راه آوردیم ؟؟!!" یا مثلا "شما دقیقا چی داری که اومدی خواستگاری" یا یه کم محترمانه تر " شما هنوز به اون استقلال مالی نرسیدی" روبرو میشی.
البته من منکر نیستم که هنوز هم هستن خانواده هایی که سر مسائل مالی زیاد سخت نمیگیرن، ولی به ندرت یافت میشن.
(۱۶ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۷ ق.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: فرضا تمام این ۵۰ تومن رو با بهره ۴ درصد و بازپرداخت ۴۸ ماه بگیرید. ماهی تقریبا ۱ تومن باید قسط بدید. این مبلغ برای شروع زندگی خیلی بالاست.
طبیعتا شروع زندگی هزینه های زیادی داره که با این میزان قسط خیلی به فرد فشار میاد. مگر اینکه هم شما هم طرف مقابل شاغل باشید.
در مورد کارتون هم نگفتید بالاخره میخاید چیکار کنید. ولی معمولا هم دختر هم خانواده دختر با پسرهایی که از ضریب اطمینان شغلی بالاتری برخوردار هستن راحت تر کنار میان. کارمند دولت رو به کارمند بخش خصوصی، و کارمند بخش خصوصی رو به شغل آزاد و شغل آزاد رو به کارهای با ریسک بیشتر ترجیح میدن. دفترچه بیمه هم که از نون شب واجبتره !!
شما وقتی میری خواستگاری بهتون به عنوان یه گزینه نگاه میشه و آپشن های!! شما رو با نفرات قبلی و نفرات احتمالی بعدی مقایسه میکنن. و در نهایت ممکنه با این جواب که "پسرم ما دخترمون رو مگه از سر راه آوردیم ؟؟!!" یا مثلا "شما دقیقا چی داری که اومدی خواستگاری" یا یه کم محترمانه تر " شما هنوز به اون استقلال مالی نرسیدی" روبرو میشی.
البته من منکر نیستم که هنوز هم هستن خانواده هایی که سر مسائل مالی زیاد سخت نمیگیرن، ولی به ندرت یافت میشن.
توضیحاتتون خیلی خوب بود. من تا الان تو پستام یکم شوخی کردم و نخواستم فضا رو خیلی جدی کنم.
ولی بیاید یکم جدی تر به قضییه نگاه کنیم. تمام دوستانی که نظر دادن حرفشون درست و اصن منم قبول دارم. ولی خوب چاره چیه؟ شما چه راه حلی دارید ارائه بدید؟ من سوالام رو کلی میپرسم نه واسه خودم. پسر و دختر ۲۵،۲۶ ساله ی ما که باید ازدواج کنه، با این شرایط باید چیکار کنه؟ اینکه تقصیره جامعه ست و مسولین باید رسیدگی کنن به کنار. پس خودمون چی میشیم این وسط؟ یعنی دست رو دست بذاریم جوونامون به ۳۰ و ۳۵ سال برسن؟ اینکه یه زوجی اول زندگیشون بخاطر مسائل مالی سختی بکشن بهتره یا اینکه دیر ازدواج کنن یا اصن خدایی نکرده هیچوقت ازدواج نکنن؟
خیلی ببخشید ولی بنظرم اصلی ترین عامل بالا رفتن سن ازدواج خونواده های خودمونن که با این طرز تفکراشون و نداشتن اعتماد بچه هاشونو بدبخت کردن. تو آشنا و فامیل ما چندین مورد طلاق وجود داشته، حتی ۱دونشونم بخاطره مشکلات مالی نبوده. البته وجود داره ولی اصلی ترین علتش مسائل مالی نیست. نمیدونم شاید من دارم اشتباه میکنم ولی به شخصه تو جلسه ی خواستگاری اگه سوالهای پدر دختر خانم، بیشتر حول مسائل مالی بچرخه، خیلی برام خوشایند نیست. بازم میگم شاید من اشتباه میکنم.
من امروز داشتم توی اینستا چرخ میزدم و واقعا ی چیزی ذهنمو درگیر کرد!
نسل بعد از من عین فیلمای ترکی شدن، چرا؟! درصد بالایی از دخترای ۱۷ سال!!!ب بالا توی همون صفحه ی اول مثلا نوشتن " in rell <3" یا "y عشقم " و یا .... و نکته جالبتر اینکه این این رل ها ب بریک اپ و این رل دیگری و یا عشق بعدی و بعدی ختم میشه و توی یه لوپ قرار میگیره. خیلی علاقه دارم ببینم اخر و عاقبت اونا چی میشه. اخه دختر ۱۶ و ۱۷ ساله رو چ ب این حرفا؟!
Sent from my galaxy note 4 using Tapatalk
(۱۶ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۴۱ ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط:مسیله یی ک هست و واسه خودم حداقل هست اینه ک ادم هر چی جلو تر میره انتظاراتش در مورد همه چی به ویژه همسر اینده ش هم بیشتر میشه و ب عبارتی سخت پسند تر میشه. مثلا خود شما ایا تفکراتتون در مورد معیارهای دختری ک الان میحای با قبل از ارشدت (دوسال پیش) یکیه؟(16 تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۷ ق.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: فرضا تمام این ۵۰ تومن رو با بهره ۴ درصد و بازپرداخت ۴۸ ماه بگیرید. ماهی تقریبا ۱ تومن باید قسط بدید. این مبلغ برای شروع زندگی خیلی بالاست.
طبیعتا شروع زندگی هزینه های زیادی داره که با این میزان قسط خیلی به فرد فشار میاد. مگر اینکه هم شما هم طرف مقابل شاغل باشید.
در مورد کارتون هم نگفتید بالاخره میخاید چیکار کنید. ولی معمولا هم دختر هم خانواده دختر با پسرهایی که از ضریب اطمینان شغلی بالاتری برخوردار هستن راحت تر کنار میان. کارمند دولت رو به کارمند بخش خصوصی، و کارمند بخش خصوصی رو به شغل آزاد و شغل آزاد رو به کارهای با ریسک بیشتر ترجیح میدن. دفترچه بیمه هم که از نون شب واجبتره !!
شما وقتی میری خواستگاری بهتون به عنوان یه گزینه نگاه میشه و آپشن های!! شما رو با نفرات قبلی و نفرات احتمالی بعدی مقایسه میکنن. و در نهایت ممکنه با این جواب که "پسرم ما دخترمون رو مگه از سر راه آوردیم ؟؟!!" یا مثلا "شما دقیقا چی داری که اومدی خواستگاری" یا یه کم محترمانه تر " شما هنوز به اون استقلال مالی نرسیدی" روبرو میشی.
البته من منکر نیستم که هنوز هم هستن خانواده هایی که سر مسائل مالی زیاد سخت نمیگیرن، ولی به ندرت یافت میشن.
توضیحاتتون خیلی خوب بود. من تا الان تو پستام یکم شوخی کردم و نخواستم فضا رو خیلی جدی کنم.
ولی بیاید یکم جدی تر به قضییه نگاه کنیم. تمام دوستانی که نظر دادن حرفشون درست و اصن منم قبول دارم. ولی خوب چاره چیه؟ شما چه راه حلی دارید ارائه بدید؟ من سوالام رو کلی میپرسم نه واسه خودم. پسر و دختر ۲۵،۲۶ ساله ی ما که باید ازدواج کنه، با این شرایط باید چیکار کنه؟ اینکه تقصیره جامعه ست و مسولین باید رسیدگی کنن به کنار. پس خودمون چی میشیم این وسط؟ یعنی دست رو دست بذاریم جوونامون به ۳۰ و ۳۵ سال برسن؟ اینکه یه زوجی اول زندگیشون بخاطر مسائل مالی سختی بکشن بهتره یا اینکه دیر ازدواج کنن یا اصن خدایی نکرده هیچوقت ازدواج نکنن؟
خیلی ببخشید ولی بنظرم اصلی ترین عامل بالا رفتن سن ازدواج خونواده های خودمونن که با این طرز تفکراشون و نداشتن اعتماد بچه هاشونو بدبخت کردن. تو آشنا و فامیل ما چندین مورد طلاق وجود داشته، حتی ۱دونشونم بخاطره مشکلات مالی نبوده. البته وجود داره ولی اصلی ترین علتش مسائل مالی نیست. نمیدونم شاید من دارم اشتباه میکنم ولی به شخصه تو جلسه ی خواستگاری اگه سوالهای پدر دختر خانم، بیشتر حول مسائل مالی بچرخه، خیلی برام خوشایند نیست. بازم میگم شاید من اشتباه میکنم.
خیلیا تغییر میکنن. و این فرق ینی دنبال کیس های سخت گیر تر رفتن اکثرا. واسه همینه ک اکثرا طبق امار متشر شده ی اخیر، کم سواد تر ها ازدواج بیشتر کردن در سال گذشته. دلیلش هم همیشه مادی نیست این افزایش انتظارات و سخت پسند شدن... خیلی وقتا ممکنه طرز تفکر و رفتارای اجتماعی و ... باشه. بعنوان مثال من خودم سطح تفکراتم در مورد همسر اینده زمین تا اسمون با چیزی ک زمانی دانشجوی کارشناسی بودم تفاوت داره و همین باعث شده شاید اونی ک میحام؛ شاید شرایط فعلیم(مالی و شغلی) اماده ی اقدام کردن واسه چنین فردی نباشه. چند روز پیش رفتم پارک و ۳ تا از دوستان دبیرستانمو دیدم ک با خانمشون و یکیش با بچه ی ۴ ساله ش
(من پیر مرد نیستما
)اومده بودن اونجا واسه افطاری!! اینا نمونه زنده ی اینکه کمتر تحصیل کرده ها معمولا خیلی زود تر و راحتتر کیس مورد نظرشونو پیدا میکنن. پ.ن: منم کاملا موافقم ک رسم و رسومات مسخره زیاد داریم و خیلی چیز رو میشه راحت تر گرفت هم از سوی خود پسر و هم از سمت خونواده ی دختر و هم در چشم اطرافیان و اقوام! اما بضی چیزها رو دگ نمیشه بیخیال شد(ینی خونواوه دحتر حق دارن کوتاه نیان تا حدی).
Sent from my galaxy note 4 using Tapatalk
(۱۶ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۴۱ ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: به شخصه تو جلسه ی خواستگاری اگه سوالهای پدر دختر خانم، بیشتر حول مسائل مالی بچرخه، خیلی برام خوشایند نیست.باز هم میگم کلیت نداره حرف من.
این مشکل من و شما نیست. مشکل خیلی هاست. شما چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید قطعا با این سوال مواجه میشید:
آقازاده چیکاره هستن؟ مشغول چه کاری هستن؟ کجا کار میکنن؟
هدف از این سوال این نیست که ببینن من یا شما جاوا کار میکنیم یا سی شارپ یا شبکه. اون ها فقط میخان به این جواب برسن: درآمد تقریبی ماهیانه.
با حرف شما موافقم. شاید خیلی از خانواده ها خودشون فراموش کردن که با چه شرایطی ازدواج کردن. آیا از همون اول همه چیز داشتن که الان از جوون ها این توقع رو دارن. به هرحال این توقعات نابجا ایجاد شده و باعث بالا رفتن سن ازدواج شده. ۲۵-۲۶ که شما گفتید تازه خوبه.
درنهایت هم: کل اگر طبیب بودی / سر خود دوا نمودی ... من اگه میدونستم با این مشکلات و فرهنگ غلط و توقعات بالا چیکار باید کرد، تا الان خودم یه کاری کرده بودم. تازه من سربازی هم رفتم و تو بخش خصوصی هم کار میکردم. ولی با این شرایط باز هم توقعات بالای مالی خانواده ها دردسر ساز هست.
(۱۶ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۴۱ ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: توضیحاتتون خیلی خوب بود. من تا الان تو پستام یکم شوخی کردم و نخواستم فضا رو خیلی جدی کنم.خوب راه حلتون چیه؟ سختگیری در مسایل مالی دست ما نیست.
ولی بیاید یکم جدی تر به قضییه نگاه کنیم. تمام دوستانی که نظر دادن حرفشون درست و اصن منم قبول دارم. ولی خوب چاره چیه؟ شما چه راه حلی دارید ارائه بدید؟ من سوالام رو کلی میپرسم نه واسه خودم. پسر و دختر ۲۵،۲۶ ساله ی ما که باید ازدواج کنه، با این شرایط باید چیکار کنه؟ اینکه تقصیره جامعه ست و مسولین باید رسیدگی کنن به کنار. پس خودمون چی میشیم این وسط؟ یعنی دست رو دست بذاریم جوونامون به ۳۰ و ۳۵ سال برسن؟ اینکه یه زوجی اول زندگیشون بخاطر مسائل مالی سختی بکشن بهتره یا اینکه دیر ازدواج کنن یا اصن خدایی نکرده هیچوقت ازدواج نکنن؟
خیلی ببخشید ولی بنظرم اصلی ترین عامل بالا رفتن سن ازدواج خونواده های خودمونن که با این طرز تفکراشون و نداشتن اعتماد بچه هاشونو بدبخت کردن. تو آشنا و فامیل ما چندین مورد طلاق وجود داشته، حتی ۱دونشونم بخاطره مشکلات مالی نبوده. البته وجود داره ولی اصلی ترین علتش مسائل مالی نیست. نمیدونم ساید من دارم اشتباه میکنم ولی به شخصه تو جلسه ی خواستگاری اگه سوالهای پدر دختر خانم، بیشتر حول مسائل مالی بچرخه، خیلی برام خوشایند نیست. بازم میگم شاید من اشتباه میکنم.
به دو دلیل نمیخواستم پست بذارم، یکیش که معلوم شد
اون یکی هم که خب معلومه کامنتها رو خوندم، از یک سختگیری صحبت شده، این سختگیری دقیقا چیه؟
آقایون به چی میگن سختگیری؟