تالار گفتمان مانشت
ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - نسخه‌ی قابل چاپ

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Bahar_HS - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۰۴ ق.ظ

اینکار رو نکنید!Undecided
ادامه بدید! من تازه می خواستم حرف بزنم!UndecidedUndecided نرید! بدارید منم حرفامو بزنم!Angry
جوابمو منم بدید!Dodgy

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - blackhalo1989 - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۰۶ ب.ظ

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۹ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  آخه چرا خانواده هاتون و بخصوص مادرهاتون باید براتون تصمیم بگیرن؟؟؟
دخترای دیروز، مادرای امروز
دخترای امروز، مادرای فردا

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Hamzeh.S - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۰ ب.ظ

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۵۷ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  هیسسسسسسسسسسسسسسسسس آقای ریمن عصبانینExclamationExclamation

پست موقت(پرانتز بازBig Grin)

این حرفایی که ادر ادامه میگم براساس فیدبک و محبتی که دوستان داخل این چندروز که من داخل این تایپیک پست میزارم و از طریق پیام خصوصی به من داشتن BlushBlushConfused مربوط میشه اصلا هم حرفاشون برام مهم نیست چون اگه از نظر اونا خوشایند نیست مطالب این تایپیکو نخونن تا راحت به زندگیشون (به قول خودشون)ادامه بدن و به قول آقای ریمن عصبانی نشن Smile

من قبلاهم این تایپیکو دنبال میکردم این تایپیک همیشه اینجوری بوده یکی یه پست میزاره همه کسیو که پست میزاره (باجملات توهین آمیز )محکوم میکردن یا با دید فمنیسمی(کاش یه مقدار درمورد فلسفه فمنیسم مطالعه کنید که به این قضیه افتخار نکنید برای این قضیه سخنرانی های دکتر برخورداری استاد دانشگاه تهران رو پیشنهاد میکنم) در دفاع از حقوق خودشون یا بادید دفاع از حقوق مردان که وا مصیبتا ما چقدر مظلومیم و مورد ظلم خانما هستیم.من با نظری که آقای سلطانی دادن موافقم کاملا موافقم کاش دوتا کتاب جامعه شناسی میخونید که فرق یه جامعه اعتدال گرا و مردمانشو با جامعه کنونی خودمون متوجه میشدید جامع ما ازاین ور بوم افتاد جامعه غرب ازاونور بوم داخل هردوشون هم مسئولین موندن گندی که زدن چطور جمع کنند قربونشون برم جوونای ما که داخل همه موارد اصلا حیا وشرم ندارن ولی تا دلت بخاد حرف از ازدواجشون میشه رنگ به رنگ میشن .اگر من این تایپیکو آپ میکنم چون نگران بودم برای قشر تحصیل کردم نگران تفکر به دور از انسانیتی که داره جایگزینی ازدواج میشه نگران دید دختر و پسر به هم (دختر میگه مرد وظیفه اش مثل تراکتور(من میگم تراکتور وگرنه کلمه توهین امیز تریه) کارکنه زن گرفته باید خرج کنه ،پسر :دخترا آهن پرستن ،دخترا عقلشون در حد یه تیکه طلا درگیر احساس میشه ... جمله هایی که به صورت متداول در گروههای دوستیمون متداول شده وخودتون بهتر میدونید)نگرانیام زیاد نگم بهتر ولی این سردرگمی های که اکثرا باهاش درگیرید و فقط از زندگی واحد پاس کردن دانشگاه و چهارتاکد زدنو فهمید این نیست یه چیزای دیگه ای هم هست که بتونه شمارو به کمال برسونه

من میخاستم این تایپیکو هدفدار و ابتدا با سوالایی که ذهن خودتون در مورد شخصیت و تفکر خودتونه درگیر کنم و بعد برم سراغ دوران آشنایی و ... ولی با توجه به اینکه فقط چندنفر ازدوستان همکاری کردن وبقیه نظاره گر بودن نمیشه نتیجه درستی گرفت ..شخصیت مجازی با یه حذف اکانت از بین میره تو میمونی شخصیت حقیقی خودت ویه عالم حرف وسوال پراکنده داخل ذهنت که منبع درستی برای جواب دادن به سوالات پیدا نمیکنی.

کلی حرف بود که میخاستم تو این پستم بزارم دیدم هم از حوصله شما خارج و هم من حوصله اشو ندارمBig GrinBig GrinCool

من دیگه این تایپیکو آپ نمیکنم نه به خاطر توهینایی که به بنده شد بخاطر عدم فعالیت دیگران و شما هم به قول شاعر بر لب جوی بشینید و گذر عمر ببینید ماهم به قول شاعر برمیخیزیمو به شادمانی میگذرانیم TongueBig Grin

ارزوی عاقبت بخیر برای همتون دارمHeart

همون طورکه گفتم متأسفانه درجامعه ما حرف زدن درمورد مسائل طبیعی که برای هرکسی پیش میاد به دلیل فرهنگ غلط جامعه ما خیلی سخته واگرهم کسی دراین باره صحبت کنه سرنوشتش همینی میشه که برای شما اتفاق افتاده.به هرحال ناراحت نباشید.کارشمادرست بود.
موفق باشید.SmileSmileSmileSmileSmileSmile

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Bahar_HS - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ ب.ظ

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۰۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۹ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  آخه چرا خانواده هاتون و بخصوص مادرهاتون باید براتون تصمیم بگیرن؟؟؟
دخترای دیروز، مادرای امروز
دخترای امروز، مادرای فردا
من که نمی تونم اینو هضم کنم که یکی بجای شخص دیگری تصمیم بگیره؛
مثلا،قدیما پدرمادرا خودشون برای بچه هاشون خرید می کردن، الان چی؟؟؟
الان این دیگه خنده داره؛حتی برای یه بچه هم بدون نظرخواهی خودش خرید نمی کنن.

سوال من اینه:واقعا!Exclamationآقایون نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Nesyan - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۸ ب.ظ

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۵۷ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  کلی حرف بود که میخاستم تو این پستم بزارم دیدم هم از حوصله شما خارج و هم من حوصله اشو ندارمBig GrinBig GrinCool

من دیگه این تایپیکو آپ نمیکنم نه به خاطر توهینایی که به بنده شد بخاطر عدم فعالیت دیگران و شما هم به قول شاعر بر لب جوی بشینید و گذر عمر ببینید ماهم به قول شاعر برمیخیزیمو به شادمانی میگذرانیم TongueBig Grin

ارزوی عاقبت بخیر برای همتون دارمHeart
نه لطفا ادامه بدین Sad
من نفهمیدم بقیه مشکلشون با این قضییه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا نباید ما جوونا خودمون راجع به مشکلاتمون تو این مورد حرف بزنیم؟ و این حرف زدن چرا زشته؟HuhHuh

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - abji22 - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۶:۴۲ ب.ظ

من ک کلی حرف دارم این روزا هم خودم توشرایطش هستم بیشتر حرفم میاد
فکرمیکنم هدف از ازدواج باید شریک شدن باشه،ی مثال چندروز پیشا شنیدم وقتی میخوایم بری کوهنوردی ۲نفرباشیم بهتره یا ی نفر؟ازنظرمن ۲ نفره
تو راه باهم حرف میزنی،اگه خسته شدی به هم کمک میکنی،یجا لازم باشه دستشو میگیری کمکش کنی بالا بیاد،اگه خدایی نکرده افتادی هم یکی باشه بلندت کنه،تومسیرزندگیم باید همینجورباشه ۲نفرهمدیگه رو هول بدن به سمت پیشرفت ن باتعصبات بیجا جلوی همو بگیرن
من خودم نمیدونم بایدازکجا راجب طرفم اینچیزا روبفهمم؟
راجب معرفی توسط مادر هم بنظرمن اشکالی نداره،خب طرف ب مادرش میگه همچین زنی میخوام اونم بهش معرفی میکنه و تحقیق میکنن و باهم حرف میزنن اگه دیدن تفکرشون مثه همه خوبه بنظرم
اما ی مشکل هست ک خودم درگیرشم،کاملا این روش عقلگراس،احساس هیچ دخالتی نداره بخاطر همینم دوس داری طرف همه چیزتمام باشه
خیییییییییییلی سخته انتخاب،گاهی میگم کاش پسربودم

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - blackhalo1989 - 24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۷:۵۳ ب.ظ

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  من که نمی تونم اینو هضم کنم که یکی بجای شخص دیگری تصمیم بگیره؛
مثلا،قدیما پدرمادرا خودشون برای بچه هاشون خرید می کردن، الان چی؟؟؟
الان این دیگه خنده داره؛حتی برای یه بچه هم بدون نظرخواهی خودش خرید نمی کنن.

سوال من اینه:واقعا!Exclamationآقایون نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
شما دارید قضیه رو جنسیتی می کنید و میخواید با عمق کم حل کنید در حالیکه این قضیه ریشه داره، زنجیره ای از مشکلات داره، آدم های مختلفی (نه فکر نصف آقای جامعه) درگیرشن. نمیشه انگشتو به یه سمت بگیریم و بگیم تقصیر شماست.

تو این تاپیک دقیقا چه اتفاقی افتاده؟ یکی بگه ما هم بدونیم.

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Bahar_HS - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ق.ظ

(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۳۴ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  مث اینکه هر چه میریم سمت بهار حال و هوای تاپیک ازدواج هم داره عوض میشه و ...
تا آخر اردیبهشت فک کنم همتون رفتین خونه بخت دیگه :دی

من که چشمم آب نمی خوره!Dodgy
(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۳۴ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  سوال من اینه:واقعا!Exclamationآقایون نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
سوال من هم اینه:واقعا!Exclamation خانوما نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
هیچکس برای آدم مادر نمیشه! البته تو زندگی هر کس جای خودشو داره؛ مادر جای خودش، همسر جای خودش و ... ولی بعد خدا، اول مادر دوم مادر سوم مادر بعدش بقیه (و این با تکریم جایگاه بقیه هیچ منافاتی نداره به نظرم)
البته وابستگی در تصمیم گیری در شرایط کلی برای همه میتونه مشکل ساز بشه، ولی مشورت کردن هیچ مشکلی نداره، اونم با کسی که وجودت از وجود اونه ! بدنت از بدن اونه ! کسی که جاش اون بالا بالاهاست و بهشت زیر پاشه! مادر رفیق بی کلکه؛ تنها کسی که حاضره برات همه کار بکنه ... یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه : قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم. ... مگسانند گرد شیرینی و ... همین همسر آدم یا دوست آدم اگه مشکلی پیش بیاد کات آف میکنه ... ولی مادر ...! حالا دیگه بماند که اصن رابطه ی پسر و مادر یک رابطه ی خیلی خاصه! ملسه :دی
من که به عنوان یه دختر خودم برای ازدواج خودم تصمیم می گیرم،حتی گاهی اوقات مجبور می شم با خانواده م جروبحث داشته باشم؛
می دونم خوب نیست.
شاید هم من دختر خوب و سربه راهی نیستم!Undecided

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۷:۵۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  من که نمی تونم اینو هضم کنم که یکی بجای شخص دیگری تصمیم بگیره؛
مثلا،قدیما پدرمادرا خودشون برای بچه هاشون خرید می کردن، الان چی؟؟؟
الان این دیگه خنده داره؛حتی برای یه بچه هم بدون نظرخواهی خودش خرید نمی کنن.

سوال من اینه:واقعا!Exclamationآقایون نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
شما دارید قضیه رو جنسیتی می کنید و میخواید با عمق کم حل کنید در حالیکه این قضیه ریشه داره، زنجیره ای از مشکلات داره، آدم های مختلفی (نه فکر نصف آقای جامعه) درگیرشن. نمیشه انگشتو به یه سمت بگیریم و بگیم تقصیر شماست.

تو این تاپیک دقیقا چه اتفاقی افتاده؟ یکی بگه ما هم بدونیم.

مایلم این بحث (در صورت موافقت شما) ادامه پیدا کنه.Smile
و نظرات دخترا و پسرا رو بدونیم.

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - amir.monfared1369 - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۳۷ ق.ظ

من حرف بعضی از دوستان رو خوندم حرف ها همه تا حدودی درسته و هر حرف رو از یه دیدی ببینیم کاملا درست نشون داده میشه.
من دفعه قبل هم گفتم ما ( چه پسرا و چه دخترا) یکم تنبل شدیم شایدم بگم ترسو.
اگر می خوایم زندگیمون بیمه باشه که خوب در میاد و تا آخر عمر از زندگیی لذت می بریم و هیچ موقع حسرت گذشترو نمی خوریم باید با کسی که دوسش داریم و مدتی می شناسیمش و باهامون دوسته ازدواج کنیم ( من نظر خودم رو می گم شاید به نظر بعضیا دوستی اشکال داشته باشه. ولی واقعیت دیگه اگر دو نفر جنبه داشته باشن دوستی هیچ ایرادی نداره).
فقط می مونه آدم بخواد خانوادش رو راضی کنه که حتی تو سختگیر ترین خانواده ها یا حتی مذهبی ترین خانواده ها هم اگر ببینن فرزندشون انتخاب درستی کرده قبول می کنن. ولی هممون یه طوری از خانوادمون می ترسیم. ترس نداره همه ما لااقل طعم دفاع از پروژه کارشناسی رو چشیدیم یا قراره درآینده نزدیک بچشیم. ازدواج با کسی که واقعا دوسش داریم از یه پروژه ارزشش اون قدر کمتره که نمی خوایم از اون در مقابل چند نفر که اونا خانوادمونن و قدر کل دنیا دوست مون دارن دفاع کنیم!!!! پس اول باید اونقدر بالغ بشیم که بتونیم از پروژه زندگیمون دفاع کنیم و با ملایمت و احترام والدینمون رو برای انتخابمون راضی کنیم بعد درباره مشکلات دیگه فکر کنیم.

اینم بگم شاید حرف من از دوستی اشتباه باشه ولی من با یه مثال هر چند که خنده دار و شاید شماها بهش بخندین و بگین چه دیدگاه مسخره ای این نتیجه رو گرفتم ولی از نظر خودم روش حل مساله مهم نیست مهم جوابی که می خوام بهش برسم. من خودم دوست دارم همسر مثل خودم باشه یهویی بلند شیم بگیم نیم ساعت بعد بریم بگردیم یا مسافرت بریم یا بلند شیم بریم تاب بازی یا صدتا کار بچگانه دیگه همه تو حرف این کارا رو دوست دارن اما وقتی پای عمل میاد همه معادلات بر می گرده واسه همین تنها کسی که دوستم بوده از این مدل رفتارش مطمئنم. والا به هر کسی بگی میگه منم همین طوریم. لاقل دوستی خوبیش اینه که طرف مقابلت رو تو مشکلات و سختی ها و یا تو شادی ها و خنده ها تست کردی. البته باز می گم جنبه باید داشته باشیم.

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - khordad.girl - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۰۷ ب.ظ

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۶:۴۲ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  من ک کلی حرف دارم این روزا هم خودم توشرایطش هستم بیشتر حرفم میاد
فکرمیکنم هدف از ازدواج باید شریک شدن باشه،ی مثال چندروز پیشا شنیدم وقتی میخوایم بری کوهنوردی ۲نفرباشیم بهتره یا ی نفر؟ازنظرمن ۲ نفره
تو راه باهم حرف میزنی،اگه خسته شدی به هم کمک میکنی،یجا لازم باشه دستشو میگیری کمکش کنی بالا بیاد،اگه خدایی نکرده افتادی هم یکی باشه بلندت کنه،تومسیرزندگیم باید همینجورباشه ۲نفرهمدیگه رو هول بدن به سمت پیشرفت ن باتعصبات بیجا جلوی همو بگیرن
من خودم نمیدونم بایدازکجا راجب طرفم اینچیزا روبفهمم؟
راجب معرفی توسط مادر هم بنظرمن اشکالی نداره،خب طرف ب مادرش میگه همچین زنی میخوام اونم بهش معرفی میکنه و تحقیق میکنن و باهم حرف میزنن اگه دیدن تفکرشون مثه همه خوبه بنظرم
اما ی مشکل هست ک خودم درگیرشم،کاملا این روش عقلگراس،احساس هیچ دخالتی نداره بخاطر همینم دوس داری طرف همه چیزتمام باشه
خیییییییییییلی سخته انتخاب،گاهی میگم کاش پسربودم

انتخاب خیلی سخته و از نظر من واسه ازدواج اگه شناخت قبلی نباشه حداقل ۶ ماه باید صحبت کنن دو طرف بیرون برن تو شرایط مختلف باید طرفو بسنجیم

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - shamim_70 - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۱۸ ب.ظ

(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۳۴ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  مث اینکه هر چه میریم سمت بهار حال و هوای تاپیک ازدواج هم داره عوض میشه و ...
تا آخر اردیبهشت فک کنم همتون رفتین خونه بخت دیگه :دی

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  سوال من اینه:واقعا!Exclamationآقایون نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
سوال من هم اینه:واقعا!Exclamation خانوما نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
هیچکس برای آدم مادر نمیشه! البته تو زندگی هر کس جای خودشو داره؛ مادر جای خودش، همسر جای خودش و ... ولی بعد خدا، اول مادر دوم مادر سوم مادر بعدش بقیه (و این با تکریم جایگاه بقیه هیچ منافاتی نداره به نظرم)
البته وابستگی در تصمیم گیری در شرایط کلی برای همه میتونه مشکل ساز بشه، ولی مشورت کردن هیچ مشکلی نداره، اونم با کسی که وجودت از وجود اونه ! بدنت از بدن اونه ! کسی که جاش اون بالا بالاهاست و بهشت زیر پاشه! مادر رفیق بی کلکه؛ تنها کسی که حاضره برات همه کار بکنه ... یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه : قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم. ... مگسانند گرد شیرینی و ... همین همسر آدم یا دوست آدم اگه مشکلی پیش بیاد کات آف میکنه ... ولی مادر ...! حالا دیگه بماند که اصن رابطه ی پسر و مادر یک رابطه ی خیلی خاصه! ملسه :دی

اگر شما همسرتونو درست انتخاب کنید وفاداریش و از خودگذشتگی اش اگر از مادرتون بیشتر نباشه کمترم نیس..

چند وقت پیشتر دوست مادرم تعریف می کرد همسرم چند وقته مریضه مدت زیادی در بیمارستان بوده بعدم توو خونه ازش مراقب میکردیم...میگفت هفته های اول خب پدرو مادرش و خواهر برادرش می اومدت سر میزدن کمکی می کردن (تازه خودش میگفت خانواده شوهرم خیلی بهم کمک میکنن و دراین مدت هم کم نذاشتن)ولی دیگه کم کم روزا ک می گذشت کمتر سر میزدنو بیاد بودن..میگفت شوهرم گفته خانم ما دو تا غیر هم دیگه کسیو نداریم مادر ،پدر،خواهر،برادر،فرزند همه میرن پی زندگی ولی این من و توایم که باید هوای همو داشته باشیم ،کمک ها ومحبت های خانوادم ی طرف ولی کاری ک تو برای من میکردی هیچ کدوم ازاونا نتونستن و نمیتونن انجام بدن!
(البته بگم این بنده ی خدا نمیخاست از خودش تعریف کنه بلکه بحث این بود ک دراخر هیشکی جز همسر برای ادم نمی مونه...روزی می رسه ک فقط همون همسرت فقط کنارته و کمک دسته!)

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Densike - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۴۱ ب.ظ

(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۱۸ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  
(25 اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۳۴ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  مث اینکه هر چه میریم سمت بهار حال و هوای تاپیک ازدواج هم داره عوض میشه و ...
تا آخر اردیبهشت فک کنم همتون رفتین خونه بخت دیگه :دی

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۴ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  سوال من اینه:واقعا!Exclamationآقایون نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
سوال من هم اینه:واقعا!Exclamation خانوما نمی خوان خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن؟؟؟؟HuhHuhHuh
هیچکس برای آدم مادر نمیشه! البته تو زندگی هر کس جای خودشو داره؛ مادر جای خودش، همسر جای خودش و ... ولی بعد خدا، اول مادر دوم مادر سوم مادر بعدش بقیه (و این با تکریم جایگاه بقیه هیچ منافاتی نداره به نظرم)
البته وابستگی در تصمیم گیری در شرایط کلی برای همه میتونه مشکل ساز بشه، ولی مشورت کردن هیچ مشکلی نداره، اونم با کسی که وجودت از وجود اونه ! بدنت از بدن اونه ! کسی که جاش اون بالا بالاهاست و بهشت زیر پاشه! مادر رفیق بی کلکه؛ تنها کسی که حاضره برات همه کار بکنه ... یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه : قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم. ... مگسانند گرد شیرینی و ... همین همسر آدم یا دوست آدم اگه مشکلی پیش بیاد کات آف میکنه ... ولی مادر ...! حالا دیگه بماند که اصن رابطه ی پسر و مادر یک رابطه ی خیلی خاصه! ملسه :دی

اگر شما همسرتونو درست انتخاب کنید وفاداریش و از خودگذشتگی اش اگر از مادرتون بیشتر نباشه کمترم نیس..

چند وقت پیشتر دوست مادرم تعریف می کرد همسرم چند وقته مریضه مدت زیادی در بیمارستان بوده بعدم توو خونه ازش مراقب میکردیم...میگفت هفته های اول خب پدرو مادرش و خواهر برادرش می اومدت سر میزدن کمکی می کردن (تازه خودش میگفت خانواده شوهرم خیلی بهم کمک میکنن و دراین مدت هم کم نذاشتن)ولی دیگه کم کم روزا ک می گذشت کمتر سر میزدنو بیاد بودن..میگفت شوهرم گفته خانم ما دو تا غیر هم دیگه کسیو نداریم مادر ،پدر،خواهر،برادر،فرزند همه میرن پی زندگی ولی این من و توایم که باید هوای همو داشته باشیم ،کمک ها ومحبت های خانوادم ی طرف ولی کاری ک تو برای من میکردی هیچ کدوم ازاونا نتونستن و نمیتونن انجام بدن!
(البته بگم این بنده ی خدا نمیخاست از خودش تعریف کنه بلکه بحث این بود ک دراخر هیشکی جز همسر برای ادم نمی مونه...روزی می رسه ک فقط همون همسرت فقط کنارته و کمک دسته!)

دقیقا نظر منم همینه

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - morweb - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۸ ب.ظ

سلام دوستای مانشتی من این تاپیک رو استارت زدم ...
امیدوارم استفاده کنید
ولی زن گرفتن پول میخاد ........ همه میگن نه فلان و فلان و..
میگن رعایت می کنیم ...ولی همش حرفه .باور کنیدالان بیشتر دختر ها زن موقعیت و پول ادم میشن ... نه خود ادم......مردها هم این طوری هستن
ولی زن ها بیشتره

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Bahar_HS - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ب.ظ

(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۰۱ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  Big GrinBig Grin عجب CoolCoolCool

پس من ادامه بدم پست زدنمو؟؟

بچه ها یکی میگفت داستانای تز خواهرم انرژی منفی میده و ترس از ازدواج بیشتر میکنه اگر اینجوریه واقعا من رویه رو عوض کنمCoolCool
ولی من هدفم از تعریف این داستانا دیدن یه سری نکات که شاید الان مجردیم به نظرمون بچگانه بیاد ولی خودش یه دلیل برای طلاق دو ادم بوده.
خانمی شما ادامه بده! البته اگر این موضوع در مسیر درست پیش بره که خیلی بهتره،گاهی اوقات بحث از مسیر اصلی خارج می شه(کلی گفتم،منظورم صرفا این تایپیک نیست)
اینکه دوستان با شنیدن ماجراهای طلاق انرژی منفی می گیرن؛من قبول ندارم،به نظرم یه جور روبه شدن با واقعیته،بالاخره این چیزا توی جامعه مون داره اتفاق می افته؛یعنی اگر ندونیم نگاهمون نسبت به ازدواج درست میشه؟؟؟Huh

قراراه،اینجا "البته با رعایت احترام به نظرات و سلیقه ها" ، راحححححت حرفمون رو بزنیم.Smile

(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۸ ب.ظ)morweb نوشته شده توسط:  سلام دوستای مانشتی من این تاپیک رو استارت زدم ...
امیدوارم استفاده کنید
ولی زن گرفتن پول میخاد ........ همه میگن نه فلان و فلان و..
میگن رعایت می کنیم ...ولی همش حرفه .باور کنیدالان بیشتر دختر ها زن موقعیت و پول ادم میشن ... نه خود ادم......مردها هم این طوری هستن
ولی زن ها بیشتره
خب دوست عزیز،زندگی خرج داره!
ولی اینطوری هم که میگی نیست!!!Dodgy
با عذرخواهی از آقایان!Blush ، در اطرافمون دیدیم خانمهایی که خیییییلی با همسرشون همراهی کردن،حالا مالی بوده،تحصیلی بوده یا در زمینه های دیگه ولی بعدا اون آقا فراموش کرده!Angry
آخه این درسته؟؟؟
عروسی مفصل،خونه ی خوب،زندگی مرفه و ...و ..و..و ،آره همه ی اینا خوبه،خیلی هم خوبه!
نمی دونم پای عمل بیاد بتونم انجام بدم یا نه؟HuhSmile ولی اگر کسی همراه و همسفر خوب و قابل اعتمادی باشه برای همه ی عمر،میشه از این چیزا گذشت و رد شد....چون کسی هست که بودنش خوشحال و آرومت می کنه... اصلا در یه سطح دیگه ای زندگی می کنی،هر طور که خواستی زندگی ت رو پیش می بری و اصلا نمیییی شنوی سرکوفتهای بقیه رو که بخوای ناراحت بشی...

ولی،انصافا،خودمونیم،چقدر فکر کردیم به این که :"من چقدر می تونم همسر خوبی باشم؟؟"
گاه گاهی این سوال رو از خودم می پرسم،ولی جوابی براش ندارم....

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج(هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - shamim_70 - 25 اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۰۶ ب.ظ

(۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۰۱ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  Big GrinBig Grin عجب CoolCoolCool

پس من ادامه بدم پست زدنمو؟؟

بچه ها یکی میگفت داستانای تز خواهرم انرژی منفی میده و ترس از ازدواج بیشتر میکنه اگر اینجوریه واقعا من رویه رو عوض کنمCoolCool
ولی من هدفم از تعریف این داستانا دیدن یه سری نکات که شاید الان مجردیم به نظرمون بچگانه بیاد ولی خودش یه دلیل برای طلاق دو ادم بوده.

بنظرم ادامه بدید حتی اگ ۲نفر استفاده بکنن از این تاپیک !
اینک موج منفی میده یا نه کاملا بستگی به این داره خواننده این مطالب با چ دیدی این مطالبو بخونه و چجوری اونها رو تفسیر کنه و ازشون استفاده کنه ،و به شما ک دارید زحمت می کشی مطلبو میزارید ارتباطی نداره.