الان دلم می خواد بدونم این زندگی که ما تو این دنیای مجازی داریم ترسناکه یا خوشحال کننده؟
بیشتر وقتا به نظرم باید بترسیم بگو چرا
نگاه کن تا حالا چندبار شده ببینی یه نفر همون حرفی رو زده که تو می خواستی بگی . چند نفر علایق مشابه تو داشتند. انگار بخشی از خاطراتت کلیشه ای شده باشه می بینی عیناً یه نفر گفته!
یا مثلاً برنامه نوشتی به یه خطا برخورد کردی می ری گوگل می کنی بازم می بینی تو اولین نفر نیستی که با این خطا مواجه شده.
انگار افتادی تو یه مسیر که هزاران نفر قبل تو این مسیر رو رفتند و الآنم هزاران نفر دیگه پابه پای تو دارن تو یه مسیر از قبل تعیین شده حرکت می کنن. سرنوشتت انگار تکراریه.مثل این می مونه که از خودت چندتا کپی داشته باشی ولی نه کنارت.یه جایی تو این دهکده جهانی !
من دلم می خواد خودم باشم یه دونه. همونی که به خاطرش خلق شدم . البته هنوز نیافتم واسه چی خدا منو خلق کرده ولی خب به دلیل این که خدا حکیم است بنابرین خلقت منم یه حکمتی داره دیگه
یعنی می شه خدا به جای این که تک تک افراد رو متفاوت آفریده باشه کلونی از افراد را آفریده باشه ؟ نه!!
ما خودمون یه کلونی تشکیل دادیم ؟ این به نظرم درستتره . احتمالاً به همون دلیل اجتماعی بودنمون می خواهیم تو این یکی دنیا هم مشابه ها مون (مثلاً از نظر رشته تحصیلی و..)کنارمون باشن تا احساس شاید بهتری داشته باشیم!!! واسه همین شبکه های اجتماعی توصیه می کنن دوستان خود را بیابید؟!