(۰۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۴۶ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط: ما یه گروه چهار نفری هستیم معرفی شدیم برای تولید یه ماشینِ ساختِ داخل.اونجا میشه ایده های مخرب هم معرفی کرد که استفاده های خوب دارن.
آخه چطور شد که تو از Go-Back-N و TCP Tahoe رسیدی به تولید خودروهای ضدگلوله و بمبافکن؟
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
این تحول شگفتانگیزه!
(۰۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۴۶ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط: ولی خدا میدونه که اصلا اصلا اصلا دلم با این کارا نیست
دوس دارم ولگرد بشم . . .برم همه جا رو ببینم.حیف نیست آخه،نه یه کار انقلابی بکنی و نه ولگرد بشی،بعدشم آخرش بمیری . . . .
ولی شدیدا باهات تو کارهای ضربتی و انقلابی موافقم، بابا آدم مگه چقدر عمر میکنه که بخواد یه زندگی خطی، بدون ریسک و همرنگ با دیگران رو داشته باشه، باید عاشق شد، سفر کرد، دیووونگی کرد...
![Smile Smile](images/smilies/smile.gif)
)))
چند روز پیش یه تولدی بود، بعد همه فامیل بودیم، بعد جواب MRI کسی اومده بود، گفتن تو بیا ترجمه کن! گفتم بابا من چرا آخه!
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
خلاصه دیکشنری رو برداشتم و خیلی دقیق و حساسانه مشغول شدم، یه واژههایی بود که اصلا هیچجا معنیش نبود، واسه همین الکی یه چیزی میگفتم!
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
بعد یهویی همه شروع کردن به گفتن اینکه نه! تو خیلی استعداد پزشکی داری!
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
بعد یهویی بحث جدی شد، عمههام که میگفتن تو باید هر درسی که داری میخونی و هر کاری که داری میکنی رو ول کنی بری پزشکی!
![Dodgy Dodgy](images/smilies/dodgy.gif)
بعد دختر عمهم از یه طرف دیگه آتیش رو برافروخت و گفت تازه من همه منابع پزشکی رو بهت میدم تو فقط برو جلو!
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
اون شب که گذشت اما بعدش فکر کردم از این دیووونهبازیها خیلی هم بدم نمیاد...