زمان کنونی: ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۵:۰۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۱۳۳۱
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۱۲:۳۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام دوستان، خبرهای خوبی خوندم و هم خبرهای بد، واسه خوباش خیلی خوشحال شدم و برای این همه استرس و افسردگی در بعضی از شما خیلی ناراحت شدم.
مشاوره گرفتن خیلی عالیه، فقط خرجش زیاده. من یه موقعی با یه مشاور صحبت میکردم البته برای یکی از پروژه هام، و طوری شد که این فرایند برام تبدیل به یه خودسازی شد و خیلی تاثیر داشت تو زندگیم. ولی چیزی که هست اینه که هیچ کس تو این دنیا وجود نداره که بتونه بگه من خوشبخت ترین آدم دنیام و نسخشو برای تو بپیچه. هیچ چیز مطلق نیست و برای همین هر کسی فقط خودش میفهمه چی براش خوبه چی براش بده. واسه اینکه این زندگی خود شماست و این خود شما هستین که باید باهاش دست و پنجه نرم کنین و کنار بیاین.

بنابراین خودتون مشاور خودتون باشین و از کمک های دیگه استفاده کنین، مثل هنر، مثل موسیقی، مثل کتاب خوندن، مثل ورزش کردن، مثل مثبت اندیشیدن که بزرگترین هنر یه انسانه تو دنیا. خوبه ما خودمون تو فرهنگ خودمون داریم گفتار نیک ، کردار نیک، پندار نیک
بنابراین این سه اصل رو از یاد نبرین و برین در کنار درس و تلاش به دنبال چیزایی که دوست دارین.

شاید باورتون نشه ولی من چهل سالمه ولی اونقدر روم زیاده و احساس جوونی میکنم که برای دومین بار میخوام ارشد بخونم. اونقدر سعی میکنم به خودم احساس دل زندگی بدم که رنگ مشکی رو اصلا دوست ندارم. این چیه تو رو خدا میگن مشکی رنگ عشقه! اینا همش تبلیغات منفیه.

بزرگترین کلید موفقیت اینه که دست به کارایی بزنین که دوس دارین و جراتش رو داشته باشین که برین دنبال علایقتون. آقا رقص آرومت میکنه؟ اصلا روزی دو ساعت بزار برقص. آواز بخون، جرات داشته باش فریاد بزن. خودت باش و هیچوقت خودتو سانسور نکن. که خودسانسوری به دروغ منجر میشه و بزرگترین و مشکل ساز ترین رفتار یه آدمه تو یه جامعه.

یادمه هفده ساله بودم بعد از جریان تصادف مرگبارم بود و خیلی غمگین بودم و یه شعر گفتم که ممکنه وزن و قافیه درست درمونی نداشته باشه ولی براتون مینویسم هر چقدرش یادم بیاد تا ببینین که چطور باید با افسردگی و غم بجنگین:

شاد شادم امشب از غم
سرد سردم امشب از عشق
مست مستم امشب از شوق
من روشنی میبافم در شب، با رنگ ستاره
مشت میکوبم بر شب
هست میسازم از نیست
نور میشوم من نور



اینطوری فکر کنین دوستای جدید باحال و با استعدادم

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL
ارسال: #۵۱۳۳۲
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۰۴:۱۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۲۶ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  
(29 تیر ۱۳۹۸ ۰۶:۲۴ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  کاش یه دوست خوبی بود، گاهی زنگ میزد یا پیام میداد میگفت بیا با هم بریم فلان جا، حالمون عوض شه. چند روزه خیلی احساس خلا و تنهایی میکنم
منم تو این سه سالی که تهران هستم اصلا نتونستم دوست پیدا کنم یه همکار دارم هی بهش می گم بابا تو که مجردی خونه ای هم که گرفتی پیاده ۵ دقیقه راهه با خونه ی من من هی می گم اون هی رد می کنه من نمی فهمم از من خوشش نمیاد یا چطوریه من واقعا نمی دونم از کجا می تونم دوست پیدا کنم از تو خیابون که نمیشه دوست پیدا کرد تو محیط غریب یا باید از سرکلاس و دانشگاه دوست پیدا کنی البته اگه دانشجو باشی یا از محیط کار که اونم چون تعداد کمی هستند اکثرا هم یا متاهل هستند یا قبلا به اندازه کافی برای خودشون دوست پیدا کردند دوست ندارند یکی دیکه به جمعشون اضافه بشه در کل منم تنها موندم و نه دوست پسر دارم و نه دوست دختر و همین حس به من حس ربات بودن داده حالا هی زبان بخون یا تنهایی باشگاه برو یا برو دوچرخه سواری یا شنا و ... بلاخره خسته میشی و شدم !!! و ممکنه دست به کارهایی بزنی که نباید بزنی به خاطر خلا محبت و کمتر دیده شدن !
شاید نمیخواد باهات دوست باشه ولی این دلیل نمیشه تو ادم خوبی نباشی یا اون ازت بدش بیاد. من خودم همکارایی دارم که ادمای خوبی هستن و کلی سر کار خوش و بش میکنیم ولی حس نمیکنم بیرون کار مثل یه دوست بتونیم خیلی نقاط مشترک داشته باشیم و خوش بگذره بهمون. برو به ادم های دیگه پیشنهاد بده تا یکی را پیدا کنی که جفتتون به هم دیگه بخورید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , nlp@2015 , big cloud
ارسال: #۵۱۳۳۳
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۰۸:۵۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ تیر ۱۳۹۸ ۰۶:۲۴ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  کاش یه دوست خوبی بود، گاهی زنگ میزد یا پیام میداد میگفت بیا با هم بریم فلان جا، حالمون عوض شه. چند روزه خیلی احساس خلا و تنهایی میکنم
من خودم قبلا یه مدلی بودم که همش انتظار داشتم بقیه بیان سمت من و باهام دوست بشن جرات پیشنهاد دوستی یا بیرون رفتن به هیچکیو نداشتم حتی دخترها و این مدلی بقیه فکر میکردن خودمو میگیرم در صورتی که اینجوری نبود٬ همش از نه شنیدن و طرد شدن میترسیدم. در صورتی که به نظرم اشتباهه اگه آدم حس مثبتی به یکسری افراد داره و دوست داره باهاشون آشنا و دوست بشه یا بره بیرون٬ باید گفت. کلا آدم خواسته‌های معقولشو باید به بقیه بگه و همش نباید بشینه بقیه بیان سمتش. مدتیه مدلمو یخورده عوض کردم و دارم نتایج مثبتشو تو زندگیم میبینم Smile

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , The BesT , WILL , diligent , Riemann , Avril89
ارسال: #۵۱۳۳۴
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۰۸:۰۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چرا بستنی شکلات تلخ نیست؟

think positive
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL
ارسال: #۵۱۳۳۵
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۰۸:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۰۸:۱۱ ب.ظ، توسط RASPINA.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ تیر ۱۳۹۸ ۰۸:۴۷ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  ورزش توی هر شرایطی اولویت بالایی داره... البته بعد خواب [تصویر:  biggrin.gif]

کلم پلو اونم شیرازی، چه شود [تصویر:  tongue.gif]

پیتوس گل روزای سخت، همیشه سبز و مقاوم با رشد زیاد
توصیه شده برای اکسیژن بالایی که تولید میمنه
امروز رفتم سالن
خوب بود حس خوبی داشت البته از موقعی که اومدم خونه دارم میخندم
نمی دونم چ طور شد داشتیم تمرین می کردیم مربی دستم را گرفت و داشت توضیح میداد که چ طور توی قسمت عمیق بپریم ی چوب نجات غریق هم دستش بود ی آن من که پریدم دست مربی را گرفتم و مربی هم با من کشیده شد توی آب ی آن چشم را باز کردم دیدم دمپایی مربی روی آبه زیر آب حسابی خنده ام گرفته بود خلاصه کلی خجالت کشیدم

اتفاقا چندتا شاخه پیتوس مذت زیادیه گذاشتم توی آب ریشه بزنه خوب ی گلدون خوشگل بخرم و بکارمششون

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL
ارسال: #۵۱۳۳۶
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۰۹:۳۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۳۲ ب.ظ، توسط WILL.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پریما دابل چاکلت تلخ بودا

ماییم که بی باده و بی جام خوشیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۳۳۷
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۱۰:۳۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۳۱ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  پریما دابل چاکلت تلخ بودا
همونم شکرش زیاده یه بستنی ۷۰ درصد به بالا سرد و تلخ!

think positive
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL
ارسال: #۵۱۳۳۸
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۱۰:۳۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۰:۴۶ ب.ظ، توسط sss.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۵ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  مرسی. کاش شمام اصفهان بودی، میدیدیمت : )
لطف دارین، کم سعادتی منه
منم خوشحال میشم ببینمتون
شما تشریف بیارین Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent
ارسال: #۵۱۳۳۹
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۱۱:۰۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۱:۱۵ ب.ظ، توسط WILL.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۰ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  
(30 تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۳۱ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  پریما دابل چاکلت تلخ بودا
همونم شکرش زیاده یه بستنی ۷۰ درصد به بالا سرد و تلخ!

خودت درست کنBlush
یه سفارشی خونگی
لذتبخش و خنک

(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۰ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  تعداد آزمایشهایی که در طول این یکماه رفتم دیگه از دستم خارج شده. فکر کنم فردا ششمین آزمایش خونی هست که باید ناشتا برم.
همش با خوددرمانی و تجویزهای خودم رسیدم به حال و احوال الان. دیگه قرص و دارو روی هورمونها جواب نمیده و دکتر گفت باید بری یه MRI از مغزت بگیری. فعالیت و ترشح هورمونها در مغزت بالا رفته و یکسری غدد را توی مغزت فعال کرده که اینقدر بهم ریختم.
رفتم آزمایشهام نشون دو سه تا دکتر دادم. دکتر میگفت پس مریض را چرا با خودتون نیاوردید. میگفتم مریض خودمم! میگفت این آزمایشها مال تو نیست.مال یه خانم ۴۰-۵۰ساله هست. باورشون نمیشد آزمایشها مال من هست. مجدد فرستادنم آزمایش و باز همون نتایج. امیدوارم آزمایش فردا آخرینش باشه و جواب MRI بتونم با دارو و تحت نظر دکتر! درمان کنم وگرنه نمیدونم چی قراره رخ بده

مواظب خودتون باشید بچه ها. فعلا


دعا میکنیم که سلامت باشید
و جواب ازمایشها نشون بده که خوب خوبید

ماییم که بی باده و بی جام خوشیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , The BesT
ارسال: #۵۱۳۴۰
۳۰ تیر ۱۳۹۸, ۱۱:۴۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام . این اولین پیامم در یه تالار گفتگوعه .
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۵۱۳۴۱
۳۱ تیر ۱۳۹۸, ۰۱:۳۰ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۰ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  تعداد آزمایشهایی که در طول این یکماه رفتم دیگه از دستم خارج شده. فکر کنم فردا ششمین آزمایش خونی هست که باید ناشتا برم.
همش با خوددرمانی و تجویزهای خودم رسیدم به حال و احوال الان. دیگه قرص و دارو روی هورمونها جواب نمیده و دکتر گفت باید بری یه MRI از مغزت بگیری. فعالیت و ترشح هورمونها در مغزت بالا رفته و یکسری غدد را توی مغزت فعال کرده که اینقدر بهم ریختم.
رفتم آزمایشهام نشون دو سه تا دکتر دادم. دکتر میگفت پس مریض را چرا با خودتون نیاوردید. میگفتم مریض خودمم! میگفت این آزمایشها مال تو نیست.مال یه خانم ۴۰-۵۰ساله هست. باورشون نمیشد آزمایشها مال من هست. مجدد فرستادنم آزمایش و باز همون نتایج. امیدوارم آزمایش فردا آخرینش باشه و جواب MRI بتونم با دارو و تحت نظر دکتر! درمان کنم وگرنه نمیدونم چی قراره رخ بده

مواظب خودتون باشید بچه ها. فعلا
ببین دوست من، شما احتمالا همین مشکلات هورمونی هست که بهم ریختگی داری. فورا پیش یه دکتر حاذق برو که تخصص غدد و متابولیسم داشته باشه و این مسئله رو با نشون دادن آزمایشهات باهاشون درمیون بزار. پیش یه دکتر زنان هم برو. گاهی اوقات فشار های عصبی یا بهم ریختگی های هورمونی ناشی از شوک و فشار عصبی باعث یائسگی زودرس میشن از نظر عصبی یهو جهش اتفاق می افته و آدم از بیخ و بن بهم میریزه.

بعد من به عنوان خواهر بزرگتر از شما میخوام که به خودت استرس وارد نکنی. شما آدم ذاتا استرسی هستی و احتمالا ناخنهات رو هم گاهی میجوی. و گاهی اوقات با موهات خصوصا موقع تلفن زدن بازی میکنی. سعی کن خونسرد باشی و اینو بدونی که تو هر کاری بکنی تو چرخه زندگی اسیر هستی و از این بعدی که درش هستی نمیتونی خارج بشی و هر چیزی مرحله ای رو باید طی کنه و زمان خاص خودشو داره.

به خودت آرامش بده، موزیک جاز زیاد گوش کن

امیدوارم تونسته باشم راهنمایی کنم و کمکی کرده باشم

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۳۴۲
۳۱ تیر ۱۳۹۸, ۰۱:۳۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۳ ق.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
فردا امتحان دارم
هیچی نخوندم
سابقه نداشته تو این دانشگاه با این حجم بی خیالی امتحان یه درس مهم و سخت رو نخونم و مطمئن هم باشم میفتم و معدل خوبم رو خراب کنم
نمیدونم چم شده فقط هم با هم اتاقیم که اونم امتحان داره به همه چی میخندیم : ))
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۵۱۳۴۳
۳۱ تیر ۱۳۹۸, ۰۱:۵۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۲:۰۷ ق.ظ، توسط khayyam.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۰ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  تعداد آزمایشهایی که در طول این یکماه رفتم دیگه از دستم خارج شده. فکر کنم فردا ششمین آزمایش خونی هست که باید ناشتا برم.
همش با خوددرمانی و تجویزهای خودم رسیدم به حال و احوال الان. دیگه قرص و دارو روی هورمونها جواب نمیده و دکتر گفت باید بری یه MRI از مغزت بگیری. فعالیت و ترشح هورمونها در مغزت بالا رفته و یکسری غدد را توی مغزت فعال کرده که اینقدر بهم ریختم.
رفتم آزمایشهام نشون دو سه تا دکتر دادم. دکتر میگفت پس مریض را چرا با خودتون نیاوردید. میگفتم مریض خودمم! میگفت این آزمایشها مال تو نیست.مال یه خانم ۴۰-۵۰ساله هست. باورشون نمیشد آزمایشها مال من هست. مجدد فرستادنم آزمایش و باز همون نتایج. امیدوارم آزمایش فردا آخرینش باشه و جواب MRI بتونم با دارو و تحت نظر دکتر! درمان کنم وگرنه نمیدونم چی قراره رخ بده

مواظب خودتون باشید بچه ها. فعلا
جدیدا باید نگران این باشیم دوستان و کاربران که قبلا خیلی تو مانشت فعالیت داشتن و بعد یه مدت کلا نمیان و وقتی میان متاسفانه خبر درگیری و مریض بودنشون رو می شنویم ...
امیدوارم مشکل شما کاربر Thebest هم حل بشه البته که ماها که نمی تونیم کاری بکنیم باید برید و توسط دکتر پیگیری کنید تا مشکل برطرف بشه ان شالله .

(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۸ ب.ظ)Airezaa نوشته شده توسط:  سلام . این اولین پیامم در یه تالار گفتگوعه .
منم اولین پیامم رو سال ۹۲ اینجا دادم Big Grin

(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۰۸:۰۷ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  چرا بستنی شکلات تلخ نیست؟
برای اینکه زیرا

(۳۰ تیر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۷ ب.ظ)sss نوشته شده توسط:  
(30 تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۵ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  مرسی. کاش شمام اصفهان بودی، میدیدیمت : )
لطف دارین، کم سعادتی منه
منم خوشحال میشم ببینمتون
شما تشریف بیارین Smile
فرق کاربرهای دختر با کاربرهای پسر مانشت فقط اونجاست که حتی حاضرن از اصفهان تا تهران بیان و همدیگه رو ببینن اونوقت همینجا اعلام می کنم یه کاربر پسر مانشتی هست که تو یه ساختمان ولی تو دو شرکت متفاوت کار می کنیم ولی خودشو مخفی کرده و اسم و نشانه ای از خودش نمیده ! Big GrinBig Grin

(۳۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۲ ق.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  فردا امتحان دارم
هیچی نخوندم
سابقه نداشته تو این دانشگاه با این حجم بی خیالی امتحان یه درس مهم و سخت رو نخونم و مطمئن هم باشم میفتم و معدل خوبم رو خراب کنم
نمیدونم چم شده فقط هم با هم اتاقیم که اونم امتحان داره به همه چی میخندیم : ))
این حالات بیشتر برای دوران کاردانی هست شما هنوزم این روند رو تو دوره ارشد هم دارید Sad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , The BesT
ارسال: #۵۱۳۴۴
۳۱ تیر ۱۳۹۸, ۰۲:۳۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۱:۵۲ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  این حالات بیشتر برای دوران کاردانی هست شما هنوزم این روند رو تو دوره ارشد هم دارید [تصویر:  sad.gif]
روند ارشد ؟ : ))) شاگرد اول کلاسم رفیق: )))
این همه بیست و نوزده گرفتم یه درسی رو کمتر از دوازده بگیرم طوری نمیشه. Big Grin دفعه بعدی با نمره بهتری پاس میشه و جایگزین میشه و معدل هم اینطوری پایین نمیاد.
با نمره بدی پاس شدن افتضاح تر از افتادنه چون فرصتی برا جبران هم نیست Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۳۴۵
۳۱ تیر ۱۳۹۸, ۰۴:۱۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۴ ق.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  
(31 تیر ۱۳۹۸ ۰۱:۵۲ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  این حالات بیشتر برای دوران کاردانی هست شما هنوزم این روند رو تو دوره ارشد هم دارید [تصویر:  sad.gif]
دفعه بعدی با نمره بهتری پاس میشه و جایگزین میشه و معدل هم اینطوری پایین نمیاد.
با نمره بدی پاس شدن افتضاح تر از افتادنه چون فرصتی برا جبران هم نیست Smile
مشکلی نداره، معدل توو تحصیلات تکمیلی زیاد اهمیت نداره.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۳۵۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۶۳۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۶۰۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۸۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۳۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۴۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۱۱ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۰۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۴ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close