زمان کنونی: ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۷:۲۳ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

شعرها و یا مطالبی که خودتان سرودید یا نوشتید ... ( دلنوشته ها )

ارسال:
۲۸ فروردین ۱۳۹۲, ۱۱:۵۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۰۴ ب.ظ، توسط ffss.)
دل نوشته
بخونید و نظر بدید،اگر شما دل نوشته ای دارید بنویسید


این ها دل نوشته های من است،حرف هایی که از اعماق قلبم برایت مینویسم.برای تو که فعل دوست داشتن را برایم زمزمه کردی،برای تو که آتش عشق را در وجودم شعله ور کردی
عشق،این واژه غریب چگونه با من آشنا شد.تو راست میگفتی،حال دلیل بی خوابی های شبانه را میدانم.شاید تو هم تجربه داشتی...
میخواهم بگویم تا بدانی که چقدر دوستت دارم،چگونه خواب به چشمانم بیاید وقتی تو را دور از خود دارم، در دیار غربتی که آسمانش توان گریستن ندارد،هوایش نای صاف شدن ندارد و مردمانش حس دوست داشتن را از یاد برده اند،گویی غبار هوا بر قلبشان رخنه کرده است.
هر آنچه درباره آن دیار برایم گفته ای را میدانم،درست است...
اما تو بگو من چه کنم،دیگر چه بهانه ای بیاورم برای این قلب منتظر،باز هم از غم فراغ بگویم یا بی وفایی روزگار...سال هاست که انتظارت را میکشد...
مرا ببخش،مرا برای بی تابی های شبانه ببخش،برای اشک های همچون سیلاب روانه ببخش،مرا برای دلتنگیهایم ببخش...
این ها را گفتم تا بدانی تو را در اعماق قلبم جای داده ام،همین جا که هستی باش،اگر نباشی قلبم بی صدا میمیرد...
این ها را گفتم تا بدانی،شاید فردا ازآن من نباشد،کاش زودتر بیایی.........
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Somayeh_Y , jameshenas , Dark Knight , Autumn.Folio , Mohammad WR10 , selma , sellena , svk7
ارسال:
۲۸ فروردین ۱۳۹۲, ۱۲:۱۵ ب.ظ
RE: دل نوشته
چه جالب، اتفاقا همه اش فکر میکردم یه همچین تاپیک باشه بد نیست، اما گفتم شاید قشر مهندس خیلی توی این فضاها نباشند.
منظورتون از نظر دادن چیه؟ فقط تعریف کنیم یا عیب هاش رو هم بگیم؟Big Grin

متن تون خوب بود، مخصوصا این جمله :
"در دیار غربتی که آسمانش توان گریستن ندارد"
قلم تون روان هست، ولی در عین سادگی بنظرم اگه صنایع ادبی بیشتری سعی کنید درش بکار ببرید بهتره.
با آروزی موفقیت Smile

منم یه موقع هایی خیلی می نوشتم،دیگران می گفتند خوب می نویسم، خوب و بدش به پای همون دیگران.
الان مدت هاست که دیگه نمی نویسم، چند روز پیش تصمیم گرفتم سررسید قدیمی ام رو که توش از قدیما یه چیزایی نوشتم رو نابود کنم. حالا قبل نابودی قسمت شد یک متنش رو اینجا بنویسم

این متن مال سال ۱۳۸۱ هست، اوج نوجوانی که آدم فکر میکنه همه باید درکش کنند ولی نمی کنند.


تنها
وقتی آسمان میبارد، چرا من نبارم. وقتی گل پژمرده می گردد و مرا از افسون نگاهش محروم می سازد، چرا من نباید طراوت را حبس کنم.
وقتی چشم هایم جز دیوارهای سنگی نمی بیند، چرا نباید آنها را ببندم، وقتی همیشه از زمان عقب می مانم و همچون اسیری در دستانش ترانه اسارت را زمزمه میکنم، وقتی هیچ کس فریادم را نمی شنود، وقتی افکارم را باتازیانه کبود میکنند. وقتی احساسم جز سرزنش و شماتت آشنایی ندارد، وقتی ....

براستی چه باید کرد؟ آیا غیر از این است که باید تنها ماند. تنهایی را باور کرد. آن را حس کرد و نوازشگرش بود.

از تنهایی متنفرم، فقط برای اینکه مرا به ابهام می رساند. ابهامی تلخ، سرد و بی رحم، ابهامی که سایه می شود و به تعقیب تو می پردازد و عاقبت هم زهر خود را می ریزد.
در عین حال دیوانه وار عاشق تنهایی ام. چون تنها، یار و همدم من است.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Dark Knight , Mehman , nina69 , ffss
ارسال:
۲۸ فروردین ۱۳۹۲, ۱۲:۳۹ ب.ظ
RE: دل نوشته
دست به قلم هردوی شما خیلی خوبه و اینکه افکار بازی هم دارید
Somayeh_Y عزیز شما اینارو تو چه سنی نوشتید؟
تو سن و سال پایین اینطوری نوشتید خیلی جالبه
میشه لطف کنی و اون سررسید نابود نکنیو یه چند تا از نوشته های قشنگ دیگتونم اینجا بزارید

pǝnuıʇuoɔ ʍoɥs ǝɥʇ 'lnɟıʇnɐǝq sı ǝɟıl
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Somayeh_Y
ارسال:
۲۸ فروردین ۱۳۹۲, ۰۱:۴۹ ب.ظ
RE: دل نوشته
ممنون از اینکه خوندید،این اولین متنیه که در طول ۲۳ سال زندگیم نوشتم!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Dark Knight
ارسال:
۲۸ فروردین ۱۳۹۲, ۰۶:۵۶ ب.ظ
RE: دل نوشته
(۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۱:۴۹ ب.ظ)ffss نوشته شده توسط:  ممنون از اینکه خوندید،این اولین متنیه که در طول ۲۳ سال زندگیم نوشتم!!

با این حساب، خیلی هم عالی بود. همین که جرات و جسارت نوشتن داشتید خودش خیلیه Smile

Dark Knight نوشته شده توسط: Somayeh_Y عزیز شما اینارو تو چه سنی نوشتید؟
تو سن و سال پایین اینطوری نوشتید خیلی جالبه
میشه لطف کنی و اون سررسید نابود نکنیو یه چند تا از نوشته های قشنگ دیگتونم اینجا بزارید
نشد دیگه، مگه نمی دونید سن خانما یه رازه، یه راز بزرگ Big Grin اینطوری که با یه حساب سرانگشتی سنم لو میره.
این متن برا اول یا دوم دبیرستان هست، ۱۶ ساله بودم. Smile
البته شما لطف دارید، اون سررسید اونقدرا هم پربار نیست. بیشتر خلاصه کتابایی که خوندم و جملات قصار هست. دلنوشته هاش چند تا بیشتر نیست.
با اینکه نوشتن رو از ۹ سالگی و با انشاهای سوم دبستان شروع کردم. اما چیز زیادی ندارم. هیچوقت نوشته هام رو نگه نداشتم. شاید چون اون موقع فکر میکردم یه روزی نویسنده بزرگی میشم و آثار مهمی ازم به جا میمونه که اینا در برابرش هیچه!
به هر حال الان خیلی دلم میسوزه،اینکه نگهشون نداشتم و اینکه نوشتن رو رها کردم. یادمه عاشق اون تمرین های کتاب ادبیات راهنمایی و دبیرستان بودم که چند تاکلمه میداد باهاش یه متن ادبی بنویسیم. اون تمرین ها خوراک ۵ دقیقه ام بودم، اما الان ۵۰ دقیقه میشینیم پای قلم و کاغذ و آخرشم اونی که میخوام نمیشه، مچاله اش میکنم می کوبم به دیوار Big Grin

اینا رو گفتم تا درس عبرتی بشه برای سایرین. اگه ادبیات رو دوست دارید و استعداد هم دارید و تازه شروع کردید. نذارید بین نوشتن تون وقفه بیافته.

در آخر اینکه چشم حالا در فرصت های بعدی یه چیزایی خواهم نوشت در این تاپیک.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Dark Knight , ffss
ارسال:
۲۸ فروردین ۱۳۹۲, ۰۷:۲۳ ب.ظ
RE: دل نوشته
(۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۱:۴۹ ب.ظ)ffss نوشته شده توسط:  ممنون از اینکه خوندید،این اولین متنیه که در طول ۲۳ سال زندگیم نوشتم!!

حالا که شروع کردید ادامش بدید خیلی خوبه
حداقل از Somayeh_Y عبرت بگیرید Wink


(۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۶:۵۶ ب.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط:  نشد دیگه، مگه نمی دونید سن خانما یه رازه، یه راز بزرگ Big Grin اینطوری که با یه حساب سرانگشتی سنم لو میره.
این متن برا اول یا دوم دبیرستان هست، ۱۶ ساله بودم. Smile
...
اما الان ۵۰ دقیقه میشینیم پای قلم و کاغذ و آخرشم اونی که میخوام نمیشه، مچاله اش میکنم می کوبم به دیوار Big Grin
اینا رو گفتم تا درس عبرتی بشه برای سایرین. اگه ادبیات رو دوست دارید و استعداد هم دارید و تازه شروع کردید. نذارید بین نوشتن تون وقفه بیافته.
در آخر اینکه چشم حالا در فرصت های بعدی یه چیزایی خواهم نوشت در این تاپیک.

حالا که ادبیات نوشتاری شما باعث لو رفتن سنتون شد :دی سعی کنید حداقل یه استفاده ای از ادبیاتتون کنید خب!!!
به هرحال کسی که در اون سن همچین طبع و استعدادی داشته می تونه با یه کوچولو همت و پیشه کردن صبر مطالب خوبی بنویسه

pǝnuıʇuoɔ ʍoɥs ǝɥʇ 'lnɟıʇnɐǝq sı ǝɟıl
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Somayeh_Y , ffss
ارسال:
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۱:۵۴ ب.ظ
RE: دل نوشته
(۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ۱۱:۵۸ ق.ظ)ffss نوشته شده توسط:  بخونید و نظر بدید،اگر شما دل نوشته ای دارید بنویسید


این ها دل نوشته های من است،حرف هایی که از اعماق قلبم برایت مینویسم.برای تو که فعل دوست داشتن را برایم زمزمه کردی،برای تو که آتش عشق را در وجودم شعله ور کردی
عشق،این واژه غریب چگونه با من آشنا شد.تو راست میگفتی،حال دلیل بی خوابی های شبانه را میدانم.شاید تو هم تجربه داشتی...
میخواهم بگویم تا بدانی که چقدر دوستت دارم،چگونه خواب به چشمانم بیاید وقتی تو را دور از خود دارم، در دیار غربتی که آسمانش توان گریستن ندارد،هوایش نای صاف شدن ندارد و مردمانش حس دوست داشتن را از یاد برده اند،گویی غبار هوا بر قلبشان رخنه کرده است.
هر آنچه درباره آن دیار برایم گفته ای را میدانم،درست است...
اما تو بگو من چه کنم،دیگر چه بهانه ای بیاورم برای این قلب منتظر،باز هم از غم فراغ بگویم یا بی وفایی روزگار...سال هاست که انتظارت را میکشد...
مرا ببخش،مرا برای بی تابی های شبانه ببخش،برای اشک های همچون سیلاب روانه ببخش،مرا برای دلتنگیهایم ببخش...
این ها را گفتم تا بدانی تو را در اعماق قلبم جای داده ام،همین جا که هستی باش،اگر نباشی قلبم بی صدا میمیرد...
این ها را گفتم تا بدانی،شاید فردا ازآن من نباشد،کاش زودتر بیایی.........

خیلی قشنگ بود...جرف دل بود....بغضم گرفت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ffss
ارسال:
۰۲ خرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۳۹ ب.ظ
RE: دل نوشته
خیلی سخته انتظار....
خیلی سخته ندونی آخرش چی میشه......
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ffss
ارسال:
۱۶ خرداد ۱۳۹۲, ۰۶:۱۰ ق.ظ
دل نوشته
توبه کردم برای
دل از یار بریدن
و به اغیار سپردن
و چه خشنود از این بازگشت
از گناهم بگذشت
اشک شوقش جاری شد
قطره ای باران
از دل ابر چکید
گونه ام را تَر کرد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , ffss
ارسال: #۱۰
۱۱ مرداد ۱۳۹۲, ۰۹:۵۳ ق.ظ
RE: دل نوشته
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم می‌خواهی به آن خانه برگردی یا نه ؟!


لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و … بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟!


لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چه‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟


لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟!


لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بی‌خیال شوی ، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه ؟!


لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟!


لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی می‌شود یا نه ؟!


و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها
سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم… آیا ارزشش را داشت …؟!


زیبائی در فراتر رفتن از روزمره‌ گی‌هاست…

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۱
۱۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۱۹ ق.ظ
دل نوشته
حکایت دل در واپسین روزهای ماه پرمهر رمضان

زمین و اهلش بی قرار، آسمان و ستارگانش شادمان و چشم انتظار، میان کائنات هیاهویی برپاست و در این میان ماه نقاب بر چهره کشیده تا سر موعد خرامان خرامان پرده پس زند و چشمان عالمی را روشن کند. و اکنون شمارش معکوس ، سه، دو ، یک........
به میهمانی خدا خوش آمدید
ثانیه ها و ساعتها و روزها همچنان باد رفتند و گذر کردند و امروز نیز شمارشی معکوس، سه ، دو ، یک ......
و خداحافظ ماه رحمت الهی.

تو رفتی و ما ماندیم. ما ماندیم و و حسرت نوای ربنا، حسرت سحرگاهان ملکوتی ات که همراه کل هستی زمزمه کردیم دعای سحر را.
حسرت شبهای قدر و سکوتش که سکوتمان را شکست و مجالی شد تا قدری به نوای درونمان گوش بسپاریم.
آری تو رفتی و ما ماندیم و دلتنگی و غم غربت. یا که نه، تو ماندی و ما رفتیم!!! ما رفتیم با کوله باری از امید. امید به بازگشت دوباره و چشیدن طعم روحانی ات. امید به بخشایش الهی و تولدی دوباره. و امید به اینکه همیشه میهمان خوان نعمت الهی باشیم.
آری، ما می رویم به امید اینکه همه ی ماه های سال را رمضان گونه فکر کنیم و زندگی کنیم.
پس خداحفظ رمضان و سلام.
سلام رمضان
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , عاصفه
ارسال: #۱۲
۱۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۴۵ ب.ظ
دل نوشته
فکر کنم هرچه میخواهد دل تنگت بگو هم اولش اینجوری بود. به تدریج ادغام میشه این دوتا تاپیک.

الهی و خلّاقی و حِرزی و مَوئلــی اِلیکَ لَدَی الاِعسارِو الیُسرِ اَفزَعُ
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۳
۲۴ شهریور ۱۳۹۲, ۰۳:۰۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ شهریور ۱۳۹۲ ۰۹:۱۸ ب.ظ، توسط Breeze.)
Rainbow شعرها و یا مطالبی که خودتان سرودید یا نوشتید ... ( دلنوشته ها )
یادمه یه دورانی شب شعر می رفتم ، استاد ادبیاتمون هم میومد . همیشه میگفت : ذوق و طبعی که تو بچه های فنی وجود داره تو بچه های ادبیات وجود نداره .
مطمئنم در بین بچه هایی که مانشت میان کسایی هم هستن که گاهی نه به خاطر تجارت ، بلکه به خاطر دل خودشون ، دو خط شعر ، نه فقط شعر ... که حرف دل ، می نویسن ..
امیدوارم دوستان استقبال کنن ، حرفا و شعر هایی که اینجا میاریم ، کاملا مال خودمون باشه نه کپی نه تکراری ..
فقط تقاضا دارم که دوستان عزیز رسم امانت داری رو هم به جا بیارن ..
بسم الله :

[تصویر:  2hpj6v9.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ماه بانو , puneh , SaMiRa.e , abrisham , kati , white bird , Somayeh_Y , عزیز دادخواه , Menrva
ارسال: #۱۴
۲۴ شهریور ۱۳۹۲, ۰۵:۲۳ ب.ظ
شعرهایی که خودتان سرودید ...
چه بی تابانه تو را می خوانم !
ای دوریت آزمون تلخ زجر کشیدن
چه بی تابانه تو را می خوانم
مرا می فهمی؟
منی که قانون سبز بودن را
در دستان تو یافتم
منی که چه آسان فنا شدم ..
غروب، غربت غم انگیزی است
باورم کن
بیا
با تو حرفها بسیار دارم ...

آذر ماه ۷۷

[تصویر:  2hpj6v9.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , keihan , white bird , Somayeh_Y , puneh , Menrva
ارسال: #۱۵
۲۵ شهریور ۱۳۹۲, ۰۲:۰۰ ق.ظ
شعرها و یا مطالبی که خودتان سرودید یا نوشتید ... ( دلنوشته ها )
فعلن این سه تا رو داشته باشین تا بعد : (البته اولیشو تو تاپیک "هرچه میخواهد دل تنگت بگو " هم گذاشته بودم !
(البته جلو بزرگای انجمن جسارت نباشه Blush)
-----------------------------------------
شبیه نور روشن بود ضمیر پاک و آرامش
نخستین فصل تنهایی شروع سرد و پایانش
نگاهی سرد و معنی‌دار ، و انکار دو چشمانش
غروری سخت و مردانه ، نشد خم آن دو پاهایش
***
به تکرار تکررها ، به اشغال تصرف‌ها
به اقدام تقدم‌ها ، به انجام توقف‌ها
***
هجوم لرزش و کینه به رگ‌های دو دستانش
سکوتی تا ابد شاید(!) شود همپا و همراهش
نشد آرام و آسوده ضمیر پاک و آگاهش
تناقض آن دلیلی بود که شد پایان کنکاشش
--------------------------------------------------------------------------------------
کاش یکی بیاد باهام حرف بزنه
به دل خسته‌ی من سر بزنه
خونه خیلی وقته مهمون نمیاد
یکی پشت در بیاد در بزنه
کاش یکی بیاد باهام حرف بزنه
قبل این‌که دل من پر بزنه
و همه حرفای من رو بشنوه
نگه حرفی که دلم رو بشکنه
بزارم سر روی شونه‌های اون
ولی ابروهای اون خم نزنه
بزاره دستاشو تو دستای من
از دوباره رفتنش دم نزنه
-------------------------------------------------------
گیر گرداب دلم در به در درد سرم / گیر آن یار که گهگاه کندم دست به سرم
مهر بی منت من پاسخ بی‌مهری توست / سرخی عشق تو شد جاری و ساری به رگم
زائر قلب توام حاجت من ما شدن است / گم شدم صحن دلت را نرسیدم به حرم
غیر جانم که ندارم بدهم نذر دلت / معذرت ! طالب آنم که ببخشی به کرم
---------------------------------------------------------------------------
پ.ن : عاشقم نیستمTongueبیحود صفحه نذارین پشت آدمBig Grin

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود **** از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: white bird , Breeze , puneh


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Smile ۱۰ مدل آدم نخاله که به نفع خودتان است قیدشان را بزنید! αɾια ۱۷ ۹,۵۸۶ ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: sarasadati
  معرفی منابع و گرایش های مرتبط با فایل های صوتی و تصویری و پخش کننده های صوت و تصویر R.g- ۴ ۳,۶۷۷ ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ ۰۹:۳۲ ب.ظ
آخرین ارسال: blackhalo1989
  برای خودتان کار کنید pelican ۹ ۸,۰۹۴ ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ ۰۳:۵۹ ب.ظ
آخرین ارسال: westerman
  اطلاعاتی درمورد رشته های سیستم های تکنولوژی اطلاعات ، سیستم های چند رسانه هایی و... elahehma ۰ ۱,۸۵۳ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۵۰ ب.ظ
آخرین ارسال: elahehma
  دانلود مطالبی در باب شبکه عصبی mjjoon ۵ ۴,۵۰۵ ۲۲ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: Iran2014
  الگوریتم های داده کاوی مقاوم در برابر داده های نویزی و داده های پرت AmiriManesh ۶ ۷,۱۴۸ ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۲۴ ق.ظ
آخرین ارسال: AmiriManesh
  شعر محرم، دلنوشته های محرم، مداحی های دلنشین Parva ۷۳ ۳۹,۰۱۴ ۰۲ آذر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۸ ق.ظ
آخرین ارسال: Parva
  فروش کتاب های پارسه و منابع و رفنرس های اصلی و جزوات کلاس های کنکور nazanin_zahed ۱۸ ۱۴,۹۶۰ ۰۷ تیر ۱۳۹۲ ۰۳:۵۰ ب.ظ
آخرین ارسال: shahbazi

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close