زمان کنونی: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۹:۲۳ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

جک و طنز

ارسال: #۱۲۴۶
۱۹ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۰۷ ق.ظ
جک و طنز
چرا صفحه ی ۸۴ ارور میده Undecided

[تصویر:  2hpj6v9.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: ana_12345 , Hera
ارسال: #۱۲۴۷
۱۹ مرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۳۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ مرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۳۸ ب.ظ، توسط شاپری.)
جک و طنز
پایان فیلم مادرانه در کشورهای مختلف:

پایان ایرانی:

فرزاد سریع ریش می‌گذارد و خود را به حاجی ثانی می‌رساند. او تا آخر عمر در کنار حاجی می‌ماند و مرید او می‌شود. بعدها او یکی از بزرگترین وقف‌کنندگان کشور می‌شود و پژوهشکده دانش‌های بنیادین فرزاد را تاسیس می‌کند. او همچنین یک مرکز ترک اعتیاد برای دختران جوان راه اندازی می‌کند و کانون حمایت از پخش کنندگان مواد را تاسیس می‌کند و هزاران هزار جوان معتاد را با هزاران هزار پخش کننده مواد سر سفره عقد می‌نشاند.
رها: او در شب قدر، قدر خود را می‌داند و حافظه‌اش را به دست می‌آورد و از فردایش با چادر به مدرسه رفته و عاشق پدر و مادر و ایران می‌شود.

پایان امریکایی:
رعنا با شلیک سه گلوله مریم را خلاص می‌کند و بعد با قرص دیازپام خودش را می‌کشد. رها با شنیدن این خبر اقدام به خودکشی می‌کند که فرزاد او را نجات می‌دهد و با هم فرار می‌کنند. اردلان در زندان از شنیدن خبر کشتار دسته جمعی بیرون زندان، دچار حمله قلبی و ایست قلبی می‌شود. محمد جواد هم ارسلان را به فرزندخواندگی قبول می‌کند.

پایان روسی:
اردلان با قید ضمانت از زندان آزاد می‌شود. جلیل برای خودشیرینی - خود پهلوان بزرگ بینی مفرط - همه را شام به خانه اش دعوت می کند؛ همه را. سفره‌ای پهن می شود از این سمت تا آن سمت. همه در حال خوشی هستند که در باز می‌شود و رعنا با مسلسل وارد شده و همه را به رگبار می‌بندد. بعد خیلی خونسرد از کشور خارج می‌شود در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده است.

پایان هندی:
بعد از دعوای رعنا با مریم، مریم به رعنا مشکوک می‌شود. او یک خال پنهان زیر دماغش دارد. او تحقیقاتش را آغاز می‌کند. بالاخره می‌فهمد که رعنا خواهر ناتنی اوست که پهلوان جلیل در جوانی، جوانی کرده. همسر جلیل به مریم می‌گوید من مادر حقیقی تو نیستم و مادر رعنا مادر توست...مریم قصد خارج می‌کند و برای دیدن مادرش ایران را ترک می‌گوید. رعنا هم می‌ماند و زندگی اش را ادامه می‌دهد. Smile))))))))))))
اردلان در زندان آواز می‌خواند و محمد جواد هم از بچه‌های بی‌سرپرستش نگهداری می‌کند. محمد جواد یکروز در یک قالب یخ، سند یک ویلای ۷هکتاری در شمال تهران را پیدا می‌کند و آن را وقف کودکان بی سرپرست می کند. به ازای این کار نیک او و آذر ناگهان صاحب سه قلو می‌شوند و خدا را حسابی شکر می کنند. در ادامه خوبی‌های محمد جواد، حاجی ثانی شفا می‌یابد و در ازدواج رها و فرزاد می‌رقصد. اردلان همچنان دارد آواز می‌خواند

پایان کره‌ای:
گلبانو (همان بانو گل) توطئه‌ای را برای بانو رعنا ترتیب می‌دهد و او را مسوم و روانه بیمارستان می‌کند. مادر فرزاد نیز در فکر توطئه‌ای علیه بانو رهاست تا هرگز حافظه اش را به دست نیاورد. بانو مریم نیز به خانه پدری باز می‌گردد و قصد ادامه تحصیل پیدا کرده و به جای مدرسه در آشپزخانه مشغول کار می‌شود.

مادر مریم در فکر انتقام است و به بهانه ملاقات با اردلان برای او چای با هل زهردار می‌برد تا خلاصش کند. محمدجواد در زندان تشنه‌اش می‌شود و قصد نوشیدن چای می‌کند.

بانو آذر وقتی مریم را تنها می‌بیند قول می‌دهد تا آخر عمر در رکاب رعنا باشد برای همین هم خود را به آشپزخانه پهلوان جلیل می‌رساند و در مکتب بانو مریم ثبت نام می‌کند. قصد او چیزخورکردن بانو مریم برای بازگشت سر خانه و زندگی است. فرزاد در فکر دزدیدن بانو رهاست که با ماموران حکومتی برخورد سختی می کند.

منشی قاتل نیز برای کشتن بانو رعنا به عنوان مطلع قتل نائب وارد بیمارستان می‌شود. محمد جواد دارد چای را به لبهایش نزدیک می کند، منشی قاتل نیز خود را به بیمارستان رسانده و سرنگ هوا را در دست گرفته. بانو آذر در انتظار موقعیتی برای ریختن مواد در غذاست. گلبانو در حال هم زدن شیرین بیان است. بانو رها که شکست عشقی خورده، در حال تزریق است و...ادامه سریال در قسمت بعد!
Big Grin

چرااا.... چرا....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , sahar121 , 10:30 , esisonic , zahra 67 , bargozideh , nana2010 , mamani , saba_1984 , mhd3 , neilabak , Aref Safari , sahar bano , Hera , Engineer , Jooybari , Good!
ارسال: #۱۲۴۸
۱۹ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۰۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۰۲ ب.ظ، توسط IT93.)
جک و طنز
پایان ایتالیایی:

بعد از اینکه چشم سفید حافظه ی خود را بدست اورد؛ همه را بصرف پیتزا ایتالیایی دعوت کرد!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: شاپری , zibaziba , Good!
ارسال: #۱۲۴۹
۱۹ مرداد ۱۳۹۲, ۰۶:۳۷ ب.ظ
جک و طنز
به ته دیگ ماکارونی قسم...اگه بچه های مانشت با این دقتی که سریال مادرانه رو دیدن درس میخوندن الآن جزو تک رقمی های کنکور بودن ، اونم با درصد های بالای ۹۰///////اصن یه وضی!!!

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: bargozideh , kati , تینا , neilabak , Amoojan , Hera , masume_ml , Engineer , irisadaf
ارسال: #۱۲۵۰
۱۹ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۳۱ ب.ظ
جک و طنز
اون وقتا یه دستشوییایی بود
خودش اینجا
سوراخش دم دمای هسته زمین
تا یه ۱۰ بیست ثانیه می تونستی شاهد سقوط آزاد باشی!!!

all the saddest love song symphony in my head
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic , Good!
ارسال: #۱۲۵۱
۲۱ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۲۴ ب.ظ
جک و طنز
تا حالا شده انقدر حوصلتون سر بره که عملا بشینین درس بخونین..؟!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
میدونم واسه منم پیش نیومده.

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: maneshty , SaMiRa.e , sahar bano , Hera , 10:30 , Engineer
ارسال: #۱۲۵۲
۲۱ مرداد ۱۳۹۲, ۰۵:۳۶ ب.ظ
جک و طنز
طرف می ره خواستگاری واسه پسرش. پدر عروس می گه:
آقازاده دانشگام میرن؟
طرف می گه: مسافر گیرش بیاد چرا که نه! Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , neda_Network , Amir V , Aref Safari , ana_12345 , پروفسور , sahar121 , 10:30 , nana2010 , Engineer , crevice , Good!
ارسال: #۱۲۵۳
۲۱ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۱۸ ب.ظ
جک و طنز
چند وقت پیش ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﺰﻭﻩ ﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﯾﺪ ﮐﭙﯽ ﮐﻨﻢ
ﮐﭙﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺮﻡ
ﺷﻤﺎﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺟﺰﻭﻩ ﺭﻭ ﮐﭙﯽ ﮐﻨﻢ، ﺍﻭﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ
ﻫﻢ ﺑﯿﺎﻥ ؟
ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ ﮐﻮﭘﻪ ﻫﺴﺘﺶ ﻓﻘﻂ ﻭﺍﺳﻪ ۲ ﻧﻔﺮ
ﻫﺴﺘﺶ !
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻧﯿﺶ ﺧﻨﺪ ﺯﺩ ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮ ﭘﭻ ﭘﭻ ﮐﺮﺩ ﺍﻭﻣﺪ
ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ
ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﻫﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ ﻭ .…
ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ
ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﺭﺏ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﻭﺍﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﺮ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﻬﻮ
ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ
ﻣﻨﻢ ﯾﻬﻮ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ۲ - ۳ ﺗﺎ ﻓﺤﺶ ﺩﺍﺩ ﺟﺰﻭﺷﻢ ﻧﺪﺍﺩ
ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ |:

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic , zibaziba , Hera , maneshty , nana2010 , sir_ams , Engineer , barbados2500 , Jooybari , sarhang
ارسال: #۱۲۵۴
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۳۷ ق.ظ
جک و طنز
این که میگم واقعیه!!
یکی از بچه های دانشگامون پیکان داشت...یه بار ۸ نفر سوارش شدیم!!...
توافق کردیم دونه دونه از ماشین پیدا بشیم!
هر کی پیاده میشد یه عدد میگفت!! Big Grin...
آخر سر که همه که پیاده شدن دیدیم کل بچه ها به علاوه حراست مات و مبهوت دارن به ما نگاه می کنن...
هیچی دیگه
طرف ماشینش شد سوژه...کم مونده بود صندوق عقبم سوار بشیم!!

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: sahar121 , SaMiRa.e , kati , sir_ams , neilabak , Aref Safari
ارسال: #۱۲۵۵
۲۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۰۵ ب.ظ
جک و طنز
الان میرم به مامانت میگم..... !!
یادش بخیر ترسناک ترین جمله رمان کودکی ما بود!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , Hera , kati , barbados2500 , Good!
ارسال: #۱۲۵۶
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۳۸ ب.ظ
جک و طنز
چقدر بده بند کفشاتو محکم ببندی بعد بفهمی ته کفشت ریگه!

[تصویر:  salavat14saqeb.ir_.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , SaMiRa.e , mahinjoon , GoodStudent67 , maneshty , Engineer , esisonic , mohammad_13690 , Hera
ارسال: #۱۲۵۷
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۰۸ ب.ظ
RE: جک و طنز
(۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ۰۱:۰۵ ب.ظ)ali123321 نوشته شده توسط:  الان میرم به مامانت میگم..... !!
یادش بخیر ترسناک ترین جمله رمان کودکی ما بود!!
من یه جمله معروف دیگه در همین زمینه هم یادمه :
- مامان: به من بگو .
- بچه : آخه گفته به کسی نگو !
- مامان : نه مامان ها فرق می کنند . به مامان باید همه چیز رو بگی. خب بگو ببینم ...
Big GrinTongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: ali123321 , kati , sir_ams , SaMiRa.e , ahmad8726 , Engineer , esisonic , Hera , Good!
ارسال: #۱۲۵۸
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۰۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۳۵ ب.ظ، توسط kati.)
RE: جک و طنز
(۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۰۸ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط:  
(22 مرداد ۱۳۹۲ ۰۱:۰۵ ب.ظ)ali123321 نوشته شده توسط:  الان میرم به مامانت میگم..... !!
یادش بخیر ترسناک ترین جمله رمان کودکی ما بود!!
من یه جمله معروف دیگه در همین زمینه هم یادمه :
- مامان: به من بگو .
- بچه : آخه گفته به کسی نگو !
- مامان : نه مامان ها فرق می کنند . به مامان باید همه چیز رو بگی. خب بگو ببینم ...
Big GrinTongue
یه چیز دیگه هم بود:
مامانا: عزیزم فرشته ها همه ی کار های بچه ها رو به ماماناشون میگن Confused Dodgy
اگر من در دوران بچگیم دستم به اون فرشته می رسید می دونستم .... Tongue Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , Breeze , SaMiRa.e , sahar121 , ماه بانو , ali123321
ارسال: #۱۲۵۹
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۱۵ ب.ظ
RE: جک و طنز
واسه شما فرشته بود!!!!!!!!!! چه با کلاس ؟!
مامان من میگفت کلاغه میاد خبر میده منم باورم میشد تازه یه بار مامانم خودش اعتراف کرد که اول ابتدایی که بودم مقنعه ام پفکی بوده و مامانم فهمیده تو مدرسه بجای کیک و ابمیوه پفک خریدم و خوردم . بعد کلی دعوام کرد و گفته کلاغه بهش خبر داده منم تا مدت ها دنبال کلاغه بودم.Huh
اومدم یه بار این طرح و واسه خواهر کوچیکترم اجرا کنم کلی بهم خندید و مسخره ام کرد و گفت : واسه تو کلاغ بوده واسه من کبوتره .
واقعا بچه های این دوره زمونه Huh
عالمی داشتیماSmileBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: Breeze , kati , SaMiRa.e , sahar121 , good-wishes , Engineer , zibaziba , barbados2500 , ماه بانو , GoodStudent67 , esisonic , bita_it , انرژی مثبت , Hera , اس کا م
ارسال: #۱۲۶۰
۲۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۵:۱۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۵:۲۲ ب.ظ، توسط kati.)
جک و طنز
(۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۱۵ ب.ظ)masume_ml نوشته شده توسط:  واسه شما فرشته بود!!!!!!!!!! چه با کلاس ؟!
بله بله واسه منم در بعضی مواقع کلاغ هم مشاهده میشده ...... Big Grin Dodgy
یادش بخیر چقدر راجع به این مسئله فکر می کردم Big Grin اخرشم ته دلم می دونستم که سرکارم Tongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: Breeze , sahar121 , zibaziba , ماه بانو


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Lightbulb طنز؛ آزرده نمی‌کنند! mr.sinbad2016 ۰ ۱,۸۹۶ ۰۶ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۱۸ ق.ظ
آخرین ارسال: mr.sinbad2016
Big Grin عاقبت ازدواج با یک مرد برنامه نویس !!!!!!! ( طنز ) aminomidi ۰ ۳,۰۶۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۵ ق.ظ
آخرین ارسال: aminomidi
  سوال کنکور کارشناسی ارشد آریایی شناسی گرایش فرهنگ (طنز!) Amir V ۹ ۲۵۶ ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ۰۷:۱۹ ب.ظ
آخرین ارسال: Mänu
  متن طنز به مناسبت روز دختر ف.ش ۶۶ ۴۹,۷۶۳ ۰۹ مهر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۶ ق.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close