[ محمد بیباک ]
سر در گمم
شک دارم درکم کنن
چون از جنس پاییزم
مشکلات روی پاهام مثل واریسن
مثل کنه
گاهی زیادیا کمه
حالمم خوراک قدمای یه نفره
مثل پاریسم و دوباره من از دیشب بیدارم
منم مث ِ توئم
بی شک بیمارم
با این فرق
که
من اون بیمارم که تنها دکترش خودشه
از این بیزارم هرکی
میخواد کنترلش کنه هی
اندیشه نمیمیره و تا فسفر تو مخشه
و مفت خور دورشه و جمجمه پر شعر
من پیله میشم این کلمات و کار نوتر
بعد خیره سی شب رو ضربات جالب و کرکننده
چیره میشه به وضع و حاله خودم
پس مینویسم کاغذ و پاره کنن
من یه دل که پر ترکش یه اسم که بولدتر میشه
مشکلاتی که روز به روز بزرگتر میشه
یه دوش آب گرم
یکم بکن نور و گرم
یه چای تازه دم
که حاضرن و لازمن و
تا نباشه فاز بد
اخمات خنده بشن
بگو به درک که مشکلات حل نمیشه
مثل من باش
تا رقبا
ترک خرده شن
حرف کم بزن
عمل کن یکم
اینم لینکش
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
این اهنگو نشون دادم تا منتظر انرژی از دیگران نباشین..
خودتون ب خودتون انرژی بدین...یا حق