(۲۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۴۸ ب.ظ)Mahsash نوشته شده توسط: گزارش یک مرگ
گابریل گاسیا مارکز
همین دیروز تو اتوبوس تو راه تهران تا اصفهان خوندمش:دی من زیاد ارتباط برقرار نمیکنم با قلم مارکز واقعیتش!
هفتهی پیش ولی یه کتاب خوندم به اسم «کمعمقها» یا The Shallows. نوشتهی نیکلاس کار. میتونین درمورد نویسنده و خود کتاب جستوجو کنین. کتاب بسیار جالب و باارزشی بود. درمورد بلایی بود که اینترنت به سر مغز ما میاره.
هفتهی قبلترش هم کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ رو خوندم. درمورد تنها کسی هست که تونسته از مخوفترین اردوگاه زندانیان سیاسی تو کرهی شمالی فرار کنه. خیلی خیلی خیلی ناراحتکننده و تاثیرگذار بود.
منم دیروز از تهران داشتم میومدم شیراز و طبق معمول توی اتوبوس کتاب می خوندم. اولش یه کتاب در خصوص مهارت تصمیم گیری خوندم با عنوان اصلی:
The truth about making smart decisions
کتاب ساده و روانی هست. نکات خوبی هم داره اما این به این معنی نیست که بعد از خوندنش دیگه کاملا میتونید راحت تصمیم گیری کنید (اول کتاب خود نویسنده هم این نکته رو گفته).
بعدش که هوا یکم تاریک شد رفتم سراغ کتاب صوتی. بنظرم کتابای صوتی توی اتوبوس خیلی بهتره چون دست و پا گیر نیست و به چشم هم فشار نمیاره (هم بخاطر لرزش ماشین و هم کمبود نور).
اون کتاب فرار از اردوگاه فکر کنم تقریبا همه باهاش آشنا هستم، یه قسمتش هست که توی تمام این برنامه های شبکه اجتماعی پخش شده...
------------
پ.ن: دوستانی که کتاب صد سال تنهایی رو خوندن، غیر از اسم "خوزه آنتونیو آرکادیو" و اون دختره که خاک میخوره!!، اگر چیز دیگه ای ازش فهمیدن اینجا بگن. اصلا نتونستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم اما تصمیم دارم کتاب عشق سال های وبا رو استارت بزنم!