انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[esi]

(۲۳ فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۵۷ ق.ظ)پائیز نوشته شده توسط:  

(23 فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۲۳ ق.ظ)esi نوشته شده توسط:  زن کار زن و مرد کاره مرد
بدم میاد از مردایی که ظرف می شورن ، خونه جارو می کنن و لباس می شورن
مردانگی و جذبه واقعا کم شده، زن هم توقع کارای مردونه نیست، مشکلات مالی باید گردن مرد باشه و این وظیفشه
اما دیگه کار خونه رو هم انجام بده پس زن چیکار می کنه، حتما میشینه تلویزیون نیگاه می کنه
زن باید فرز، چابک و کاری باشه تا خانواده در امنیت و آسایش باشن، بدم میاد زنایی که ۲ ساعت طول می کشه دوتا ظرف بشورن ، بدم میاد از مردایی هم که بخوان از پدر زنشون قرض بگیرن، مگر اینکه واقعا روزگار کارشو به تنگنا کشونده باشه، ان شاالله که هیچ مردی اینطوری نباشه
در کل زندگی کاملا دو طرفه و با کمک همدیگه فقط جلومیره اما هر کسی باید وظایف خودشو انجام بده و در حین حال اما گذشت و احترام هم بجاشه و می تونه خیلی زندگی زیبا، منعطف، با مهربونی و سرشار از شور و شوق و علاقه داشت

چه دیدگاه جالبی مال صدسال پیشه! بااین حساب خانمها فقط باید کار خونه انجام بدن تا همه چیز برای اهل خانه مهیا باشه حالا اینکه این خانم خانه دار چقدر از زندگیش احساس رضایت میکنه ظاهرا برای افرادی با دیدگاه شما مهم نیست.کلا همکاری محیط خونه رو برای همه قابل تحمل و دلپذیرمیکنه(بنظرمن) حتی درمورد مسائل مالی اگه خانمی شاغله این درست نیست که بگه خودم زحمت میکشم پس پول خودمه و...که البته تو این دوره زمونه دیگه یه حقوق کارمندی کفاف خرج خونه رو نمیده.

من شرایط زمان رو می سنجم و ترجیم میدم همسر آیندم کار نکنه، خوشم نمیاد از محیط های امروزی، فقط در محیط های زنونه موافقم اونم به سختی، سخت گیری به خاطر شرایط نا مساعد روز هست، من نه تیره دلم، نه بد بین بلکه واقع بینم، من شرایط روزگار واقعا خوب نمی دونم، شغل های خاصی مثل معلم، استادی و ... رو ترجیم میدم و و کارمندی و منشی گری رو هم ۱۰۰درصد مخالفم، البته خودم شرایطی دارم جور می کنم که بتونم با همسر آینده با هم کار کنیم و بشدت هم به امر اصرار دارم.
شاید از نظر شما این تفکر ۱۰۰ ساله باشه، اما اگه تو هم خوب باشی باز دیگران می تونن بد باشن، من خیلی محتاطم
همه چیز من آبرومه، من ۱۳,۱۲ ساله (از ۱۲و۱۳ سالگی)دارم کم و بیش کار می کنم و به خاطر کارمون خیلی شهرها و استان ها و آدم هارو دیدم، پوله من، زندگی من، همه چیز آدم به خاطر آبرو و شرافتشه و هر کاری می کنم خدشه دار نشه. مسلما با کسی که اعتماد دارم ازدواج می کنم و به طرفمم اعتماد کامل دارم اما به دیگران، این همه آدم و برخیشون خدانشناس چطور اعتماد کنم
من همه چی رو میسپارم به خدا و با تمام وجود از آبرو خودم محافظت می کنم، دارم کار می کنم تا اون جور که دوست دارم زندگی کننم و همسرم کنار خودم کار کنهف تحصیل کنه و زندگی کنه.
از خدا پول و مال و دارایی و قدرت آنچنانی نمی خوام اما یه زندگی آبرومند و شرافتمندانه با یه همسر با آبرو و با حیا و متین میخوام

[Xilinx]

بلاخره این رو باور کنیم

نقل قول: من همه چی رو میسپارم به خدا

یا این؟

(۲۳ فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۲۳ ق.ظ)esi نوشته شده توسط:  به دیگران، این همه آدم و برخیشون خدانشناس چطور اعتماد کنم

[esi]

تا جایی که کاری از دستت برمیاد و عقل و توانت یاری می کنه انجام بده مابقی رو که کاری از دستت نمیاد بسپار دست خدا
مثلا سعی کن با شناخت کامل همسرتو انتخاب کنی اما مطمئنا نمی تونی به طور کامل اونو بشناسی و بسپار دست خدا، من تلاش می کنم تا خوب درس بخونم تا بتونم یه شغل مناسب گیر بیارم اما هیچ تضمینی نیست که حتما شغل مناسبی رو بدست میارم، پس فعلا تلاشمو می کنم و ما بقی رو میسپارم دست خدا
مثال زدم تا شبهه ای نمونه !!!

[narges_r]

(۲۵ فروردین ۱۳۹۲ ۰۱:۵۸ ب.ظ)esi نوشته شده توسط:  

(23 فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۵۷ ق.ظ)پائیز نوشته شده توسط:  

(23 فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۲۳ ق.ظ)esi نوشته شده توسط:  زن کار زن و مرد کاره مرد
بدم میاد از مردایی که ظرف می شورن ، خونه جارو می کنن و لباس می شورن
مردانگی و جذبه واقعا کم شده، زن هم توقع کارای مردونه نیست، مشکلات مالی باید گردن مرد باشه و این وظیفشه
....

چه دیدگاه جالبی مال صدسال پیشه! بااین حساب خانمها فقط باید کار خونه انجام بدن تا همه چیز برای اهل خانه مهیا باشه حالا اینکه این خانم خانه دار چقدر از زندگیش احساس رضایت میکنه ظاهرا برای افرادی با دیدگاه شما مهم نیست.کلا همکاری محیط خونه رو برای همه قابل تحمل و دلپذیرمیکنه(بنظرمن) حتی درمورد مسائل مالی اگه خانمی شاغله این درست نیست که بگه خودم زحمت میکشم پس پول خودمه و...که البته تو این دوره زمونه دیگه یه حقوق کارمندی کفاف خرج خونه رو نمیده.

من شرایط زمان رو می سنجم و ترجیم میدم همسر آیندم کار نکنه، خوشم نمیاد از محیط های امروزی، فقط در محیط های زنونه موافقم اونم به سختی، سخت گیری به خاطر شرایط نا مساعد روز هست، من نه تیره دلم، نه بد بین بلکه واقع بینم، من شرایط روزگار واقعا خوب نمی دونم...
از خدا پول و مال و دارایی و قدرت آنچنانی نمی خوام اما یه زندگی آبرومند و شرافتمندانه با یه همسر با آبرو و با حیا و متین میخوام

ببخشید الان شرافت و ابرومندی و باحیا و متین بودن زن چه ربطی به ظرف شستن و خونه جارو زدن داشت؟!!!!
به نظر من این بی احترامی به یک خانوم هست که به بهونه اینکه شرایط روزگار خوب نیست زن حق فعالیت اجتماعی نداشته باشه
ادم بد در همه جا وجود داره، چه خانوم چه اقا، مثل این میمونه که یک خانوم هم بگه به واسطه اینکه جامعه بد هست و همونطور که مرد بد در جامعه وجود داره زن بد هم وجود داره نمیخوام همسرم در بیرون از خونه کار بکنه!!!!

[teacherpc]

ohk,lh odgd 'g isjdn lh ]dcd ld'dl fdajv [kfi fpei fi ng k'dvdn
کلمات بالا با رمز هست فارس تایپ کردم ولی انگلیسی بود صفحه کلید

[انرژی مثبت]

(۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ۰۹:۱۱ ب.ظ)teacherpc نوشته شده توسط:  خانوم مدیر ول کنین فرهنگ رو
اگه برین تو خونه همینا که دکترند خیلی مشکلات تو خونشون مبینی تازه ما خودمون فکر داریم لازم نیست دکتر تصمیم بگیره ! مگه همه چیز رو باید نسخه پیچی کرد؟ پس عقل واسه چیه ؟ اخه هرچی میشه میگین دکتر فرهنگ گفته فلان ! این دکتر هرکی باشه نمیتونه برا همه نسخه بپیچه؟ اینم یه ادمه .روح انسان طوریه که هیچکی نمیتونه بهش شناخت پیدا کنه مگر ائمه سلام الله علیه و بس! وو این علوم غربی همش خرافاته! ما که دین داریم قران و حدیث و ائمه ! کاش سری بعدی بگی امام فرمودند..ما حدیث کم نداریما.

شما وقتی مریض می شید میگید ول کنید دکتر رو؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا برای بیماری جسمی صحبت پزشکها رو قبول دارید ولی برای مشکلات روحی یا مسائل خانوادگی و زندگی نه؟ واسه بیماری جسمی متخصصی که علم و تجربش رو داره خوبه ولی واسه مسائل زندگی نه! علم و تجربه دیگران به درد نمی خوره. من قبولشون دارم چون میدونم در این زمینه مطالعه دارند و علمش رو دارند ضمن این که هزاران مورد مشاوره دادند و حداقل بسیار بیشتر از من، ادمها و خانواده هایی با مشکلات و مسائل مختلف دیده اند. ضمن این که بر اساس اسلام و قران و احادیث هم صحبت می کنند. برای هر صحبتشون از قران و احادیث مثال می زنن.

تا بحال صحبت هاشون رو گوش دادید؟ شما ازنزدیک خانوادشون رو می شناسید؟ یا با همسر و فرزنداشون صحبت کردید کخه این طور نظر میدید؟

در ضمن من نگفتم شما قبول کنید. هر کس خودش می تونه بفهمه صحبت دیگران چقدر درست یا غلطه. من ایشون رو قبول دارم شما به صحبت های هر کس قبول دارید عمل کنید و اگر دوست نداشتید خودمختار هر جور دوست دارید عمل کنید.

یادمه در یکی از ارسالهام گفتم : دکتر فرهنگ گفتند که پیامبر در خونشون مسئولیت جارو زدن خونه با خودشون بود.... و الی اخر.

نیاز به ادامه بحث نمی بینم چون شما صحبت های ایشون رو نشنیدید و نظر میدید.

[Hermione]

منم مثل شما خیلی دوس دارم طرف مقابلم حتما مهندس باشه تو درجه اول کامپیوتری باشه و بهتره که شبکه کار یا برنامه نویس باشه اینطوری بیشتر احساس می کنم دامنه فکر هامون بهم نزدیکه نشد که بستگی به شخصیتش داره
بنظر من ادم وقتی با طرفش حرف می زنه تا حدی متوجه میشه طرفش تو چه دنیایی سیر می کنه اگه رضایت بخش باشه خوبه

[teacherpc]

(۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ۰۹:۱۸ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  شما وقتی مریض می شید میگید ول کنید دکتر رو؟؟؟؟؟؟؟؟

جدی نبود خواستم preview بگیرم از مطلبم دیدم جالب نیست شما خیلی تو سایت زحمت میکشین بالاخره بزرگتری گفتن کوچیکتری
اومدم حذف رو زدم دیدم ج دادین من از صحبتاتون استفاده میبرم خیلی به جا هست به دل نمیگیرن که چیزی گفتم؟

[رنگین کمان]

(۲۵ فروردین ۱۳۹۲ ۰۱:۵۸ ب.ظ)esi نوشته شده توسط:  

(23 فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۵۷ ق.ظ)پائیز نوشته شده توسط:  

(23 فروردین ۱۳۹۲ ۱۲:۲۳ ق.ظ)esi نوشته شده توسط:  

مطمئن باشید همسرتون اگه خودش مشکلی نداشته باشه شرایط براش تاثیر چندانی نخواهدداشت اما اگه برعکس بود شما ۲۴ ساعت شبانه روز هم کنارش باشید می تونه .....درمورد آقایان هم همینطوره که البته آقایان بیشتر مشکل دارن تا خانمها
بهرحال دیدگاهتون خیلی توهن آمیزه که گفتیدبدم می آد زن دو ساعت ظرف شستن رو طول بده میتونید ماشین ظرفشویی بگیریدکه نه اون ناراحت بشه نه شما

[esi]

(۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ۰۳:۵۸ ب.ظ)narges_r نوشته شده توسط:  ببخشید الان شرافت و ابرومندی و باحیا و متین بودن زن چه ربطی به ظرف شستن و خونه جارو زدن داشت؟!!!!
به نظر من این بی احترامی به یک خانوم هست که به بهونه اینکه شرایط روزگار خوب نیست زن حق فعالیت اجتماعی نداشته باشه
ادم بد در همه جا وجود داره، چه خانوم چه اقا، مثل این میمونه که یک خانوم هم بگه به واسطه اینکه جامعه بد هست و همونطور که مرد بد در جامعه وجود داره زن بد هم وجود داره نمیخوام همسرم در بیرون از خونه کار بکنه!!!!

خیلی ها این حرفارو می زنن اما من واقعیت رو چیز دیگه ای می بینم.
با نظرتون هم به شدت مخالفم چون دلیل دارم، شما باید با شرایط جامعه حرف بزنید نه به صورت ایده آل. نگرانی خانوم ها از بابت مرد خیلی کمتره چون دلیل وجود داره: اولا در اکثر محیط ها معمولا خانوم ها در اقلیت هستند( می تونید تکذیبش کنید اما حقیقته) و بیشتر محیط ها مرد ها بیشتر مشغول هستند لذا این جور محیط ها که اکثریت مردها هستند مسلما برای خانوم ها اصلا جالب نیست. ثانیا هنوز تو جامعه ما فرهنگ کار زن اونجور که باید و شاید جا نیوفته( اینم می تونی تکذیب کنی اما ... حقیقته) . فیزیرولوژی مرد با زن تفاوت داره، زن ها به خاطر داشتن توان جسمی کم بیشتر در خطر هستند، من خوشم نمیاد از این حرفا بزنیم اما واقعا زن ها اغلب نمی تونم از خودشون دفاع کنن و این امر کاملا طبیعی. پس اگر جامعه مساعد نباشه یک زن می تونه در خطر باشه.
چرا باید واقعیت رو کتمان کنیم در حالی که شرایط محیط ما اینطوریه !؟ میخواد من زوری بگم که " آره بابا، خانومم بیرون کار کنه چه اشکالی داره، جامعه به این امنی !!!! اتفاقا فرهنگمون هم میره بالا و کلی هم کلاس داره !!!" . محیط باعث تغییر فکر آدم ها میشه، تو اگه خوب باشی و در یک محیط بد قرار بگیری یواش یواش تو رو هم آلوده می کنه.
اگه اشتباهی رخ بده واقعا قابل جبران نیست
" ۲ سال پیش خانوم یکی از اقوام خیلی دور ما(ساکن شهرستان اما یه شهر پرجمعیت که اسمشم مجتبی است) وقتی داشته از کار میومده، یه موتوری میاد جلوش و کلی مزاحم میشه و این خانوم هم خیلی زن با شخصیت و متینی بوده اما موتوری ها پیاده میشه و دست زن رو می گیرن که یهو شوهرش از روربرو میاد و به سمت موتوری میره و در گیری پیش میاد، متوری ها چاقو داشتن که یکی به شوهر خانمه میزنن و شوهره خانومه چاقویه یکی رو می گیره و به یکی از موتوری ها میزنه، در آخر کار شوهر خانم یه کلیشو از دست میده و میره بیمارستان و یکی از موتوری ها هم می میره. بعد از اومدن از بیمارستان شوهره خانومه به اعدام محکوم میشه و خانواده طرف در قبال دریافت ۳۰۰ میلیون رضایت رو قبول می کنه که با کمک برادرای پسره این مبلغ جور میشه و رضایت می گیرن و فقط ۲ سال زندون براش بریده میشه".
این یه اتفاقه، من نه سیاه دلم و نه بد دل و نه تبعیضی،من هم تو این جامعه زندگی کردم و درس خوندم و کار کردم ، اگه ندونم که زندگی چیه، حقوق مرد چیه حقوق زن چیه باید برم بمیرم، منم می دونم زن هم حق کار داره، زن هم حق بیرون رفتن داره و .... اما بخدا شرایط جامعه چیزه دیگه ای می گه که خانوم ها مدام دارن انکارش می کنن و از واقعیت فرار.
من که هیچ وقت نمی تونم به همسرم اجازه بدم در محیطی که من تمایل ندارم کار کنه، با بعضی مشاغل هم خیلی موافقم.
من اینجوری زندگی کردم و زندگی می کنم؛ پدرم آبرومند بوده من هم مثل اون زندگی خواهم کرد.
از نظر من که سخت ترین و مهم ترین شغل رو زن ها تو دنیا دارن، اونم بزرگ کردن بچه ها هست، یعنی ساختن آینده. نقش مادر خیلی خیلی بیشتر از پدر در تربیت بچه ها هستش، کاری بسیار سخت و پر مسئولیت که آینده جامعه رو دگرگون می کنه. اما همش اصرا دارن با کار بیرون خودی نوشن بدن یا حس سهم بزرگی در زندگی داشتن بکنن در حالی که مهمترین کار به دوش اوناست.
بگذریم هر کسی با عقاید و تفکرات خودش زندگی می کنه و راه زندگی شو انتخاب می کنم. من تو این قضیه خیلی حساسم و واقعا واسم مهمه و این ها اصلا مغایر با حقوق دو طرف نیست و تضادی هم با عشق و محبت در زندگی نداره.

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

کلا بحث دو جبهه ای شد و هر گروه سعی در توجیه خودشون
یعنی بحث دیگه فایده ای نداره

[narges_r]

(۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ)esi نوشته شده توسط:  خیلی ها این حرفارو می زنن اما من واقعیت رو چیز دیگه ای می بینم.
با نظرتون هم به شدت مخالفم چون دلیل دارم، شما باید با شرایط جامعه حرف بزنید نه به صورت ایده آل. نگرانی خانوم ها از بابت مرد خیلی کمتره چون دلیل وجود داره: اولا در اکثر محیط ها معمولا خانوم ها در اقلیت هستند( می تونید تکذیبش کنید اما حقیقته) و بیشتر محیط ها مرد ها بیشتر مشغول هستند لذا این جور محیط ها که اکثریت مردها هستند مسلما برای خانوم ها اصلا جالب نیست. ثانیا هنوز تو جامعه ما فرهنگ کار زن اونجور که باید و شاید جا نیوفته( اینم می تونی تکذیب کنی اما ... حقیقته) . فیزیرولوژی مرد با زن تفاوت داره، زن ها به خاطر داشتن توان جسمی کم بیشتر در خطر هستند، من خوشم نمیاد از این حرفا بزنیم اما واقعا زن ها اغلب نمی تونم از خودشون دفاع کنن و این امر کاملا طبیعی. پس اگر جامعه مساعد نباشه یک زن می تونه در خطر باشه.
چرا باید واقعیت رو کتمان کنیم در حالی که شرایط محیط ما اینطوریه !؟ میخواد من زوری بگم که " آره بابا، خانومم بیرون کار کنه چه اشکالی داره، جامعه به این امنی !!!! اتفاقا فرهنگمون هم میره بالا و کلی هم کلاس داره !!!" . محیط باعث تغییر فکر آدم ها میشه، تو اگه خوب باشی و در یک محیط بد قرار بگیری یواش یواش تو رو هم آلوده می کنه.
اگه اشتباهی رخ بده واقعا قابل جبران نیست
من که هیچ وقت نمی تونم به همسرم اجازه بدم در محیطی که من تمایل ندارم کار کنه، با بعضی مشاغل هم خیلی موافقم.
من اینجوری زندگی کردم و زندگی می کنم؛ پدرم آبرومند بوده من هم مثل اون زندگی خواهم کرد.
از نظر من که سخت ترین و مهم ترین شغل رو زن ها تو دنیا دارن، اونم بزرگ کردن بچه ها هست، یعنی ساختن آینده. نقش مادر خیلی خیلی بیشتر از پدر در تربیت بچه ها هستش، کاری بسیار سخت و پر مسئولیت که آینده جامعه رو دگرگون می کنه. اما همش اصرا دارن با کار بیرون خودی نوشن بدن یا حس سهم بزرگی در زندگی داشتن بکنن در حالی که مهمترین کار به دوش اوناست.
بگذریم هر کسی با عقاید و تفکرات خودش زندگی می کنه و راه زندگی شو انتخاب می کنم. من تو این قضیه خیلی حساسم و واقعا واسم مهمه و این ها اصلا مغایر با حقوق دو طرف نیست و تضادی هم با عشق و محبت در زندگی نداره.

خانومها در محیطهای کاری در اقلیت میمونن در شرایطی که مردهای جامعه بخوان مثل شما فکر بکنن!!!
یعنی میفرمایید اقایونی که همسرانشون بیرون از منزل کار میکنن بی ابرو هستن؟!!!!
خانومهایی هستن که در محیط کارخونه که اکثریت اقا در اون کارخونه مشغول به کار هستند کار میکنن خیلی هم انسانهای محترمی هستن نه بی ابرو!!!
برای بزرگ کردن بچه ها هم همونقدر که مادر مسئولیت داره پدر هم مسئولیت داره و کار بیرون از خونه دلیل بر شانه خالی کردن پدر یا مادر از مسئولیت نمیشه
درضمن من به عنوان یک خانوم که بنظرم حرفهای شما برام توهین امیزه میخوام بگم کار کردنم در بیرون از منزل برای نشان دادن خود و حس سهم بزرگ داشتن در زندگی نیست فقط یک زن هم انسانیست که عقل و شعور داره و میتونه خودش برا خودش تصمیم بگیره که بیرون از خونه کار بکنه و همینطور اینکه وقتی به همسرت اعتماد داشته باشی نه به عنوان ک زن به عنوان یک انسان حتما خیالت راحت هست که خانوم اگر تشیخص بده که محیطی که در اون کار میکنه مناسب نیست، فکری برای بهبودی اوضاع میکنه حالا به هر نحوی ...
قصد بحث کردن ندارم و به عقیده و نظر و نوع زندگی هیچ کس هم کاری ندارم ولی گاهی حس میکنم پستی که دارم از کاربری میخونم یه جور توهین هست و نمیتونم چیزی نگم

[Fardad-A]

بنظرم بعضی حرفها نباید زده بشه.
من نمیخوام بعضی حرفها را در موردش بحث کنم ولی اظهار نظر شخصی با منکوب کردن دیگران کمی متفاوته.
درست نیست به عقاید دیگران توهین بشه.
استثنائات همیشه هست و وجود داره.
هر کسی هم میتونه وقتی رفت خواستگاری به خانمش بگه اجازه کار بیرون ندارید. خیلی از خانمها هم هستند که از این حالت خوششون میاد.
اما اینکه یک خانم بره دانشگاه و کلی آموزش ببینه ، حل مسئله یاد بگیره،فکر کردن و برنامه ریزی یاد بگیره و بعد این آموزشها برایش مفید نباشه ،خب بهتره اصلا" دانشگاه نره.
کسیکه مثلا" اقتصاد میخونه یا دکترای ریاضی میگیره یا مهندس معمار میشه این آموزشها و مهارتها اگه قراره فقط بچه داری کنه چه بدردش میخوره.
یه زمانی بود که مردان فقط جنگ میکردند و کشاورزی یا در خدمت پادشاهان بودند. کار تعریف شده برای زنان نبود.زنان شش تا هفت تا بچه می آوردند. در سن ده سالگی ازدواج میکردند و چهل پنجاه سال با مشقت آشپزی میکردند.لباس میشستند و...
ولی الآن زندگی عوض شده. دیگه کارهای خانه وقتگیر نیست. معمولا" همه هم یک یا دو بچه دارند. که از سه سالگی بچه را میفرستند کلاس زبان و نقاشی و ...
اینهمه وقت آزاد را یک خانم چیکار کنه. خب بذارید برای خودش باشه.
(اینو فقط آقایون بخونن: اگه خانمها اینقدر میدونند و اطمینان دارید که قراره بچه ها را تربیت کنن چرا تو زمینه های دیگه میخواهید بگید خیر و صلاح خودشون را نمیدونن.)
البته آقایون دوست دارند که قدرت اقتصادی و سیاسی و نظامی و .... در زندگی باشند ولی بنظرم اگه انشاء ا... خانم خوب و تحصیلکرده ای نصیب تون شد در مشکلات و شیرینیهای زندگی مشارکتش بدین. بذارید در اجتماع باشه تا مهارتهاش تقویت بشن.
خصوصا" اینکه بیشتر از آقایون هم عمر میکنن. از دید آینده نگری هم بهتره قدرت اداره ثروت میلیاردی که آقایون بدست میارند را بعد از اونها داشته باشند. (این مزاح بود)
یک خانم تحصیلکرده که چندین سال دبیرستان و دانشگاه را گذرونده دیگه میتونه تشخیص بده کجا امنه کجا امن نیست. کجا شانش حفظ میشه ، فاصله اش باید با آقایون همکار از لحاظ صحبت و شوخی چقدر باشه. بخصوص بعضی کارها که قدرت تفکر و مدیریت را بالا می بره. یک خانم موفق حس موفقیت را به خانه هم منتقل میکنه و ...
امروز من زنانی را میشناسم که برای دهها مرد کار ایجاد کرده اند.
و خیلی حرفای دیگه ......................
من هم نظرم را گفتم ولی
نظر شخصی من اینه که اولا" این بحث موضوع این تاپیک نیست. ثانیا" تحمل عقاید هم را داشته باشیم.
ثالثا" برای خانمها حق قائل بشیم. قبول کنیم که اونها هم میتونن متخصص ،مدیر و ... باشند و مشکلاتی را حل کنند.
رابعا" در خواستگاری اگر مخالف کار کردن خانم هستید بهش بگید
خامسا" جدل نکنید. نظرتون را بدون توهین به دیگران بگید.

[رنگین کمان]

(۲۷ فروردین ۱۳۹۲ ۰۵:۵۰ ق.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط:  محیط های کاری غالبا ناسالم هستند
در اینکه مهم ترین وظیفه خانم "مادر بودن" هست،و با تربیت فرزند خوب بیشترین خدمت را به جامع میکنه شکی نیست، اما یه خانم در قبال رشد و پیشرفت خودش هم مسئول هست.پس حتی اگه بناست خونه دار باشه، نباید حوزه دید و فکرش به آشپزی و کارخونه و .... محدود بشه و آقایون خیلی می تونند کمک باشند در این موضوع اگه از ما خانم ها فقط یه لیوان چایی، لباس اتو شده و ناهار خوشمزه نخوان . در کل ازدواج یک همکاری و همیاری شیرین برای رشد و ارتقا خانم و آقاست. باور کنید میشه که هم آقایون همچنان در مسند قدرت بمانند

محیطهای کاری ناسالم نیستند فقط ممکنه تو یه محیط کاری دوسه نفری هم آدم ناسالم پیدا بشه که اونم بستگی به رفتار خود آدم داره که طرف مقابل به خودش جرأت بعضی کارهاروبده یانه؛ ۹۹درصد موارد اگه آدم خودش نخواد اتفاقی نمی افته(نمی خواستم اینطوری بگم ها ولی خب اینجور آدمها میرن سراغ کسی که به بهشون رو بده مگر در موارد خیلی استثنایی)تجربه شخصی خودم رو میگم یه مدت تو یه موسسه مالی کار میکردم که البته اصلاً از این شغل خوشم نمی اومد آخرسرهم ول کردم کارمو اما اونجا یکی ازمواردی که اعصابمو بهم می ریخت این بود که بعضی از آقایون که به عنوان مشتری می اومدن اینقدر ناجور نگاه می کردند که دلم می خواست چشماشون رو ازکاسه بیارم بیرون ولی اینا دلیل نمیشه که آدم سرکار نره. خریدهم بخوای بری از این نگاههاهست تو خود دانشگاه هم هست و.... دراین صورت خانمها باید مثل تفکر طالبانی زندانی باشن حالا با این نگاهها مثلاًچه اتفاقی می افته، اتفاقی نمی افته مگه اینکه خودت بخوای.
درمورد نقش مادری یک خانم هم بایدبگم مادر بودن دلیل نمیشه که خانمها همه زندگیشون رو به بچه ها اختصاص بدن مگه از آقایون به عنوان پدر چنین توقعی هست؟اگه دیدگاهمون متعادل باشه(نه افراطی مثل آقای esiکه اسلام هم رعایت تعادل رو در همه امور توصیه کرده)نباید زندگی یه خانم محدود به مادربودن بشه،بشر که یه موجود تک بعدی نیست(البته اشکال چنین طرز فکرهایی ریشه ایه واصولاًخانمها رو شهروند درجه دو میدونن که اگه معتقد به چنین دیدگاهی هستیم پس خانمهاهم حق دارنداز لحاظ مالی توقع خیلی بالایی از همسرشون داشته باشن چون دراینصورت کار مرد پول درآوردنه پس سه شیفت کارکنه تا خانواده اش دررفاه کامل باشن حالا که قراره خانمش تمام زندگیش رو فدای خانه وخانواده کنه)
درضمن گذشت دوره ای که آقایون تومسند قدرت بودند حالا دیگه خانواده هایی موفق هستند که همکاری وهمیاری توشون باشه مگه نظام سلطنتیه که آقا یا خانم تومسند قدرت باش دقیقاًبه همین دلیل بعضی از آقایون با شاغل بودن وحتی تحصیل خانمها مشکل دارن چون خانم تحصیل کرده و مستقل(ازلحاظ مالی) زیر بار حرف زور و قدرت و ... نمیره(آقای esiتوپستشون اشاره کردن که مردانگی وجذبه کم شده دلیل اصلی ناراحتیشون همین کم شدن جذبه ست بله قربان گو وباعرض معذرت خدمتکارمیخوان)،جامعه ناسالم و... بیشتر بهانه ست چون کاملاً قابل حله،محیطهای کاری که ناسالم وناامن باشن خیلی کم هستن بازهم تأکید میکنم درجه امنیت تو یه محیط کاری عادی ۹۹درصدبستگی به رفتار خودتون داره.

[رنگین کمان]

منم باشم توچنین محیطی کارنمیکنم .کارتوشرکتی که فقط ۳-۴ نفر عضو هیات مدیره داشته باشه فرصت شغلی خوبی هم به حساب نمیاد ودرامدش هم بدردبخور نخواهد بود برای همین هم فرصتهای شغلی برای خانمها محدودتره.ازطرفی ایران که فقط تهران نیست تو شهرستانها چنین محیطهایی بسیار اندکند.نگاهها آدمو ناراحت میکنن اما همه جاهستن:خرید دانشگاه و...مجبوری تحمل کنی
درموردشهروند درجه دو بنده مدنظرم آقای esi بود(پستهای ایشون تو این تاپیک جداًتوهین آمیز وناراحت کننده ست ).درضمن من گفتم اگه مردی این دیدگاه رو داره پس بره ۳ شیفت کا رکنه.حالا که دیدمون اینطوریه که خانم باید خودش رو وقف خونه داری بکنه که اعضای خونه چیزی کم نداشته باشن پس آقاهم ۳شیفت کارکنه چون وظیفه اش پول در آوردنه ونباید برای خانواده کم بذاره همونطورکه توقع داره خانمش چیزی کم نذاره. درمورد مهدو...چطور ماهایی که مادرامون شاغل بودن نه افسردگی گرفتیم نه مشکل حاد دیگه ای پیدا کردیم.بعدشم یه خانم به عنوان یه انسان حق داره اززندگیش احساس رضایت کنه نباید کل زندگیش رو فدای بچه اش بکنه.هر کدوم بجای خودشون نه افراط نه تفریط.
درمورد مسند قدرت هم قرار نیست سر هر موضوعی آقایون حرف اول وآخر روبزنن.سر یه موضوعی ممکنه دیدگاه وتصمیم گیری شما درست باشه سر یه موضوع دیگه مال همسرتون باید دید کدوم منطقی تره.اینکه اختیار تصمیم گیری مطلقاًبه آقایون واگذار بشه جداً غیر منطقیه وپست شما دقیقاً این مطلب روتوذهن آدم تداعی میکنه"آقایون تو مسند قدرت باشن و...".وقتی خودمون چنین نظری داشته باشیم دیگه مشخصه که آقایون دیدگاههایی شبیه آقای esiخواهندداشت و دیگه اینکه تا وقتیکه خانمها مثل شما فکرکنن صدالبته وضعیت ما بهتر ازاین نخواهدبود(حتی اگه جمله ای که نوشتین جدی نبوده باشه کساییکه میخونن اینو نمی دونن).

[رنگین کمان]

من پست شما رونقل قول کردم بخاطر همون قسمت "مسندقدرت"واینکه شما خودتون هم خانم هستید حالا جواب پستهای یه کاربر دیگه روهم اونجا دادم.واقعاً اگه توکلاسای مشاوره چنین آموزشهایی داده میشه که هیچی.گفتم وضعمون همینیه که هست.طلاق گرفتن هم بمراتب شرف داره از زندگی درکنار کسیکه ازت فقط توقع چشم شنیدن داره.اون اول هم امکان شناخت صحیح طرف مقابل زیادنیست. درضمن من قصد تعمیم دادن وضع خودم رو ندارم (همه جورش ممکنه و اینکه مادرایی که توجه خیلی زیادی به بچه هاشون میکنن اغلب افراد آسیب پذیری بار میارن)شما هم نباید داشته باشید درحالیکه چند بار نوشتید غالبا محیطهای کاری ناسالم هستندمگه شما اکثرشون رو تجربه کردید؟

---