زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۷:۱۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد

ارسال: #۶۱
۲۹ مرداد ۱۳۹۳, ۱۲:۲۰ ق.ظ
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی ، زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری

با نگاهی سر شکسته ، چشمهایی پینه بسته
خسته از درهای بسته ، خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده ، میزهای صف کشیده
خنده های لب پریده ، گریه های اختیاری

عصر جدول های خالی ، پارک های این حوالی
پرسه های بی خیالی ، نیمکت های خماری

رو نوشت روزها را ، روی هم سنجاق کردم
شنبه های بی پناهی ، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را ، با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی ، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من ، صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیتها ، نامی از ما یادگاری

قیصر امین پور

هر که به من می رسد بوی قفس می دهد،

جز تو که پر میدهی تا بپرانی مرا ..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sana2014 , diligent , aamitis , neda_Network , neilabak
ارسال: #۶۲
۳۰ مرداد ۱۳۹۳, ۱۲:۵۳ ق.ظ
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من
ز من هر آن که او دور
چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک
از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد آشنا من
ستاره ها نهفته اند
در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
(همیشه زنده ؛ سمین بهبهانی)

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: happy07 , diligent , software94 , chaka , Np-hard , shayesteb , itplus , neda_Network
ارسال: #۶۳
۰۲ شهریور ۱۳۹۳, ۰۲:۰۱ ب.ظ
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
پنجره
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهی
در انتهای خود به قلب زمین میرسد
و باز می شود بسوی و سعت این مهربانی مکرر آبی رنگ
یک پنجره که دستهای کوچک تنهایی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کردیم
سرشار می کند .
و می شود از آنجا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافیست.



من از دیار عروسک ها می آیم
از زیر سایه های درختان کاغذی
در باغ یک کتاب مصور
از فصل های خشک تجربه های عقیم دوستی و عشق
در کوچه های خاکی معصومیت
از سال های رشد حروف پریده رنگ الفبا
در پشت میزهای مدرسه ی مسلول
از لحظه ای که بچه ها توانستند
بر روی تخته حرف "سنگ" را بنویسند
و سارهای سراسیمه از درخت کهنسال پر زدند.




من از میان ریشه های گیاهان گوشتخوار می آیم
و مغز من هنوز
لبریز از صدای وحشت پروانه ایست که او را
در دفتری به سنجاقی
مصلوب کرده بودند.



وقتی که اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند.
وقتی که چشم های کودکانه ی عشق مرا
با دستمال تیره ی قانون می بستند
و از شقیقه های مضطرب آرزوی من
فواره های خون به بیرون می پاشید
وقتی که زندگی من دیگر
چیزی نبود ، هیچ چپیز بجز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم ، باید، باید ، باید
دیوانه بار دوست بدارم.



یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت
اکنون نهال گردو
آنقدر قد کشیده که دیوار را برای برگ های جوانش
معنی کند



از آینه بپرس
نام نجات دهنده ات را
آیا زمین که زیر پای تو می لرزد
تنهاتر از تو نیست ؟
پیغمبران ، رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما اوردند
این انفجارهای پیاپی،
و ابرها مسموم ،
آیا طنین آیه های مقدس هستند؟
ای دوست، ای برادر ، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس.



همیشه خواب ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند
من شبدر چهارپری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه روییده ست
آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد جوانی
من بود؟
آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت
تا به خدای خوب ، که در پشت بام خانه قدم می زند سلام
بگویم؟



حس می کنم که وقت گذشته ست
می کنم که " لحظه" سهم من از برگ های تاریخ ست
حس می کنم که میز فاصله ی کاذبی ست در میان گیسوان
من و دست های این غریبه ی غمگین


حرفی به من بزن
آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می بخشد
جز درک حس زنده بودن از تو چه می خواهد؟



حرفی به من بزن
من در پناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم .

فروغ فرخزاد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: aamitis , neda_Network , Aseman7
ارسال: #۶۴
۰۴ آذر ۱۳۹۳, ۰۹:۴۴ ق.ظ
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
زندگی گاه به کام است و بس است
زندگی گاه به نام است و بس است
زندگی گاه به دام است و بس است
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام ,
زندگی معرکه همت ماست
زندگی میگذرد
زندگی گاه به نان است و کفایت بکند
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند
چه به نان و
چه به جان و
چه به آن ,
زندگی صفحه بی تابی ماست ...
زندگی میگذرد
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد
چه به راز
و چه به ساز و
چه به ناز , زندگی لحظه بیداری ماست
زندگی میگذرد ...!!..

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network , **sara** , mammad_asir
ارسال: #۶۵
۰۴ آذر ۱۳۹۳, ۱۰:۲۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۲۸ ق.ظ، توسط itplus.)
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
طاقت بیار میشه شنید
خندیدن دلخواه رو
تو زنده میمونی رفیق
طاقت بیار این راه رو
طوفانو پشت سر بزار
اون سمت ما آبادیه
این زمزمه تو گوشمه
فردا پر از آزادیه

طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق
ما هردو بی کَسیم
طاقت بیار رفیق
داریم می‌رسیم

دنیا اگه تاریک شد
دستای فانوسو بگیر
با من بیا! بامن بیا!
چیزی نمونده از مسیر
سرما و سوز برف رو
آهسته پشت سر بزار
امروز وقت خواب نیست
ما با همیم طاقت بیار
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق
ما هردو بی کَسیم
طاقت بیار رفیق
داریم می‌رسیم!

طاقت بیار رفیق …
رفیق …
طاقت بیار رفیق

تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود یا نشود
حرفی نیست......اما...
نفس می گیرد
در هوایی که نفس ها تو نیست

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

arrebarghi@
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network , **sara** , aamitis
ارسال: #۶۶
۰۴ آذر ۱۳۹۳, ۱۰:۴۵ ق.ظ
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
سلام به دوستداران شعر و ادب

آدم ها گاهی گریه می کنند
نه به خاطر اینکه ضعیف هستند
بلکه به این خاطر که
برای مدتی طولانی قوی بوده اند .
- هرتا مولر
زن ها
همه چیزشان را پنهان می کنند
تنهایی را
دلتنگی را
گریه ها را
دوست داشتن را
زن ها
هنگام شکستن صدایشان در نمی آید
درد که دارند به خود نمی پیچند
نهایتا تسکین درد یک زن
گریه های یواشکی ست
+++++++++++++
بعدِ چهارده سال سیگارش را ترک کرده بود.
بهش گفتم چه حسی داری؟
گفت حس نترسیدن، حالا دیگه هرکسی رو بخوام می تونم ترک کنم.
- سید محمد مرکبیان
امیدهای بزرگ
از بدبختی های بزرگ
زاده می شوند.
- برتراند راسل
ترجمه: عباس مخبر
جایی دری هست،
روزی آن را خواهی یافت
وقتی که دیگر به دنبالش نیستی..
- جی.سی وان شاگن
ترجمه: شهلا اسماعیل‌زاده
من به تو دلباختم
زیرا که زخم هاى تو
شبیه زخم هاى من بود.
- اِجه آیهان
ترجمه: سیامک تقی زاده
خودخواهی این نیست که یک نفر،
آنطور که دلش میخواهد زندگی کند،
این است که توقع داشته باشد بقیه همانطور که او دلش میخواهد زندگی کنند!
- اسکار وایلد
مگر می شود در یک نقطه ماند ؟
مگر می توان ؟
تا کی و تا چند می توانی
چون سگی کتک خورده درون ِ لانه ات کِز کنی ؟
در این دنیای بزرگ، جایی هم آخر برای تو هست.
راهی هم آخر برای تو هست.
در ِ زندگانی را که گِل نگرفته اند !
- محمود دولت آبادی
+++++++++++++++++++++
" وقتی عاشق تو بودم "
وقتی عاشق تو بودم
دلیر و پاک بودم
و تا فرسنگها در اطرافم شگفتی و شادی می رویید
و رفتارم همه نیک و دلپسند بود.
اکنون آن عشق گذشته است
و از آن شگفتیها هیچ بر جای نمانده
و تا فرسنگها در اطرافم همه چیز فریاد می زند و خبر می کند
که من دوباره همان خودم هستم.
آلفرد ادوارد هاوسمَن
"When I Was in Love with You "
Oh, when I was in love with you
Then I was clean and brave
And miles around the wonder grew
How well did I behave. And now the fancy passes by
And nothing will remain
And miles around they'll say that I
.Am quite myself again
Alfred Edward Housman
□ عشق آن است که آدمی خودش نباشد،
خود را فراموش کند و به دیگری بیندیشد
و این رهایی از خویشتن کمترین افسون عشق است.
اگر خود عشق هیچ افسون نداند
نه از سودای خویشت وارهاند؟
نظامی
در این حال خوش بی خویشی است
که آدمی همه کارش خوش می شود:
خوش می گوید،
خوش می خرامد
و خوش رفتار می کند
و صاف و پاک و دلیر و بی باک می گردد
و جهان در چشمش پیوسته تازه و با طراوت است
و همه چیز او را شگفت و شورانگیز می نماید.
اگر تلخ است اگر شکر چه شیرین است بی خویشی
کله جویی نیابی سر، چه شیرین است بی خویشی
دیوان شمس
برگرفته از کتاب " در قلمرو زریّن "
به قلم حسین الهی قمشه ای
طرح و نقش اثر رابرت ایندیانا
اگر بدانید مردم هزاران بار بیشتر
به یک سردرد معمولی خود اهمیت می‌دهند
تا خبر مرگ من و شما
دیگر نگران نخواهید شد که
درباره شما چه فکری می‌کنند.
. زندگى همین است ...
اراده ى راسخ تان را در ترک سیگار تحسین مى کنید
و بعد یک صبحِ سردِ زمستانى تصمیم مى گیرید
چهار کیلومتر پیاده بروید
تا یک پاکت سیگار بخرید! ...

- آنا گاوالدا
ترجمه: الهام دارچینیان
خودم:
خودم: مثال عجیبی است
+++++++++++

زندگی قطار است
نه ایستگاه
++++++++++++++++++++
سلامت زندگی کن. درست بخور، درست راه برو و با خودت درست صحبت کن



++++++++++++++++
چیزی که آسان به دست می آید زیاد نمی ماند

و

چیزی که زیاد نمی ماند راحت به دست می آید


+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام، امیدوارم حالتون خوب باشه.
وقتی به کسی می‌گن باید بابت کاری که کرده «جوابگو» باشه، یعنی باید مسئولیت کارش رو قبول کنه. پس he/she has to answer for ...
He has to answer for his dishonesty.
اون باید به‌خاطر ناراستیش/دغلکاریش جوابگو باشه.
--------------------------------------------
در یک دنیای ظالمانه قلبی مهربان داشتن
شجاعـــــــــــــــــــــــــت است نه ضعف

+++++++++++++++++++++++++++++++++
من وقتی خسته ام نمی ایستم
من وقتی می ایستم که کارم را به انجام رسانده باشم

+++++++++++++++++++++++++++++++++++
زندگی این نیست که خودت را پیدا کنی
زندگی این است که خودت را خلق کنی

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
از اونجاییکه نمیشه واقعیت رو تغییر داد باید نگاه به واقعیت رو تغییر بدیم.
- نیکوس کازانتزاکیس
.

با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفس دغل ما
اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم
(مردم این جور نباشید)


عزم من بشکافد اقیانوس را
تنبلی دزد آرزوهاست...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: software94 , neda_Network , نارین , aamitis , Aseman7
ارسال: #۶۷
۲۰ آذر ۱۳۹۳, ۰۸:۰۷ ب.ظ
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
کتاب "ضد" از جناب فاضل نظری


با هزار تومن می‌شه چیکار کرد؟
به درمان یه کودک سرطانی کمک کرد :-)
لینک زیر و پرداخت آنلاین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۶۸
۲۱ آذر ۱۳۹۳, ۰۴:۴۳ ق.ظ
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
بـــه خودم آمدم انگار تویـــی در من بود

این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

آن به هر لحظه‌ی تب‌دار تو پیوند منم

آنقدر داغ به جانـــم کـــه دماوند منم

با توام ای شعر ...

و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد

و زمـــان چنبـــره زد کار به دستم بدهد

من تورا دیدم و آرام به خاک افتادم

و از آن روز کـــه در بند تـــوام آزادم

بی تو بی کار و کسم وسعت پشتم خالیست

گل تــو باشی من مفلوک،دو مشتم خالیست

تو نباشی من از اعماق غرورم دورم

زیـــر بی‌رحم ترین زاویـه‌ی ساطورم

با توام ای شعر ، به من گوش کن

نقشه نکش حرف نزن گــوش کن

ریشه به خونابه و خـــون می‌رسد

میوه که شد بمبِ جنون می‌رسد

محضِ خودت بمب منم،دورتر

می‌ترکـــم چند قدم دورتـــر

حضرتِ تنهـــای بـــه هم ریخته

خون و عطش را به هم آمیخته

دست خراب است،چرا سَر کنم

آس نشانـــم بده بـــــاور کنــــم

دست کسی نیست زمین گیری‌ام

عاشقِ این آدمِ زنجیــــری‌ام

شعله بکِش بر شبِ تکراری‌ام

مُرده‌ی این گونــه خود آزاری‌ام

خانه خرابیِ من از دست توست

آخــرِ هر راه به بن بستِ توست

از همــه‌ی کودکیَم درد ماند

نیم وجب بچه‌ی ولگرد ماند

من که منم جای کسی نیستم

میــــوه‌ی طوبای کسی نیستم

گیــجِ تماشای کسی نیستم

مزه‌ی لب‌های کسی نیستم

مثل خودت دردِ خیابانی‌ام

مثل خودت دردِ خیابانی‌ام
به نقل از :http://asru.blogfa.com/post-688.aspx


You need power, only when you want to do something harmful, otherwise love is enough to get everything done.
Charlie Chaplin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: happy07 , neda_Network
ارسال: #۶۹
۲۵ آذر ۱۳۹۳, ۱۰:۵۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ آذر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۹ ق.ظ، توسط neda_Network.)
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
حالمان بد نیست غم کم می خوریم /کم که نه! هر روز کم کم میخوریم
آب می خواهم،‌سرابم می دهند /عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم کجا رفتم به خواب /از چه بیدارم نکردی آفتاب؟

خنجری بر قلب بیمارم زدند/ بی گناهی بودم و دارم زدند
دشنه ای نامرد بر پشتم نشست / از غم نامردمی پشتم شکست
سنگ را بستند و سگ آزاد شد / یک شبه بیداد آمد،‌داد شد

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام /تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام
عشق اگر اینست مرتد می شوم / خوب اگر اینست من بد می شوم

بس کن ای دل نابسامانی بس است /کافرم دیگر مسلمانی بس است
در میان خلق سردرگم شدم / عاقبت آلوده مردم شدم
بعد از این با بی کسی خومی کنم / هرچه در دل داشتم رو می کنم
نیستم از مردم خنجر بدست / بت پرستم بت پرستم بت پرست
بت پرستم،‌ بت پرستی کار ماست/ چشم مستی تحفه ی بازار ماست

درد می بارد چو لب تر می کنم / طالعم شوم است باور می کنم
من که با دریا تلاطم کرده ام/ راه دریا را چرا گم کرده ام؟

قفل غم بر درب سلولم مزن! / من خودم خوش باورم گولم مزن!
من نمی گویم که با من یار باش/ من نمی گویم مرا غم خوار باش
من نمی گویم؛ دگر گفتن بس است /گفتن اما هیچ نشنفتن بس است
روزگارت باد شیرین ! شاد باش/ دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

آه ! در شهر شما یاری نبود/ قصه هایم را خریداری نبود!!!
وای! رسم شهرتان بیداد بود/ شهرتان از خون ما آباد بود
از درو دیوارتان خون می چکد/ خون من، فرهاد،‌ مجنون می چکد

خسته ام از قصه های شومتان / خسته از همدردی مسمومتان
اینهمه خنجر، دل کس خون نشد/ این همه لیلی،‌کسی مجنون نشد
آسمان خالی شد از فریادتان / بیستون در حسرت فرهادتان
کوه کندن گر نباشد پیشه ام / بویی از فرهاد دارد تیشه ام
عشق از من دورو پایم لنگ بود / قیمتش بسیار و دستم تنگ بود
گرنرفتم هر دو پایم خسته بود / تیشه گر افتاد دستم بسته بود

هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه! / فکر دست تنگ ما را کرد؟ نه!
هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه! / هیچ کس اندوه ما را دید؟ نه!
هیچ کس اشکی برای ما نریخت / هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی هست حالم دیدنیست / حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم /گاه بر حافظ تفأل می زنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت / یک غزل آمد که حالم را گرفت:

« ما زیاران چشم یاری داشتیم / خود غلط بود آنچه می پنداشتیم»
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۷۰
۲۶ آذر ۱۳۹۳, ۱۲:۲۵ ق.ظ
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
(۲۵ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۵۲ ب.ظ)neda_Network نوشته شده توسط:  حالمان بد نیست غم کم می خوریم /کم که نه! هر روز کم کم میخوریم
آب می خواهم،‌سرابم می دهند /عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم کجا رفتم به خواب /از چه بیدارم نکردی آفتاب؟

خنجری بر قلب بیمارم زدند/ بی گناه بودم و دارم زدند
دشنه ای نامرد بر پشتم نشست / از غم نامردمی پشتم شکست
سنگ را بستند و سگ آزاد شد / یک شبه بیداد آمد،‌داد شد

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام /تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام
عشق اگر اینست مرتد می شوم / خوب اگر اینست من بد می شوم

بس کن ای دل نابسامانی بس است /کافرم دیگر مسلمانی بس است
در میان خلق سردرگم شدم / عاقبت آلوده مردم شدم
بعد از این با بی کسی خومی کنم / هرچه در دل داشتم رو می کنم
نیستم از مردم خنجر بدست / بت پرستم بت پرستم بت پرست
بت پرستم،‌ بت پرستی کار ماست/ چشم مستی تحفه ی بازار ماست

درد می بارد چو لب تر می کنم / طالعم شوم است باور می کنم
من که با دریا تلاطم کرده ام/ راه دریا را چرا گم کرده ام؟

قفل غم بر درب سلولم مزن! / من خودم خوش باورم گولم مزن!
من نمی گویم که با من یار باش/ من نمی گویم مرا غم خوار باش
من نمی گویم؛ دگر گفتن بس است /گفتن اما هیچ نشنفتن بس است
روزگارت باد شیرین ! شاد باش/ دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

آه ! در شهر شما یاری نبود/ قصه هایم را خریداری نبود!!!
وای! رسم شهرتان بیداد بود/ شهرتان از خون ما آباد بود
از درو دیوارتان خون می چکد/ خون من، فرهاد،‌ مجنون می چکد

خسته ام از قصه های شومتان / خسته از همدردی مسمومتان
اینهمه خنجر، دل کس خون نشد/ این همه لیلی،‌کسی مجنون نشد
آسمان خالی شد از فریادتان / بیستون در حسرت فرهادتان
کوه کندن گر نباشد پیشه ام / بویی از فرهاد دارد تیشه ام
عشق از من دورو پایم لنگ بود / قیمتش بسیار و دستم تنگ بود
گرنرفتم هر دو پایم خسته بود / تیشه گر افتاد دستم بسته بود

هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه! / فکر دست تنگ ما را کرد؟ نه!
هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه! / هیچ کس اندوه ما را دید؟ نه!
هیچ کس اشکی برای ما نریخت / هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی هست حالم دیدنیست / حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم /گاه بر حافظ تفأل می زنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت / یک غزل آمد که حالم را گرفت:

« ما زیاران چشم یاری داشتیم / خود غلط بود آنچه می پنداشتیم»

این شعر از کیه؟؟؟خیلی به دلم نشست

در کمین فرصت باشید. امام علی(ع)Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network
ارسال: #۷۱
۲۶ آذر ۱۳۹۳, ۰۱:۰۳ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ، توسط neda_Network.)
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
شعر از حمید رضا رجایی هستش من شعرای ایشون را خیلی دوست دارم مخصوصااین شعر از این شاعر:


این داستان واقعی است

بس شنیدم داستان بی کسی
بس شنیدم قصه دلواپسی
قصه عشق از زبان هرکسی
گفته اند از نی حکایتها بسی
حال بشنو ازمن این افسانه را
داستان این دل دیوانه را

چشمهایش بویی از نیرنگ داشت
دل دریغا! سینه ای از سنگ داشت
با دلم انگار قصد جنگ داشت
گویی از با من نشستن ننگ داشت
عاشقم من، قصد هیچ انکار نیست
لیک با عاشق نشستن عار نیست

کار او آتش زدن ،من سوختن
در دل شب چشم بر در دوختن
من خریدن ناز و او نفروختن
باز آتش در دلم افروختن
سوختن از عشق را از بر شدیم
آتشی بودیم و خاکستر شدیم


از غم این عشق مردن باک نیست
خون دل هر لحظه خوردن باک نیست
از دل دیوانه بردن باک نیست
دل که رفت از سر سپردن باک نیست
آه! می ترسم شبی رسوا شوم
بدتر از رسوائیم تنها شوم

وای بر این صید و آه از آن کمند!
پیش رویم خنده، پشتم پوزخند
برچنین نامهربانی دل نبند
دوستان گفتند و دل نشنید پند
پیش از این پند نهان دوستان
حال هم زخم زبان دوستان

خانه ای ویران تر از ویرانه ام
من حقیقت نیستم ،افسانه ام
گرچه سوزد پر، ولی پروانه ام
فاش می گویم که من دیوانه ام
تا به کی آخر چنین دیوانگی؟
پیلگی بهتر از این پروانگی!

گفتمش آرام جانی؟ گفت :نه
گفتمش شیرین زبانی؟ گفت:نه
می شود یک شب بمانی؟ گفت:نه
گفتمش نا مهربانی؟ گفت :نه
دل شبی دور از خیالش سر نکرد
گفتمش افسوس! او باور نکرد


چشم بر هم می نهد ،من نیستم
می گشاید چشم ،من ،من نیستم
خود نمی دانم خدایا کیستم
یکنفر با من بگوید چیستم
بس کشیدم آه از دل بردنش
آه! اگر آهم بگیرد دامنش


با تمام بی کسی ها ساختم
دل سپردم، سر به زیر انداختم
این قماری بود و من نشناختم
وای بر من ساده بودم باختم
دل سپردن دست او دیوانگی ست
آه! غیراز من کسی دیوانه نیست


گریه کردن تا سحر کار من است
شاهد من چشم بیمار من است
فکر می کردم که او یار من است
نه ،فقط در فکر آزار من است

نیتش از عشق تنها خواهش است
دوستت دارم دروغی فاحش است

یک شب آمد زیرو رویم کرد و رفت
بغض تلخی در گلویم کرد و رفت
پایبند جستجویم کرد و رفت
عاقبت بی آبرویم کرد و رفت
این دل دیوانه آخر جای کیست؟
وانکه مجنونش منم لیلای کیست؟


مذهب او هرچه بادا باد بود
خوش به حالش این قدر آزاد بود
بی نیاز از مستی می شاد بود
چشمهایش مست مادرزاد بود
یک شبه از عمر،سیرم کرد و رفت
بیست سالم بود ،پیرم کرد و رفت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ۱۰:۳۰ , mcse2010 , aamitis , happy07
ارسال: #۷۲
۲۶ آذر ۱۳۹۳, ۰۱:۵۸ ق.ظ
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
دمت گرم حال کردم

در کمین فرصت باشید. امام علی(ع)Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network , aamitis
ارسال: #۷۳
۲۶ آذر ۱۳۹۳, ۰۵:۳۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۵:۴۵ ب.ظ، توسط Nima Masghadi.)
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
من هر کی از تو میپرسه، لبام با خنده وا میشه ...
یه وقت جایی نگی رفتی، که حرفامون دو تا میشه ...
_ نیما مسقدی

دلم تنگه واسه روزای رفته، همون روزای خوب بچگی ها
همون روزای گریه واسه یک توپ، همون روزای خندیدن به دنیا
دلم تنگه واسه روزای رفته، همون روزا که مادر هم جَوون بود
یه وقتایی کتک میخوردم اما، همیشه آخرش آغوش اون بود
دلم تنگه واسه روزای رفته، همون روزا که بابا کار میکرد
همیشه صبح زود نون میخرید و منو با بوسه ای بیدار میکرد
دلم تنگه واسه روزای رفته، همون روزا که قلک میخریدم
میگفتن جمع کن پولاتو اما، باهاشون آلو ترشک میخریدم
دلم تنگه واسه روزای رفته، همون روزا که ریزه میزه بودم
کِی اون وقت ها لبم جز خنده وا شد، کی اینقدر غم تو دنیا دیده بودم ...
_نیما مسقدی

انقدر شکست میخورم تا راه پیروزی را یاد بگیرم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: NP-Cσмρℓєтє , neda_Network , aamitis , happy07 , 10:30 , **sara** , pesaredelsokhte , virtual girl , computerman , Aseman7 , aadmida , mslinkin001
ارسال: #۷۴
۲۶ آذر ۱۳۹۳, ۰۶:۳۸ ب.ظ
RE: شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
صاف و ساده و صمیمی بودن
رویا نیست !ا
حقیقتیست که ما قایمش کرده ایم
برایِ خاطرِ خیالاتِ باطلِ خودمان !
مرد و زن ندارد
به نقطه ی
مـــــــــــــا
شدن که رسیدی
شورانگیز ترین باش
برایِ عاشقانه هایت
میانِ جمع رویش را ببوس
میانِ مردم فریاد بزن
دوستت دارم
و اگر کسی چشم غره ای رفت
دعایش کن
تا عاشق شود

همین

عادل دانتیسم

هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر

هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network , aamitis , happy07 , Aseman7 , 10:30
ارسال: #۷۵
۲۸ آذر ۱۳۹۳, ۱۲:۵۹ ق.ظ
شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد
سیمین بهبهانی
ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم
ای رفته ز دل، راست بگو! بهر چه امشب
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟
گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه
من او نیم او مرده و من سایه ی اویم
من او نیم آخر دل من سرد و سیاه است
او در دل سودازده از عشق شرر داشت
او در همه جا با همه کس در همه احوال
سودای تو را ای بت بی مهر! به سر داشت
من او نیم این دیده ی من گنگ و خموش است
در دیده ی او آن همه گفتار، نهان بود
آن عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ
مرموزتر از تیرگی ی شامگهان بود
من او نیم آری، لب من این لب بی رنگ
دیری ست که با خنده یی از عشق تو نشکفت
اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش
مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت
بر من منگر، تاب نگاه تو ندارم
آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد
او در تن من بود و ندانم که به ناگاه
چون دید و چه ها کرد و کجا رفت و چرا مرد
من گور ویم و گور ویم، بر تن گرمش
افسردگی و سردی ِ کافور نهادم
او مرده و در سینه ی من، این دل بی مهر
سنگیست که من بر سر آن گور نهادم

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neda_Network , ezra , shayesteNEY


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  بعد ۶ سال اومدم، ارشد مهندسی کامپیوتر کسی هست؟؟ seyed_eng ۷ ۵,۶۷۱ ۱۱ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۴۷ ق.ظ
آخرین ارسال: iraj.leo
  اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم! Milestone ۶۹ ۴۳,۰۵۷ ۰۸ دى ۱۳۹۶ ۰۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: pioneer01
  علت صفحه مشکی بعد از بالا اومدن ویندوز ۸ چیه؟ hamraz1991 ۲ ۳,۱۹۸ ۱۵ آبان ۱۳۹۴ ۱۲:۵۳ ق.ظ
آخرین ارسال: hamraz1991
  نتایج ازمون ارشد فراگیر پانزدهم اومد baby27784 ۰ ۱,۷۱۰ ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: baby27784
  پاسخنامه اومد! maryam.raz ۱۵ ۷,۱۷۶ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۳:۱۹ ب.ظ
آخرین ارسال: maryam.raz
  کارنامه اومد بچه ها mmamadi49 ۴ ۳,۷۷۹ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  علت پایین اومدن سرعت کامپیوتر هلیا۹۹ ۵ ۳,۱۶۴ ۱۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۷:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: one hacker alone
  کارت ورود به جلسه اومد Elena_71 ۱۰۳ ۴۷,۳۹۰ ۱۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۶:۳۷ ب.ظ
آخرین ارسال: Sadi_gh
  کارنامه نهایی ارشد هم اومد hamedmehdihamed ۴ ۲,۵۱۶ ۰۹ شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: negar007
  نتایج کنکور اومد mohammad.ardeshiri ۳۵ ۱۴,۸۵۲ ۰۳ شهریور ۱۳۹۳ ۱۲:۳۲ ب.ظ
آخرین ارسال: moctafa

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close