انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[neda_Network]

نصیحت کردن در خانواده ها باید ساماندهی بشه..
ینی مثل معاینه فنی یه برچسب بزنن روت که قبلا نصیحت شدی, دوباره یکی نیاد در مورد همون موضوع حرف بزنه.....


کاش وقتی یه چیز جدید به یخچال اضافه میشد واسمون یه نوتیفیکیشن (چه خبر) میومد !

یه فامیل داریم ۲۸ ساله بیکاره!
اگه دو سال دیگه بیکار بمونه بازنشسته میشه... :دی.


اینایی که با یه جمله مسیر زندگیشون عوض میشه، فرمون زندگیشون هیدرولیکه فک کنم


یه بار یه دویستی دادم به گدائه، گدائه گفت: خدای نکره یه وقت لازمت نشه؟


پسرا هجده ماه میرن خدمت، اندازه ۱۸ سال خاطره تعریف می کنن!
لامصبا همشونم قهرمان پادگان بودن


بزرگترین پرورشِ مار در سطحِ خاورمیانه، آستینِ بنده است….!!!


یارو اومده تو پیج سهراب سپهری پست گذاشته:
“آقای سپهری من عاشق شما و شعراتونم شب ها با شعرهای شما
و چشم خیس به خواب میروم، چشمها را باید شست جور دیگر باید دید…”
حالا تا اینجاش اشکال نداره ، دو روز بعدش کامنت گذاشته زیر پست خودش که:
…” آقای سپهری تورو خدااااااااااا جواب مرا بدهید حتی یک سلام



هرچقدر هم دلیل منطقی واسه خرید یه چیز داشته باشی، همیشه یکی اون نزدیکی ها هست که بگه سرت کلاه گذاشتن!


خوش به سعادت این نسل جدید که کلی سرگرمی دارن !
والا سرگرمی نسل ما یه چرخ گوشت بود
که دستمونو میکردیم توش دستمون تا زانو قطع میشد !

[tabassomesayna]

یادتونه چه ذوقی می کردیم معلم می گفت برو از دفتر گچ بیار...
اصن لامصصب انگار مشعل المپیک رو سپرده بودن بهمون !!
***
این شکلاتا و شیرینیای خوشمزه میرن قایم میشن،تا میری مسواک میزنی خودشونو نشون میدن :| :دی
***
انقد بدم میاد میرم یه جایی یه جوری لباس میپوشم، بعد همه یه جور دیگه لباس میپوشن:|
:دی
***
به یارو میگن: با بالش جمله بساز ..!!
می گه: یه گنجشک دیدم با تفنگ زدم به بالش ،

می گن: نه این بالش ، اون یکی بالش ..
می گه: با تفنگ زدم به اون بالش ،...

می گن: اصلن بالش رو بی خیال شو ؛ با تشک جمله بساز ..!!
می گه: تو شک داری زدم به بالش ؟

می گن: اصآ با پتو جمله بساز ..!!
می گه: پَ تــو شک داری زدم به بالش ،

می گن: اصلا با تخت جمله بساز ..!!
می گه خیالت تخت ، زدم به بالش
***
کلیپسای عزیز توجه کنین..
حداقل ردیف جلو میشینین دیگه حرفای استاد و با سر تایید نکنین!!
***
یه نفس عمیق بکشید مهمون من !
یه همچین آدم لارج و فراخ البال و بی اعتنا به مال و منال دنیوی هستم من …
***
دختره متولد ۳۰ اسفند سال ۶۹ هست.بعد میگه:این دهه هفتادیا خعلی لوسن ایول به خودمون که نسل سوخته ایم...من چی بگم به نظرتون؟ :|

[mhd3]

برگردان ضرب المثل های ایرانی

اگر خارج از ایران باشید، با جملاتی این چنینی برخورد کردید، بدونید طرف مقابل : ایرونیه

He looks at me Left Left!
چپ چپ نگاه میکنه!

I die for your height and top!
قربونه قد وبالات!

Ate my head!
سرمو خورد!

He has grown a tail!
دم در آورده!

On my eyes!
به روی چشمم!

Light up my homework!
تکلیف منو روشن کن!

Don;t hit yourself into left Ali Street!
خودت رو به کوچه علی چپ نزن!

I ate the ground and my father came out!
خوردم زمین، پدرم در اومد!

I;ll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes!
انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره!

What kind of dirt should I put on my head?!
چه خاکی به سرم بریزم؟!

Happiness has been hitting you under the belly!
خوشی زده زیر دلت!

Don't drop worms!
کرم نریز

[sajaddandy]

ﺁﻣﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺤﺶﻣﯿﺨﻮﺭﻥ :
ﻋﮑﺎﺱ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ

ﺩﺍﻭﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﭘﻠﯽ اﺳﺘﯿﺸﻦ

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ

عمه ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ

عمه ﺧﻮﺩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ…
=========================

ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺷﯿﺮﻫﺎ،
ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﮐﻔﺘﺎﺭ ﻻﺷﺨﻮﺭﻧﺪ ...
ﻭ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺩﺯﺩﻧﺪ ...
ﺁﻧﻬﺎ ﺷﯿﺮﻧﺪ ...
ﻻﻏﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺻﺎﻟﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ ......
=========================

دکتر نظام وظیفه پسر لاغری را معاینه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دلیل ضعف جسمانی
پسره با خوشحالی گفت : آخ جون فوری میرم زن میگیرم
دکتره نوشت : و همچنین ضعف عقلانی!!

[neda_Network]

یکی از فامیلامون خیلی دوست داره خودشو مایه دارنشون بده...یه شب شام خونشون بودیم ,بعد شام مثلا"میخواست کلاس بذاره..دخترشو که ۸-۹ سالشه صدا کرد... دستشو کرد تو جیب پیرهنش یه تراول ۵۰۰۰۰داد به دخترش گفت:نیایش بیا بابا داشت یادم میرفت اینو ببر بنداز تو قلکت....دخترشم با اخم گفت: نمی خوام بابا ...الان پول میدی دوباره چکت میخواد برگشت بخوره میای قلکمو میشکنی پولای خودمم بر میداری...نمیخوام...:دی

نیایش(

باباهه:|

من وخونوادم )



مکالمه هر روز صبح من و مامانم :
مامانم: صبحونه چی می خوری؟
من: چای خالی
- چای خالی چیه. شیرینش کنم با کره پنیر؟
- نه!
- بیا با نونو عسل بخور میچسبه
- نــــــه!
- خامه شکلاتی چی؟
- مامان اااااااااااه. نمی خوام دیگه
- زهره مار چی؟ درد بی در مون چی میخوای؟ اصن به من چه واسه تو دل سوزی می کنم بمیری از دستت راحت بشم ..
و این داستان هر روز ادامه دارد... :|



هشدار به مردای ایرانی:
بزودی مردان چینی , با توقع ناچیز , کم اشتها , زبان کوتاه و بدون قوم و
خویش با عمری اندک وارد
کشور می شوند.


به یکی می گن اینهمه تریاک می کشی معتاد نشی!
می گه: نه بابا من ۴ ساله هرروز دارم تفریحی همینجوری می کشم ولی هنوزم که هنوزه معتاد نشدم!


عبارت «کلاه سرت گذاشتن تا زانو» یعنی چه؟
الف) فروش پراید دوگانه سوز بدون مخزن.
ب) قول تحویل ال نود تا پس فردا.
ج) تحویل پژو ۴۰۵ با یک مأمور آتش نشانی در صندوق عقب.
د) من مادرم مریضه، کارت سوختتو بده، چند لیتر بنزین بزنم!
هـ) سهمیه‌بندی لغو شد، باکتو پرکن


قاضی دادگاه، آدم شیادی که مال مردم را بالا می کشید محکوم کرد که روی الاغ سوار کنند و در همه جای شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم کلاشی است و کسی به او پول ندهد.
در پایان روز صاحب الاغ از او کرایه خواست.
ارو با پوزخند گفت: مرد حسابی! خودت از صبح تا حالا داری فریاد می زنی که من پول مردم را بالا می کشم، حالا با چه امیدی از بنده کرایه الاغت را مطالبه می کنی؟!


یارو به شاگردش میگه: قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه.
شاگرد میره عقب ماشین، میگه: کار میکنه، کار نَمیکنه، کار میکنه، کار نَمیکنه...!


گدا: آقا تو رو خدا به من هزار تومن بدین برم ناهار بخورم.
یارو: پول نمیدم، ولی بیا بریم برات یه پرس غذا بگیرم.
گدا: نه نخواستم، امروز واسه هزار تومن تا حالا شیش بار ناهار خوردم!


معلم تاریخ: آهای… تو که با اون قد بلندت ته کلاس وایسادی و بر و بر منو نگاه میکنی بگو ببینم اسکندر مقدونی کی بود؟
طرف: نمیدونم.
معلم تاریخ: کی ناصرالدین شاه را کشت؟
طرف: نمیدونم.
معلم تاریخ: پس تو با این وضعت چطوری میخوای امتحان تاریخ بدی؟
طرف: من که نمیخوام امتحان بدم من اومدم بخاری کلاس را تعمیر کنم.


غضنفر داروخونه داشته، یک روز جلو در مغازه بزرگ مینویسه: سوسک کش جدید رسید.
بعد یک مدت یکی میاد تو داروخونه میگه: ببخشید، جریان این سوسک‌ کش جدید چیه! این خونه ما رو سوسک گرفته!
غضنفر میگه: این دارو خیلی جدیده و بازدهیش هم تضمینیه شما این دارو رو میریزید تو یک قطره چکون، بعد کشیک میکشید تا سوسکها رو بگیرید هر سوسک رو که گرفتید، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازین دارو میچکونید، بعد از یک مدت سوسکها کور میشن و خودشون از گشنگی میمیرن .
یارو میگه: خوب آخه اگه سوسکها رو بگیریم که همونجا درجا می‌کشیمشون.
غضنفر میره تو فکر، بعد یک مدت میگه: آره خوب، ازون راهم میشه !!


یکی: راستی راستی این دفعه رفتم تست بازیگری دادم و قبول شدم میگین چجوری . بخونین.
کارگردان گفت:نقشش خیلی کوتاهه ها فقط همین صحنه.
گفتم:عیبی نداره!
گفت:پول نمیدیما!
گفتم:عیبی نداره!
گفتم:دیالوگ چی؟
گفت: خودتو نشون نمیدیم!
تو میری پشت یه دیوار بعد یک گلدون میوفته اونور و تو میگی:آخ.
گفتم: بلند بگم.
گفت:مهم نیست صدات هم بعدآ دوبله میشه!!!



از زرنگی می پرسن دو دوتا میگه چهارتا برای جایزه بهش چهارتا گردو می دن.
ده روز دیگه ازش می پرسن دو دو تا می گه یه گونی.


روزی از یک چوپان می پرسند:این همه چوپانی کردی رو اخلاقت تاثیر نگذاشته؟
ی گه:نع...نع..نع!!!


اولی:به نظر تو موقع تشیع جنازه جلوی تابوت باشی بهتر است یا پشت تابوت؟
د ومی:فرقی نمی کند فقط باید سعی بکنی داخل تابوت نباشی.


یکی خیلی کار بد کرده بوده می برنش جهنم.
تو وسط راه میگن به تو یه آوانس میدیم ، میگه چی؟
میگن اینجا ۲ نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها و یکی جهنم خارجی ها.
میپرسه فرقش چیه؟
میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز.
خلاصه میگه من میرم تو جهنم خارجیا.
یه چند ماه بعد میبینه اینجا خیلی ناجوره میگه خوب شد تو جهنم ایرانی ها نرفتم که کارم زار بود اما بد نیست یه سری به اونها بزنم تا به اینجا راضی باشم خلاصه میره میبینه همه نشستن دارن حرف می زنند خبری هم از قیر داغ نیست ،می پرسه: جریان چیه؟
یگن: بابا اینجا یک روز قیر نیست ، یک روز قیف نیست ، یه روز قیر و قیف هست اما مامورش نیست!


یه جایی جشن بوده، یکی همینجوری میره تو و شروع میکنه به رقصیدن و بخور بخور. یکی ازش میپرسه: ببخشید! شما رو کی دعوت کرده؟ اون میگه: من از خونواده عروسم. یارو میگه: ببخشید، ولی اینجا جشن تولده!


سه دیوانه هم اتاقی بودن، یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا و پایین می‌پرن و میگن: ما سیب‌زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته! رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنه. ازش پرسید: تو چرا با دوستات نیستی؟ دیوونه سومیه هم میگه: آخه من کف ماهیتابه چسبیدم!


زباله ها را به موقع جلوی در بگذارید،با رفتگرها با احترام و محبت برخورد کنید،ماهیانه و عیدی آن ها را به موقع پرداخت کنید...این جا ایران است...ممکن است یکی از همین ها فردا رئیس جمهور شود

[yasemi]

(۰۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۴:۲۷ ب.ظ)neda140781 نوشته شده توسط:  دیشب خواب دیدم مازراتی خریدم
بیرونش مازراتی بود توش اما مثل ۲۰۶ بود!
ناخودآگاهم از داخل مازراتی ایده ای نداشت
تصویر ۲۰۶ پخش می کرد

این ناخودآگاه شما نبوده بلکه مازاراتی محصول ایران خودرو بوده ! بس این شرکت های خودروسازی وطنی با ذوق هستند دیگه موتور پژوه رو میزارن روی پیکان یا همین ۲۰۶ رو چراغ هاشو عوض می کنن اسمشو میزارن رانا ! اینم احتمالا محصول ایران خودرو بوده این شکلی شده

[zaynab]

من از بچگی ۱ستاره رو نشون کردم تو آسمون

میگفتم این ستاره منه وقتی فهمیدم چراغ دکل مخابراته کمرم شکست

---

آقا من موندم چرا همیشه عکس ده نفر برتر کنکور رو تلوزیون نشون میده

باور کنید ده نفر آخر شدن سختر از اونه

مسئولین کجایید !؟

---

ایرانسل در آینده ای نزدیک:

.
مشترک گرامی چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟

.
بچه کوچولو چه طوره؟ الهی ایرانسل قربونش بره

.
مشترک گرامی یه طرح دارم پاییزه یکی سیم کارت بخر ، دوتا ببر

.
یکی میاره در خونتون یکی می دم به عموتون یکی هم واسه عمتون !

.
مشترک گرامی کاری باری نداری فعلا ؟ قربونت ایرانسل !

.

---

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ :

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ؟

ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ،

ﺳﻘﻒ ﮔﻔﺖ : ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!

ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ!

… … ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻔﺖ : ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ!

ﺁﻳﻴﻨﻪ ﮔﻔﺖ : ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﻴﻨﺪﻳﺶ!

ﺗﻘﻮﻳﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺵ!

ﺩﺭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻑ ﻫﺎﻳﺖ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫُﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ!

ﺯﻣﻴﻦ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﻛﻦ!

ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ، ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ !!

[tabassomesayna]

(مامانم داره تو غذا دارچین میریزه)
من: دارچین نریز دوست ندارم!
مامان: تاثیری تو مزش نداره!
من: پس چرا میریزی؟
مامان: خوش مزش میکنه!!!
با این توجیه سالهاست غذاهامون مزه دارچین میده
ولی دارچین تاثیری تو مزش نداره :|
***
مزخرف ترین قسمت خریدن یه گوشی اینه که باید اون شبی که گوشی رو میخری تا صبح بزاریش توی شارژ :| اصلن مگه خوابت میبره اون شب:|
***
یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت : یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن ! فقط با اره یا نه جواب منو بده ! باشه ؟
گفتم : باشه گفت: اوضاع اونجا چه جوریه ؟!:|
***
به مامان بزرگم میگم یه جمله خبری بگو ، میگه نوه م خنگه !
میگم سوالی بگو ، میگه نوه م خنگ بود و من نمیدونستم ؟
میگم امری بگو ، میگه خنگیتو تابلو نکن !
میگم میشه خنگ توشون نباشه ؟ میگه اونوقت میشی نوه ی یکی دیگه نه نوه ی من …
منه بدبخت !!!:|
***
دوتا خجالتی با هم ازدواج میکنن بچشون آب میشه !
***
آدم باید یکیو داشته باشه که ساعت ۳نصفه شب بهش اس ام اس بده : دلم گرفته …
اونم جوابش این باشه : بگیر بخواب بابا!
والا ، ۳نصفه شبه شوخی که نیست !!!
***
دختره پست گذاشته: دلم برای یک نفر تنگ است. نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند. حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم. لبخندش را هم ندیده ام. فقط میدانم که باید باشد و نیست !! خب مستقیم بگو یکی بیاد منو بگیره، من شوهر میخوام... این ادا اُصولا چیه دیگه !
***
مورد هم داشتیم تو اینفوش زده :
" فارغ التحصیل از دانشگاه صنعتی شریف "
بعد تو قسمت علایقش زده :
" باز و بسته کردن در یخچال " !!!:|
***
یه بار شیطون گولم زد، رفتم از جیب بابام ۲۵ تومن (۲۵ تا یه تومنی) ورداشتم
رفتم پفک اینا خریدم، عصرش عذاب وجدان گرفتم،
رفتم از کیف مامانم ۵۰ تومن ورداشتم گذاشتم تو جیب بابام:|
***
یکی از مزایای پسر بودن اینه که هرچقد دلت خواس میتونی گریه کنی
آخرش دستتو محکم بمالی به چشمت، هیچچچچی نمیشه!
نه ریمیلت پخش میشه نه سایه ات بهم میریزه ….!
***
یه سری استکان هست آدم میخواد چای بخوره دماغش میره تو استکان
مهندسین یه فکری به حالش کنین ، خعلی رو مخه !:|
***
یکی از سخت ترین خداحافظی ها
.
.
.
.

خداحافظی با سنگیه که از سر کوچه تا دم خونه شوتش کرده ای !
***
طرف نیم ساعت میره بیرون ۴۰ بار ننه باباش بهش زنگ میزنن که کجایی ..اون وقت ما با دوستامون میریم شمال بابام ۳ روز بعدش زنگ میزنه میگه:علی تا نونوایی نبسته دوتا نون از تو رات بگیر بیار!
***
محاله
بهش بگی سلام برسون ، بزرگیتو نرسونه !
***
ما از اونایى هستیم که دعاهامون میخوره به پنجره بعد کمونه میکنه میخوره به سقف، سقف خراب میشه رو سر خودمون !
***
آنتی ویروس لپ تاپمو یک سال و نیمه آپدیت نکردم
یه ماهه پیغام میده: هر کاری دوست داری بکن من دیگه کاری به کارت ندارم !
***
مهریه رو باید به نیت تعداد خواستگارای ناکام دختر بزارن اینجوری ارزش واقعی معامله هم مشخص میشه !
***
خدایا …
تو این دنیای کثیف …
این قلب پاک چی بود به ما دادی آخه !
***
این روزها
همه ناقص الخلقه هستند
هیچ کسی دل و دماغ ندارد !
***
توی رستوران بین راهی رفتم دستشویی دستمو بشورم
مسئول دستشویی موقع خروج میگه: آقا! ۲۰۰ تومن می شه!
من: من فقط دستمو شستم!
اون: پس برگرد برو توالت بعد بیا ۲۰۰ بده!
دستمو کردم جیبم ۲۰۰ تومن بهش دادم!
میگه: نه! باید بری دستشویی حتما!
میگم: چرا؟
میگه: من مال حروم از گلوم پایین نمیره! :|
***
همین روزاست که مخابرات بهم اس ام اس بده بگه:
مشترک گرامی الان مدتِ مدیدیه جز من کسی به شما پیام نمیده!
نظرتون چیه بیشتر آشنا بشیم !؟
***
باید رفت …
گاه از قلب کسی …
گاه جفت پا تو صورت کسی !
***
یه آرزو بکن
حالا بدو تا بهش برسی!
***
سعی کن تو زندگیت مثل اینترنت اکسپلورر پررو باشی!
با اینکه میبینه فایرفاکس و کروم و Safari نصب داری
ولی موقع ورود به سایت دانشگاه باز میاد میگه میخوای منو Browser اصلیت کنی؟
***
اینقد سطح آرزوهامو اوردم پایین به نفت رسیدم
فقط پول ندارم پالایشگاه بزنم :|
***
افتخار نکن که به اندازه تارموهات رفیق داری
وقتی محتاجشون میشی میفهمی که کچلی !
***
یه بارم مثل سوباسا به داداشم زُل زدم تا با ذهنم باهاش حرف بزنم
بهم گفت چیه مثل... زُل زدی ؟
فهمیدم بیشتر باید تمرین کنم :|
***
ما یه مزیت خیلی خوبی که داریم اینه که
وقتی که بزرگ شدیم ، و به مامان و بابا تبدیل شدیم
سر زده رفتیم تو اتاق بچمون و دیدیم داره به صفحه دسکتاپ خیره میشه یکی میکوبیم پس کلش
میگیم بیار بالا ببینم چی داشتی میدیدی
***
به لقمان گفتند : ادب از که آموختی ؟
حرفهایی زد که اگه بگم عمراً تو مانشت چاپ شه !
خیلی عصبانی بود معلوم بود شاکی شده از سوالم
***
ﺑﻀﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺭﮊﺍﯾﯽ ﻛﻪ ﻣﯿﺨﺮﻡ ﯾﻨﯽ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺭﻣﺰﺵ ﺳﺎﺩﻩ ﺳﺖ ﻛﻪ
ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﻗﺒﻼ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﻧﻜﺮﺩﻡ !
***
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ
ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺱ ﺑﻘﯿﻪ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺒﻨﺪ !
***
آشپزی سخته
ولی میتونین با خلاقیت های کوچیک این کار رو برای خودتون به لذت تبدیل کنین
مثلا من ﺩﯾﺮﻭﺯ ماستو خیار رو بدون خیار درست کردم خیلی هم خوب شد ^.^
***
اونجا که قمیشی میگه :
هرگز نخواستم که تورو با کسی قسمت بکنم
آدم فکر میکنه با ته دیگشه !
***
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻓﻬﻢ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻧﻔﻬﻤﯿﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ !
***
میدونم دیگه پس فردا که بابا شدم ایه نازل میشه
احترام فرزند واجب است به فرزندان خود نیکی کنید که بهشت زیر پای فرزندان است
تازه رضایتشونم باید جلب کنیم :|

[x86]

Our computer science professor was joking that our student cafeteria serves Fibonacci soup. The soup of today is the mix of yesterday's soup and the day before


---------------------

A mathematician was interviewing for a job. The interviewer asks him - "You are walking towards your office and running late for a very important meeting and you glimpse a building on fire with people screaming for help. What will you do?".
The mathematician thinks for a while and replies : "People's lives are more important than an office meeting. I would immediately call for a fire brigade and help the trapped to the best of my abilities". The interviewer seems to be impressed with the mathematician's answer and moves on to the last question. Just to check his sanity, she asks: "And what if the building is not on fire?".
After a moment of thought, the mathematician replies with confidence :

"I will set the building on fire. Now, I have reduced it to a problem that I have already solved before!"



------------------------------

One professor of mathematics noticed that his kitchen sink at his home broke down. He called a plumber. The plumber came on the next day, sealed a few screws and everything was working as before.

The professor was delighted. However, when the plumber gave him the bill a minute later, he was shocked.

"This is one third of my monthly salary!" he yelled.

Well, all the same he paid it and then the plumber said to him:

"I understand your position as a professor. Why don't you come to our company and apply for a plumber position? You will earn three times as much as a professor. But remember, when you apply, tell them that you completed only seven elementary classes. They don't like educated people."

So it happened. The professor got a plumber job and his life significantly improved. He just had to seal a screw or two occasionally, and his salary went up significantly.

One day, the board of the plumbing company decided that every plumber has to go to evening classes to complete the eight grade. So, our professor had to go there too. It just happened that the first class was math. The evening teacher, to check students' knowledge, asked for a formula for the area of the circle. The person asked was the professor. He jumped to the board, and then he realized that he had forgotten the formula. He started to reason it, he filled the white board with integrals, differentials and other advanced formulas to conclude the result he forgot. As a result he got "minus pi r squared".

He didn't like the minus, so he started all over again. He got the minus again. No matter how many times he tried, he always got a minus. He was frustrated. He looked a bit scared at the class and saw all the plumbers whisper:

"Switch the limits of the integral!"


-------------------------------

three logicians walk into a bar. the bartender says "do you all want a beer?" the first says "i dont know." the second says "i dont know." the third one says "yes!)

------------------------------

Infinitely many mathematicians walk into a bar.

The first says, "I'll have a beer."
The second says, "I'll have half a beer."
The third says, "I'll have a quarter of a beer."
and so on...

The barman pulls out just two beers.

The mathematicians are all like, "That's all you're giving us? How drunk do you expect us to get on that?"

The bartender says, "Come on guys. Know your limits."

------------------

An engineer, a physicist and a mathematician are staying in a hotel.
The engineer wakes up and smells smoke. He goes out into the hallway and sees a fire, so he fills a trash can from his room with water and douses the fire. He goes back to bed.
Later, the physicist wakes up and smells smoke. He opens his door and sees a fire in the hallway. He walks down the hall to a fire hose and after calculating the flame velocity, distance, water pressure, trajectory, etc. extinguishes the fire with the minimum amount of water and energy needed.
Later, the mathematician wakes up and smells smoke. He goes to the hall, sees the fire and then the fire hose. He thinks for a moment and then exclaims, "Ah, a solution exists!" and then goes back to bed.



------------------------------------------

A mathematician is asked to design a table. He first designs a table with no legs. Then he designs a table with infinitely many legs. He spend the rest of his life generalizing the results for the table with N legs (where N is not necessarily a natural number).

----------------------------

"Do you love your math more than me?"
"Of course not, dear - I love you much more."
"Then prove it!"
"OK... Let R be the set of all lovable objects..."



------------------------

PJ = Poor Joke
P + iJ = Complex Poor Joke
Now you won't laugh, because the Joke Part was imaginary!!

[انرژی مثبت]

رسیدم توی کوچه مون ، دیدم یه خانومی داره ماشینش رو بین دوتا ماشین دیگه پارک می کنه….
جای پارک خیلی کم بود و بنده خدا حسابی کلافه شده بود….
وایستادم و فرمون دادم بهش ، « بیابیاااا، خب!حالا فرمون رو کامل برگردون!خوبه خوبه، خاموش کن.»
بعدش هم بدون اینکه منتظر تشکر خانومه بشم راه افتادم برم
که دیدم خانومه صدا کرد و گفت دستت درد نکنه ، زحمت کشیدی!!!!
گفتم خواهش می کنم ، کاری نکردم…
گفت : دانشمند! من داشتم از پارک در می اومدم…
------------------

بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم که وقتی روشنش میکردیم رسما رم میکرد و علاوه بر صدا و ویبره، میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه ) بعد بابام همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره. دقیقن حس اون کارگرایی رو داشتم که آسفالت رو سوراخ میکنن! :|
.--------------------------

تنها روزی که یه زن خوشحال از خواب پا میشه روز عروسیشه، چون تنها روزیه که از اول که بیدار میشه میدونه چی باید بپوشه
-------------------

از لحظه ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻢ ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻢ، یکی دﻭ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ

---------------------------------------
به نظر من موبایلی که رو سایلنته :باید یه کم شعور و معرفت داشته باشه گم نشه ، والا !
-----------------

ﻣﻦ ﺍﮔﻪ میتونستم ﯾﻪ ﻣﯿﻮﻩ اختراع میکردم ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﺎﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﺪﻩ میشد ﻭ ﺗﻮﺵ ﻫﻢ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺎﺭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ !
-----------------

دیشب خیر سرمون هوس تن ماهی کردم !
رفتم خریدم ۶۵٠٠ تومن فکر کنم توش پری دریایی باشه با این قیمت
-----------------------

از پسر داییم ۴ سالشه میپرسم ۱۰ تا جوجه داریم گربه ۶ تاشونو میخوره
چند تا باقی میمونه ؟
میگه : اون دیگه جاشونو یاد گرفته میاد بقیشونم میخوره !!!
---------------------------------

گفتگوی کاملا واقعی بین دو دخدر در تاکسی:
اولی: مربی تئاترمون قبلا دستش تومور داشته
دومی: تومور مغزی؟!
اولی: نمی دونم… اونشو!!!!!!!!
--------------------

تو فکرم یه نمایشگاه بزنم و نقاشی هایی که موقع درس خوندن واسه کنکور کشیدم رو به نمایش بزارم !
---------------

یه قانون تو تهران هست که میگه اگه تو مسیری هستی که ترافیک نیست ، قطعا اشتباه اومدی !
--------------------

یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ازش یه غول اومد بیرون بهم گفت آرزو کن ! گفتم یه خونه میخوام … گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !؟ خیلی منطقی بود لامصب

---------------------------
یه ماشین لباسشویى داریم انقدر تکون میخوره که بنده ى خدا همزمان هم لباس میشوره هم تو خونه قدم میزنه !
---------------------

اصن کارخونه ی رانی باید با شرکت جی ال ایکس همکاری کنه تا به آبمیوه بده بیرون که میوه ی تهش از قوطی بیاد بیرون به راحتی !

[eris229]

(۰۸ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۲۸ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  ﻣﻦ ﺍﮔﻪ میتونستم ﯾﻪ ﻣﯿﻮﻩ اختراع میکردم ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﺎﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﺪﻩ میشد ﻭ ﺗﻮﺵ ﻫﻢ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺎﺭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ !
-----------------

من هم حتما اختراع شما رو میخریدم و در کنار همه ی غرفه های شهروند نمایندگی فروش این میوه رو (به صورت اختصاصی) تاسیس میکردم. فروشگاه اصلی رو هم در محل دائمی نمایشگاه های تهران برقرار میکردم

[انرژی مثبت]

دقت کردین هیچ کس کار به کارت نداره
درست اون شبی که فرداش امتحان ترم داری و هیچی درس نخوندی
و میخوای بشینی سر درست
پسر عموی دختر خاله ی پشمک میرزا میاد خونتون و شام هم میمونه
-------------------

ما پارسال عید نرفتیم امریکا:-(
امسالم نمیریم ایتالیا
کلا ما اینجوری هستیم
هر سال تصمیم میگیریم یکی از کشورای خارجو نریم !
شما چطور !؟
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به حیف نون میگن: با «اختاپوس» جمله بساز. میگه: اوخ، تا پوستم نسوخته برم تو سایه!
------------------

به حیف نون میگن با مهرداد جمله بساز
میگه:آقا ببخشید میشه آمتحانای شهریورو تو مهر داد؟
---------

به حیف نون میگن با ستاره جمله بساز
میگه : شبکه سه تاره
-------------------

به طرف میگن با (( پورشه )) جمله بساز
میگه : می آیم تا اوقات فراغتم پورشه !!!!
---------------------

به طرف میگن با اختابوس جمله بساز میگه:اخ تا بوستم نسوخته برم تو سایه
---------------

به یارومیگن یه جمله بگوتوش اب باشه.
میگه:لوله!!!

-------------------------
به حیف نون میگن: با «کوش» یک جمله بساز، گفت: شلوار من کوش؟ گفتند: این که نشد، «کوش به معنی کوشش.» گفت: شلوار من کوشش؟ گفتند: بابا، «کوشش یعنی کار.» گفت: خب از اول می‌گفتین، شلوار کار من کوشش؟
--------------------
به حیف نون میگن با جوراب جمله بساز
میگه:کولر ما بدجوراب میده
----------------------

معلم:باشیشه جمله بساز.
شاگرد:ساعت یه ربع به شیشه!!!
--------------------

به حیف نون میگن یه ضرب المثل بگو
میگه: فلفل نبین چه ریزه بشکن بریز تو آبگوشت وانگهی دریا شود!!!!
---------------


تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ،مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟
میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟
-------------------------------

الان کامپیوترم خودش ری استارت شد !
فک کنم فهمید من تشنمه
--------------------------------------

بعضی شبا که خوابم نمی بره، یه جوری که مغزم بشنوه می گم: خوب! برم یه کتابی بیارم بخونم…
هیچی دیگه، اصلا بیهوش می شم!
-----------------------

رفتم بانک به تحویلدار گفتم : میخوام یه حساب مشترک باز کنم !
میپرسه با کی ؟
گفتم : با یکی که خیلی پول داره …
گفت : خودتو مسخره کن !
اعصابا هم ضعیف شده ، ملت کارشونم درست انجام نمیدن !
----------------

شما یادتون نمیاد ،برای درس علوم، لوبیا لای دستمال سبز میکردیم،میبردیم سر کلاس پز میدادیم
-------------

به یارو میگم از اینجا چطوری میشه برم میدون ونک ؟
میگه باید بپرسی !
بهش گفتم به نظرت الان دارم آفتاب بالانس می زنم ؟
------------------

حیف نون به زنش می گه ببینم دیروز چت بود؟
زن می گه هیچی
امروز چته ؟
هیچی
نبینم فردا چت باشه ها !
---------------------------------------------------------

رانی چیست؟
وقتی کوچه ای بسته باشد
مردم به هم می گویند رانی نرو
----------------------!

پلیس شهر حیف نون از شهروندان خواهش کرد :
از تعریف کردن مشکلات جلوى دوربین هاى بزرگراه ها جدأ خوددارى کنند !
---------------------

از وقتی اس ام اس اختراع شد ، بچه هایی که بین زنونه مردونه میرفتن و میومدن، کاربردشون رو از دست دادن

[tabassomesayna]

مامانم سوزن رو گذاشته رو دسته مبل افتاده گم شده؛
همه بسیج شدیم دنبالش می گردیم!
اومده صحنه رو بازسازی میکنه یه سوزن دیگه میزاره
میندازه ببینه کجا می افته!
هیچی دیگه الان همه داریم دنبال دو تا سوزن می گردیم ..! :|
***
مامانم میگه ساعت چنده؟ میگم ۱۱:۱۷ دقیقه
میگه دقیق ؟ :|
نه یازده و رب بود رندش کردم گفتم یازده و هیفده :|
***
چرا اسم همه خمیردندون‌ها دخترونه است؟
«پونه»، «نسیم»…
خب یه خمیردندون «سعید» هم بزنند… یا «فرزاد»
***
ﺍﮔﻪ ﺭﮒ ﻏﯿﺮﺕ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﻩ
ﺣﺘﯽ ﺳﻮﺳﮏ ﻫﻢ ﺟﻠﻮﺩﺍﺭﺵ ﻧﯿﺴﺖ )
***
هشدار :
مصرف بیش از حد احترام باعث اختلالات روانی طرف مقابل
و اختلالات عصبی شما میگردد ! لطفا در میزان مصرف دقت کنید !
***
ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﭘُﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ Play ﮐﺮﺩﻡ
ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩِ ﺻﺪﺍﺵ ﮔﺮﻓﺖ
***
به بغضـــــیا باید گفت :
شما روی پاتم نمیتونــــــی وایسی چه برسه به حرفات !
***
مورد داشتیم طرف تو گوشیش اسم مامانشُ “بیا خونه” سیو کرده !
***
رفیقم رفته دانشگاه کیش، میگم چطوریه؟
میگه حاجی اینجا با یه سری ماشین هایی بچه ها میان دانشگاه
که من تو نید فور اسپید پولم بهشون نمی رسه !
***
تو این فیلما دیدین وقتی از خواب پامیشن چقد تمیز و مرتبن!o.O
خیلی تلاش کردم منم یبار اون جوری از خواب پا شم…
ولی هر وقت پا میشم تو آینه خودمو میبینم
شبیه سرخ پوستای آدمخوار جنوب غربی آمریکای مرکزی شدم !
***
دقت کردین ؟
بهترین مکان برای خواب خونه ی خوده آدمه
راحتترین لباس لباسه خوده آدمه
خوش فرمون ترین ماشین ماشینه خوده آدمه
بهترین جزوه جزوه ی خوده آدمه
تمیزترین دست دسته خوده آدمه
بامزه ترین بچه بچه ی خوده آدمه
ولی …
خوشبوترین ادکلن ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد میشه !
***
هر وقت لواشک و گذاشتی گوشه لپت و نجویدیش یعنی به نفست مسلط شدی.....)))
***
هر کس به طریقی دل ما می شکند...
خدا رو شکر تنوع زیاده حوصلمون سر نمیره...)))
***
کی تعریف میکرد

رفته بودیم یه جا مهمونی
صاحب خونه یه دختر ملوس ۴-۵ ساله داشت ....دیوار راست رو میرفت بالا
نازش کردم ...بوسیدمش وبهش با لحن بچه گونه گفتم : خاله دون جن سالته عجیجم ؟
اسمت جیه خانوم خوجمل؟
حدود ۳۰-۴۰ ثانیه تو چشام نگاه کرد بعدش خیلی جدی بهم گفت :
مثل آدم حرف بزن ببینم چی میگی )))))))))))))

[x86]

احتمالا تکراریه ولی خب جالبن :

یارو می‌خواسته گردو بشکنه، گردو رو میگذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سرش!

-------------

به کامپیوتر تریاک دادند که تشخیص بده چیه؟... بعد از چند لحظه جواب میده... "پش چاییش کو."

-------------------

دو تا معتاد نشسته بودند و داشتند سیگار می کشیدند. یکی شون برگشت به اون یکی گفت: داداش جون دعا کن یه ژلژله بیاد و این خاکشتر شیگار ما رو بنداژه ژمین!

---------------------

یه معتاده به انتظار تاکسی وایساده بود و می گفت: تاکشی, تاکشی... تاکسی پنج متر جلوتر ایستاد. معتاده داد زد: آخه لامشب کجا وایشتادی؟ اونجا که مقشدم بود!

[neda_Network]

نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
زنگی زدم به حافظ ،از داخل یه پنت هاوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم
گفتم : کجایی الان؟ ،گفتا : خودم ندانم
گفتم : بگیر فالی ،گفتا : نمانده حالی
گفتم : چگونه ای ؟گفت ، در بند بی خیالی
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که می سرایم متن های رپ ساسی
گفتم : ز دولت عشق ،گفتا : که کودتا شد
گفتم : رقیب؟؟ ،گفتا ، آن هم کله پا شد
گفتم : کجاست لیلی ؟ کافی شاپ است یا فست فود؟
گفتا : شده ستاره در فیلمای هالیوود
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، دیروز یا پریروز
گفتم : بگو ، ز مویش گفتا : که مش نموده
گفتم : بگو ، ز یارش گفتا : ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : توی خیابون مخ می زند فراوون
گفتم : کجاست جمشید ؟ جام جهان نمایش ؟
گفتا : خریده قسطی یک LED به جایش
گفتم : بگو ، ز ساقی حالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست منشی در دفتر اداره
گفتم : بگو ، ز زاهد آن رهنمای منزل
گفتا : که با GPS راحت شدست مشکل
گفتم : ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم : بگو ، ز محمل یا از کجاوه یادی
گفتا : لکسوس ، بی ام و ، یا بنز نوک مدادی؟
گفتم : که قاصدک کو آن باد صبح شرقی
گفتا : که جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم : بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا : به جای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم : سلام ما را باد صبا کجا برد ؟
گفتا : به پست داده ، آورد یا نیاورد ؟
گفتم : بگو ، ز مشک آهوی دشت زنگی
گفتا : که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفتا : فشن نمودم،کردم جدید آن را
گفتم : شما و فشن ؟ حافظ ما رو گرفتی ؟
گفتا : که خز تو هستی ، منو دست کم گرفتی؟؟

---

شما یادتون نمیاد بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المسائل بود!
از اختلاس هم جرمش بیشتر بود !



کی گفته گرونی شده؟
من خودم به شخصه پارسال دو هزار تومن تُخمه میخریدم
امسالم دوهزار تومن تخمه میخرم!
فقط پارسال تو مُشما میداد امسال میگه جیبتو بیار جلو ..!



به داداشم میگم فلان کلمه رو با کدوم “ز” مینویسن ؟
میگه با “ز” یه نقطه !
من
ذ دو نقطه
ض ذوزنقه
حروف الفبا



بابام با کلی‌ دعوا که این شیر‌های گرونو که میگیرم
چرا نمیخورین خراب میشه می ریزیم دور !؟
برگشتم میگم : شیر کاکائو بگیر …
میگه : نه زود میخورین تموم میشه باز باید بگیرم
یعنی دیکتاتوری خاموشو به معنی واقعی به مرحله ظهور رسونده


مکالمه ی واقعی خواهرزاده ی کلاس اولم با مامان همکلاسیش :
منزل آقای شکوری ؟
بله بفرمایید !
شکوری هست ؟



می خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... ولی نامرد ادیسون برق رو اختراع کرد



امروز خونه ی داییم اینا بودم،تلفنشون زنگ زد.پسرداییم که ۵سالشه جواب داد؛ بعدش زن داییمو صدا کرد گفت :
مامان ... بیا گودزیلاس!گفتم : سروش این چه حرفیه؟ گودزیلا یعنی چی؟میگه : مامانم گفته عمه هات زنگ زدن بگو : گودزیــلا !اگه خاله هات بودن بگو : نازیـــلا !میگم : خب حالا کی بود ؟
میگه : مامانت بود دیـــــگه ...!



معنای "استاد خسته نباشید":
۱) جمع کن بابا کار و زندگی داریم!
۲) جمع کن بابا قلیون دیر شد!
۳) جون مادرت درس بسه!
۴) استاد قرار دارم دم بوفه ولمون کن!
۵) با خداحافظیت خوشحالمون کن!
۶) بس کن دیگه!
۷) استاد ساعت نداری تقویم هستا!
۸) استاد تیتراژ رفت!


ﻣﺎﺯﯾﺎﺭ ﻓﻼﺣﯽ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻋﺸﻘﯽ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ :|



ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ
ﮔﻔﺖ ﻧﻨﻪ ﺟﻮﻥ ﻟﮑﻪ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﻋﻔﺎﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ
ﺍﮔﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﻏﻮﻧﺖ ﻣﯿﺰﺩﯼ
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﻫﻮﺍ


سوال پایان ترم:...
قد : ۱۴۵
وزن : ۴۳KG
اندازه کیلیپس را حساب کنید ، ۲ نمره



دره های پر آب ، کوههای مرتفع ، تپه های حاصلخیزلامصب جواب نصف سوال های جغرافی این بود !!



آب ریزش بینی دارم ، رفتم داروخونه یه قرص ضد حساسیت بگیرم . تو عوارض جانبیش نوشته:

سردرد، سرگیجه، نفخ، حالت تهوع، اختلال در خواب دو بینی، اختلال در تشخیص، نارسایی کبد،
نارسایی کلیه، نارسایی قلب، سکته قلبی، سکته مغزی، مرگ ناگهانی! ...

پشیمون شدم ، میکشم بالا امنیتش بیشتر :|



طرف می ره خواستگاری می گه من تو لاله زار کنار خیابون دلار فروشم بعد گندش در میاد مهندس بود!!



خانمه میره بانک یارانه اش روبگیره بانکیه میگه: بریزمش به حساب جاریتون؟
خانمه میگه نه بریز به حساب خودم جاریم بمیره ایشاالا چقدرم شانس داره تو بانکم هواشو دارن !!!



باید رفت...
گاه از قلب کسی...
گاه جفت پا تو صورت کسی !!!




میدونم چرا وقتی اس ام اس خالی میفرستی برای کسی،
انگلیسی حساب میشه؟! شاید من بخوام فارسی سکـــــوت کنم :|
والاااااااااااااااا




ﻗﺒﻼ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﻫﺎﻡ ﻫﻤﺶ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﻲ ﺍﻻﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻴﻜﻨﻢ … ﺍﻻﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ !
ﻻﻣﺼﺐ ﺭﻭﺯﻫﺎﻡ ﻫﻤﺶ ﻛﭙﻲ-ﭘﻴﺴﺖ ﻣﻴﺸﻪ !!!


بـعـضــیـــام مـثـل کـــره الــــاغ کـــــد خــــدا
یــــــورتـــــمـــه میـــــرن رو اعـــصــــابــــا :|




یکی از سخت ترین کارای دنیا ریختن قطره تو چشم خودت هس!
لامصب آدم هی ناخود آگاه جاخالی میده



برادرزاده‌ام رفته مهد کودک یه دختر سفید با موهای خیلی روشن دیده به مامانش گفته : مامان این دختره چرا انقدر کمرنگه؟



این فوتوشاپم زودتر تحریم کنن تا ما بفهمیم بعضیا دقیقا چه شکلیَن …




مرد باس خشن و عصبانی باشه دستشو بکوبه زمین و بگه...
.
.
.
امشب ظرفا با من




هروقت دلم میگیره میرم سر پیانوم …
بعدش میبینم عههه پیانو ندارم و برمیگردم رو میز ضرب می زنم