morweb (کاش میشد زمان را زیر رادیکال برد) تاریخ ثبت نام: ۰۱ تیر ۱۳۹۱ تاریخ تولد: مخفی (۴۲ ساله) زمان محلی: ۱۰ November 2024 , 07:05 PM وضعیت: آفلاین |
|
امضای morwebبا حضرت شیطان سرمان گرم گناه استما بهر ملاقات خدا وقت نداریم چون فرد مهمی شده نفس دغل ما اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم (مردم این جور نباشید) عزم من بشکافد اقیانوس را تنبلی دزد آرزوهاست... |
نظرهای کاربران
|
|
morweb (31 خرداد ۱۳۹۳ در ۰۸:۳۷ ق.ظ) |
|
"Said "love for GOD , can replace all the deficiencies TestYourVocab.com =========================================================== I dont have time to hate people who hate me because I'm too busy loving people who love me همچنان برای خودم زندگی می کنم وخوشبختی واقعی یعنی همین. ================================= زندگی بافتن یک قالیست نه همان نقش ونگاری که خودت میخواهی نقشه را اوست که تعیین کرده نقشه را خوب ببین نکند آخرِ کار، قالیِ زندگیت را نخرند Heart ================= wish you a week full of Success هفته ی پر از موفقیتی رو براتون آرزو دارم (May you have a good weekend ( actually those who live in Iran and don't live in Iran انشاا... آخر هفته ی خوبی داشته باشید ( البته واسه کسایی که در ایران زندگی نمی کنن یامیکنن ) Let's begin our day with positive thoughts . بیاین روزمون رو با افکار مثبت شروع کنیم +++++++++++++++++++ من معتقدم که گاهی باید چرخ رو دوباره اختراع کرد تا پیشرفت صورت بگیره . +++++++++++++++++++ هر چی دلم را خالی میکنم باز پر میشود از تو,عجب بر کتی دارد دوست داشتنت.. ++++++++++++++++++++++ اشک های بعد از هر شکست من، همان عرق هایی است که برای پیروزی نریختم...! ======================================= به گمانم روزهای دشوار به من کمک کرده اند بفهمم که زندگی از هر رو، بی اندازه بخشنده و زیباست و این همه نگرانی که آدمی دارد، بدون شک، بی اهمیت است. - ایزاک داین سن ======================================== ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد ﺑﺎاﺳﺘﻌﺪاد ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻣﺎ اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﯾﮏ ﻣﺎﻫﯽ رو ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ اش در ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ از درﺧﺖ ﺑﺴﻨﺠﯿﺪ آن ﻣﺎﻫﯽ ﺗﻤﺎم ﻋﻤﺮش!! را ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎور ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺬراﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﯽ دﺳﺖ و ﭘﺎی اﺣﻤﻖ اﺳﺖ ((آﻟﺒﺮت اﻧﯿﺸﺘﯿﻦ)) ======================================= زندگی به من آموخت گاهی عمر یک دوستی می تواند کوتاه باشد اما عمق آن می نواند به اندازه دنیا باشد =============================================== الهی افریدی مارا رایگان; وروزی دادی ما را رایگان; بیامرز مارا رایگان که تو خدایی نه بازارگان (خواجه عبداله انصاری) =================================================== هیج وقت دیر نیست ........................!!! ======= ریشه ی اعتقاد از آنجا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند... باید دنبال شادی ها گشت، غمها خودشان ما را پیدا می کنند ========== we'd like to thank you and let you know that you mean alot to us میخوایم ازتون تشکر کنیم و بهتون بگیم که خیلی برای ما اهمیت دارین =====تفاوت انسانها در داشتن و نداشتن استعدادها نیست بلکه در چگونگی استفاده از آن است ======کوه بابالانشینی رتبه ای پیدا نکردجاده با افتادگی از کوه بالا میرود ========================================================== ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺴﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ...ﭼﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ....ﭼﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻨﺖ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺗﻨﺪﺭﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ...ﭼﻮﻥ ﺍﺩﻣﻬﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ...ﭼﻮﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺭﺯﻭﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻧﯿﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ...ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻭ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺘﯽ... ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﺭﺯﻭﯼ ﺍﯾﻨﻦ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷن مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر. اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن. هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی. یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است. هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند. از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است. در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن. وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟" هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن. هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن. وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای. راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن. هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر. شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد. هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر . به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد. چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد. وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور. هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن. وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن. در حمام آواز بخوان. در روز تولدت درختی بکار. طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند. بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر. فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی. ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن. هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند. هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد. فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود. از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس. فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند . sharareh.moradi@yahoo.com ========================================== آدمهایى هستند در زندگیتان؛ نمی گویم خوبند یا بد.. چگالى وجودشان بالاست... افکار، حرف زدن، رفتار، محبت داشتنشان و هر جزئى از وجودشان امضادار است... یادت نمی رود "هستن هایشان را.." بس که حضورشان پر رنگ است و بسیار "خواستنى"... ردپا حک می کنند اینها روى دل و جانت... بس که بلدند "باشند"... این آدمها را، باید قدر بدانى... وگرنه دنیا پر است از آن دیگرهاى بى امضایى که شیب منحنى حضورشان، همیشه ثابت است... ========================================================== Hello everyone سلام به همه دوش که غم پرده ما میدرید خار غم اندر دل ما میخلید در بَرِ استاد خرد پیشهام طرح نمودم غم و اندیشهام کاو به کف آیینه تدبیر داشت بخت جوان و خرد پیر داشت پیر خرد پیشه و نورانیام برد ز دل زنگ پریشانیام گفت که «در زندگی آزاد باش! هان! گذران است جهان شاد باش! رو به خودت نسبت هستی مده! دل به چنین مستی و پستی مده! زانچه نداری ز چه افسردهای وز غم و اندوه دل آزردهای؟! گر ببرد ور بدهد دست دوست ور بِبَرد ور بنهد مُلک اوست ور بِکِشی یا بکُشی دیو غم کج نشود دست قضا را قلم آنچه خدا خواست همان میشود وانچه دلت خواست نه آن میشود علامه سید محمد حسین طباطبایی ============= معرفی سایت برای دانلود رایگان مقالات انگلیسی از سایت های روسی زیر استفاده کنین: مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. یا مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. واسه کتاب و مجله و ... از مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. واسه تورنت از مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. (واسه فیلم برنامه سریال و کلا همه چی) دانش باید رایگان و آزاد باشه. به این سایت های ایرانی پول ندید. دانلود کتاب مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. ---------------------------------------- البته روش های دیگه ای هم هستا. مثلا از این اکانت های دانشگاهی(vpn ezproxy پروکسی و ...) استفاده می کنی، این بهترین راه واسه حرفه ای هاست. مثلا با اکانت دانشگاه x آلمان لاگین می کنی به کتابخانه شان و به ژورنال ها و دیتابیس sciencedirect دسترسی پیدا می کنی. ولی این اکانت ها اکثرا هک شده هستند و باید بلد باشی اینارو چطور خودت پیدا کنی.(سایت های ایرانی هم همینکارو می کنند، اکانت هک شده ملت رو بر میدارن و از طریق اونا مقاله/کتاب دانلود می کنند) ولی واسه کسی که غرق در این مباحث نیست کار خیلی سختیه. واسه همین به نظر میاد بهترین راه استفاده از sci-hub باشه.(یا هر سایت رایگان دیگه) اگر sci-hub فایل مورد نظر رو پیدا نکرد.(مثل اکثر استاندارد ها) یا باید اکانت های دانشگاهی پیدا کنی(سخته) یا تو مانشت و سایت های دیگه درخواست دانلودشان رو بدی(راحته) یا اینکه پول بدی.... =================== throttle stubble shrivel midget discomfit sully soothsayer sedulous legerdemain uxoricide bury hint ferry bat dairy grumble wag ترجمههای hint اسم اشاره mention, hint, allusion, beck, ensign, gest تذکر reminder, hint, notification, mention, admonition, remark ایما hint سخن رهنما cue, hint چیز خیلی جزئی hint فعل اشاره کردن mention, insinuate, point, nudge, imply, hint bury فعل از نظر پوشاندن bury دفن کردن bury, sepulcher, entomb, grave, inhume, lay بخاک سپردن bury, inhume, inurn, plow under اسم خفاش bat چوب wood, stick, timber, bat, rod, shaft چوگان wicket, bat, mallet شب پره bat, witch moth چماق stick, club, mace, bludgeon, cudgel, bat عصا cane, rod, wand, walking stick, stick, bat خشت brick, adobe, bat, diamond, ingot, spear گل اماده برای کوزهگری bat لبنیاتی dairy, creamery شیر بندی dairy اسم گله herd, flock, covey, discontent, drove, grumble لندلند grumble, mutter ناله groan, whine, wail, moan, cry, grumble فعل غرغر کردن growl, chide, grudge, grumble, murmur, mutter گله کردن grumble, blame, carp, gripe ژکیدن grumble, murmur, anger تکان shake, move, shock, motion, jerk, wag طفره رو hedger, shuffler, dodger, shirk, slacker, wag فعل تکان دادن shake, budge, wiggle, hustle, hitch, wag جنباندن bestir, rock, shake, wag, waggle, wigwag تکان خوردن jolt, shake, jounce, hotch, quake, wag جنبیدن move, vacillate, vibrate, wag, wiggle, wobble throttle اسم گلو throat, pharynx, fauces, gorge, gullet, throttle خرخره larynx, fauces, gob, throat, throttle, windpipe دریچه کنترل بخار یا بنزین throttle فعل خفه کردن stifle, choke, throttle, strangle, smother, silence گلو را فشردن strangulate, throttle جلو را گرفتن throttle جریان بنزین را کنترل کردن throttle اسم گلو throat, pharynx, fauces, gorge, gullet, throttle خرخره larynx, fauces, gob, throat, throttle, windpipe دریچه کنترل بخار یا بنزین throttle stubble اسم ته ریش stubble, tuft کلش stubble پوشال straw, chaff, stubble, staffing, dunnage, sawdust موی نتراشیده stubble کزل culm, stubble کاهبن stubble ریش زبر stubble midget اسم ریزه mote, particle, midget, detritus, mammock, bit ادم بسیار قد کوتاه midget کودن hammerhead, midget, birdbrain, dunce, dunderhead, lug ریز اندام midget discomfit فعل خنثی کردن neutralize, thwart, undo, neuter, negate, discomfit ایجاد اشکال کردن discomfit دچار مانع کردن discomfit ناراحت کردن distemper, disquiet, discomfit, discomfiture, discomfort, discommode sully فعل الوده شدن sully, taint لکه دار کردن blemish, tarnish, foul, stain, smear, sully کثافت slubber, smirch, smooch, sully soothsayer اسم فالگیر Druid, soothsayer, augur, haruspex, fortune-teller طالع بین soothsayer, foreteller, astrologer, forecaster, predictor, fortune-teller فال بین augur, soothsayer respite reproach ostrich ajar sapling inveigle bloat verdure cenacle sparge continue >> constraint clay stance meadow shovel ledge sedulous صفت کوشا diligent, industrious, studious, trying, sedulous ساعی industrious, diligent, active, assiduous, studious, sedulous sedulous legerdemain uxoricide chop stall ladder storm rope deaf constraint mere lawn hedge sauce truck drift harvest lick knit beam dull withdraw shave crush carve bake lap thrust clutch scrub handsome sword ankle drum stance mercy tease cellar bald portray grim deed refurbish saddle belly wallet mist clap tickle stove forbid drip contempt stern alley ascertain junk gleam shovel plank ruthless blink bait tinker dizzy drought derelict outright beware overt glide cradle loot feeble embankment greed shrine raft numb bustle swivel sloppy dagger respite napkin rebuke resilient simmer blunder stead slough deflect flurry accomplish shaggy reproach trundle rampant stealth whiff scathing sham rind weasel grouse spool writhe ostrich ballast easel rascal cower fledgling befit dowdy lore tipple continue >> chop stall ladder storm rope deaf constraint mere lawn hedge sauce truck drift harvest lick knit beam dull withdraw shave crush carve bake lap thrust clutch scrub handsome sword ankle drum stance mercy tease cellar bald portray grim deed refurbish saddle belly wallet mist clap tickle stove forbid drip contempt stern alley ascertain junk gleam shovel plank ruthless blink bait tinker dizzy drought derelict outright beware overt glide cradle loot feeble embankment greed shrine raft numb bustle swivel sloppy dagger respite napkin rebuke resilient simmer blunder stead slough deflect flurry accomplish shaggy reproach trundle rampant stealth whiff scathing sham rind weasel grouse spool writhe ostrich ballast easel rascal cower fledgling befit dowdy lore tipple bright tool moon soul constraint clay stance meadow shovel ledge respite reproach ostrich ajar sapling inveigle bloat verdure cenacle sparge throttle stubble pittance midget botch prig mawkish imbroglio legerdemain uxoricide |
|
morweb (31 خرداد ۱۳۹۳ در ۰۸:۰۵ ق.ظ) |
|
هاست برای وبسایت تان استفاده کنید مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. فکر نمی کنم هاست مجانی بهتر از این باشه مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. دانلود رایگان مقاله ++++++++++ مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. مقاله دانلود رایگان آموزش زبان فرانسوی مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. مجانی +++++++++++++++++++++++++++++++++++ فراد موفق در هر رشته به طور حتم قویترین، سریعترین، بهترین و باهوش ترین آنان نیستند بلکه پایدارترین افرادند. پایداری نسبت به هدف و تعقیب بی وقفه آن رمز موفقیت است. ++++++++++++++++++++++++++++++++ سیستم افزایش امار (لینک باکس) با سلام دوستانی که مایلن بازدید خود را به صورت چشمگیری افزایش دهند بهترین راه عضویت در سیستم افزایش آمار است. +آموزش عضویت مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. +++++++++++++++++++++++++++++++++++++ خوشبختی از آن کسی است که ... در فضای " الحمد لله " زندگی کند ... چه دنیا به کامش باشد ؛ ... و چه نباشد ! چه آن زمان که می دود و نمی رسد ... ... و چه آن زمان که گامی برنداشته ، خود را در مقصد می بیند ! چرا که خوشبختی چیزی جز آرامش نیست ... و هر کس این موهبت الهی را دارد ؛ ... خوشبخت است ... ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ با کراوات به دیدار خدا رفتم و شد بر خلاف جهت اهل ریا رفتم و شد ریش خود را ز ادب صاف نمودم با تیغ همچنان آینه با صدق و صفا رفتم و شد با بوی ادکلنی گشت معطر بدنم عطر بر خود زدم و غالیه سا رفتم و شد حمد را خواندم و آن مَدّ «ولاالضّالین» را ننموده ز ته حلق ادا رفتم و شد یکدم از قاسم و جبار نگفتم سخنی گفتم ای مایه هر مهر و وفا! ، رفتم و شد همچو موسی نه عصا داشتم و نه نعلین سرخوش و بی خبر و بی سر و پا رفتم و شد «لن ترانی» نشنیدم ز خداوند چو او «ارنی» گفتم و او گفت «رئا» رفتم و شد مدعی گفت چرا رفتی و چون رفتی و کی؟ من دلباخته بی چون و چرا رفتم وشد تو تنت پیش خدا روز و شبان خم شد و راست من خدا گفتم و او گفت بیا ، رفتم و شد مسجد و دیر و خرابات به دادم نرسید فارغ از کشمکش این دو سه تا رفتم و شد خانقاهم فلک آبی بی سقف و ستون پیر من آنکه مرا داد ندا ، رفتم و شد گفتم ای دل! به خدا هست خدا هادی تو تا بدینسان شدم از خلق رها رفتم و شد +++++++++++++++++++ سی ویژگی که یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی، برای یک انسان عقلانی برشمرده، به شرح زیر است: باشد که همراه با تولد دوباره طبیعت، در وجود خود نیز نهادینه کنیم : یک انسان عقلانی باید... ۱/ در روز حداقل یک بار بگوید"من نمیدانم". ۲. کمتر از کسی تقاضایی داشته باشد و عمدتا به همت، فکر، برنامهریزی و زحمات خود اتکا کند. ۳. در موضوعاتی که اطلاعات کلی دارد، اظهارنظر نکند. ۴. دغدغه کانونی زندگی او، بهترین عملکرد در حرفهاش باشد. ۵. به استقبال کسی برود که با او تفاوت یا حتی تضاد فکری دارد. ۶. بدون اجازه قبلی از کسی، سخن او را به شخص دیگری بازگو نکند. ۷. زباله را به خیابان و از اتومبیل به بیرون پرت نکند. ۸. با رعایت حروف اضافه و با نهایت دقت، «نقل قول» کند. ۹. دائما در حال تغییر و بهتر شدن باشد، به طوری که اطرافیان تغییر را حس کنند. ۱۰. از اینکه دیگران را به خود و افکار خود دعوت کند، چه مستقیم چه غیرمستقیم پرهیز کند. ۱۱. برای محیط جنگل که به مه، نم نم باران و رنگهای زنده طبیعت آمیخته شده، وقت بگذارد. ۱۲. این ظرفیت را در خود ایجاد کند که واکنش به دیگران را حتی تا پنج سال به تأخیر اندازد. ۱۳. حدود ۱۰ درصد از وقت، انرژی و تخصص خود را رایگان صرف جامعه کند. ۱۴. در حرفهای که تخصص ندارد، مسئولیت نپذیرد. ۱۵. خوشبختی را با راحتی و مصرف گرایی مساوی نداند. ۱۶. هر دو سال یک بار، با ارزیابی کارها و رفتارهای خود، به اشتباهات گذشته پی برده و خود را اصلاح کند. ۱۷. با عبارت «من اشتباه کردم» به صلح دائمی برسد. ۱۸. حریم شهروندان را رعایت کند: در نظم صفوف، پارک کردن، نزاکت عمومی، عابر پیاده، صحبت آرام... ۱۹. آنقدر بر قوای فکری و روحی خود وقت گذاشته باشد تا نیاز به تایید و تمجید دیگران در خود را، در یک دوره پنج ساله به صفر برساند. ۲۰. از رفتن به تئاتر به عنوان منبعی برای رشد و شکوفایی خود استفاده کند، چون تئاتر قدرتمندترین نمایش تواناییهای انسانهاست. ۲۱. در هر نوع تصمیمگیری از خرید دمپایی تا مسایل جدی حرفهای، راههای مختلف را مکتوب کند، مطالعه کند، مشورت کند و با دقت ۹۰درصدی به نتیجه برسد. ۲۲. با عمل خود به دیگران نشان دهد، تفاوت میان هشت و هشت و یک دقیقه را میداند. ۲۳. در روز حداقل از پنج نفر قدردانی کند: به خاطر نزاکت، اخلاق، دانش و خلاقیت آنها. ۲۴. قبل از قضاوت کردن در مورد فردی، حداقل ۱۰ ساعت با او تعامل فکری رودررو برقرار کند تا با جهان او آشنا شود. ۲۵/ "ناراحت شدن" از تواناییها، ظرفیتها و برتریهای دیگران را در خود به تعطیلی بکشاند. ۲۶. اجازه دهد افراد، سخن خود را تمام کنند. ۲۷. به موسیقی به عنوان یک منبع تمرکز، آرامش و خوداکتشافی نگاه کند. ۲۸. حداقل ۲۰ درصد وقت خود را صرف توسعه فردی، فکری، اخلاقی و مدنی نماید. ۲۹. در صحبت کردن، یک سوم سئوال کند و دو سوم قضاوت. بعد از پنج سال، پنج ششم سئوال و یک ششم قضاوت. ۳۰/ حداقل یک ساعت در روز مطالعه کند. سایر اندیشمندان نیز به فهرست فوق چند مورد اضافه کرده اند که به قرار زیر است: ۳۱/ به عقاید مذهبی دیگران احترام بگذارد. و عقیده خود را به کسی تحمیل نکند. ۳۲/ اگر مسلمان است براساس گفته زیر، با عمل خود مسلمانی را اشاعه دهد: مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی زسر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان بار می آید نه از طریق تعصبات بی جا و نجس پنداشتن و استهزاء فرقه خاصی ۳۳/ موقع خرید با خود سبدی همراه ببرد تا از پاکتهای پلاستیکی که سبب آلودگی محیط زیست می شود پرهیز کند. ۳۴/ از فحش و ناسزا در هرجا مخصوصا در محیط خانه و در حضور فرزندش بپرهیزد تا یک انسان سالم تحویل جامعه دهد. برای رعایت این نکته سعی کند از ابتدای ازدواج هرگز به همسرش توهین نکند تا حرمت بین آنها شکسته نشود. ۳۵/ هر روز بگونه ای زندگی کند که گویی آن روز آخرین روز زندگی اوست و قدر ثانیه هایش را بداند. ۳۶/ دروغ نگوید مخصوصا در شرایطی که به ضررش تمام شده یا منافعش در خطر باشد. ۳۷/ از رانت خواری و تصمیماتی که باعث تامین منافع خودش و ضربه زدن به حقوق دیگران می شود بپرهیزد. ۳۸/ حق الناس را از گذشتن از خط عابر پیاده گرفته تا حقوق یتیم رعایت کند. ۳۹/ اگر مرد است موقع صحبت با یک خانم به چهره معصومانه او توجه کند و مثل خواهر یا مادر خود او را بخشی از وجود خود بداند. ۴۰/ تمامی کائنات را به صورت یک کل و عضوی از بدن خود ببیند و از ضربه زدن به آن خودداری کند. -- LOVE ALL, SERVE ALL. then surely the party of allah are they that shall be triumphant....................................... اللهم عجل لولیک الفرج ------------------------- سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمی گردند: ۱ زمان،۲ کلمات و ۳موقعیت ها. سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: ۱ آرامش، ۲امید و ۳صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: ۱ رؤیا ها ،۲ موفقیت و۳ شانس . سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: ۱ عشق،۲ اعتماد به نفس و ۳دوستان گلی همچون شما ------------------------------------------------ تک تک انسان ها به تو آرامش داده اند یکی با آمدن اش یکی با رفتن اش نیمی از دلم را عشق فراگرفته و نیم دیگرش را شعر اما تو نه عشق را می شناسی و نه شعر را از پشت تمام پنجره های باز و بسته جستجویت می کنم اما همیشه در دلم هستی! لطیف هلمت لم میگیرد من نشاطم این است مینشینم به کناری و به زیبایی اخلاق خدا مینگرم. Smile زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز.. نگران آن نباشید که روزی زندگیتان به پایان خواهد رسید از آن بترسید که هرگز شروع نشود |
|
morweb (01 خرداد ۱۳۹۳ در ۱۰:۱۰ ق.ظ) |
|
زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد بگذار هر چه از دست میرود برود؛ من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را . هر چند وقت یک بار خوب است آدم به مردم خوش اقبال جهان درس بدهد، حتی اگر برای این باشد که غرورشان را لحظه ای مبدل به شرم کند؛ چرا که خوشبختی هایی متعالی تر از خوشبختی آنها وجود دارد؛ خوشبختیهایی عظیم تر و عزیزتر. آزادی بیش از همه از دست کسانی ضربه میخورد که برای نیل به آن کوتاهترین مسیر را انتخاب میکنند. ================================================================= یه ساختار داریم؛ که خیلی ساده است: به صورت زیر: /I would/had rather + /verb . I'd rather talk about this later. ترجیح میدم در مورد این بعدا" حرف بزنم . I'd like to eat at home than go get fast food. ترجیح میدم توی خونه غذا بخورم به جای بیرون غذا خوردن . I'd rather ski than snowboard. اسکی رو به اسنو بورد ترجیح میدم . I'd rather stay late than come in early tomorrow. ترجیح میدم فردا دیر بیام به جای زود اومدن . I'd rather handle the problem myself. ترجیح میدم خودم مشکل رو حل کنم . I had rather go home than stay out too late. مایلم زود برم خونه تا بیرون بمونم . I had rather listen to my parents or get in trouble. ترجیح میدم به والدینم گوش بدم تا توی دردسر بیفتم . I would rather exercise than sit on the couch all day. ترجیح میدم تمرین کنم تا همه ی روز رو روی نیمکت بشینم . I would rather complete my task early. ترجیح میدم کارم رو زودتر تموم کنم . I would rather know the answer. مایلم که جواب رو بدونم ==================================================================== یک دانشجو پرسید "جنسیت کامپیوتر چیه" استاد بجای جواب دادن کلاس را به دو دسته تقسیم کرد: آقایان و خانمها و از آنها خواست خودشان تصمیم بگیرند که آیا کامپیوتر مذکر است یا مونث. از هر گروه خواسته شد ۴ دلیل برای توصیه شان بیاورند: گروه آقایان تصمیم گرفتند که جنسیت کامپیوتر قطعا باید مونث باشه چون: ۱- هیچ کس غیر از سازندگانشان از منطق داخلیشان سر در نمی آورد ۲-زبان فطریشان برای هیچ کس غیر از خودشان قابل درک نیست ۳-حتی کوچکترین اشتباه در حافظه طولانی مدتشان باقی می ماند تا زمانی آن را به یاد بیاورند(به رخ بکشند) ۴-به محض اینکه به یکی از اونها تعهدی پیدا کردی، میفهمی که نصف حقوقت رو باید خرج لوازم جانبیش کنی. گروه خانمها به این نتیجه رسیدند که کامپیوتر باید مذکر باشد چون: ۱-اگه بخواهی بهشون بگی کاری رو انجام بدن، اول بایدروشنشون کنی ۲-اونها اطلاعات زیادی دارند اما هنوز خودشون نمی تونن فکر کنن ۳-از اونها انتظار حل مشکلات می ره، اما نصف اوقات خودشون مشکلن؛ ۴-به محض اینکه نسبت به یکیشون تعهدی پیدا می کنی، می فهمی اگه یک کمی دیگه صبر کرده بودی، یک مدل بهتری میتونستی داشته باشی ===================================================================================== چه بسیارند افرادی که همیشه حرف می زنند بی آنکه چیزی بگویند وچه کم اند افرادی که حرف نمی زننداما بسیار می گویند. |
|
morweb (29 اردیبهشت ۱۳۹۳ در ۱۲:۱۶ ب.ظ) |
|
وقتی خدا بخواهد برای شما هدیه ای بفرستد آن را در مشکلی می پیچد . هرچه مشکل بزرگتر باشد ، هدیه هم بزرگتر است ... ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی. نکته از سبک زندگی پیامبر خاتم (ص) ۱-هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد. ۲-چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو. ۳-سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود. ۴-هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد. ۵-چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست. ۱۳-با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست. ۱۴-در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت. ۲۰-اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد. ۲۱-کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد. ۲۲-هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد. ۲۳-هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید. ۲۴-پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟» ۲۶-با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت. ۲۸-هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود. ۲۹-بیش از همه صله رحم به جا می آورد. ۳۰-به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد. ۳۱-کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر میگفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد. ۳۴-هرگز کسی را حقیر نمی شمرد. ۳۵-هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند. ۳۶ -هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد. ۳۷-هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت. ۴۰-بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد. ۴۱-از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد. ۴۳-اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود. ۴۵-در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است. ۴۶-میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد. ۴۷-وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود. ۴۸-هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد. ۵۱-عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید. ۵۲-احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.» ۵۳-هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد. ۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد. ۵۵-پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود. ۵۶-غریبان را خیلی مراعات می کرد. ۵۷-با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد. ۵۸-همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت . ۵۹-چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد. ۶۰-اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد . ۶۱-مزاح می کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی زد. ۶۲-نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت. ۶۳-بردباری اش همواره بر خشم او سبقت می گرفت. ۶۴-از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد. ۶۵-از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت ۶۶-هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود. ۶۷-هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود. ۶۸-در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت. ۶۹ -هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد . ۷۰-در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت. ۷۱-روی خاک می نشست و روی خاک غذا می خورد. ۷۲- روی زمین می خوابید. ۷۳-کفش و لباس را خودش وصله می کرد. ۷۴-با دست خودش شیر می دوشید و پای شتر ش را خودش می بست. ۷۵-هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد. ۷۶-هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد. ۷۷-اکثر جامه های آن حضرت سفید بود. ۷۸-چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید. ۷۹-جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود. ۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد. ۸۱-ژولیده مو بودن را کراهت می دانست. ۸۲-همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود. ۸۳-همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد. ۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت. ۸۵-ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت. ۸۶-هرگز نعمتی را مذمت نکرد. ۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد. ۸۸-هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت. ۸۹-موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود. ۹۰ -در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود. ۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید. ۹۲-تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد. ۹۳-معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد. ۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد. ۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد. ۹۶-بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید. ۹۷-وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله. ۹۸-از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود. ۹۹-چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست. ۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد. |
|
morweb (22 اردیبهشت ۱۳۹۳ در ۱۱:۲۱ ق.ظ) |
|
عشق و مستی به یک معنا از هم جدا نیست و هر دو در زندگی است. به باور من ، عشق و معنا ، نه تنها چاشنی زندگی ، که اصل زندگی است. اگر عشق و مستی نباشد ، زندگی تهی خواهد بود ، منتها عشق معانی مختلفی دارد و انواع مختلف : عشق به حقیقت ، عشق به جاودانگی و عشق به معشوق ازلی. مستی هم رها شدن از عقل مشوب است. عقل مشوب ، عقل مبتذل و وابستگی های کوچک و کوتاه است. مستی ، ترک تعلق است و گذشتن از همه چیز ، برای لحظه هایی. مستیِ از نوع تخمیر و الکل ، از عهده چیزی برنمی آید . مستی موجود در اصل زندگی چنین است که انسان نباید خودش را در تعلقات نابود کند. انسان خودی دارد که بالاتر از این تعلقات است. از این تعلقات باید عبور کرد تا به خود رسید و راه آن مستی است و همراه است با عشقی که انسان را به تعالی میرساند و از امور پست و کوچک و مبتذل میکَنَد و به فضایی بالا میبرد. رها شدن از فرومایگی اهمیت فراوانی دارد. انسان اگر به این ترک تعلق نرسد ، فرومایه میشود و به چیزهایی بسیار حقیر وابستگی پیدا میکند. ارزش هر کسی اساساً به همان چیزی است که وابسته آن است. وابستگی به یکی اتومبیل آخرین سیستم ، رهاوردش این است که شخصیت انسان همین اتومبیل آخرین مدل میشود و اگر وابسته یک کت و شلوار و کراوات شویم ، باز همین است و بیش از این نیست . وابستگی به چند دانگ خانه هم در همین ردیف است. انسان همان است که به ان دلبسته است. بگو به چه دلبسته ای ، تا من به تو بگویم چه کسی هستی ! اگر انسان به امری متعالی دلبسته باشد متعالی است و اگر به امری فرومایه دلبسته باشد ، فرومایه است هیچگاه دلت را به روزگار مسپار که دریایی از ناامیدی هست دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است . . . |
|
You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments. |