زمان کنونی: ۰۱ خرداد ۱۴۰۳, ۱۱:۱۸ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۳۷۲۱
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۰۱:۲۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۳۱ ق.ظ، توسط zarisa.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
:
(۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۲۰ ق.ظ)moslem73421 نوشته شده توسط:  
(24 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵ ق.ظ)zarisa نوشته شده توسط:  
شما که امضاتون انگلیسیه دیگه لازم نیست چیزی بگید ؛ فقط فرار کنید Smile
امضای خودشون که بدتره، فینگلیشه! وا مصیبتا!Big Grin
هالو ار خصم خطا گفت نگیریم بر اوCool ** ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۲۲
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۱۱:۲۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۴۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  هالو نیست، هیلو درستشه. یعنی کسی اینجا Halo بازی نکرده؟ کسی master chief رو نمیشناسه؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۲۳
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۰۳:۱۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مدتی قبل، با استادم قرار گذاشتیم یه کار خوب و قابل سرمایه‌گذاری رو شروع کنیم:
_____________________
بینابین گفتگو

من: شما هر کاری بگید من انجام می‌دم. فقط به نتیجه برسیم. فوقش "به قول دکتر محسن‌زاده: روزا نمی‌رسی کارتو جلو ببری؟ شبا نخواب". من شده شبا هم نخوابم این کار رو انجامش می‌دم.
استاد: دکتر محسن‌زاده اینو می‌گن؟ Smile
من : بله.
_____________________
چند دقیقه بعد (پایان گفتگو)

من: استاد! می‌گم حالا این طرحی که می‌دم قابل انجام هست؟ یه وقت نرم وسطش بمونم؟
استاد: نمی‌مونی. فوقش شبا بیدار می‌مونی دیگه! Smile
من: درسته. Smile
_________________
موقعیت کنونی

یکی دو شب به خاطر انجام مرحله اول کارم، کمتر خوابیدم و بیشتر بیدار موندم.
دیشب که رسیدم خونه، خیلی زود گوشی به دست خوابم برد... حتی نرسیدم زنگشو واسه نماز تنظیم کنم...
امروز ساعت هفت و خورده‌ای بیدار شدم، یه نگاه به پرینت طرح اولیه کارم انداختم، دوباره کاغذ به دست خوابم برد تا همین ساعت یک و خورده‌ای بعدازظهر!
_________________
چشم خودم و استادم روشن با اینهمه تلاش و شب‌زنده‌داری من واسه رسیدن به هدف! :|
_________________
یه استاد دیگه داشتم شرایط خوبی داشت اما به خاطر رسیدن به اون شرایط مدت‌ها شب‌ها دو سه ساعت بیشتر نخوابیده بود! صبح‌ها سر کلاس چشماش بی‌خوابی رو فریاد می‌زد.
واقعاً چه‌جور تونسته بود؟ اصلاً چه‌جور زنده مونده بود؟
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۲۴
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۰۴:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۱۱ ب.ظ، توسط diligent.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
۲۵ اقدام ساده برای باهوش شدن:Idea:

آیامی‌خواهید ذهن خود را وسعت دهید و باهوش تر شوید؟ یک کمی تلاش روزانه وسعت عظیمی به ذهن شما می‌دهد. در این مقاله چند روش ساده به شما پیشنهاد می‌شود که با انجام آنها می‌توانید شخص باهوش تری شوید.با ما همراه باشید.

۱. هر روز ۱۰ ایده بسازید.

۲. روزنامه بخوانید.

۳. نقش یک نویسنده‌ی مخالف را بازی کنید.

۵. به جای تماشای برنامه‌های بی‌فایده‌ی تلویزیون، فیلم‌های آموزشی ببینید.

۶. در جاهایی که اطلاعات جذاب را منتشر می‌کنند، مشترک شوید.

۷. منابع دانش مورد علاقه‌ی خود را بررسی کنید.

۸. آن‌چه را آموخته‌اید، با دیگران به اشتراک بگذارید.

۹. دو فهرست از کارهای” انجام دادنی” تهیه کنید: یکی مهارت‌های مربوط به کار شما که اکنون می‌خواهید یاد بگیرید، و دومی چیز‌هایی که در آینده به آنها دست می‌یابید.

۱۰. فهرست کارهای “انجام داده‌ام” را تهیه کنید.

۱۱. فهرست کارهای “دیگر انجام نمی‌دهم” را تهیه کنید.

۱۲. هر آنچه را می‌آموزید، بنویسید.

۱۳. ذهن خود را تحریک کنید.

۱۴. در دوره‌های آنلاین شرکت کنید.

۱۵. با افرادی که برای شما جالب هستند، صحبت کنید.

۱۶. وقت خود را با افراد باهوش تر از خودتان بگذرانید.

۱۷. به دنبال پاسخ پرسش‌های خود باشید.

۱۸. از برنامه‌های آموزشی “هر روز یک کلمه” استفاده کنید.

۱۹. با ترس‌هایتان مواجه شوید.

۲۰. عرصه‌های جدید را کشف کنید.

۲۱. به بازی‌های فکری بپردازید.

۲۲. زمانی را به “هیچ کاری انجام ندادن” اختصاص دهید.

۲۳. یک سرگرمی سازنده برای خود انتخاب کنید.

۲۴. آن‌چه را آموخته‌اید به کار ببندید.

۲۵. ورزش کنید و یک رژیم.غذایی سالم را در پیش بگیرید.
Cool

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: afrooz-OMD , fo-eng , 10:30
ارسال: #۳۳۷۲۵
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۰۹:۱۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۳:۱۶ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  یکی دو شب به خاطر انجام مرحله اول کارم، کمتر خوابیدم و بیشتر بیدار موندم.
دیشب که رسیدم خونه، خیلی زود گوشی به دست خوابم برد... حتی نرسیدم زنگشو واسه نماز تنظیم کنم...
امروز ساعت هفت و خورده‌ای بیدار شدم، یه نگاه به پرینت طرح اولیه کارم انداختم، دوباره کاغذ به دست خوابم برد تا همین ساعت یک و خورده‌ای بعدازظهر!
تجربه من نشون میده به جای اینکه شب ۴ ساعت نخوابی
صبح زودتر بیدار شو مطمئن باش همون کار را توی کمتر از ۲ ساعت انجام میدی
در ضمن روز نشاط خاصی داری وکسل نمیشی

حتما سحرخیزی را امتحان کن

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: shenia_mana , stateless , SepidehP , NP-Cσмρℓєтє
ارسال: #۳۳۷۲۶
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۱۰:۳۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خانم صدف طاهریان امروز کمی تا قسمتی خوب نخوابیدن و البته قهوه ی عصرونشون یه خرده زیادی شکر داشت !

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۲۷
۲۴ آبان ۱۳۹۵, ۱۱:۳۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۱:۳۲ ب.ظ، توسط ۱۰:۳۰.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۱۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  ۳. نقش یک نویسنده‌ی مخالف را بازی کنید.

یعنی چی؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۲۸
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۱۲:۰۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آب طالبی!
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۲۹
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۱۲:۲۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  آب طالبی!
اب کردین توش؟ قبلا شیر طالبی بود! Big Grin

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۳۰
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۱۲:۳۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  
(25 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  آب طالبی!
اب کردین توش؟ قبلا شیر طالبی بود! Big Grin

نه.
هرگز.
تا بوده من از شیر بدم می‌اومده.
فقط آب طالبی.
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۳۱
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۱۲:۳۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۳۰ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  نه.
هرگز.
تا بوده من از شیر بدم می‌اومده.
فقط آب طالبی.
الان مگه طالبی هست؟

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۳۲
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۱۲:۴۶ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۳۹ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  
(25 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۳۰ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  نه.
هرگز.
تا بوده من از شیر بدم می‌اومده.
فقط آب طالبی.
الان مگه طالبی هست؟

نه دیگه!
هر چه می‌خواست دل تنگم گفتم! Big Grin
البته آب طالبی + پارک جمشیدیه + یه عالمه برف
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۳۷۳۳
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۰۱:۰۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  نه دیگه!
هر چه می‌خواست دل تنگم گفتم! Big Grin
البته آب طالبی + پارک جمشیدیه + یه عالمه برف
ولی شیر طالبی دنت هست Big Grin

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , gogooli
ارسال: #۳۳۷۳۴
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۰۱:۰۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۱:۳۲ ب.ظ)۱۰:۳۰ نوشته شده توسط:  
(24 آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۱۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  ۳. نقش یک نویسنده‌ی مخالف را بازی کنید.

یعنی چی؟
فک کنم منظورش اینه که نسبت به مسائل پیرامون تون دید انتقادی داشته باشین. مثل آقای بلک TongueBig Grin

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , 10:30 , s90211006
ارسال: #۳۳۷۳۵
۲۵ آبان ۱۳۹۵, ۰۱:۲۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۲ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  
(25 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  نه دیگه!
هر چه می‌خواست دل تنگم گفتم! Big Grin
البته آب طالبی + پارک جمشیدیه + یه عالمه برف
ولی شیر طالبی دنت هست Big Grin

نوش جون عشاقش!
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: barca


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۷,۰۰۸ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۴۰,۲۹۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۵۴۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۴۰,۲۷۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۲۲۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۶۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۷۱ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۶۴۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۴۸۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۷۲۷ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close