انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[gogooli]

(۰۳ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۴۴ ب.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط:  

(01 شهریور ۱۳۹۸ ۰۷:۰۹ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  ممنون. سیستم عامل ویندوز می خواهم.

چی می‌خوای کنی باهاش؟‌

بیا راجع به اینکه ویندوز می‌خوای هم صحبت کنیم :D ی اوبونتو بریز برای شروع : )))

برنامه نویسی و اجرا گرفتن از برنامه با داده های بزرگ.
یک ابزار خوبی ارائه دادم فقط روی ویندوز کار می کند :D

برای اینکه احتمالا نیاز بشه سیستم عامل های دیگه هم کنارش داشته باشم ظرفیت هارد رو خوب می خواهم. حداقل ١ ترا. دیزاینش مهم است. ترجیحا صفحه نمایش ١٥ باشه.
از dell xps 13 که رنگ توش سفید است خوشم اومد. حیف ١٥ اش سفید ندارد. :(
اینکه سبک باشه و شارژ باتریش خوب باشه امتیاز به حساب می آید. :)

موقعی که mackbook می گرفتم طرف گفت ١ میلیون نده برای هارد بیشتر اگه کنارش سیستم عامل دیگه ای نمی خواهی. اون موقع احتیاج نداشتم. بعد از ٢ سال احتیاج پیدا کردم. برای همین می خواهم یک لپ تاپ خوبی باشه که تا ١٠ سال چیزی احتیاج شد اوکی باشه.

[Milad_Hosseini]

(۰۳ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۵۵ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(03 شهریور ۱۳۹۸ ۰۱:۰۵ ب.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط:  نظر دوستان چیه؟؟

وقتت رو توی تویتر هدر نده !

هرکسی یه نوعی وقتش رو هدر میده، یکی فیلم میبینه، یکی کتاب شعر میخونه یکی اینستاگرام چک میکنه، یکی بازی کامپیوتری میکنه و ......
که خب از نظر هرکس هر کدوم از چیزای بالا یه نوعی وقت تلفیه..
ولی در کل بخوام بگم موافقم باحرفتون...
من اصن اکانت توییتر ندارم حتی راغب هم نشدم که اکانتی بسازم..محیطشم جالب نیست به نظرم...شبی نیم ساعت، سه ربع توییت میخونم در کل(بیشترشم یا شعر هستن یا متن ادبی یا توییت های سیاسی)...البته توییتر آدمای کله گنده تو حوزه هوش مصنوعی رو هم گهگاهی دنبال میکنم..چیزای خوبی میذارن..
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا جواب اون سوال توی توییت رو بدید شما

[Masoud05]

(۰۳ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۳۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  ای کسانی که الان کارشناسی ارشد میخونید،‌ سعی کنید از پایان نامتون یه مقاله در بیارید و نمره خوب بگیرید.

ای کسانی که ارشد میخونید، سعی کنید در حین تحصیل یه مهارت کاربردی پیدا کنید و با بازار کار ارتباط برقرار کنید

[Riemann]

(۰۴ شهریور ۱۳۹۸ ۰۲:۴۷ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  ای کسانی که ارشد میخونید، سعی کنید در حین تحصیل یه مهارت کاربردی پیدا کنید و با بازار کار ارتباط برقرار کنید

حرفتون درسته و منم همین کار رو کردم ، ولی اون موقع میشد با یکم تلاش بیشتر یک مقاله بدم توی زمینه ارشد که حداقل جا برای اپلای کردن داشته باشم ... الان که به فکر خارج رفتن افتادم، میبینم اون مدلی که قصد داشتم برم خارج،‌ نمره زبان خیلی بالایی میخواد که تلاشی که باید براش بزاری بیش از یک پایان نامه قوی توی ارشد هست...
یا مثلا اگر توی زمینه هوش مصنوعی کار میکنید، یکم کاربردی ترش کنید و توی شرکت‌های خوب کار کنید، مثلا دیتا ساینس یا data engineering یا حوزه کلان داده و ...
در کل اگر وقتی میزارید روی یه موضوع، سعی کنید ازش خروجی قابل ارائه بگیرید، نه مثل ما ماست مال کنید

---

(۰۳ شهریور ۱۳۹۸ ۰۱:۰۵ ب.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط:  این قدرته که فساد میاره یا آدمهای فاسد دنبال قدرت میرند تا راحت‌تر بتونن فساد کنند؟

شما وقتی قدرت نداشته باشی و تجربش رو نکرده باشی، نمیتونی در موردش نظر بدی.
توی همه‌ی زمینه‌ها این صادقه، پول، عشق، فرزند دار شدن و خیلی چیزای دیگه.
تا یه حدی میشه با مطالعه و پرس و جو دانش کسب کرد، ولی اگر تجربش نکرده باشی، خیلی نمیتونی نظر بدی و ممکنه نظرت با واقعیت متفاوت باشه.

+ همیشه دلم میخواست با آدمای خفن کار کنم، از امروز تصمیم گرفتم خودم همون آدم خفنه باشم که بقیه میخوان باهاش کار کنن

[Milestone]

«پژوهش تمام‌‎وقت» مهم‌ترین وظیفه یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی هست و تا این لحظه حتی یک دانشجو رو نمی‌شناسم که این وظیفه رو به درستی انجام داده باشه و یه مقداری هم باهوش باشه ولی آدم موفق و کاردرستی نباشه (چه از حیث علمی، چه مهارت زبانی و چه توان‌مندی درآمدزایی). کسی که علاقه یا باور یا اراده‌ای برای انجام وظایف دانشجویی نداره، مسیر رو اشتباه اومده و شخصا اگه سمتی داشتم، ساز و کاری رو ترتیب می‌دادم که بتونیم این دانشجوها رو که هیچ اهمیتی به اهداف دانشگاه نمی‌دن رو شناسایی و به سرعت اخراجشون کنیم تا با این کار هم اون‌هارو نجات بدیم و هم منابع آزاد شده رو در اختیار افرادی قرار بدیم که علاقه و هدفشون تحقق رسالت دانشگاه هست.

[Riemann]

(۰۴ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۴۳ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  شخصا اگه سمتی داشتم، ساز و کاری رو ترتیب می‌دادم که بتونیم این دانشجوها رو که هیچ اهمیتی به اهداف دانشگاه نمی‌دن رو شناسایی و به سرعت اخراجشون کنیم تا با این کار هم اون‌هارو نجات بدیم و هم منابع آزاد شده رو در اختیار افرادی قرار بدیم که علاقه و هدفشون تحقق رسالت دانشگاه هست.

یکی از مدیران عامل شرکت ما دانشجوی دکتری هست، کلی وظیفه‌ی اجرایی/فنی داره، زن و بچه داره، تازه تو دانشگاه درس هم میده ! در مورد این شخص چی میگید؟

[Masoud05]

(۰۴ شهریور ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(04 شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۴۳ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  شخصا اگه سمتی داشتم، ساز و کاری رو ترتیب می‌دادم که بتونیم این دانشجوها رو که هیچ اهمیتی به اهداف دانشگاه نمی‌دن رو شناسایی و به سرعت اخراجشون کنیم تا با این کار هم اون‌هارو نجات بدیم و هم منابع آزاد شده رو در اختیار افرادی قرار بدیم که علاقه و هدفشون تحقق رسالت دانشگاه هست.

یکی از مدیران عامل شرکت ما دانشجوی دکتری هست، کلی وظیفه‌ی اجرایی/فنی داره، زن و بچه داره، تازه تو دانشگاه درس هم میده ! در مورد این شخص چی میگید؟

دانشجوی دکتری زرنگی سراغ ندارم که شاغل نباشه. استثنا هست که اونها هدف رو زووم کردن برای هیات علمی. غیر از اونها افراد قوی هر چی سراغ دارم هم کار میکنن و هم درس میخونن. خروجی علمی شون هم بد نیست. موضوع وقتی جذاب تر میشه که این افراد سرگرم کارهای هستند که نیاز به تخصص باشه.

بنظر من بهترین حالت این هست که دانشجویان دکتری در حین تحصیل کاملا با صنعت و بازار مرتبط درگیر باشند (حدود نصف وقتشون) و صرفا به دانش آکادمیکی که جنبه تئوری داره نپردازن.

[Milestone]

(۰۴ شهریور ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  یکی از مدیران عامل شرکت ما دانشجوی دکتری هست، کلی وظیفه‌ی اجرایی/فنی داره، زن و بچه داره، تازه تو دانشگاه درس هم میده ! در مورد این شخص چی میگید؟

تحصیل و پژوهش یه امر کیفی هست، دانشجوی دکتری یا مدرس دانشگاه بودن به تنهایی چیزی رو ثابت نمی‌کنه. من فردی که با مدرک دکتری مهندسی کامپیوتر، اقتصاددان یا بازاریاب خوبی هست و n تا شرکت داره رو تحسین می‌کنم، اما به عنوان یک فرد موفق تو حوزه خواشتغالی، کارآفرینی یا ... نه فردی که شایسته لقب «دکتر» باشه، چون هر چیزی دارای تعریف و وزنی هست و ما وقتی از بالاترین درجه آکادمیک صحبت می‌کنیم، به همون نسبت توقع علمی (و نه مالی) داریم. مثلا شما خودت می‌گی من پشیمونم که چرا پایان‌نامه خوبی ندادم، اما این پشیمونی به دلیل این نیست که دغدعه علمی داشته باشی، برای این هست که می‌خواستی پلی بسازی برای اپلای و احتمالا موفقیت‌های کاری و رفاه بیشتر (بر اساس علایق) و نظرت هم خیلی محترمه اما می‌خوام بگم که رسالت دانشگاه این نیست.

خیلی‌ها تو ایران دل خوشی از دانشگاه ندارن، به هزار و یک دلیل که شاید هیچ ربطی به ماهیت خود دانشگاه نداشته باشه، بلکه مجموعه‌ای از موارد مثل ناآگاهی و بی‌هدفی خود فرد نسبت به علایق و توانایی‌ها، وضعیت بد اقتصادی و بی‌کاری و به تبع اون گسیل افراد بی‌انگیزه و عمدتا بی‌استعداد (از دیدگاه نظری) به جای بازار کار به دانشگاه، پیدایش حداکثری دانشگاه‌های بسیار بسیار بی‌کیفیت (که نقش بزرگی تو این نگاه داشته) و دلایل دیگه‌ای هست که متاسفانه معمولا قضاوت‌های عمومی (عمدتا ناآگاهانه و صفر و یکی) هم بر همین مبناست.

[Behnam‌]

(۰۴ شهریور ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  یکی از مدیران عامل شرکت ما دانشجوی دکتری هست، کلی وظیفه‌ی اجرایی/فنی داره، زن و بچه داره، تازه تو دانشگاه درس هم میده ! در مورد این شخص چی میگید؟

اگه خروجی‌ش خوب یا متوسط به بالا باشه که خب کارش درسته. اگه نه، من اسمش رو میذارم استفاده از رانت دکتر بودن در اون صنعتی که مشغول به کاره، یا بالعکس. نمونه‌ش دانشکده‌ی زوار در رفته‌ی صنایع شریف که چند وقت پیش هم صداش در اومد.
توو دانشکده کامپیوتر هم کسایی داشتیم/داریم که سطح علمی‌شون بعد از دکتری خیلی بیشتر از روز اول ارشدشون نیست، ولی خب حقوق مادی و معنوی دکتر خطاب شدن توو شرکتی که مشغول به کار بود کجا و مهندس کجا.

[Reza1377]

سلام کسی میتونه درباره ارشد دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی کمک کنه.
کسی تا حالا مصاحبه اش رفته و...

[Milad_Hosseini]

یکی از پست‌های خیلی خوبِ نیما شفیع زاده که به نظرم خوندنش خالی از لُطف نیست.

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


راجع به اصول رزومه‌نویسی..

[Riemann]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۲:۱۷ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  اما این پشیمونی به دلیل این نیست که دغدعه علمی داشته باشی، برای این هست که می‌خواستی پلی بسازی برای اپلای و احتمالا موفقیت‌های کاری و رفاه بیشتر (بر اساس علایق) و نظرت هم خیلی محترمه اما می‌خوام بگم که رسالت دانشگاه این نیست.

دانشجوی گشنه، بدرد هیچ جا نمیخوره.

یادم میاد که اون زمان ها که درگیر پایان نام بودم، بعد از یک سال رفتم پیش استادم و داستان رو براش تعریف کردم و اینکه چرا این همه مدت پیدام نبود، یادمه حقوق دریافتیم رو به استادم گفتم و در جواب گفت، قطعا شمایی که اینقدر دارن بهتون حقوق میدن، یه چیزی حالیت هست و انسان ارزشمندی هستی و از این مدل حرفا، دیگه با هر بدبختی ارشدو تموم کردیم. این حرفو یکی از استاد تمام‌های دانشگاه تهران به من زد و کاملا باهام راه اومد و دفاع خوبی هم داشتیم ...

من همون کیک و شیرینی و میوه که برای جلسه دفاع گرفتم، با پول کار کردنم بود ....

درس خوندن توی دوره Master، هدفش متخصص شدن و پیدا کردن کار بهتر هست، توی دوره Phd ریز شدن توی یه مسئله خاص و حل اون و یا روشن تر کردن اون مسئله هست.

کلا یه عده علم و دانش رو میکنن بهونه‌ای برای کار نکردن و تنبلی، این مدل آدما من مدت‌های زیادی هست که باهاشون مکالمه نمیکنم چون میدونم از کجا تموم این تئوری‌هاشون آب میخوره ...

البته توی خارج کلا بحث فرق میکنه .....


اول کار، دوم کار سوم هم کار ولی کار کردن بهونه نمیشه که شما نتونی کار علمی هم بکنی.

[Masoud05]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۴۸ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  ...یادم میاد که اون زمان ها که درگیر پایان نام بودم، بعد از یک سال رفتم پیش استادم و داستان رو براش تعریف کردم و اینکه چرا این همه مدت پیدام نبود، یادمه حقوق دریافتیم رو به استادم گفتم و در جواب گفت، قطعا شمایی که اینقدر دارن بهتون حقوق میدن، یه چیزی حالیت هست و انسان ارزشمندی هستی و از این مدل حرفا، دیگه با هر بدبختی ارشدو تموم کردیم. این حرفو یکی از استاد تمام‌های دانشگاه تهران به من زد و کاملا باهام راه اومد و دفاع خوبی هم داشتیم ...

من همون کیک و شیرینی و میوه که برای جلسه دفاع گرفتم، با پول کار کردنم بود ....

درس خوندن توی دوره Master، هدفش متخصص شدن و پیدا کردن کار بهتر هست، توی دوره Phd ریز شدن توی یه مسئله خاص و حل اون و یا روشن تر کردن اون مسئله هست. ....


اول کار، دوم کار سوم هم کار ولی کار کردن بهونه نمیشه که شما نتونی کار علمی هم بکنی.

من خود اگر بودم اینکار میکردم و به دوستام هم همین رو میگم که:

بنظر من خیلی بهتر هست بعد از اتمام واحدها توی ارشد (از ترم ۳ و یا ۴) افراد سراغ یک کار پاره وقت مرتبط بروند یا حداقل چند تا مهارت کاربردی مرتبط کار کنند. برای دکتری سال اول بنظرم بهتره تمرکز روی درس بزارن و از سال دوم حداقل نصف وقت رو کار تخصصی مرتبط کنند. ما مهندس هستیم باید محصولات و تولیداتمون رو بتونیم عرضه کنیم. مگه هدف اصلی کسب علم، استفاده از اون نیست؟! استفاده از علم مگه جدا از کار تخصصی هست؟!!
بنظر میرسه برای مهندس ها بهترین شیوه یادگیری توام با کار هست. اونم کار واقعی. ما توی دانشگاه شیراز تمرین و پروژه های خوبی انجام میدادیم اما باز دیتای واقعی و مساله واقعی روز چیز دیگری هست!!

خدا رو شکر برای رشته کامیپوتر تقریبا امکان انجام کار مرتبط هست. کم و زیاد داره اما کار برای اهل کار هست.

[khayyam]

فقط پول

[Milestone]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۴۸ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  دانشجوی گشنه، بدرد هیچ جا نمیخوره.

(۰۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۴۸ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  بهونه‌ای برای کار نکردن و تنبلی

تو این انجمن بارها دیدم که افراد از خوندن ارشد و حتی دکتری ابراز پشیمونی کردن، چون احتمالا دیدن تو بحث درآمدزایی یا آینده یا هرچی که تصور می‌کردن به دردشون نخورد. من جرات داشتن در بیان پشیمونی رو خیلی پسندیده‌تر از این می‌دونم که بخوایم برای توجیه یک کار غلط، بهونه‌های غلط‌تر بیاریم.

هیچ‌کس نباید گرسنه باشه و تکرار می‌کنم که هیچ دانشجوی باهوش و کاردرستی رو نمی‌شناسم که اینطوری باشه و نه تنها گرسنه نیستن که اتفاقا کار با پرستیژ و درآمد خیلی خوب و مرتبط با موضوع پژوهشیشون هم دارن، اما این باعث نمی‌شه فلسفه چیزی تغییر کنه، اگه کسی صرفا دنبال درآمدزایی (فارغ از شیوه کسب اون) هست، سوال اینه که واقعا واسه چی میاد ارشد و دکتری بخونه؟ این که حرف بدی نیست، من می‌بینم که دانشجویی شاغل اومده سر جلسه پایان‌نامه و یه چیزی ارائه داده که دانشجوهای دیگه‌مون تو یک ارائه کلاسی بهتر انجامش می‌دن و بعد هم به خاطر اتمام سنوات اخراج شده، بعد شاکی هم هست که بهش احترام نزاشتن و بعد از n سال اخراجش کردن! خب بابا چرا وقت خودت رو تلف کردی؟ نه به خودت احترام گذاشتی و نه به شان دانشگاهی که توش هستی، بعد طلب‌کار هم هستی؟ خب کار می‌کنی، دمت گرم، اصلا پولدار پولدار، اصلا بیل‌گیتس، ولی چه ربطی داره به ارشد یا دکتری؟ من واقعا فاز این افراد رو نمی‌فهمم.

وقتی خوب روی نظرات متفاوت با خودمون فکر نمی‌کنیم، آخرش می‌شه همین نوع نتیجه‌گیری‌ها؛ که تصور می‌کنیم وقتی از تحصیل تمام‌وقت و رعایت چارچوب‌ها، قوانین و فلسفه مقطع و دانشگاهی که به اراده خودمون انتخابش کردیم، صحبت می‌کنیم، داریم از بی‌کاری و تنبلی و گرسنگی صحبت می‌کنیم.