زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۲:۰۵ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۵۴۲۶
۰۹ دى ۱۳۹۴, ۰۱:۲۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ دى ۱۳۹۴ ۰۱:۰۷ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  خب دیگه، دیتا ست ها رو هم گذاشتیم دانلود بشه، انشاالله استارت پیاده سازی مقاله رو هم بزنیم در روز های آتی ....

ایشالله

One day the hands of fate must be forced
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۴۲۷
۰۹ دى ۱۳۹۴, ۰۱:۳۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ دى ۱۳۹۴ ۰۱:۳۹ ق.ظ، توسط nanajoon.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۷ دى ۱۳۹۴ ۰۶:۰۷ ب.ظ)نارین نوشته شده توسط:  با سلام به همگی ...
الان چند ماهی هست ک از ازدواجم میگذره وای ک زندگی چقدر تکراری شده واسم یا مهمونی ایم یا مهمون دارم شدم یه زن خانه دار حسابی ک همه چیزم بلده .دیگه کار و درس و همه چیز را گذاشتم کنار .احساس میکنم اعتماد به نفسم داره تحلیل میره بسکه تو خونه موندم و نرفتم بیرون وقتی میرم بیرون میترسم از همه کارایی ک قبلا میکردم الان میترسم رانندگی میکنم با ترسه خرید میرم با ترسه میخوام برم جایی از حقم دفاع کنم میترسم کلا یجور دیگه شدم . نمیدونم چ داره به سرم میاد دلم میخواد درس بخونم واسه ارشد اما از اونم میترسم اینکه بخونم و نتیجه نگیرم مثل پارسال . همسرم خیلی خوبه خدارا شکر . کاری به کار من نداره حتی میگه با هم ادامه بدیم . اما من همت نمیکنم . واقعا ک چقدر مسوولیت سخته .هعی خدایا چیکار کنم؟!!!؟!! باید به یه کاری بزنم وگرنه افسرده میشم .....
من دقیقا برعکس شما شدم از وقتی نامزد کردم کلا اخلاقم عوض شده شجاع و نترس شدم سر زبون دار شدم بی پروا .الان وقتی میرم بیرون با ادما یه جوری رفتار میکنم انگار همه نوکروکلفت خونه بابام هستن .کلا رفتارم یه جوری عوض شده دسته خودمم نیست .اگه بدونی چه جرکات گانگستری از خودم در میارم Smile Smile Big GrinBig GrinBig GrinTongueBig Grin
در ضمن تازه عروس رو چ ب افسردگی!!
از کدوم شهر هستین؟یه کارخوب پیدا کن روی روحیه خیلی موثر هست

صد سال ره مسجد و میخانه بگیری............... عمرت به هدر رفت اگر دست نگیری
بــشنو از پـــیر خــرابات تــو ایـن پـند ....................هر دست که دادی به همان دست بگیری
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , khayyam , RASPINA
ارسال: #۲۵۴۲۸
۰۹ دى ۱۳۹۴, ۰۵:۲۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
وسط این همه جمله فاز مثبت، این جملاتم بد نیستن Big GrinBig GrinBig Grin
فلسفهٔ مورفی
لبخند بزن... فردا روز بدتریه...

قانون کار:
اگر به نظر می‌رسد همهٔ چیزها خوب پیش می‌روند، حتماً چیزی را از قلم انداخته‌ای.

قانون یادگیری:
شما چیزی را یاد نمی‌گیرید، مگر بعد از این‌که امتحان آن را دادید.

قانون چیزهای خوب:
هر چیز خوب در زندگی یا غیرقانونی است یا غیراخلاقی یا چاق‌کننده.

قانون ضایع‌شدن:
احتمال آنکه کاری را که انجام می‌دهید دیگران ببینند نسبت مستقیم دارد با میزان احمقانه‌بودن آن کار.

قانون دسترسی:
هر گاه چیزی را دور بیندازید، به محض آنکه دیگر به آن دسترسی نداشته باشید، به آن نیاز پیدا خواهید کرد.

قانون اثبات:
وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

"یارب نظر تو برنگردد"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۲۹
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۵۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
داره یه سال میشه .. دروغه که زمان کمک میکنه

One day the hands of fate must be forced
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva , 10:30 , khordad.girl , arefeh.hp , **sara** , ts2927
ارسال: #۲۵۴۳۰
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۱۶ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۲۱ ق.ظ، توسط Riemann.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
..............
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۴۳۱
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۴۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۱۶ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  ..............

چقدر اینا آشنا ان

One day the hands of fate must be forced
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۴۳۲
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۵۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ق.ظ)Densike نوشته شده توسط:  چقدر اینا آشنا ان
Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۴۳۳
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۰۳:۰۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۸ دى ۱۳۹۴ ۰۳:۳۳ ب.ظ)A V A نوشته شده توسط:  
(08 دى ۱۳۹۴ ۰۳:۱۳ ب.ظ)iammiti نوشته شده توسط:  خانه از پای بست ویران است..!
به حال خودش رهاش کنSmile
همه دوست دارن برن بهشت اما هیچکس خاضر نیست بمیره

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۳۴
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۰۴:۰۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
? هرقدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی انتظار بکشید، وقتی در انتها به آن می رسید، بیشتر قدرش را خواهید دانست. هرقدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی بجنگید، وقتی بدستش می آورید، برایتان قیمتی تر خواهد بود و هر قدر بیشتر مجبور باشید در زندگیتان مقابل رنج بردباری کنید، مقصدتان شیرین تر خواهد بود. همه چیزهای خوب، ارزش صبر و مبارزه را دارند.

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۳۵
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۰:۳۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۴ ۱۰:۴۱ ق.ظ، توسط m.teymourpour.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ دى ۱۳۹۴ ۰۸:۲۹ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  رفته بودم سر کلاس که درس بدم یکی اومد داخل، فکر نمی کرد من میخوام درس بدم. رفت بیرون که کتاب بگیره برگشت کلاس گفت ببخشید نمی دونستم شما درس میدید. گفت دیشب خواب شما رو دیدم. گفتم یا خدا شما که منو تا حالا ندیدی چطوری خواب منو دیدی؟ من چه شکلی بودم؟ Big Grin
گفت خیلی ترسناک بودید. خیلی ترسیده بودم منو از کلاس بیرون کردید. از دیشب نخوابیدم. استرس داشتم.
گفتم چرا خوب؟
گفت کلاس می رفتم استادمون خیلی بداخلاق بود. خیلی ما رو دعوا می کرد. ولی شما رو دیدم خیالم راحت شد Big Grin
یاد یکی از کاربرای خشن اینجا افتادم Big Grin
چند شب پیش حالم خوب نبود و اونقد فکر کرده بودم که مغزم در استانه انفجار قرار گرفت. گفتم امشب یا میخوابم و دیگه بیدار نمیشم یا هم یه خواب میبینم و از این بلاتکلیفی بیرون میامSmile
اون شب خوابیدم و اتفاقی هم نیافتاد ولی ظهر روز بعدش که خوابیدم یه خواب باحال دیدم
یه ساختمان خیلی بزرگ بود، من اونجا تو صف دستشویی وایستاده بودمBig Grin دستشوییشم باحال بود، مثل خارجکیا مختلط بودBig Grin
بعد که اومدم از ساختمان بیام بیرون دیدم سه نفر منتظر مننBig Grin(دو تا از بچه های مانشت بودن و یکی هم از بچه های دانشگاه)شاکی بودن که چرا دیر کردی و ...
یه نفرشون عجله داشت و خداحافظی کرد و رفت (یه مانشتی موند و یه دانشگاهیBig Grin) من و اون دو نفر باقی مونده رفتیم پی مسیر خودمون
نمیدونم چی شد که یهو سر از جوی ابی در آوردیم که مال روستایی بود بچگی چند سالی اونجا زندگی میکردیمSmile
من چون مسیر رو میدونستم بلد بودم از کجا برم ولی اون بندگان خدا مدام لیز میخوردن و می افتادن تو اب، منم همش بهشون میخندیدمBig Grin و میگفتم همین فرداست که برم تو مانشت پست بزارم و بگم چه بلایی سرتون اومدهBig Grin
رفتیم تا رسیدیم به یه اتوبوس که باید سوار میشدیم، ولی چون دیر رسیدیم پر شده بود و ما رو سوار نکرد
ما سه نفر و چنذ نفر دیگه دنبال اتوبوس بدوBig Grin یکی اینه گرفته بود، یکی گلگیرBig Grin . اتوبوس هم تو کوچه پس کوچه های روستا میرفت
ما با الاغ از تو اون کوچه ها نمیتونستیم رد شیم، موندم اتوبوس به این برزگی چطوری رد میشدBig Grin
همینجور که میرفتیم، دیدیم سر و کله ی پلیس پیدا شد، دیگه نفهمیدم چی شدSad
خدا خیر نده اون بی فرهنگی رو که نمیفهمه بابا مردم سر ظهر میخوان بخوابنBig Grin نذاشت من بفهمم تهش چی میشهSad

حالا جریان اتوبوس فکر کنم برمیگرده به اتوبوس خوابگاه دانشگاه، چون خوابگاه از دانشگاه دور بود واسش اتوبوس گذاشته بودن که بعضی وقتا ظرفیتش تکمیل میشد و بچه هایی که از کلاس جا میموندن با راننده اتوبوس و مسئول خوابگاه جر و بحث میکردن
ولی اخرش نفهمیدم بچه های مانشت و اتوبوس دانشگاه و جوی آب دوران بچگی چه ربطی به هم دارنBig Grin

در اخر هم بگم که چهره دو نفر از بچه های مانشت شناسایی شد، حواسشون باشهBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , khayyam , RASPINA , **sara** , Aurora , Menrva , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۳۶
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۱۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۱۸ ب.ظ، توسط vesta.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ دى ۱۳۹۴ ۰۸:۲۹ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  اینو دوست داشتید بخونید در مورد قانون مورفی

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دوست دارم بدونم تو متمم کی هستی Big Grin

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۳۷
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱ ب.ظ، توسط khayyam.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آقا یه سوال این نقطه چین هایی که بعضی از کاربرها می زارن و هیچی دیگه نمی گن آیا حرفی برای گفتن ندارن که بگن یا اینکه دلشون از زندگی پره که نمی تونن بیان کنن !؟Blush

...........................................................................
آقای تیمورپور خواب باحالی دیدی و تفسریش بسیار پیچیده هست !! Smileولی حالا می گی اون کاربر مانشت کی بود !؟Big Grin دختر بود یا پسر !!!؟ Smile نکنه نیمه گم شده باشه !!!!؟HeartHeartBig GrinBig Grin در راستای سوق دادن بحث به سمت گم شده Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: m.teymourpour , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۳۸
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۵۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چقدر گاهی آدم دور میشه...


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

وَه که جدا نمی شود، نقش تــو از خیال من
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , khayyam , captain , Parisa-SH , arefeh.hp , Behnam‌ , amineh89 , m.teymourpour , nina69 , Menrva , احسان مومنی , kader , m_mana , vesta , MajidNasiri , soheila-zd , viase , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۴۳۹
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۵۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۴ ۰۴:۰۸ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  ? هرقدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی انتظار بکشید، وقتی در انتها به آن می رسید، بیشتر قدرش را خواهید دانست. هرقدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی بجنگید، وقتی بدستش می آورید، برایتان قیمتی تر خواهد بود و هر قدر بیشتر مجبور باشید در زندگیتان مقابل رنج بردباری کنید، مقصدتان شیرین تر خواهد بود. همه چیزهای خوب، ارزش صبر و مبارزه را دارند.
همیشه هم اینجور نیست
یه وقتایی تو اوج خستگی رسیدن به چیزی دیگه حالی برای خوش بود با هدفت نمی زاره
شایداشکال از من باشه ولی دیگه یه وقتایی رنج بیش از حده و اونوقته که آدم کم میاره، خسته میشه ، میبره ودر نهایت می ایسته و ماجرای غم انگیز اینه که دست میکشه از هدفتش و.........از زندگی اش

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , tabassomesayna , nina69 , nanajoon
ارسال: #۲۵۴۴۰
۱۰ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۵۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۵۳ ب.ظ، توسط gogooli.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۳۸ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  آقا یه سوال این نقطه چین هایی که بعضی از کاربرها می زارن و هیچی دیگه نمی گن آیا حرفی برای گفتن ندارن که بگن یا اینکه
یک حرفی می زنن پشیمون می شن حذف نداره ..... می گذارن.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۱۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۷۲۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۳ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۶۳۷ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۸۹ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۳۵ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۴۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۱۸ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۱۵ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۴ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close