تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(20 مهر 1393 03:54 ب.ظ)Nima Masghadi نوشته شده توسط: [ -> ]
(19 مهر 1393 07:07 ب.ظ)comii نوشته شده توسط: [ -> ]
(19 مهر 1393 01:59 ب.ظ)IT Expert نوشته شده توسط: [ -> ]
(17 مهر 1393 07:40 ب.ظ)Nima Masghadi نوشته شده توسط: [ -> ]والا من هم کار دارم هم تحصیلات هم خونه .
تازه صدای خیلی خوبی هم دارن.
اینم سندش Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

دیگه از قلم انداخته بودین گفتم اضافه کنم. Big Grin
بامزه ام حرف می زنن، خاطره تعریف می کنن.

خلاصه پسرم از هر انگشتش هزار تا هنر می باره. Smile
به نظر من ارزش اینجور چیزا اگه از خونه و تحصیلات بیشتر نباشه کمترم نیست. Cool

نیما خان بختتون کم کم داره وا می شه ها Big Grin
از لطف دوستان ممنونم Big Grin
خجالتمون ندید
[

این آهنگو من خیلی شنیدم ولی نمی دونستم مال شماست بسیار زیباست
موفق باشینSmile
دوستان این کلیپو ببینید.
عاشق اعتماد بنفس دختره هستما. خصوصا اونجایی که خیلی ریلکس به باباش میگه: آره بابا Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


اونایی که دیدن نظرشون درموردش بگن
(21 مهر 1393 11:13 ب.ظ)jamshidi نوشته شده توسط: [ -> ]دوستان این کلیپو ببینید.
عاشق اعتماد بنفس دختره هستما. خصوصا اونجایی که خیلی ریلکس به باباش میگه: آره بابا Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


اونایی که دیدن نظرشون درموردش بگن
Big GrinBig Grin Smile چه خنده دار بود
ولی دست شما درد نکنه اقای جمشیدی الان دخترای مانشت رو با این مقایسه کردین؟؟Undecided
(22 مهر 1393 01:14 ق.ظ)maryam.raz نوشته شده توسط: [ -> ]
(21 مهر 1393 11:13 ب.ظ)jamshidi نوشته شده توسط: [ -> ]دوستان این کلیپو ببینید.
عاشق اعتماد بنفس دختره هستما. خصوصا اونجایی که خیلی ریلکس به باباش میگه: آره بابا Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


اونایی که دیدن نظرشون درموردش بگن
Big GrinBig Grin Smile چه خنده دار بود
ولی دست شما درد نکنه اقای جمشیدی الان دخترای مانشت رو با این مقایسه کردین؟؟Undecided
Big Grin اولاً که مگه دختره چش بود؟Big Grin فقط اعتماد به نفسش خییلی بالا بود که این یه حسنه.Big Grin
دوماً من مقایسه نکردم. مدارکشم موجوده.
Big GrinBig Grin
این کلیپو گذاشتم تا روحیه دوستان عوض شه.
Big GrinBig GrinBig GrinSmileSmile
همیــــجوری دیدم کنار همیم گفتم ما هم یه چیزی گفته باشیم ...

در قدیم پدیده ای وجود داشت به نام ازدواج های از راه دور ! ینی پسره تو فرنگ چرخاشو که میزد! پول باباهه که ته میکشید ! با دیدنی های جهان که آشنا میشد! اونوقت دلش قنج میزد واسه قورمه سبزی . بعد سفارش میداد تهران براش یه دختر آفتاب مهتاب ندیده براش عقد کنن بفرستن!......... اللللان ازدواج های از راه دور جاشو داده به زندگی های از راه دور! ینی آقاهه سر کاره ...خانمه تو پاساژ در حال خرید!بعد آقاهه میاد میره تو فیس بوک . خانمه میاد میره میشینه پای سریالای ترکیه ای! ...بعد آقاهه میشینه پای نود... خانمه میره تو اینستاگرام...بعد آقاهه زنگ میشزنه رستوران سفارش شام میده .... خامه رژیمه ... بچچچچه هم که کلللا تو مهد کودک بزرگ میشه واسه خودش!! بعد خیلییی که بخوان اینا مزاحم هم بشن دور هم جمع میشن یه انگری بردی میزنن... بترکن ایشششالا.. Smile

مهران مدیری (شوخی کردم)
ای ول خیلی باحال اومدی. یه مطلب بی ببط بگم.
یه سری پیج افراد مشهور تو فیس بوک شده نوت بوک دوستان. حالا اونا کین که پیجشون اینجوری شده تخته سیاه بچه ها و چیه قضیه بماند. اما مثلا طرف توی پیج یه استار نوشته "نوید داری از اتاق بغلی خواستی بیای اینور یه لیوان آب هم واسه من بیار" یا یکی دیگه "احمد جزومو فردا بیار یونی ازت بگیرم" !!!! Big Grin
چی میکشه این مارک زاکربرگ از دست ایرانیا! اون بمباران کامنتی و لایکی کم بود حالا اینم اضافه بر سازمان...
(29 مهر 1393 04:04 ب.ظ)a.dadxah نوشته شده توسط: [ -> ]
(18 مهر 1393 03:58 ب.ظ)maryam.raz نوشته شده توسط: [ -> ]دهه هشتادیا هم دارن ازدواج میکنن...
دهه هفتادی ها دارن بچه دار میشن...
اما دهه شصتی ها هنوز دارن دنبال نیمه گور به گور شدشون میگردن Big Grin

یاد حرف یکی از دوستام افتادم میگفت فکر کنم خدا نیمه گم شده منو بین همه تقسیم کرده آخه هرکیو می بینم بهش یه حسی دارمBig Grin
روزگار خوب دونسته کدوم انگشتش رو به دهه "شصتی" ها نشون بده!
من یه شعر دارم از خودم که میزارم ، شاید به دردتون خورد و چیزی یاد گرفتید :دی

من از تموم شهر ، از این در و دیوار
از این پریشونی ، از این همه تکرار
از هرچی دورم هست ، بدجوری دلگیرم
تو دیگه لطفی کن ، دست از سرم بردار
گفتم تو همدردی ، اما تو هم دردی
بسه نیا با من ، باید که برگردی
این راه نامعلوم ، مرد سفر میخواد
یک قلب دریایی ، واسه خطر می خواد
تو مثل گلبرگی ، من شاخه ی کاجم
تو بدترین سرما ، محکم سر جامم
طاقت نداری تو ، با مثل من باشی
یارت نباشه "یار" ، بهتر که تنها شی
گفتم تو همدردی، اما...
_نیما مسقدی
من این تاپیک تا حالا ندیدم.مگه بچه های مانشت هم تو فکر ازدواج هستن؟
بابا بشینید سر درس و مشقهاتون. Big Grin

یه چندتا واقعیت براتون میفرستم.آقایون آویزون گوششون کنند.دیگه قید ازدواج بزنند Big Grin شوخی نیستااا...از ما گفتن بود!

شوهر : دوستت دارم
زن : منم دوستت دارم
مرد : ثابتش کن . داد بزن تا همه دنیا بفهمن
زن کنار گوشش زمزمه میکند , دوستت دارم
مرد : چرا آروم برام زمزمه میکنی ؟
زن : چون تو همه دنیای منی
و اینگونه بود که مرد بیچاره گول خورد و یه سرویس طلا رفت تو پاچش

===============

در سال اول ازدواج به قدری همسرم را دوست داشتم
که وقتی نگاهش میکردم دلم میخواست بخورمش
در سال دوم دائم به خودم میگفتم کاش همون سال اول خورده بودمش!!
(30 مهر 1393 01:39 ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط: [ -> ]من این تاپیک تا حالا ندیدم.مگه بچه های مانشت هم تو فکر ازدواج هستن؟
بابا بشینید سر درس و مشقهاتون. Big Grin

یه چندتا واقعیت براتون میفرستم.آقایون آویزون گوششون کنند.دیگه قید ازدواج بزنند Big Grin شوخی نیستااا...از ما گفتن بود!

....

در سال اول ازدواج به قدری همسرم را دوست داشتم
که وقتی نگاهش میکردم دلم میخواست بخورمش
در سال دوم دائم به خودم میگفتم کاش همون سال اول خورده بودمش!!
اول صبحی کلی به این پست خندیدم Big Grin

(29 مهر 1393 09:39 ب.ظ)Nima Masghadi نوشته شده توسط: [ -> ]من یه شعر دارم از خودم که میزارم ، شاید به دردتون خورد و چیزی یاد گرفتید :دی

من از تموم شهر ، از این در و دیوار
از این پریشونی ، از این همه تکرار
از هرچی دورم هست ، بدجوری دلگیرم
تو دیگه لطفی کن ، دست از سرم بردار
گفتم تو همدردی ، اما تو هم دردی
بسه نیا با من ، باید که برگردی
......
گفتم تو همدردی، اما...
_نیما مسقدی
آقای مسقدی یه خورده خب شعر عاشقانه تر بنویسیدTongue بنده خدا اینا رو بخونه که دیگه جرات نمیکنه بیاد، برمیگرده ها Big Grin
(30 مهر 1393 11:17 ق.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط: [ -> ]
(29 مهر 1393 09:39 ب.ظ)Nima Masghadi نوشته شده توسط: [ -> ]من یه شعر دارم از خودم که میزارم ، شاید به دردتون خورد و چیزی یاد گرفتید :دی
....
تو مثل گلبرگی ، من شاخه ی کاجم
تو بدترین سرما ، محکم سر جامم
طاقت نداری تو ، با مثل من باشی
یارت نباشه "یار" ، بهتر که تنها شی
گفتم تو همدردی، اما...
_نیما مسقدی

بسیار عالی...
تنها جای عاشقونه ی شعر: تو مثل گلبرگی...
( نشونه ی این میتونه باشه : آیا در اوج جوانی ناامید بودن کارِ درستی ست؟؟؟ (با لهجه ارسطو/پایتخت ) Smile
این شعر عاشقانه ست ، عاشقانه بودن شعر به این نیست که از خال لب و پر و پاچه یار حرف بزنی ، گاهی یک شعر در عین غمگین بودن و خشن بودن عاشقانه ست ، شعر باید درد های جامعه رو بیان کنه و مخاطب رو به فکر کردن وادار کنه، این شعر هم همینطوره ، داستان دو نفره که یکیشون سختی زیادی توی زندگیش داره و نفر دیگه جای اینکه همراهش باشه توی مسیر زندگی دائم بهونه میگیره و بی قراری میکنه ( اتفاقی که توی زندگی خیلی از ادم های این سرزمین وجود داره و منجر به جدایی های زیادی میشه) و همین باعث میشه طرف مقابل بهش بگه تو مثل گلبرگی من شاخه ی کاجم ، یعنی که تو مثل گلبرگی که طاقت کوچیکترین سختی رو نداری اما من مثل شاخه ی درخت کاج حتی توی بدترین سختی ها محکمم . این یک تعریف از یار نیست که بگی تو مثل گلبرگی . این در واقع یک جور کنایه ست.
به همین دلیل هم در اخر شعر گفته میشه که اگر یاری که داری واقعا یار نباشه همون بهتر که تنها باشی.
خیلی خوبه همینطوری تاپیک ادامه پیدا کنه بچه ها هم کم کم برن سر خونه زندگی و ازدواج Blush

رقیبا کمتر شن Big Grin
(01 آبان 1393 04:10 ب.ظ)barabox نوشته شده توسط: [ -> ]خیلی خوبه همینطوری تاپیک ادامه پیدا کنه بچه ها هم کم کم برن سر خونه زندگی و ازدواج Blush

رقیبا کمتر شن Big Grin

چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی Big Grin Tongue
(01 آبان 1393 04:10 ب.ظ)barabox نوشته شده توسط: [ -> ]خیلی خوبه همینطوری تاپیک ادامه پیدا کنه بچه ها هم کم کم برن سر خونه زندگی و ازدواج Blush

رقیبا کمتر شن Big Grin

موافقم Big Grin
آقای مسقدی بعد از فشار ترم های یک و دو، ترم سه ذهنت یه کم آزاد شده فیلت یاد هندستون کرده؟
لینک مرجع