امشب دلمان بسی گرفت از بیخوابی آمدیم این تاپیک و کل ارسالها را مطالعه نمودیم و بسی شاداب شدیم و به کل از خواب ور آمدیم.
:
D
یکی از دوستای خیلی خوبم معماری دانشگاه تهران خونده
به عنوان یه خانم ، از نظام مهندسی درجه ۲ داره در ضمن خودش شرکت هم داره و کلی تخصص و پول
یکی از ملاکای مهم ازدواجش این بود که همسرش تا حد امکان تو محیط کاری با خانما تعامل نداشته باشه و عمرانی باشه یا معماری
اما در نهایت باهیچ معماری و عمران خونده ای حتی از سطح خودش بالاتر، از بعد فکری نتونست کنار بیاد
در حال حاضرم همسرش دامپزشکی خونده و کلی علایق مشترک دارن و به شوخی گاهی میگه خوشحالم که با مرغا در ارتباطه
در کل نمیشه از تاثیرات رشته بر روحیات گذشت و منکرش شد.ولی اینو نمیشه به هیچ عنوان ملاک قرار داد
از دید من یه کامپیوتری نمیتونه با یه حقوقی یا ادبیات یا علوم سیاسی یا حسابداری کنار بیاد کلا رشته های علوم انسانی
رشته های تجربی هم که اوضاشون وخیم تر از گروه بالا
از رشته های فنی که نسلشون به شدت در معرض اشباع قرار داره ، و اصلا توصیه نمیشه :برقیا از هر گرایشی خصوصا نوع مخابراتیش،اونم وقتی مقاطع تحصیلاتشون به صورت تصاعدی بدون تعب کنکور دادن ،بالا بره ،به طرز وخیمی حس خداگونه ای در همه علم های عالم بهشون دست میده از گروهای بالا خیلی خیلی بدترن
اینا تجربیات شخصی منه و برای خودم قابل استناده.
لطفا جدی بگیرین