۰۵ آبان ۱۳۸۹, ۰۸:۰۲ ب.ظ
|
|
مشاعره
سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم
|
من برم هر جای دنیا قلب من دست تو گیره
|
|
|
سپاسگزاری شده توسط: | - rasool - , parimehraban , Msccom , setaiesh , Manix , nazanin_657 , Engineer , svk7 , tayebe68 , morweb , mehran1980 , samane .gh , khalilparvar , ANGEL* , banozk |
|
۰۶ آبان ۱۳۸۹, ۰۱:۱۲ ب.ظ
|
|
مشاعره
می تراود مهتاب
میدرخشد شب تاب
خواب در چشم ترم میشکند
|
موفقیت از آن سوی رنج ها اغاز می شود (roya)
|
|
|
۰۶ آبان ۱۳۸۹, ۰۸:۴۵ ب.ظ
|
|
مشاعره
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند
|
روزگار غریبیست نازنین عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد 
مانشت از این شعر مستثناست!
|
|
|
۰۶ آبان ۱۳۸۹, ۰۸:۵۸ ب.ظ
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ آبان ۱۳۸۹ ۰۹:۰۰ ب.ظ، توسط fantasia.)
|
|
RE: مشاعره
در گذشته، سرگذشتم این نبود / حال، شرح حال من چرا چنین؟
ای چرا و ای چگونهی عزیز / جرئت سوال من، چرا چنین؟
|
|
|
|
۰۶ آبان ۱۳۸۹, ۰۹:۲۵ ب.ظ
|
|
مشاعره
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوهی رندان بلاکش باشد
|
حسرت نبرم به خواب آن مرداب / کآرام درون دشت شب خفته است / دریایم و نیست باکم ازطوفان / دریا همه عمر خوابش آشفته است “شفیعی کدکنی”
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۱۰:۴۸ ق.ظ
|
|
مشاعره
تو را من چشم در راهم. شباهنگام، که می گیرند در شاخ تلاجن، سایهها رنگ سیاهی.
|
من برم هر جای دنیا قلب من دست تو گیره
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۱۲:۱۴ ب.ظ
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ آبان ۱۳۸۹ ۱۲:۱۴ ب.ظ، توسط hanif.)
|
|
مشاعره
یک چند به کودکی به استاد شدیم / یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه شده است / از خاک بر امدیم و بر خاک شدیم
|
موفقیت از آن سوی رنج ها اغاز می شود (roya)
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۱۲:۴۴ ب.ظ
|
|
RE: مشاعره
ما چون زدری پای کشیدیم، کشیدیم/ امید ز هرکس که بریدیم، بریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود/ حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
|
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۱۲:۵۴ ب.ظ
|
|
مشاعره
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم/جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
بمی سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید/که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
|
هنگامی که تصمیمگرفتی (قاطع باش) و بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹)
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۰۱:۰۱ ب.ظ
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ آبان ۱۳۸۹ ۰۱:۰۲ ب.ظ، توسط ۵۴m4n3h.)
|
|
RE: مشاعره
آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود
|
حسرت نبرم به خواب آن مرداب / کآرام درون دشت شب خفته است / دریایم و نیست باکم ازطوفان / دریا همه عمر خوابش آشفته است “شفیعی کدکنی”
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۰۵:۳۰ ب.ظ
|
|
مشاعره
روزی که چرخ از گل ما کوزهها کند/ زنهار کاسهی سر ما پر شراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم/با ما بجام بادهی صافی خطاب کن
کار صواب باده پرستی است حافظا/برخیز و عزم جزم بکار صواب کن
|
هنگامی که تصمیمگرفتی (قاطع باش) و بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹)
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۰۷:۳۱ ب.ظ
|
|
مشاعره
نبستهام به کس دل، نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
|
If your success is not on your own terms, if it looks good to the world but does not feel good in your heart, it is not success at all.
(Anna Quindlen)
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۰۷:۵۶ ب.ظ
|
|
مشاعره
نازنینتر ز قدت در چمن ناز نَرُست
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
|
حسرت نبرم به خواب آن مرداب / کآرام درون دشت شب خفته است / دریایم و نیست باکم ازطوفان / دریا همه عمر خوابش آشفته است “شفیعی کدکنی”
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۰۹:۳۲ ب.ظ
|
|
مشاعره
دوش مـیآمــد و رخـســاره بـر افـروخــتــه بـــود
تـا کـجــا بـاز دل غـمـــــزدهای سـوخــتــه بــــــود
رسـم عـاشـقکُـشی و شیــوهی شـهـرآشـوبی
جـامــهای بـود کـه بـر قـامـت او دوخـتـه بــــــــود
|
to get something you've never had, you have to do something you've never done
|
|
|
۰۷ آبان ۱۳۸۹, ۱۰:۳۸ ب.ظ
|
|
مشاعره
دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند
وندر ان ظلمت شب جام حیاتم دادند
|
موفقیت از آن سوی رنج ها اغاز می شود (roya)
|
|
|